این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر
وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین
وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق
بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
طراحی وشبیه سازی آنتن رادار مونوپالس در باند X برای کاربردهای ردیابی
" Design of Monopulse Reflector Antenna for X-Band Tracking Radar Application "
دراین شکل پترن SUM آنتن رادار دیده میشود.
در شکل زیر پترن تفاضلی یا Difference آنتن رادار دیده میشود.
این آنتن رادار در فرکانس مرکزی 9 گیگاهرتز در باند X همراه با شبکه تغذیه مونوپالس موردنظر طراحی شده و از بهره 31 دسیبل برخوردار می باشد. همچنین این آنتن راداری متناسب با کاربرد با یک پترن تفاضلی درراستای Elevation طراحی شده است. در شکل زیر میتوان پترن SUM و Difference را درحالت دوبعدی نیز مشاهده نمود. رفلکتور بیضوی و یا truncated Reflector استفاده شده دارای قطرهای 80 سانتیمتر در 40 سانتیمتر می باشد.
ایمیل ارتباطی و سفارشات :
Anjoman.master@yahoo.com
دانشمندان با بررسیهای زیاد فقط توانستهاند حدس بزنند که اندازهی جهان هستی چقدر است، زیرا برای فهمیدن بزرگی آن، مشکلاتی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد. جهان هستی جای بسیار بزرگی است و اندازهگیری آن تقریبا غیرممکن است و نمیتوان بزرگی آن را بهطور دقیق اندازه گرفت. اما برای اندازهگیری باید به یک مجموعه عاملها و مواردی توجه کنیم تا اندازهای که حدس میزنیم به واقعیت شبیه باشد. مثلا ما فقط سیارهها و کیهانهای قابلمشاهده را میبینیم و برخی دیگر را هنوز ندیدهایم و کشف نکردهایم.
پس پی بردن بهاندازهی جهان یک راز پیچیده است، اما بسیاری از اخترشناسان در این زمینه تلاشهایی انجام دادهاند و بعضی از پرسشهای مطرحشده را پاسخ دادهاند تا دریچهای برای یافتن اندازهی واقعی دنیا گشوده شود. اما بگذارید برخی اصول پایهای دربارهی فضا و اندازهگیریهای موجود را توضیح دهیم. جهان بهمعنی زمین و مجموعه تمدن انسانی است و همچنین برای اشاره به کیهان و کل هستی کاربرد دارد.
سیارهها به دور ستارهها در حال گردش هستند، کهکشانها میچرخند و دنبالهدارها و سیارکها در منظومهی خورشیدی در حال حرکت روی مدار خود هستند. عناصر، اتمها، مولکولها و ذرات، پیوسته بر یکدیگر اثر میگذارند و تغییر میکنند. موجهای الکترومغناطیسی همه جا هستند (ما برای دیدن آنها باید بیرون از محوطهی وجودیشان باشیم)، و همچنین ممکن است همهی جهان از مادهی تاریک ساخته شده باشد که ما در این مورد مطمئن نیستیم. رایجترین نظریه در مورد خلق جهان، نظریهی بیگبنگ یا انفجار بزرگ است.
این نظریه، عقیدهی بسیاری از دانشمندان بهویژه ادوین هابل اخترشناس مشهور قرن بیستم است. مهبانگ میگوید که جهان بهوسیلهی یک موج سنگین انرژی و ماده در 10 تا 20 میلیارد سال پیش به وجود آمده است. مهبانگ شکلگیری گازها و ذرات موجود در آسمان و هر چیز دیگری که در آن یافت میشود را نشان میدهد. این نظریه همچنین انبساط جهان در آینده و نیز دور شدن همه اجزای آسمان، کهکشانها، ستارهها و سیارهها و هرچه در آن است را بیان میکند.
در نتیجهی انفجار، نخستین واکنش سریع آغاز شد و ذرات بسیار کوچک تشکیل شدند (دانشمندان میگویند که انفجار بزرگ یک انفجار نبود بلکه یک موج عظیم بود) و بعد بلافاصله جز اتمی ذرات بهوجود آمد (برای ایجاد پروتون و نوترون)؛ هیدروژن و هلیوم اولین اتمها بودند. از تأثیر این دو عنصر اساسی بر یکدیگر، همهی مواد دیگر، مثل انسانها، بهوجود آمدند. راحتترین راه برای اندازهگیری فواصل در فضا استفاده از نور است.
البته بهدلیل فاصلهی بسیار زیادی که وجود دارد، ممکن است نوری که به شی خاصی در فضا برخورد میکنند و بعد از آن به چشم ما میرسد، دقیقا مشابه شکل واقعی آن شی نباشد و با آن تفاوتهایی داشته باشد که این امر بهعلت وجود فاصلهی زیاد است. نور با سرعت تقریبا 300هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت میکند. البته برای فاصلهی بسیار طولانی با فضا، استفاده از واحد ثانیه مناسب نیست و ستارهشناسان از واحد سال نوری بهجای ثانیه استفاده میکنند.
خورشید، ستارهی حیاتبخش منظومهی شمسی 150 میلیون کیلومتر از ما دور است و اگر با تلسکوپ مناسب و قوی به آن نگاه کنید متوجه خواهید شد که هشت دقیقه زودتر از چشم عادی آن را میبینید. یعنی اینکه هشت دقیقه طول میکشد تا نور از خورشید به چشم ما برسد؛ نور نقش مهمی در اندازه گرفتن بزرگی جهان دارد. طبق بررسیها و گفتههای بسیاری از ستارهشناسان و فیزیکدانان که از روش نردبان فاصلهی کیهانی (Cosmic Distance Ladder) استفاده کردند، جهانی که برای ما قابل مشاهده است، 46 میلیارد سال نوری است.
ادامه مطلب
با وجود بلندپروازیهای بسیار، شاید هزاران سال طول بکشد تا انسان بتواند مریخ را مستعمرهی خود کند. صرفنظر از اینکه تا چه اندازه ایلان ماسک، مدیرعامل اسپیسایکس برای مستعمرهسازی مریخ تبلیغ کند و آن را پیشرفت اجتنابناپذیری بداند که در طول عمر او محقق خواهد شد، چالشهای تکنیکی، پزشکی و قانونی زیادی بر سر راه مستعمرهسازی سیارهی سرخ وجود دارد.
انسان فقط در صورتی قادر به مستعمرهسازی سیارهی سرخ خواهد بود که بتواند مغز و بدن خود را با محیط خشن این سیاره تطبیق دهد؛ وگرنه این رویا برای همیشه دور از دسترس باقی خواهد ماند. هرچند مریخ در کل منظومهی شمسی بیشترین شباهت را به زمین دارد؛ اما محیط این سیاره سرد و مرده و جو آن 100 برابر نازکتر از جو زمین است. هوای ناچیزی که روی این سیاره وجود دارد، ترکیبی از کربندی اکسید سمی است که حجم آن برای محافظت از سطح این سیاره در مقابل پرتوهای مضر خورشید بسیار اندک است.
فشار هوا روی سطح مریخ بسیار کم است و به 600 پاسکال میرسد که تنها 0.6 درصد از فشار هوای زمین است. قرار گرفتن در معرض خلأ هم میتواند مشکلاتی مثل پارگی ریه، ورم مهلک پوست و بافتهای بدن و درنهایت مرگ را بهدنبال داشته باشد. جو رقیق باعث میشود گرما روی سطح باقی نماند. میانگین دمای مریخ منفی 63 درجهی سانتیگراد و حداقل دما منفی 126 درجهی سانتیگراد است؛ درحالیکه پایینترین دمای ثبتشده روی زمین در 23 ژوئن 1982، در قطب جنوب به منفی 89 درجهی سانتیگراد رسیده است.
وقتی دما از منفی 40 درجهی سانتیگراد پائین تر بیاید، افرادی که بهخوبی برای آن شرایط آماده نشده باشند، در پنج الی هفت دقیقه دچار هیپوترمی یا سرمازدگی میشوند که آثار مهلکی را بر بدن انسان خواهد گذاشت. مریخ، جرمی کمتر از زمین دارد. جاذبه روی سیارهی سرخ 0.375 زمین است و این یعنی یک شخص 80 کیلوگرمی روی زمین، در مریخ 30.8 کیلوگرم وزن خواهد داشت. شاید این ویژگی جذاب به نظر برسد، اما محیط کمجاذبه در طولانیمدت سلامت انسان را تهدید میکند و حتی میتواند آثار منفی بر باروری انسان داشته باشد.
با وجود این مسئله و بسیاری از مشکلات دیگر، محبوبیت ایدهی مستعمرهسازی مریخ در آیندهی نزدیک بالا است. ایلان ماسک، مدیرعامل اسپیسایکس پیشبینی میکند تا اوایل دههی 2050 بتوان به مستعمرهسازی مریخ پرداخت این در حالی است که لویس دارنل، اخترفیزیکدان و استاد دانشگاه وستمینستر تخمین منطقیتری را پیشنهاد میدهد؛ او معتقد است 50 تا 100 سال طول خواهد کشید تا افرادی به مریخ مهاجرت کنند و در شهرهای باثبات و سالم زندگی کنند.
امارات متحدهی عربی هم در چشماندازی بلندپروازانهتر بهدنبال ساخت شهری مریخی با ظرفیت 600 هزار نفر تا سال 2117 است. از دیدگاه جورج دورسکی، نویسندهی این مقاله، ایدهی مستعمرهسازی مریخ در آیندهای نزدیک بیشتر به داستانهای علمیتخیلی نزدیک است.
بدون شک انسان روزی به مریخ خواهد رفت و حتی قادر به ساخت یکی دو ایستگاه در آنجا خواهد بود، اما ایدهی مستعمرهسازی مریخ و اقامت صدها یا هزاران نفر در این سیاره دستنیافتنی است و برای دستیابی به این رویا باید چالشهای زیادی را پشت سر گذاشت. لویس فریدمن، یکی از مهندسان پیشتاز هوافضا، همبنیانگذار انجمن سیارهای و مؤلف پرواز فضایی انسان: از مریخ به ستارهها»، اشتیاق بیپایه به مستعمرهسازی مریخ را به چشماندازهای اجرانشدهی دهههای 40 و 50 میلادی تشبیه میکند.
او میگوید: در آن زمان تصویر جلد مجلههایی مثل Popular Mechanics و Popular Science، مستعمرههایی مستقر در اعماق اقیانوسهای قطب جنوب را نشان میداد. در آن زمان تصور میشد، انسان بالاخره راهی را برای اشغال هر گوشه و کنار سیارهی زمین پیدا نمیکند و حتی اهمیتی ندارد محیط موردنظر تا چه اندازه چالشبرانگیز و ستناپذیر باشد؛ اما این ایدهها عملی نشدند؛ و نتیجه، بازدیدهای دورهای از قطب جنوب و ساخت پایگاه در آنجا شد.
زیر اقیانوسها که وضع بدتر است و امکانات محدودی برای فعالیتهای انسانی وجود دارد؛ فعالیتهایی که در سطح بسیار اندکی انجام میشوند. صرفنظر از سهولت دسترسی، امکان ساخت جامعه در شرایط سخت مریخی وجود ندارد. پس از فرود انسان بر سطح ماه، فریدمن و همکاران او نسبت به آیندهی این مأموریتها بسیار خوشبین بودند.
آنها میگفتند: ما میتوانیم قدم را فراتر بگذاریم و مستعمرهسازی در مریخ و ماه را هم آغاز کنیم؛ اما هیچکدام از مأموریتهای فضایی سرنشیندار ازجمله آپولو، برنامهی شاتل فضایی یا ایستگاه فضایی بینالمللی زمینههای مستعمرهسازی مریخ ازجمله ساخت زیرساختهای لازم، یافتن منابع غذایی امن و پایدار و کاهش آثار مخرب پرتوهای فضایی و جاذبهی اندک را مهیا نکردهاند. برخلاف زمینههای دیگر، پیشرفت انسان در پروازهای انسانی یکنواخت بوده است.
فریدمن معتقد است که میتوان ایستگاههایی را روی مریخ ساخت؛ اما براساس شواهد تاریخی، مستعمرهسازی حداقل در آیندهای پیشبینیپذیر غیرممکن به نظر میرسد. راشل سیدلر، متخصص علوم اعصاب دانشگاه فلوریدا معتقد است بسیاری از افراد امروزه قادر به درک دشواری حفظ جوامع روی سیارهی سرخ نیستند. سیدلر که درزمینهی یادگیری محرک و آثار ریزگرانش روی فضانوردان تخصص دارد، میگوید: افراد معمولا نسبت به ایدهی مستعمرهسازی مریخ خوشبین هستند. بسیاری از آنها معتقدند نباید صرفا به عملی بودن این پروژه محدود شویم.
به اعتقاد من، این ایده از نظر فیزیولوژیکی، پیامدهای منفی متعددی را بهدنبال خواهد داشت. ناسا و دیگر سازمانهای فضایی بهسختی برای مقابله با آثار منفی متعدد زندگی در مریخ تلاش میکنند. برای مثال، فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی که در معرض زوال شدید استخوان قرار دارند، سعی میکنند این آثار را با تمرینهای قدرتی در فضا جبران کنند؛ اما صرفنظر از اینکه آسیبها بر اثر اقامت طولانیمدت در ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) یا زندگی طولانیمدت در محیط کمجاذبهی مریخ به وجود آمده باشند، هنوز راهحلی برای درمان آنها پیدا نشده است.
مارتین ریس، کیهانشناس و اخترفیزیکدان در آخرین کتاب خود با عنوان در راه آینده: چشماندازهای بشریت» بهطور مختصر به مشکل مستعمرهسازی مریخ اشاره میکند: مشتاقان مستعمرهسازی فضا، شاید بتوانند تا سال 2100 پایگاههایی مستقل از زمین روی مریخ یا سیارکها بسازند. ایلان ماسک (متولد 1971) از شرکت اسپیسایکس میگوید میخواهد روی مریخ بمیرد؛ اما حتی نباید انتظار مهاجرت انبوه از زمین را داشته باشید.
من بهشدت با ماسک و استیون هاوکینگ، همکلاسی خود در دانشگاه کمبریج که نسبت به ساخت سریع جوامع مریخی در مقیاس وسیع امیدوار بود، مخالف هستم. این یک توهم است که فکر کنید فضا راه فرار از مشکلات زمین است. ما باید مشکلات را همینجا روی زمین حل کنیم. شاید کنار آمدن با تغییرات اقلیمی به نظر دشوار برسد؛ اما حل این مشکل بسیار سادهتر از زمینیسازی مریخ است. حتی میتوان گفت زندگی در قطب جنوب یا قلهی اورست آسانتر از هر نقطهی دیگری در منظومهی شمسی است. هیچ سیارهی دومی برای فرار مردم وجود ندارد.
زمینیسازی بهطورکلی مشکلساز است. زمینیسازی به مهندسی زمین و تبدیل مریخ به سیارهای ستپذیر برای انسان و دیگر اشکال حیات گفته میشود. زمینیسازی در مریخ بهمعنی تزریق اکسیژن و گازهای دیگر به جو برای افزایش دمای سطح و فشار هوا و همچنین مداخلههای دیگر است. یکی از تعریفهای مربوط به مستعمرهسازی مریخ، آغاز فرایند تبدیل این سیاره به سیارهای ستپذیر است.
تعدادی از نویسندههای علمیتخیلی ازجمله کیم استنلی رابینسون در اثر سهگانهی مریخی خود به این موضوع پرداخته است؛ اما همانطور که فریدمن میگوید، حداقل هزاران سال برای رسیدن به این هدف زمان لازم است. بریانی هورگان، استادیار علوم سیارهای در دانشگاه پوردو میگوید: زمینیسازی مریخ، رویایی غیرواقعی است؛ چشماندازی که فراتر از فناوریهای کنونی یا آیندهای نزدیک است.» وقتی بحث زمینیسازی مریخ مطرح میشود، باید قوانین و منابع موجود برای مهندسان زمین و کار روی این پروژهی چند نسلی را در نظر گرفت.
بروس جکاسکای و کریستوفر ادواردز از دانشگاه کلورادو بولدر در مقالهی خود که در مجلهی Nature منتشر شد، به پژوهش روی میزان کربن دی اکسید موردنیاز برای افزایش فشار هوا و دما روی مریخ پرداختند؛ بهگونهای که انسان بتواند بدون نیاز به پوشیدن لباسهای مخصوص به فعالیت بپردازد و آب مایع روی سطح سیاره بهصورت پایدار جریان پیدا کند. آنها به این نتیجه رسیدند که کربندیاکسید مریخ برای زمینیسازی این سیاره کم است و مهندسان آینده باید مقدار زیادی از این گاز را با خود به مریخ ببرند.
در واقع، زمینیسازی غیرممکن نیست اما چارچوبهای زمانی و فناوریهای موردنیاز برای حفظ جوامع پایدار و بزرگ روی مریخ در آیندهای پیشبینیپذیر امکانپذیر نیست. تا فراهم شدن شرایط، محیط غیرزمینی مریخ، فضایی خشن برای پیشتازان خواهد بود. مهمتر از هرچیز باید به وجود پرتوهای شدید اشاره کرد که بر سلامت مهاجرها تأثیر میگذارد. بهگفتهی هورگان، چالشهای بزرگی بر سر راه مستعمرهسازی مریخ وجود دارد که یکی از آنها پرتوهای فضایی است.
ادامه مطلب
غرقشدگی» اختلال تنفس در نتیجه غوطهورشدن و ورود آب به مجاری تنفسی است که درصورت عدم نجات فوری منجر به اختلالات برگشتناپذیر مغزی و مرگ میشود. این حادثه که سومین علت مرگومیر ناشی از حوادث در جهان است، در سال 2015 میلادی 360 هزار نفر را به کام مرگ کشاند که مسالهای جدی در حوزه سلامت جهانی محسوب میشود.
البته ممکن است علت غرقشدگی ایستقلبی در تماس با آب و در نتیجه ازدستدادن هوشیاری باشد که به آن سنکوب» گفته میشود و معمولا درصورت تماس با آب سرد، پس از گرمازدگی یا ورزش اتفاق میافتد. برخلاف تصور بیشتر غرقشدگان بهخصوص در دریا شناگران ماهری هستند که تواناییهای خود را بسیار بالا میبینند، اما از قدرت جریان آب غافلاند.
بیش از 90درصد آمار فوت ناشی از غرقشدگی تصادفی مربوط به کشورهای با سطح اقتصاد پایین یا متوسط است و کشورهای غربی اقیانوس آرام و آسیای جنوبشرقی بیش از نیمی از آمار ثبتشده غرقشدگی را دارند. شمار افراد غرقشده در کشورهای آفریقایی بسیار بالا و 15 تا 20 برابر کشورهای آلمان و انگلستان است.
بهرغم دادههای محدود، مطالعات بر تاثیر جدی این مشکل بر جوامع حکایت دارد. بهعنوان مثال 45درصد متوفیان ناشی از غرقشدگی در ایالات متحده آمریکا جزو قشر فعال جامعه از لحاظ اقتصادی هستند. تنها در این کشور غرقشدگی هزینهای بالغ بر 273 میلیون دلار در سال بهطور مستقیم و غیرمستقیم تحمیل میکند. این بار مالی در استرالیا و کانادا نیز به 85 میلیون و 173 دلار در سال میرسد.
علایم غرقشدگی چیست؟
غرقشدگی با توجه به میزان آب بلعیدهشده، درجات مختلفی پیدا میکند:
• سطح 1، سرما و اضطراب: آب فقط به مجاری تنفسی فوقانی نفوذ میکند و مقدار زیادی نیست. فرد دچار وحشت میشود، حرکات نامنظم و آشفته دارد، مرتب درون آب فرو میرود و بالا میآید. تنفس و سطح هوشیاری طبیعی است، اما مضطرب و ناتوان است و احساس سرما میکند.
• سطح 2، هیپوکسی خفیف: مقدار کمی آب وارد ریهها شده است. فرد کمکم ناتوان و بیحال میشود، روی سطح آب میماند و هوشیار است، اما مقدار بیشتری آب بلعیده است. هوشیاری و جریان خون طبیعی، اما تنفس دچار مشکل شده است. وی سرفه میکند، بسیار مضطرب و ناتوان است و احساس سرما دارد.
• سطح 3، هیپوکسی شدید: در این شرایط فرد غرقشده دیگر روی سطح آب قرار ندارد، کاملا ناتوان و بیحال است، نبض سریع میزند و تنفس دچار اختلال شدید شده است. مقدار زیادی آب بلعیده، سطح هوشیاری رو به کاهش است و اندامها کبود شدهاند. حجم بالای آب باعث اسهال و افت شدید دمای بدن میشود که خطر بروز اختلالات ضربان قلب را در پی دارد.
• سطح 4، آنوکسی: غرقشدگی چند دقیقه طول کشیده است. فرد غرقشده دیگر هیچ هوشیاریای ندارد، تنفس و ضربان قلب بسیار ضعیف یا قطع شده است و در معرض مرگ قطعی قرار دارد.
مراحل ذکرشده ااما در همه غرقشدگیها اتفاق نمیافتد و درصورت سنکوب شدید و ایستقلبی، فرد بلافاصله دچار بیهوشی، قطع تنفس و جریان خون میشود.
ادامه مطلب
کمکهای اولیه گرمازدگی کدام است؟
اگر به فرد گرمازده آب و مایعات و آبمیوه برسانیم و قبل از آن او را به جای خنک منتقل کنیم، بهبود مییابد. اگر این فرد اصرار داشته باشد در گرما فعالیت کند، ممکن است دچار تهوع، اسهال، استفراغ، ضعف و بیحالی، سرگیجه و تاری دید شود. کمکم عرق نمیکند، بیجان میشود، تکان نمیخورد و ضربان قلبش تند میشود. خونرسانی به قلب نیز کاهش مییابد و حتی میتواند منجر به مرگ شود. البته مسمومیت، گزش مار، مسمومیت دارویی، گزش ات و بسیاری موارد دیگر در تشخیص افتراقی با گرمازدگی قرار میگیرند.
پزشک با انجام آزمایشهایی که میزان سدیم و پتاسیم خون را میسنجد و کاهش سدیم و پتاسیم و افزایش غلظت هموگلوبین را مشاهده میکند، به تشخیص میرسد و با سرم درمانی و رساندنِ مایعات به بیمار کمک میکند. البته قرار دادن بیمار در وانِ آب سرد هم از روشهای پیشنهادی است.
کدام دسته از افراد بیشتر در معرض گرمازدگی هستند؟
نوازدان و شیرخواران به علت تکامل نیافتن سیستمهای خنککننده بدن مستعد گرمازدگی هستند. افراد سالمند هم به علت سختی رگها، آترواسکلروز و تنگی عروق که در آنها وجود دارد، تبادل حرارتی کمتری انجام میدهند. این افراد احساس تشنگی کمتری هم دارند. در نتیجه این گروه افراد هم مستعد ابتلا به گرمازدگی هستند.
بهطور کلی، افرادی که مجبورند مدت زیادی در مقابل نور آفتاب کار کنند، مانند کارگران ساختمانی، افراد پلیس و رانندههای تاکسی، بیش از سایرین بهگرما زدگی دچار میشوند.
برای پیشگیری از گرمازدگی توصیه میشود، افراد هنگام تردد در خیابان در هوای گرم از لباس رنگ روشن استفاده کنند و کلاه لبهدار داشته باشند. افراد سالمند و کودکان و شیرخواران در ساعت بسیار گرم در منزل بمانند و همه افراد هنگام خروج از منزل چه در فصول گرم و چه در سایر فصول سال مقدار مناسبی آب همراه داشته باشند.
آیا سیستم بدنی افرادی که در مناطق بسیار گرم زندگی میکنند، با افزایش دما سازگاری مییابد؟
بدن افرادی که در مناطق بسیار گرم زندگی میکنند، بتدریج با این شرایط سازگار میشود، چرا که بدن در مقابل عوامل خارجی بتدریج مقاوم میشود و دفاع میکند و به آن عادت میکند. افرادی که نسبت به سایرین بیشتر عرق میکنند بهتر است به پزشک مراجعه کنند و از نظر غدد داخلی مثل تیروئید بررسی شوند. اگر عملکرد تیروئیدشان طبیعی است، تعریق مشکلی ایجاد نمیکند.
ادامه مطلب
واژه شوک توسط جامعه پزشکی و عامهی مردم با معانی متفاوتی استفاده میشود. مفهوم آن در باور عامه یک واکنش عاطفی شدید به موقعیتی استرس آور یا خبری بد است. تعریف پزشکی شوک اما بسیار متفاوت است. از نظر پزشکی، شوک به عنوان شرایطی توصیف میشود که در آن بافتهای بدن اکسیژن و مواد مغذی کافی برای حفظ عملکرد سلولها دریافت نمیکنند. این نهایتا به مرگ سلولی، نقص عملکرد اندامها و سرانجام، در صورت عدم درمان، اختلال عملکرد کل بدن و مرگ منتهی میشود.
انواع شوکها
انواع شوک را بر اساس علت آن تقسیم بندی می کنند که عبارتند از :
1- شوکهای قلبی مثل موارد سکته قلبی
2- شوکهای ناشی از کاهش خون مثل موارد خونریزی شدید یا سوختگی شدید
3- شوکهای عصبی مثل قطع نخاع
4- شوکهای روانی مثل شنیدن خبرهای بد
5- شوکهای حساسیتی , مثل تزریق داروئیکه فرد به آن حساسیت دارد
6- شوکهای عفونی و غیره
علائم
شوک و علائم آن به تدریج به تدریج پیشرفت میکنند. علائم آن را به سه مرحله تقسیم میکنند که عبارتند از :
مرحله اول : افزایش تعداد نبض و تنفس , اضطراب و ترس .
مرحله دوم : رنگ پریدگی , نبض سریع و ضعیف , تنفس مشکل , ضعف و تشنگی و گاهی تهوع .
مرحله سوم : کاهش سطح هوشیاری , کاهش فشار خون , نبض و تنفس ضعیف .
مصدوم اغلب قدرت سر پا ایستادن نداشته و روی زمین می افتد. مردمکهای چشمهایش گشاد شده و چشمهایش حالت خماری دارد.
کمکهای اولیه :
بهترین درمان شوک پیشگیری از آن است. بنا براین اگر برای کسی حادثه ای اتفاق افتاده (مثلاً تصادف کرده) که احتمال می دهید دچار شوک شود ولی هنمز علائم شوک را نشان نمی دهد، با این اقدامات عبارتند از :
1- کنترل راههای هوایی مصدوم و جلوگیری و آسپیره کردن مواد استفراغی .
2- دادن اکسیژن
3- کنترل خون ریزی
4- آتل بندی محل شکستگی
5- مریض را به پشت دراز کرده و پاهایش را حدود 20-30سانتی متر بلند کنید.نکته مهم اینکه اگر با این کار تنفس مصدوم مشکل شد فوراً پاهایش را پایین آورده و یا اگر احتمال شکستگی پا یا ستون فقرات می رود پا ها را بلند نکنید.
6- جلو گیر ی از دفع حرارت بدن مصدوم به به وسیله پیچیدن وی درون پتو یا کحاف یا چیز مشابه آن ، توجه داشته باشید که با حرارت خارجی (بخاری ) مصدوم را گرم کنید.
7- در صورتیکه کصدوم بیهوش یا استفراغ ندارد به او مایعات بدهید.
8- کنترل علائم حیاتی را هر5 دقیقه یکبار به عمل آورید.
ادامه مطلب
فرقی ندارد که مقصد شما داخلی و یا خارجی باشد؛ رزرو آنلاین هتل مخصوصا مقصدی که برای اولین بار است می خواهید به آن سفر کنید یکی از کارهایی است که اگر به آن وارد نشوید ممکن است تبدیل به یک کار سخت شود که نتیجه ی خوبی هم شاید در نهایت همه ی سختی ها نداشته باشد! اما به شما می گوییم که راه هایی هست که در غالب نکات مهم برای رزرو هتل این کار را برای شما بسیار ساده و آسان می کند.
اگر شما برای اولین بار است که تصمیم گرفته اید که به صورت آنلاین هتل رزور کنید و یا حتی در دفعات قبل در این زمینه اشتباهاتی داشته اید و دیگر همچون سابق دست و دلتان به رزرو هتلی آن هم به اصطلاح ندیده و نشناخته نمی رود، باید بگوییم که قرار نیست دیگر با خواندن نکات مهم برای رزرو هتل دچار پشیمانی در مورد گرفتن هتل در مقصد مورد نظرتان شوید.
بارها برای افراد مختلف این مشکل پیش آمده است که در هنگام رزرو هتل محل اقامت خود چه در شهرهایی که قبلا به آن سفر کرده اند و چه در مقاصدی که برای بار اول است که می خواهند به آن سفر کنند، هتلی را در نهایت رزرو می کنند که باب میل آنان در نیاید! این باب میل نبودن دقیقا به این معناست که این هتل دارای خدماتی بوده که با نیازهای این افراد سازگار نبوده. برای این که یک انتخاب و رزرو درست و کارساز در زمینه ی هتل ها داشته باشید، نکاتی وجود دارد که شما را در این زمینه به بهترین انتخاب ممکن می رساند.
ما می خواهیم این موارد را به تفصیل و تفسیر برای شما بیان کنیم تا راهنمای شما در این زمینه شوند و در نهایت یکی از پایه گذاران سفری خوب و به یاد ماندنی برای شما حداقل در بخش رزرو هتل شوند. هر کسی برای سفر بدون شک بودجه ای مشخص و معلوم دارد که هزینه ی اسکان و اقامت در هتل هم در بین موارد مختلف بودجه اش معلوم و مشخص شده است و برای یاقی پولش هم نقشه هایی در سر دارد.
یکی از نکات مهم برای رزرو هتل این است که وقتی که دارید هتل های مقصد خود را بررسی می کنید، بدون توجه به این که چقدر پول دارید و میزان بودجه ی مالی شما زیاد و یا کم است همه ی هتل ها را از 6 ستاره تا یک اقامتگاه بسیار معمولی را مورد بررسی و تفسیر خود قرار دهید! شاید فکرکنید این کار بیهوده است اما باید یبه شما بگویم که با این کار و با اختصاص دادن بین 15 الی 30 دقیقه زمان می توانید تا یک تصور کلی از انواع خدمات و امکانات مختلف در مقصد خود را در نهایت این کار مطلع شوید.
با این که همه ی هتل ها در ارائه ی برخی خدمات و امکانات مختلف و متفاوت عمل می کنند ولی این حقیقت غیر قابل انکار است که 90 درصد خدماتی که در هتل ها دریافت می کنید، با یکدیگر یکسان هستند و تنها شکل ارائه ی آن خدمات است که تفاوت اصلی را برای شما ایجاد می کند! بنابراین پیشنهاد ما برای شما این است که اول یک تصور کلی نسبت به هتل های موجود در مقصد خود پیدا کنید و بعد بروید به سراغ هتلی که با بودجه ی شما همخوانی دارد.
ادامه مطلب
ترس از آسانسور جزء ترسهایی است که بهطور رسمی فوبیا به حساب نمیآید. امروزه استفاده از آسانسورها بسیار رایج است. تعداد زیادی از افراد هنگامی که به استفاده از آسانسور در مسیرهای طولانی میاندیشند، ترسی هرچند ناچیز را تجربه میکنند.
در بسیاری از افراد، ترس از آسانسور از فوبیای خاص دیگری نشئت میگیرد که فرد به آن مبتلاست، اما بهتنهایی خود را نشان میدهد؛ به این معنا که شاید فکر کنید فقط از سوار شدن به آسانسور میترسید، اما این ترس در یک فوبیای دیگر ریشه دارد. ترس از آسانسور، مثل سایر انواع فوبیا میتواند از معمولی تا شدید باشد. کلاستروفوبیا بهمعنای ترس از محیطهای بسته است. کابین کوچک و بستۀ آسانسور ممکن است باعث بروز واکنشهای مربوط به تنگناهراسی شود.
ترس از گرفتار شدن در وضعیتی است که فرار از آن مشکل یا غیرممکن باشد. افراد مبتلا به انزواطلبی معمولا از شلوغی دوری میکنند و بسیاری از این افراد هیچ مشکلی با آسانسور ندارند. بااینهمه، چون فرار از شلوغی در آسانسور ممکن نیست، اکثر مبتلایان به انزواطلبی ترجیح میدهند که از آسانسور استفاده نکنند. در بسیاری از موارد، فوبیا ناشی از تجاربی است که در گذشته موجب ترس ما شدهاند. کسانی که تجربۀ گیر کردن در آسانسور حتی بهمدت کوتاه را دارند، بیشتر از دیگران از سوار شدن به آسانسور میهراسند.
البته شاید این تجربۀ تلخ برای خود شما اتفاق نیفتاده باشد و تجربۀ بد یکی از اطرافیانتان موجب بروز ترس در شما شود. در بسیاری از فیلمهای ترسناک، جشنهای هالووین و مراسم ترسناک در فرهنگ برخی جوامع، آسانسورها نقش پررنگی دارند. زمانی که در زندگی واقعی، مشکلی در یک آسانسور به وجود میآید، تصاویر مربوط به آن اتقاق بهطور گسترده از رسانهها پخش میشود و تا مدتها از طریق اینترنت قابلمشاهده است.
مشاهدۀ حوادث ترسناک مربوط به آسانسور برای ایجاد ترس از آسانسور در بسیاری از افراد کافی است. مثل بسیاری از کارهایی که در زندگی انجام میدهیم، در استفاده از آسانسور هم ممکن است احتمال خطر ناچیزی وجود داشته باشد. بسیاری از مردم تصور اشتباهی از نحوۀ کار آسانسور دارند. الیجاه اوتیس در سال 1853 با ابداع سیستم ترمز، انقلابی در صنعت آسانسور به پا کرد. این سیستم برای مواقعی طراحی شده بود که طناب بالابرندۀ آسانسور دچار مشکل میشد.
بعد از این ابداع، با پیشرفت تکنولوژی و قوانین امنیتیِ وضعشده، امنیت آسانسورها بهطور چشمگیری افزایش یافت. امروزه آسانسورها با مجموعهای از کابلها پشتیبانی میشوند. هریک از این کابلها بهتنهایی قدرتِ نگه داشتن یک ماشین پر از بار را دارند. درهای بیرونی آسانسور تا زمانی که کابین در محل اصلی خود مستقر نشود، باز نمیشوند و این سیستمْ خطر سقوط در چاه آسانسور را به حداقل میرساند. سیستمهای کنترل سرعت و هدایتکننده، با نهایت دقت، آسانسور را بهسمت مقصد موردنظر هدایت میکنند.
آسانسورهای مدرن اتاق امن» نام گرفتهاند، چون در مواقعی که سیستم آسانسور با مشکل مواجه شود، کابین آسانسور از هر لحاظ، امنترین مکان است. کابین آسانسور به تلفن و سیستم هشدار اضطراری مجهز است تا در شرایط خاص، سرنشینان آسانسور بتوانند درخواست کمک کنند. سیستم تهویۀ هوا در داخل کابینها، مشکل کمبود اکسیژن را در توقفهای طولانی برطرف میکند. به هر حال، حوادث مربوط به آسانسور گاهی اتفاق میافتند.
آسانسورها ممکن است گیر کنند و در مواقع نادری سرنشینان آسانسور ممکن است یک روز کامل را در آسانسور بمانند؛ اما در چنین مواردی جز گرسنگی، تشنگی و کمی خستگی مشکل دیگری محبوسشدگان را تهدید نمیکند. حوادث بسیار مخرب مربوط به آسانسور بهندرت پیش میآیند. مثلا در سال 2011 دو زن به فاصلۀ دو هفته در دو مکان متفاوت از آمریکا جان خود را از دست دادند.
در حادثهای که در کالیفرنیا بهعلت مشکل در ریل آسانسور روی داد، زنِ داخل کابین تصمیم میگیرد هنگام توقف کابین بین دو طبقه، از آسانسور بیرون بپرد. بررسی آسانسور بعد از حادثه نشان داد که آسانسور مشکلی نداشته و بهدرستی کار میکرده است؛ اما مقصر اصلی حادثۀ نیویورک کارگرانی بودند که فراموش کرده بودند سیستم ایمنی آسانسور را بهدرستی کنترل کنند. وقوع برخی اتفاقاتِ خطرساز در وسیلههایی مثل آسانسور اجتنابناپذیر است.
ازاینرو، سازمان ایمنی آسانسور و پلهبرقی» (EESF) لیستی از تدابیر برای ایمنی کسانی وضع کرده است که از این وسایل استفاده میکنند. برخی از مواردی که در این لیست تدابیر ایمنی آمده، به شرح زیر است: برای باز نگه داشتن درِ آسانسور بهجای هل دادن درها، از کلید مخصوص باز کردنِ در استفاده کنید؛ مراقب باشید که کیف یا لباستان هنگام بسته شدن درها، لای درِ آسانسور گیر نکند؛ در مواقع اضطراری، داخل کابین آسانسور بمانید؛ درصورتیکه آتشسوزی در ساختمان رخ داد، از پلهها بهجای آسانسور استفاده کنید.
در بسیاری از افراد، یادگیری راهکارهای امنیتی و آشنایی اولیه با سازوکار آسانسور به غلبه بر ترس معمولی از آسانسور کمک میکند. همچنین تماشای چندساعتۀ آسانسور شیشهای نیز میتواند در رفع ترس از آسانسور مفید باشد. اگر ترس شما بسیار شدید و مداوم است، بهتر است از متخصص کمک بگیرید.
ترس از آسانسور ممکن است باعث رد کردن یک پیشنهاد کاری خوب در طبقات بالای یک ساختمان، امتناع از ملاقات بیمارانی که در طبقات بالای بیمارستان بستری هستند و بالا رفتن از دهها پله بهجای استفاده از آسانسور شود. این نکته را به خاطر بسپارید که با کمک مشاور و کمی تمرین، اجازه نخواهید داد که ترس از آسانسور، زندگی شما را مختل کند.
مرجع
جنین شما دائم حرکت نمیکند. گاهی اوقات زمان خواب و استراحت اوست و گاهی اواقات بیدار است و می چرخد. اگر در سونوگرافی حرکت جنین را ندیدید ممکن است او در حال استراحت باشد.
اولین تکان خوردن جنین در شکم مادر، احساس فوقالعادهای برای ن باردار ایجاد میکند که منحصر به فرد است؛هر چند جنین از هفته هفتم یا هشتم شروع به تکان خوردن می کند و در سونوگرافی می توان این مسئله را مشاهده کرد ولی تکان خوردن جنین در داخل رحم معمولاً قبل از هفته های 16 تا 22 احساس نمی شود. مادرانی که قبلاً حامله بوده اند زودتر از مادران شکم اول این تکان های کوچک را که اصطلاحاً "لگد زدن" خوانده می شوند حس می کنند. وضعیت فیزیکی هم در احساس کردن این تکان ها نقش دارد؛ ن لاغر تکان ها را راحت تر از ن چاق حس می کنند.
در ابتدا تعداد تکان ها کم و فاصله آنها زیاد است و ممکن است در حد چند تکان در روز باشد. در واقع جنین مرتب تکان خورده و ضربه می زند ولی بیشتر ضربه ها قدرت کافی برای حس شدن توسط مادر را ندارند. ولی در سه ماهه دوم ضربات شدید تر و بیشتر می شوند. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که الگوی تکان خوردن همه جنین ها یکسان نیست بنابراین تجارب مادران در این زمینه ممکن است متفاوت باشد. تا زمانیکه حرکات جنین یک الگوی ثابت داشته و چندان تغییر نکند می توان گفت که مشکلی وجود ندارد.
جنین معمولا مانند نوزاد تازه متولد شده، بیشتر اوقات خواب است. این تنها یک شباهت از بین هزاران شباهت بین نوزاد و جنین است. جنین در 32 هفتگی، به اندازه ای رشد کرده است که بتواند صداها را بشنود، حافظه اش شکل گرفته است و به اطراف حرکت می کند. جنین ها 90 تا 95 درصد از اوقات خواب هستند.
تکان خوردن جنین در شکم در چه هفته ای از بارداری؟
با سونوگرافی تصویر دقیقی از حرکات جنین در داخل رحم و شکم مشخص میشود. ممکن است جنین از خیلی قبل تر حرکات خود را شروع کرده باشد اما شما متوجه آن نشده اید، و یا با رشد جنین و تکامل آن نوع حرکت جنین نیز تغییر می کند. اگر خوش شانس باشید زمان سونوگرافی جنین شما بیدار باشد. در آنصورت هر گونه حرکت و جنبش و جوش جنین را می توانید ببینید.
در هفته هفتم بارداری و هفته هشتم بارداری جنین شما شروع به جنبش می کند. خود را خم کرده و حرکات تکان دهنده انجام می شود. در هفته نهم بارداری، جنین می تواند که کند و انگشتان ظریف و کوچکش را حرکت دهد. همچنین او میتواند در این مرحله بمکد و بلع داشته باشد.
در هفته دهم بارداری او می تواند دستهایش را نزدیک صورتش کند و فک و آرواره اش را باز کرده و خود را بکشد. در هفته دوازدهم بارداری او شرووع به خمیازه کشیدن می کند. در هفته چهاردهم بارداری او شروع به حرکت دادن چشم ها می کند. در هفته پانزدهم بارداری، او انگشت شصت خود را می مکد و اگر سونوگرافی انجام دهید و در آن لحظه انگشت خود را بمکد مشخص میکند که کودک شما دست چپ است یا دست راست.
بعد از گذر از این هفته های بارداری، حرک جنین قوت می گیرد طوری که شما این حرکات را احساس کنید. در ابتدا جنین حرکات آرامی داد مانند یک لرزش یا حرکت سراسیمه، ترکیدن حباب آب ، یا یک حرکت موجی، گهگاهی شما حس می کنید که گاز یا هوا در داخل شکمتان حرکت کرده است. مقاله ای کامل در زمینه با عنوان " احساس حرکت جنین شبیه چه چیزی است" را مطالعه کنید.
در انتهای بارداری، جنین شما در مدت زمان های طولانی استراحت می کند. گاهی در یک زمان 20 دقیقه او هیچ حرکتی ندارد و گاهی این مدت زمان به 50 دقیقه تا 75 دقیقه هم ممکن است برسد. گاهی هم شما اینگونه احساس می کنید زیرا قادر نیستید که تمام حرکت جنین را بشمارید و حس کنید.
ادامه مطلب
ساخت استیکر تلگرام به کاربران کمک میکند به مجموعه استیکرهای کاملا اختصاصی خود دسترسی داشته باشند. در این مطلب به آموزش ساخت استیکر در تلگرام خواهیم پرداخت.
استیکرهای تلگرام دنیایی برای خود دارند! بسیاری از کاربران در گفتگوهای خود شدیدا متکی به آنها بوده و از طریق ارسال یک استیکر، بهتر از نوشتن صدها کلمه، منظورشان را به طرف مقابل میرسانند! دلیل گستره بینظیر استیکرهای تلگرام، امکانپذیر بودن ایجاد آنها توسط کاربران است، وگرنه تیم توسعه این پیامرسان هرگز قادر به ساخت استیکر تلگرام در این حجم نیست.
ساخت استیکر تلگرام سادهتر از چیزی است که تصور میکنید. برای این کار نیازی به داشتن حساب کاربری مخصوص برنامهنویسان نبوده و احتیاجی به داشتن دانش برنامهنویسی نیست. کافی است تصاویر مورد نظرتان را در فرمتی مشخص به یک ربات تحویل بدهید تا استیکری از آن ایجاد کند. در صورت استفاده دیگر کاربران از این استیکر، به محبوبیت خواهید رسید!
قدم اول ساخت استیکر تلگرام
برای ساخت استیکر تلگرام نیازی به داشتن مهارت در طراحی نیست. اگر میتوانید با استفاده از فتوشاپ یا دیگر برنامههای طراحی، عکسهایی منحصربهفرد خلق کنید، استیکرهای خاصتری خواهید داشت، اما اجباری برای این موضوع وجود ندارد. میتوانید به سادگی تصویری را از گوگل دانلود کرده و تبدیل به استیکر کنید.
البته هر عکسی را نمیتوان به این منظور مورد استفاده قرار داد. اولین پیش نیاز، فرمت تصویر است. فقط عکسهای PNG را میتوان در ساخت استیکر در تلگرام مورد استفاده قرار داد. پسزمینه عکس باید شفاف باشد. پیش نیاز دیگر، ابعاد 512 در 512 پیکسلی تصویر است.
هر استیکر باید یک فایل تصویری مجزا داشته باشد. فراموش نکنید ساخت آنها در تلگرام دسکتاپ به مراتب راحتتر از زمان انجام این کار در اپلیکیشن موبایل است، به همین دلیل توصیه میکنیم حین استفاده از نسخه دسکتاپ به این کار بپردازید. آی استیکر سفارشیسازی خود انتخابی است. البته میتوان آی دلخواه را از طریق یک عکس PNG فاقد پسزمینه و دارای اندازه 100 در 100 پیکسل طراحی کرد.
پیش از شروع آموزش، باید نکته مهمی را یادآور شویم. حین ساخت استیکر، کپی رایت را مد نظر قرار دهید. به عنوان نمونه، استفاده از جملات فیلمها و افراد سرشناس برای ساخت استیکر مشمول این قانون است. تلگرام مشکلی با این موضوع ندارد، مگر این که گوینده یک جمله، شکایتش را به شرکت مطرح کند. همچنین برخی افراد، اقدام به ساخت و توزیع استیکر بر اساس تصاویر خصوصی دیگران (به قصد تحقیر یا خنده) میکنند. این کار نیز اخلاقی نبوده و ممکن است تحت پیگرد قرار بگیرد.
پکهای استیکر تلگرام، به طور معمول از 10 الی 20 مورد تشکیل میشوند. با این حال، محدودیتی در تعداد تصاویر بارگذاری شده به منظور ساخت استیکر تلگرام وجود ندارد. در برخی پکها، نزدیک به 100 استیکر گنجانده شده است. خوشبختانه بعد از ایجاد یک پک جدید برای خود و افزودن یک سری تصویر به آن، در آینده قادر خواهید بود موارد جدیدی را به آن اضافه کرده یا از آن حذف کنید.
قدم دوم: یافتن ربات ساخت استیکر در تلگرام
بعد از طراحی یا یافتن عکسهای مورد نظر، که از شرایط گفته شده در بالا تبعیت میکند، ربات استیکرساز را پیدا کنید. برای دستیابی به آن، در بخش جستجو، عبارت stickers را وارد کرده یا از لینک افزوده شده به همین عبارت استفاده کنید. بعد از ورود به مکالمه، فهرستی از دستورات را مشاهده خواهید کرد:
newpack/ برای ایجاد یک پک استیکر جدید در تلگرام
addsticker/ برای افزودن استیکر جدید به یک پک موجود
delsticke/ برای حذف یک استیکر از یک پک موجود
ordersticke/ برای تغییر چینش استیکرها در پک
stats/ برای دریافت آمار و میزان استفاده از یک استیکر مشخص
top/ برای دریافت محبوبترین استیکرها داخل یک پک
packstat/ برای دریافت آمار میزان استفاده از یک پک
packto/ برای تماشای محبوبترین پکهای استیکر خود
cancel/ برای کنسل کردن کامندهای مورد استفاده از زمان ورود تا اینجا
قدم سوم: آپلود تصاویر برای ساخت استیکر تلگرام
ربات استیکرساز کار را بسیار راحت کرده است. با فرض این که برای اولین مرتبه اقدام به ساخت استیکر در تلگرام میکنید، گزینه newpack/ را برگزیده و سپس اینتر را بزنید. ربات، نام پک جدید را شما از میپرسد. بعد از نوشتن نام، آن را ارسال کنید.
اکنون روی آی فایل برای ارسال اولین استیکر خود کلیک کنید. حتما باید این تصویر را به عنوان یک فایل، و نه به عنوان یک عکس، ارسال کنید. به همین دلیل در صورت کلیک روی آی دوربین، ربات اجازه ادامه کار را به شما نخواهد داد.
اکنون باید یک اموجی را به استیکر مورد نظر نسبت بدهید. بعد از انتخاب مرتبطترین گزینه کلید اینتر را بزنید. میتوان به یک استیکر، چندین اموجی نسبت داد، اما تلگرام بیشتر از دو مورد را پیشنهاد نمیکند.
برای ساخت استیکرهای جدید در پک تازه ایجاد شده، این قدمها را باز هم تکرار کنید. بعد از اتمام، دستور publish/ را تایپ کرده و آن را ارسال کنید. اگر در پی افزودن یک آی به پک خود هستید، آن را همانند سایر تصاویر، در قالب یک فایل، آپلود کنید. در صورت نداشتن آی یا عدم تمایل به استفاده از آن، گزینه skip/ را برگزینید.
با این کار، اولین استیکر داخل پک تبدیل به آی آن میشود. با عوض کردن ترتیب استیکرها از طریق دستور ordersticke/ میتوانید آی را تغییر بدهید.
در نهایت باید نام کوچکی را به منظور استفاده در آدرس اینترنتی (URL) پک استیکر خود ارسال کنید. در صورت نوشتن نام Example115 (به عنوان مثال) این آدرس به صورت https://t.me/addstickers/Example115 خواهد بود.
در صورت ساخت استیکری جذاب، دیگر کاربران نیز به استفاده از آن تشویق خواهند شد. آنها در صورت تمایل به استفاده از استیکرهای ساخت دست شما، پک در بر دارنده آن را به فهرست علاقهمندیهای خود اضافه میکنند. از طریق کامندهای معرفی شده در بالا میتوانید به آمار تعداد کاربران استفادهکننده از پکها و استیکرهای خود پی ببرید.
مرجع
عوامل مختلفی برای بروز سکته مغزی در خانمها وجود دارد که در این مقاله 7 مورد از این عوامل مهم ذکر شده است.
امروزه در سرتاسر جهان سکته مغزی یکی از مهم ترین عوامل مرگ و میر در خانم ها محسوب می شود. عوامل متعددی در بروز این مشکل فلج کننده وجود دارد. برخی عوامل خطر سکته مغزی در خانم ها و آقایان متفاوت است بنابراین خانم ها باید به برخی عوامل بیشتر دقت کنند. در این مطلب هفت مورد از این عوامل مهم را ذکر می کنیم.
مشکل قلبی
فیبریلاسیون دهلیزی (شایع ترین نوع ضربان قلب نامنظم) یکی از عوامل مهم بروز سکته مغزی است که در خانم ها بیش از آقایان تاثیر دارد. چون اکثر خانم ها دچار فیبریلاسیون دهلیزی هستند و از طرف دیگر به خاطر اینکه خانم هایی که به این مشکل مبتلا هستند بیش از آقایان با عوارض عروقی آن مواجه می شوند.
برای مقابله و پیشگیری از این مشکل باید به پزشک مراجعه کرد. اگر میزان خطر بالا باشد مصرف داروهای ضدانعقاد خون می تواند به پیشگیری از بروز مشکلات جدی تر کمک کند.
عدم تحرک بدنی کافی
بی تحرکی یکی از عوامل خطرناک بروز سکته مغزی است. نتایج پژوهشی که در سال های اخیر توسط محققان فرانسوی انجام شده نشان می دهد فقط 53 درصد خانم ها توانسته اند آن میزان که سازمان بهداشت جهانی توصیه می کند تحرک بدنی داشته باشد.
متخصصان توصیه می کنند خانم های بین 18 تا 64 سال در طول هفته حداقل باید 150 دقیقه ورزش با شدت متوسط داشته باشند و یا اینکه هر هفته 75 دقیقه ورزش های قدرتی با شدت بالا انجام دهند. البته ترکیب فعالیت های سبک و شدیدتر می تواند برای سلامتی مفیدتر باشد. توصیه می کنیم خانم ها تحرک بدنی منظم داشته باشند. این کار خطر بروز سکته مغزی را به میزان یک سوم کاهش می دهد.
ابتلا به دیابت
دیابت یکی از عوامل شناخته شده سکته مغزی در آقایان و خانم ها است. اما به عقیده محققان تاثیر این عامل در خانم ها بیشتر از آقایان است. برای پیشگیری اولیه از ابتلا به دیابت و در نتیجه آن پیشگیری از بروز سکته مغزی لازم است که خانم ها فعالیت بدنی منظم داشته باشند و از بروز اضافه وزن خودداری کنند.
علاوه براین خانم ها باید به طور مربت قند و فشار خون را کنترل کنند. چون اینها نیز جزو عوامل بروز دیابت هستند. خانم هایی که به دیابت مبتلا هستند باید با دقت بیشتری بیماری خود را کنترل کنند، چون قدرت مخرب دیابت در خانم ها به مراتب بیشتر از آقایان است.
ادامه مطلب
یوگا تنها رشته مقدسی است که انسان می تواند با انجام آن به درون خویش سفر کند و خویشتن خویش را بشناسد. انسان به دلیل شأن والای مقام انسان بودن دائماً در حال جستجو در دو مسیر درون و بیرون، نتیجه ی جستجوی بیرونی تکاملی است که در زندگی اجتماعی از آن بهره می بریم و نتیجه کنکاش وادی درون شکل گیری مکاتب باطنی و فلسفی، آفرینش صور گوناگون معنی در اعصار مختلف می باشد. یکی از قدیمی ترین این رویکردها یوگا» می باشد.
یوگا آگاهی خالی از آگاهی است، ترکیب و متعادل کردن جسم و روح، افساری بر نفس و ذهن است همچنین ورود به سرزمین درون. یوگا آشتی جهان بیرون شما با جهان درون شماست. به دلیل عملگرائی خاص یوگا، این رشته در تمامی مذاهب، ممالک و مکان های جغرافیایی جا باز کرده است. باعث انضباط فکری میشود و به دلیل انجام حرکات تنفسی صحیح، انضباط جسمی می آورد و انضباط جسمی باعث سلامت کامل جسم و روح می شود. یوگا پیش گیرنده و درمان کننده بسیاری از بیماری های روحی و جسمی انسان است. انرژی های آشفته و پریشان را از ذهن خارج می کند و موجب انضباط فکری گردیده و اثرات آرامش بخشی برای درمان انسان به همراه دارد.
تاریخچه یوگا و تاثیرات آن
یوگا از کلمه یوگ گرفته شده است. واژه یوگ در نوشته های مختلف به مفاهیم گوناگون به کار رفته است و از این میان معانی مانند اتصال، به هم بستن، وصل، یوغ، طریقه، اتحاد و اتصال، تمرکز فکر و مکاشفه از سایر مفاهیم متداول تر است.
کلمه یوگ از فعل یوج (YOJ) مشتق می شود به معنی به هم بستن و مهار کردن حیوان سرکش و مجازاً به معنای رام کردن نفس انسان می باشد. هدف از یوگا اتحاد روح آدمی با روح اعلی یکی شدن آنها است. در زبان فارسی یوگا از ریشه یوغ به قیدی گفته می شود که به گردن دو گاو شخم زن می بندند تا اتحادی بین آنها در حرکت پدید آید که در یوگا به معنای اتحاد جنبه های مثبت و منفی، اتحاد درون و بیرون، عملکرد هماهنگ قوای فردی و اتحاد قوای ذهنی (chitta shakti) با قوای حیاتی تن و حواس که منجر به تلخیص انرژی، توسعه آگاهی و در نهایت اتحاد با آگاهی متعادل خواهد شد. گویی فقط در اتحاد با آگاهی متعادل، یوگا بدرستی تجربه خواهد شد.
دنیای یوگا دنیای ناشناخته جسم و روح انسان است و انسان با ورود به دنیای یوگا پا به دنیای جدیدی می گذارد که مستم شناخت سیر تحول یوگا در اعصار مختلف می باشد. به لحاظ تاریخی می توان سیر تحولات یوگا را در پنج مرحله بررسی کرد:
دوران ولائی (Vedic Yoga ) ( 4000 الی 2000 ق . م )
دوران پیش از کلاسیک (Preclassical Yoga ) ( 2000 تا 3000 ق . م )
دوران کلاسیک ( Classical Yoga) ( 3000 ق . م تا 1000 میلادی )
دوران بعد از کلاسیک (Post Classical Yoga ) ( 1000 تا 1750 میلادی )
دوران جدید ( از 1750 میلادی تاکنون )
اعصار یوگایی در متون کهن یوگا و برخی فلسفه های باستانی، اعتقاد به وجود چهار عنصر یا دوران مستقل در حیات مادی و معنوی بشر در کره زمین وجود دارد که به صورت سمبلیک این اعصار را به نام چهار ف ( طلا ، نقره ، مس و آهن) نامگذاری کرده اند. هدف یوگا هماهنگ کردن سیستم های مختلف بدن است تا در پرتو آن شادابی و تندرستی حاصل آید. با شروع تمرینات یوگا به مرور زمان به نتایج زیر دست می یابید:
افزایش انعطاف پذیری مفاصل، عضلات و اندام ها، بهینه کردن انجام عمل تنفس، افزایش قدرت بدنی، کاهش استرس، افزایش آرامش، آرامش خلق و خو و تعادل در رفتار و افکار، به سلامت رسیدن بدن. فهیمه عرفانیان
مرجع
کوبی برایانت مرد افسانهای NBA به دلیل سقوط هلیکوپتر در کالابازاس کالیفرنیا درگذشته است. درگذشت این بسکتبالیست سابق و 41 ساله توسط TMZ Sports تایید شده است.
اسطوره آمریکایی لسآنجلس لیکرز در یک هلیکوپتر بر فراز کالیفرنیا در حال حرکت بوده که هلیکوپتر دچار سانحه شده و تمام افراد حاضر در آن جان خود را از دست داده اند. یکی از دختران کوبی برایانت در این سانحه هوایی جان باخته است. به همین مناسبت و به یاد این بسکتبالیست اسطورهای، گزارشی قدیمی از مجله دنیای فوتبال» را بازخوانی میکنیم، گزارشی که مربوط به روزهای بازنشستگی کوبی برایانت بود: مصاحبه نزدیک به نیم ساعت طول کشید، به سه زبان مختلف برگزار شد و بدون هیچ اشک و آهی به پایان رسید.
لرزشی در صدایش شنیده نمیشد و با شانههای افتاده، متن آماده شده اش را کنار دستش نگه داشته بود. وقتی مصاحبه تمام شد، به همراه همسر و دو دخترش و همچنین عوامل و دست اندرکاران ساخت فیلم مستند از اتاق خارج شدند. در شب شکست لیکرز برابر پیسرز، کوبی برایانت در حالی که به اتاق پر از خبرنگار خیره شده بود، در مورد دو دهه گذشته اش و به ویژه سه سال اخیر صحبت کرد.
صحبتهایی که مدتها تلاش میکرد مدتها در مورد آن چیزی نگوید. چند ساعت پس از آن که برایانت بازنشستگیش تا انتهای فصل 2016-2015 را رسما اعلام کرد، گفت: من فقط باید این موضوع را قبول کنم که دیگر نمیخواهم این کار را ادامه دهم و با این موضوع مشکلی ندارم. بار بزرگی از شانه هایم کم میشود. کار و تصمیم درستی بود. کاملا از این موضوع رضایت دارم.»
برایانت به سوالهای انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی پاسخ میداد و این یادآور مصاحبههای تاریخی مایکل جوردن و جورجیو آرمانی بود. کوبی در حالی پاسخ سوالها را میداد که همچون ورزشکاران حرفهای غرق دردهای فیزیکی بود و از افتخاراتش از جمله پنج عنوان قهرمانی NBA، یک جایزه MVP (باارزشترین بازیکن) و هفده عنوان مسابقات NBA All-Star Game، لذت میبرد. بازیکن 37 ساله NBA تاکید دارد که یک قصه گو» است و کنفرانس خبری بعد از بازیش داستان بسیار جالبی دارد.
از آن جایی که لیکرز تا این جا، فصلی گیج کننده، طاقت فرسا و غالبا ناامیدکنندهای پشت سر گذاشته، حالا برایانت از نگه داشتن هر رازی خود را آزاد احساس میکند و هر آن چه بخواهد را برملا میکند؛ و این هم ده ویژگی کوبی برایانت به گفته کوبی برایانت. سال هاست کوبی به خلق و خوی رقابت جویی و پشتکار فراوان مشهور است.
او بارها در مورد تلاش هایش برای نگه داشتن آمادگی بدنیش در NBA و به زانو درآوردن کهنسالی، سخن گفته است: خیلی سخت کار میکنم و بسیار بسیار سختتر به کارم ادامه میدهم. تمام تلاشم را به کار میگیرم تا بازی افتضاحی به نمایش نگذارم. در یک کلام سعی میکنم تمام آن چه در توان دارم را انجام دهم و از این بابت حس خیلی خوبی دارم.
صبحها با وزنه تمرین میکنم. سه بار در روز تمرینات کشتی خواهم کرد و حمام یخ خواهم گرفت. صبح که بیدار شدم، دوباره پیش از هر کاری با وزنهها تمرین میکنم. این کارها را ترک نخواهم کرد. به تلاشم ادامه میدهم و هیچ وقت تسلیم نمیشوم. یاد گرفته ام که باید خودت را ارزیابی کنی. من در این مورد تقریبا با خودم خشن رفتار میکنم. هر آن چه در توان دارم به کار میگیرم تا بهتر شوم. پس از آن در حالی که برای بهتر شدن تلاش میکنم، با اتفاقات خودم را وفق میدهم. من بسیار بسیار سخت تلاش میکنم. مطمئنم و از این بابت خیالم راحت است که از هیچ کاری کوتاهی نکرده ام.»
وقتی از کوبی برایانت سوال شد که آیا اعلام بازنشستگیش باعث فوران احساس ناراحتی در او شده است، جوابی کاملا غیرمنتظره داد؛ او گفت از به چالش کشیده شدن لذت میبرد: نه، بسیار زیباست. در این کار زیبایی خاصی نهفته است. این گذر از یک چرخه است، پیشرفتی طبیعی در راه بزرگ و بالغ شدن. هیچ موضوع ناراحت کنندهای در این چرخه وجود ندارد. من لحظات فوق العاده بسیار زیادی داشته ام. من زیبایی را دیگر گذشتن از مدافعان نمیبینم. من زیبایی را در صبح با درد بیدار شدن میبینم. میدانم تمام سخت کوشی هایم برای این لحظه بوده است. از این موضوع ناراحت نیستم. من سپاس گزار آن هستم.»
برایانت میگوید دو شکستی که در فینال مسابقات در تمام طول دوران بازیکنیش به دست آورد، باعث شد تا این دوران برایش رضایت بخشتر و کنندهتر شود. مشقات مسیر، تکمیل کننده سفر است. اگر شما مدام قهرمان شوید، آن گاه دیگر رقیبی ندارید. هیچ فراز و نشیبی وجود ندارد. این لحظات تلخ هستند که زیبایی را خلق میکنند. اینها همان لحظاتی است که من با تمام وجود به آن احترام میگذارم.»
او همچنین تصمیمش برای بازنشستگی را در شعری با عنوان بسکتبال عزیز» اعلام کرد؛ شعری که مستقیما بازی را مخاطب قرار داد است. من هیچ وقت با بازی صحبت نکرده ام. همیشه تنها هواداران، هم تیمیها یا چیزهایی از این دست مخاطب من بوده اند. هیچ وقت به خود بازی نگفته ام چه احساسی در موردش دارم. یک بار تصمیم گرفتم از این زاویه بنویسم و لغات پشت سر هم روی کاغذ آمدند.» شماره 24 لیکرز، دوست داشتنیترین خاطره اش را ورود به NBA در سال 1996 میداند: هیچ خاطرهای به لذت بخشی این نیست. هیچ چیزی بالاتر از این وجود ندارد. رویایت در آن لحظه به واقعیت تبدیل شده و این لحظه سرآغاز همه چیز است.»
برایانت همچنین در طول دوران حضورش در ترکیب لیکرز، از حضور در کنار اسطوره هایی، چون مجیک جانسون و کریم عبدالجابر شگفت زده شده است: در واقع وقتی من با مجیک یا کریم مقایسه میشوم یعنی من موفق شده ام و همین برایم کافی است». من از کودکی یک لیکری تمام عیار بوده ام. همین کافی است. بی نهایت خوش شانس بوده ام. چند تا بچه میتوانند وقتی بزرگ شدند، نه تنها برای تیم محبوب شان بازی کنند، بلکه تمام دوران حرفهای شان را هم در این تیم بگذرانند؟ این تحقق یک رویاست.»
برایانت که دوران کودکیش را در ایتالیا گذرانده، گفت و گویش با جورجیو آرمانی، طراح لباس مشهور را بازگو میکند؛ گفت و گویی که آرمانی به او کمک کرد تا بتواند آینده بازیکنیش را ترسیم کند: بزرگترین چالش برای بسیاری از ما ورزشکاران این است که بفهمیم در آینده چه پیش خواهدآمد. من بسیار خوش شانس بودم که توانستم این سوالها را در اوج جوانی یعنی 21 سالگی بپرسم. سخت و دشوار است. شما در چرخهای گیر میفتید که نمیدانید بزرگترین بازاری که میتوان در آن وارد شد، کجاست و چگونه میتوان بیشتر درآمد داشت.
بی شک اینها تماما سوالهای اشتباه است. وقتی در میلان بودم، میخواستم با جورجیو آرمانی ملاقات و کمی در مورد کارش با او صحبت کنم. میخواستم از او بپرسم چگونه در تجارتش به این موفقیت دست یافته است. او در چهل سالگی تجارتش را آغاز کرده بود. آن زمان 21 ساله بودم. به خودم گفتم احتمالا من تا 36، 37 سالگی بازی خواهم کرد. او تمام این کسب و کارش را در چهل سالگی ساخته است. اما من با ادامه زندگیم چه خواهم کرد؟ بعد از دوران بازیم چه پیش خواهد آمد؟»
از همان لحظه شروع به هضم قضایا و اتفاقات کردم. چیزهای مختلف را امتحان کردم. هیچ چیزی به آسانی بسکتبال نبود. من متولد شده بودم تا بسکتبال بازی کنم. من باید خیلی سخت کار میکردم تا بفهمم بعدش چه خواهد شد. این خیلی سخت است. این سختترین کاری است که ما ورزشکاران باید انجام دهیم.» بسیاری بازیکنان NBA هراسی ندارند که بگویند کوبی برایانت بازیکن محبوب آن هاست یا پیش از آن که وارد لیگ شوند، او را الگوی خود قرار میدادند.
برایانت با بازیکنانی که میخواهند از تجربیات و ذهن او استفاده کنند، در تماس است و داستانهای جالبی هم در مورد واکنشهای رقیبانش تعریف کرده است: جالبترین چیز، پیامهایی است که از دیگر بازیکنان دریافت میکنم. آنها از روحیه و درسهایی که به آنها داده ام، تشکر میکنند. اینها چیزهایی است که ارزش زیادی برایم دارد. وقتی برای بازی به دیترویت رفته بودیم، واقعا گیج شده بودم. پیش از بازی، زمان ملاقات کاپیتانهای تیم بود. تنها کاپیتانهای دو تیم اجازه حضور در این ملاقات را داشتند.
من بالای صحنه رفتم. در آنجا آندر دروموند و یک کاپیتان دیگر بود. یک بازیکن دیگری هم حضور داشت که پشت آندر دروموند بود و نمیتوانستم ببینم کیست. مسئولان مسابقه گفتند سه نفر نمیتوانند بالا روند و فقط دو نفر اجازه دارند» و آن وقت بود که شنیدم آن نفر پشتی میگوید: نه، من فقط میخواستم با او دست بدهم.» نتوانستم صورتش را ببینم و فقط دیدم دستش از پشت آندر آمد و من به او دست دادم.
در پورتلند با دیم لیلارد، سی جی مک کالوم و بقیه یاران شان از جمله جیمز هاردن، کایری آیروینک و کورین دورانت صحبت کردم. آنها به من زنگ میزنند و سوالهای مختلفی از من میپرسند. اینها برای من خیلی ارزشمند است. فکر میکنم بازی در پورتلند بود که بچهای روی نیمکت به من گفت: ما امشب شما را شکست میدهیم.» و من پاسخ دادم: من یک قانون دارم: اگر زمانی که من بسکتبال حرفهای را آغاز کردم، تو هنوز به دنیا نیامده بودی، پس اجازه ندادی چرت و پرت بگویی! یک قانون ساده است. او فقط نگاه کرد و بدون هیچ مخالفتی گفت بله آقا. بله آقا.»»
یکی از دلایلی که برایانت تکلیف بازنشستگی اش را پیشتر مشخص نکرده بود، این بود که نمیخواست با تعریف و تمجیدها در شهرهای دیگر بمباران شود: ایده برگزاری یک تور خداحافظی، واقعا غیرقابل تحمل است. میزان احترامی که من برای هواداران در طول راه دارم، بی اندازه است، اما هرچقدر هم تلاش کنم، نمیتوانم به اندازه کافی از آنها تشکر کنم. آنها در طول این سالها مشوق و محرک اصلی من بوده اند.»
در طول مصاحبه مطبوعاتی، برایانت به فیل جکسون، مربی چندین ساله اش اشاره کرد و توضیح داد که به توصیه جکسون، برنامههای آخر فصل را به بخشهای کوچکتر تقسیم خواهد کرد. او همچنین به صورت غیرمستقیم از جکسون به عنوان استاد ذن (فرقه بودایی طرفدار تفکر، عبادت و ریاضت) یاد کرد.
او بیش از نیمی از زندگی حرفه ایش را با این روش پشت سر گذاشته است: دوست ندارم دائما در حال استفاده از تکنیکهای ذن باشم، اما حقیقتا وقتی برای مدیتیشن مینشینم، ذهنم منحرف میشود. همیشه ذهنم به بسکتبال منحرف میشد. همیشه. اما الان این اتفاق کمتر میفتد. برای من این اولین نشانه بود که بازی چیزی نیست که بتوانم رویش بیشتر از این وسواس به خرج دهم.»
کوبی برایانت 37 ساله، یکی از بزرگ سالترین بازیکنان NBA است و در یک سال اخیر معمولا سن بالایش را خودش به سخره میگرفت. اما کوبی در کنفرانس مطبوعاتی اعلام بازنشستگیش، پا را فراتر از شوخی گذاشت و گفت دیگر پیری» با او با عدالت رفتار نخواهد کرد: من اون پسر پیره» نیستم. من هنوز هم واسه خودم غولی هستم. حالا لبرون و بقیه بعد از من میشوند پسر پیرها» و من خیلی خیلی از آنها بزرگتر هستم.»»
مرجع
عرق کردن یکی از روش های بی خطریست که بدن برای دفع سموم مختلف، فات سنگین و مواد زائد از آن استفاده می نماید، بعد از کبد و کلیه ها پوست بدن سومین عضو برای دفع مواد زائد می باشد.
مرجع
همانطور که همه ما میدانیم ورزش فعالیت هدفمندی است برای حفظ سلامتی و یا تناسب اندام، دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود ما ورزش کنیم برای سلامت قلب و ریه همچنین مفاصل و استخوانها و برای سالم ماندن باید ورزش روزانه داشت.
ارتباط پیچیدهای بین ورزش و سلامت روان وجود دارد. ورزش با تقویت روحیه، کاهش اضطراب و استرس، بهبود خلق و خو، افزایش اعتمادبهنفس و نگرش مثبت به زندگی همراه است. بنا به گفته ورزشکاران بیشتر افرادی که ورزش میکنند صرفاً به این دلیل به ورزش ادامه میدهند که باعث ایجاد حس بهتری در آنها میشود، سلامت روان از مزایای ورزش منظم است که باید توسط متخصصان بهداشت روان به بیماران تأکید شود.
در ادمه 6 فعالیت ورزشی که به سلامت روان کمک میکند معرفی میکنیم
1. پیلاتس
در سراسر جهان از پیلاتس برای افزایش قدرت ماهیچهها، بهبود انعطافپذیری بدن و کاهش وزن استفاده میکنند ولی تحقیقات بیشتر روی ورزش پیلاتس نشان داده است که این ورزش علاوه بر مزایای ذکرشده تأثیر بسیاری در سلامت روانی افراد داشته و به بهبود سلامت روانی کمک میکند.
همچنین ورزش پیلاتس یکی از بهترین تمرینها برای مقابله با استرس و انعطافپذیری بیشتر با شرایط استرسزا است. بنا به گفته یکی از مربیان ورزشی "ورزش میتواند باعث کاهش هورمون استرس و افزایش اندورفین در بدن شود که این خود باعث تقویت روحیه در فرد میشود.
پلاتس با فرصتی که برای معاشرت با دیگران فراهم میکند به درمان اضطراب و افسردگی در افراد کمک کرده و باعث دوری از افکار منفی، رهایی از استرس، تقویت حافظه و مراقبت بیشتر از خود میشود.
2. یوگا
یوگا یک تمرین منحصربهفرد ذهنی و جسمی است که ارتباط عمیقی بین جسم و روح برقرار میکند.
از مزایای این ورزش برای سلامت روح میتوان به این موارد اشاره کرد: افزایش اعتمادبهنفس، مثبت اندیشی و امید به زندگی، افزایش قدرت تمرکز و یادگیری، افزایش خودشناسی، کاهش استرس، تقویت سیستم ایمنی بدن، بهبود کیفیت زندگی، افزایش آرامش، بهبود بسیاری از اختلالات روانی مانند اضطراب، ترس، وسواس و. میباشد
3. بوکس
این ورزش یک فعالیت بدنی شناختهشده برای تسکین و رهایی از فشارهای عصبی است. بوکس به دلیل ماهیت خشنی که دارد به فرد اجازه میدهد با مشت زدن به کیسهبوکس احساسات منفی را دور ریخته و به احساسات مثبت تبدیل نماید.
هنگام مشت زدن مغز شما اندورفین بیشتری ترشح میکند. تا زمانی که مشغول مشت زدن هستید متوجه خواهید شد که تمرکز و توجهتان بیشتر و استرس و اضطرابتان کاهش پیدا میکند.
4. شنا
شنا یک تمرین عالی برای پرورش جسم و روح است. همه از بودن در آب لذت میبریم و بیشترین آرامش را زمانی تجربه میکنیم که در آب و مشغول شنا هستیم
در زمان شنا کردن بیشترین تمرکز روی انجام صحیح فعالیت شنا کردن است بنابراین برای مدتی افکار منفی را کنار گذاشته و به آنها فکر نمیکنیم و احساس آرامش بیشتری داریم.
5. دوچرخهسواری
یکی از جالبترین فعالیتهای بدنی که منجر به بهبود سلامت روان میشود دوچرخهسواری است. دوچرخهسواری باعث تحریک و آزاد شدن هورمونهای شادیبخش در سطح مغز شده و به شما این امکان را میدهد تا استرس و افکار منفی را به روشی کارآمد از خود دور کنید.
ثابتشده که دوچرخهسواری باعث بالا رفتن اعتمادبهنفس و کاهش اضطراب و استرس میشود و افرادی که ورزش دوچرخهسواری را بهصورت حرفهای دنبال میکنند کمتر دچار اضطراب اجتماعی شده و اضطراب و استرس کمتری دارند.
6. پیادهروی
هراندازه که پیادهروی باعث بهبود سلامت جسمی میشود همانقدر هم در بهبود سلامت روانی مؤثر است. این ورزش برای سلامتی روان بسیار مناسب است و مطالعات تأیید میکنند که مقادیر اندکی فعالیت بدنی منجر به بهبود سلامت روانی میشوند.
مطالعهای که روی بیش از یکمیلیون نفر در طی چهار سال انجام شد نشان داد افرادی که هر روز پیادهروی میکردند 10% کمتر از کسانی که هرگز پیادهروی نمیکردند به بیماریهای روانی مبتلا شده بودند، این گزارش نشان میدهد حتی افرادی که قادر نیستند در روز ساعتها وقت خود را صرف ورزش کنند با اختصاص تنها 30 دقیقه از وقت روزانه خود میتوانند سلامت روانشان را تضمین کنند.
ورزشهای هوازی ازجمله پیادهروی میتوانند باعث افزایش استقامت بدنی شوند و این بدان معناست که زمانی که پیادهروی میکنید انرژی بیشتری دارید. محققان دریافتهاند که افزایش آمادگی جسمانی نیز میتواند عزتنفس را بهبود ببخشد. بنابراین پیادهروی باعث افزایش اندورفین و بهبود روحیه شما میشود.
مرجع
روش های زیادی برای از دست دادن سریع وزن اضافی وجود دارد. با این حال، اکثر آنها شما را گرسنه و ناراضی می سازند. اگر اراده آهنین ندارید، گرسنگی باعث می شود که سریع از این برنامه ها کنار بکشید.
روش های زیادی برای از دست دادن سریع وزن اضافی وجود دارد. با این حال، اکثر آنها شما را گرسنه و ناراضی می سازند. اگر اراده آهنین ندارید، گرسنگی باعث می شود که سریع از این برنامه ها کنار بکشید. این برنامه به صورت زیر می باشد:
اشتهای خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهید.
فوری و بدون گرسنگی وزن خود را کاهش دهید.
در عین حال سلامت متابولیک خود را بهبود ببخشید.
در اینجا یک برنامه ساده 3 مرحله ای برای لاغری سریع وجود دارد.
1- کاهش مصرف قند و نشاسته
مهم ترین قسمت، کاهش دادن قندها و نشاسته ها (کربوهیدرات ها) است. با انجام این کار سطح گرسنگی شما کاهش یافته و در نتیجه می توانید کالری کمتری مصرف کنید. اکنون به جای سوختن کربوهیدرات برای انرژی، بدن شما شروع به تغذیه چربی های ذخیره شده می کند. و یکی دیگر از مزایای کاهش کربوهیدرات این است که سطح انسولین را پایین می آورد و باعث می شود کلیه های شما سدیم و آب اضافی را از بدن شما خارج کند. طبیعی است که در هفته اول براساس این روش، چربی بدن و هم وزن آب تا 10 پوند(معادل 4.5 کیلوگرم) و یا بیشتر را از دست بدهید.
2- پروتئین ، چربی و سبزیجات بخورید
هر یک از وعده های غذایی شما باید دارای یک منبع پروتئین، یک منبع چربی و سبزیجات کم کربوهیدرات باشد. ساخت وعده های غذایی شما از این طریق، به طور خودکار میزان مصرف کربوهیدرات را به محدوده توصیه شده 20 تا 50 گرم در روز می رساند.
منابع پروتئینی :
گوشت: گوشت گاو، بره و .
ماهی و غذاهای دریایی: ماهی غزل آلا، میگو و .
تخم مرغ: تخم مرغ های کامل با زرده بهترین هستند.
اهمیت خوردن مقدار زیادی پروتئین را نمی توان زیاده روی کرد. 80 تا 100 کالری در روز سوخت و ساز(متابولیک) بدن را تقویت می کند. فقط با افزودن پروتئین به رژیم غذایی خود شما را چنان کامل کنند که به طور خودکار 441 کالری کم تر در روز بخورید. وقتی نوبت به کاهش وزن می رسد، پروتئین پادشاه مواد مغذی است.
سبزیجات کم کربوهیدرات :
گل کلم
اسفناج
گوجه فرنگی ها
جوانه بروکسل
کلم
کاهو
خیار
در برنامه غذایی خود این سبزیجات کم کربوهیدرات را بیاورید. شما می توانید مقادیر زیادی از آنها را بدون اینکه بیش از 20-50 کربن خالص در روز بخورید، میل کنید. یک رژیم غذایی که بیشتر بر اساس گوشت و سبزیجات ساخته شده است حاوی تمام فیبرها، ویتامین ها و مواد معدنی مورد نیاز برای سالم بودن است.
منابع چربی :
روغن زیتون
روغن نارگیل
روغن آووکادو
کره
2-3 وعده غذایی در روز میل کنید. از خوردن چربی نترسید، زیرا تلاش برای انجام مصرف کم کربوهیدرات و هم کم چربی همزمان یک دستور العمل برای شکست است. این باعث می شود احساس شکست کنید و از برنامه رها شوید.
3- بلند کردن وزنه، 3 بار در هفته
شما نیاز به ورزش کردن برای کاهش وزن در این برنامه ندارید اما توصیه می شود که هفته ای 3-4 بار به ورزشگاه بروید. ابتدا نرمش انجام دهید و کمی وزنه بلند کنید. با بلند کردن وزنه، شما کالری زیادی می سوزانید و از کند شدن متابولیسم جلوگیری می کنید، که این یک عارضه مشترک کاهش وزن است. اگر بلند کردن وزنه ها گزینه ای برای شما نیست، انجام برخی از تمرینات قلبی مانند پیاده روی، آهسته دویدن، دوچرخه سواری یا شنا کافی خواهد بود.
مرجع
غذاهایی که می خورید میتوانند تأثیر عمده ای بر وزن شما داشته باشند. بعضی از غذاها مانند ماست پرچرب، روغن نارگیل و تخم مرغ به کاهش وزن کمک می کنند.
غذاهایی که می خورید میتوانند تأثیر عمده ای بر وزن شما داشته باشند. بعضی از غذاها مانند ماست پرچرب، روغن نارگیل و تخم مرغ به کاهش وزن کمک می کنند. سایر غذاها به ویژه محصولات فرآوری شده و تصفیه شده میتوانند باعث افزایش وزن شوند . در اینجا 11 ماده غذایی برای جلوگیری از کاهش وزن در اینجا آورده شده است.
1- سیب زمینی سرخ شده
سیب زمینی سرخ کرده و چیپس سیب زمینی که کالری بسیار بالایی دارند و به راحتی می توانید خیلی از آنها را میل کنید. و مطالعات نشان می دهد که مصرف چیپس سیب زمینی در هر وعده بیشتر از هر ماده غذایی دیگر افزایش وزن به همراه داشته باشد. علاوه بر این، سیب زمینی های پخته شده، برشته شده یا سرخ شده ممکن است حاوی مواد سرطانی به نام آکریلامیدها باشد. بنابر این بهتر است سیب زمینی آب پز بخورید.
2- نوشیدنی های قندی
نوشیدنی های قندی می توانند بر وزن و سلامت عمومی شما تأثیر منفی بگذارند. اگر کاهش وزن هدف شماست، پس ترک کردن نوشابه و نوشیدنی های مشابه می تواند تأثیر بزرگی داشته باشد.
3- نان سفید
نان سفید از آرد بسیار ریز تهیه می شود و میتواند سطح قند خون شما را زیاد کرده و منجر به پرخوری شود. با این حال، بسیاری از انواع دیگر نان وجود دارد که می توانید مصرف کنید.
4- آب نبات چوبی
میله های آب نبات از ترکیبات ناسالم مانند شکر، آرد تصفیه شده و روغن های اضافه شده تشکیل شده است. آنها کالری بالایی دارند.
5- بیشتر آب میوه ها
آب میوه دارای کالری زیاد و قند اضافه شده است، اما معمولاً فاقد فیبر است، بهتر است به میوه های کامل بچسبید.
6- شیرینی، کلوچه و کیکها.
شیرینی ها، کلوچه ها و کیک ها اغلب حاوی مقادیر زیادی قند اضافه شده، آرد تصفیه شده و گاهی چربی ترانس هستند. این غذاها کالری بالایی دارند اما بسیار کامل نیستند.
7-برخی از انواع الکل (مخصوصاً آبجو)
الکل کالری بیشتری نسبت به کربوهیدرات و پروتئین با حدود 7 کالری در هر گرم فراهم می کند. با این حال شواهد در مورد الکل و افزایش وزن مشخص نیست.
8- بستنی
بستنی فوق العاده خوشمزه اما بسیار ناسالم است و کالری بالایی دارد و بیشتر انواع آن قند و شکر است.
9- پیتزا
پیتزاهای تجاری اغلب از مواد کاملاً تصفیه شده و فرآوری شده ساخته می شوند. یک پیتزا خانگی با مواد سالمتر گزینه بسیار بهتری است.
10-نوشیدنی قهوه با کالری بالا
قهوه ساده و سیاه میتواند بسیار سالم باشد و به شما در سوزاندن چربی کمک کند. با این حال، نوشیدنی های قهوه پر کالری که حاوی مواد مصنوعی هستند، بسیار ناسالم و چاق کننده هستند.
11-غذاهای پر قند اضافه شده
شکر اضافه شده بدترین ماده افزوده شده به رژیم غذایی مدرن است. که مقادیر اضافی آن به برخی از جدی ترین بیماری های جهان امروزه مرتبط است. غذاهای پر قند اضافه شده معمولاً مقادیر زیادی کالری خالی را تأمین می کنند. نمونه هایی از غذاهایی که ممکن است حاوی مقادیر زیادی قند اضافه شده باشند شامل غلات صبحانه شیرین و ماست کم چرب است.
مرجع
شیوع ویروس کرونا باعث تعلیق مسابقات فوتبال در سراسر اروپا شده و معلوم نیست که این بازی زیبا و دوست داشتنی چه زمانی در قاره سبز از سر گرفته خواهد شد. بازی های فوتبال در دو سطح برتر اسپانیا دستکم برای دو هفته به تعویق افتاده است
لیگ یک فرانسه: نیمار (8٫5 از 10)
بر اساس ادعای وبسایت WhoScored که اطلاعات آماری فراوانی را در زمینه عملکرد بازیکنان فوتبال جمع آوری می کند، نیمار تاکنون بهترین بازیکن در لیگ یک فرانسه بوده و بهترین عملکرد را تا به اینجای فصل داشته است. علیرغم اینکه وی تاکنون تنها در 15 مسابقه لیگ یک فرانسه برای تیم پاری سن ژرمن به میدان رفته است.
این بازیکن 28 ساله توانسته 13 گل به ثمر رسانده، 6 پاس گل داده و بیشتر از هر بازیکن دیگری در لیگ یک فرانسه، حریفان را دریبل (90) بزند.در شرایطی که 5 لیگ برتر فوتبال اروپا به دلیل شیوع کرونا در حالت تعلیق قرار دارند، کدام بازیکن در هر کدام از این لیگ ها در طول فصل 2020-2019 بهترین عملکرد را داشته و تاکنون بهترین بازیکن شناخته می شود؟
سری آ ایتالیا: جوزیپ ایچیلیچ (7٫95 از 10)
جوزیپ ایچیلیچ از سال 2010 همواره یکی از بهترین بازیکنان لیگ آ ایتالیا بوده اما در سن 32 سالگی، این مهاجم مستعد این فصل فوتبال ایتالیا را دگرگون کرده و در بهترین دوران بازی خود به سر می برد. ایچیلیچ اسلوونیایی تاکنون در 19 مسابقه ای که برای تیم آتالانتا به میدان رفته موفق به زدن 15 گل و دادن 5 پاس گل شده است.
وی نقش مهمی در رساندن تیمش به یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا داشته و در تمام بازی هایش یکی از بهترین بازیکنان تیمش بوده است.در شرایطی که 5 لیگ برتر فوتبال اروپا به دلیل شیوع کرونا در حالت تعلیق قرار دارند، کدام بازیکن در هر کدام از این لیگ ها در طول فصل 2020-2019 بهترین عملکرد را داشته و تاکنون بهترین بازیکن شناخته می شود؟
بوندسلیگا: رابرت لواندوفسکی (8٫16 از 10)
رابرت لواندوفسکی یک بار دیگر همراه با تیم بایرن مونیخ توانسته نام خود را به عنوان بهترین شماره 9 حال حاضر دنیای فوتبال تثبیت کند. این بازیکن زهردار 31 ساله اکنون با 25 گل (تنها در 23 مسابقه) در صدر گلن بوندسلیگا قرار داشته و به اولین بازیکن در تاریخ معتبرترین لیگ فوتبال آلمان تبدیل شده که در تمامی 11 بازی ابتدایی فصل موفق به گنی می شود.
در شرایطی که 5 لیگ برتر فوتبال اروپا به دلیل شیوع کرونا در حالت تعلیق قرار دارند، کدام بازیکن در هر کدام از این لیگ ها در طول فصل 2020-2019 بهترین عملکرد را داشته و تاکنون بهترین بازیکن شناخته می شود؟
لالیگا: لیونل مسی (8٫61 از 10)
این یکی کسی را متعجب نمی کند اما لیونل مسی، رکوردار 6 توپ طلای جهان، علیرغم اینکه تا 17 سپتامبر به دلیل آسیب دیدگی نتوانسته بود برای تیمش به میدان برود اما همچنان به درخشش در لالیگا ادامه داده و بهترین عملکرد را در میان بازیکنان سطح اول فوتبال اسپانیا داشته است.
او در فصل جاری با 19 گل و 12 پاس گل، بیش از هر بازیکن دیگری در این لیگ موفق به گنی و دادن پاس گل شده است.در شرایطی که 5 لیگ برتر فوتبال اروپا به دلیل شیوع کرونا در حالت تعلیق قرار دارند، کدام بازیکن در هر کدام از این لیگ ها در طول فصل 2020-2019 بهترین عملکرد را داشته و تاکنون بهترین بازیکن شناخته می شود؟
لیگ برتر: کوین دی بروینه (7٫92 از 10)
بعد از مشکلات مصدومیت مداوم در فصل 2019-2018، کوین دی بروینه به طور دائم و مستمر بازی های خیره کننده ای از خود برای تیم منچسترسیتی ارائه داده و آمار نشان می دهد که این بازیکن بلژیکی ستاره بی چون و چرای کنونی لیگ برتر انگلستان است. او در فصل جاری موفق به زدن 8 گل شده و 16 موقعیت گل نیز برای هم تیمی هایش خلق کرده که بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر انگلیس است.
در شرایطی که 5 لیگ برتر فوتبال اروپا به دلیل شیوع کرونا در حالت تعلیق قرار دارند، کدام بازیکن در هر کدام از این لیگ ها در طول فصل 2020-2019 بهترین عملکرد را داشته و تاکنون بهترین بازیکن شناخته می شود؟بر اساس آمار و رده بندی صورت گرفته توسط وبسایت WhoScored، لیونل مسی تاکنون بهترین بازیکن در میان 5 لیگ برتر فوتبال اروپاست که نمره متوسط 8٫61 را بدست آورده و بعد از او نیز نیمار و لواندوفسکی با نمرات 8٫58 و 8٫16 در جایگاه های دوم و سوم قرار دارند.
مرجع
پنج تمرین ضروری برای آمادگی جسمانی وجود دارد. تمرینات عملی مواردی است که به فرد امکان می دهد فعالیتهای روزمره زندگی را با سهولت بهینه انجام دهد.
پنج تمرین ضروری برای آمادگی جسمانی وجود دارد. تمرینات عملی مواردی است که به فرد امکان می دهد فعالیتهای روزمره زندگی را با سهولت بهینه انجام دهد. همه افراد باید خودشان، مبتدیان، سالخوردگان و ورزشکاران آنها را به بهترین شکل انجام دهند. آنها تمرینات ترکیبی هستند که تمام گروه های اصلی عضلات بدن را شامل میشوند و شما می توانید آنها را در هر مکانی انجام دهید.
1- اسکوات
اسکوات یک تمرین ساده است اما اغلب به شکل ضعیف انجام می شود. در اینجا نحوه انجام صحیح آنها آورده شده است:
1. با ایجاد فاصله از پاهای خود شروع کنید.
2.عمیق نفس بکشید. عضلات شکمی و لگن را منقبض کنید. پایین رفتن را شروع کنید. پاها باید کمی به سمت بیرون باشد. هنگامی که زانوهای تان را خم می کنید و لگن را به سمت عقب آزاد می کنید مطمئن شوید که زانوها از زاویه پاها پیروی کنند.
3. زانوها و پای شما باید زاویه 90 درجه تشکیل دهند.
4. اطمینان حاصل کنید که زانوها از انگشتان پا بالاتر نروند.
5. بلند شوید و دوباره شروع کنید. ده بار تکرار کنید، سه ست و دو تا سه بار در هفته انجام دهید.
2- لانج
1. ساق کار باید به جلو باشد،
2. زانوهای خود را خم کنید و زانوی جلو را روی مچ پا نگه دارید. نکته پایانی زمانی است که هر دو پای جلو و پای عقب دارای زاویه ی 90 درجه هستند.
3. برخیزید و دوباره شروع کنید. ده بار تکرار کنید، سه ست و دو تا سه بار در هفته انجام دهید
3- پوش-آپ
1. از یک تخته پایه شروع کنید، دستها کمی گسترده تر از شانه ها و کف دستهای خود را روی زمین قرار دهید.
2. پشت خود را صاف نگه دارید، اجازه ندهید که قسمت کمرتان پایین باشد. سر و گردن خود را مطابق با پشت خود نگه دارید.
3. آرنج های خود را به آرامی خم کنید و قفسه سینه خود را به سمت زمین بیاورید.
4. بر روی زمین فشار دهید و بازوهای خود را صاف کنید و به وضعیت شروع برگردید.
5. ده بار تکرار کنید، سه ست و دو تا سه بار در هفته انجام دهید.
اصلاحات: می توانید این تمرین را روی زانوها انجام دهید یا دستان خود روی یک نیمکت قرار دهید.
4- کشش
1. زیر میله بایستید، کف دست را روی میله گذاشته و دستها را کمی گسترده تر از شانه هایتان قرار دهید. و مغز و درونتان را فعال کنید.
2. خود را بالا بکشید تا چانه شما به میله برسد. حالت خود را صاف نگه دارید.
3. خود را به آرامی پایین بیاورید تا بازوهای شما صاف باشد و پاهای شما به کف یا نیمکت نرسد.
4. با پنج تکرار، دو ست، دو تا سه بار در هفته، به آرامی شروع کنید.
5- چرخش
هر حرکت و ورزش انسان نیاز به چرخش به همان ترتیب دارد:
1. سرپا و با تراز خوب بایستید و یک توپ یا وزنه در مقابلتان با بازوی صاف نگه دارید
2. توپ را از یک سمت به سمت دیگر به همان اندازه که محدوده حرکت شما اجازه میدهد بچرخانید. تعادل خود را حفط کنید.
3. با نوار کششی تمرین کنید. نوار را دور یک پایه ی ثابت بکشید. این تمرینات اساس هر برنامه ورزشی خوب را تشکیل می دهد. آنها شما را برای مدت طولانی مناسب و سالم نگه می دارند.
مرجع
هالوک بیلگینر Haluk Bilginer
نام بنیادین: نیهات هالوک بیلگینر Nihat Haluk Bilginer
زادروز: 5 ژوئن 1954
درگذشت: -
زادگاه: شهر ازمیر، ترکیه
شهروندی: ترکیهای
سالهای کار: 1978 تاکنون
فیلمهای بنام:
استانبول زیر بالهایم (1996) (7/1 :IMDB)
معصومیت (1997) (8/3)
لوبیا (2000) (7/2)
فیلها و چمن (2001) (7/1)
سربازان بوفالو (2001) (6/8)
فیروزه کجاست؟ (2004) (7/3)
کشتن سایهها (2006) (7/5)
پلیس (2007) (6/7)
ماشینهای انقلاب (2008) (8)
پسر خورشید (2008) (7/1)
بینالمللی (2009) (6/5)
بنیادگرای بی میل (2009) (6/9)
گلاب (2013) (6/6)
خواب زمستانی (2014) (8/2)
هالووین (2018) (6/6)
زمین نوح (2019) (7/7)
جایزهها:
1 بار برنده از جشنوارهی فیلم پام اسپرینگز
4 بار برنده از جشنوارهی فیلم آنکارا
1 بار برنده از جشنوارهی فیلم آنتالیا
1 بار برنده از جشنوارهی فیلم آدانا و.
دیگر:
هالوک بیلگینر از سرشناسترین بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون ترکیه است. از فیلمهای شناختهشدهی وی فیلم خواب زمستانی، ساختهی کارگردانی ترکیهای نوری بیلگه جیلان است. این فیلم توانست جایزهی بهترین فیلم جشنواره فیلم کن 2014 را از آن خود کند. این بازیگر افزون بر جایزههایی که بهدست آورده، برای بازی در سریال ترکیهای شخصیت، جایزهی امی را در سال 2019 دریافت کرده است. او در این سریال، نقش بیماری آایمری را به دوش داشت.
مرجع
جانی دپ Johnny Depp
نام بنیادین: جان کریستوفر دپ دوم John Christopher Depp II
زادروز: 9 ژوئن 1963
درگذشت: -
زادگاه: شهر اوونزبورو، آمریکا
شهروندی: آمریکایی
سالهای کار: 1984 تاکنون
فیلمهای بنام:
کابوس در خیابان الم (1984) (7/5 :IMDB)
جوخه (1986) (8/1)
ادوارد دستقیچی (1990) (7/9)
رؤیای آریزونا (1993) (7/4)
بنی و جون (1993) (7/2)
چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد (1993) (7/8)
اد وود (1994) (7/8)
دون خوان دیمارکو (1995) (6/7)
مرد مرده (1995) (7/6)
دانی براسکو (1997) (7/7)
ترس و نفرت در لاس وگاس (1998) (7/6)
دروازه نهم (1999) (6/7)
اسلیپی هالو (1999) (7/3)
شکلات (2000) (7/2)
پیش از آغاز شب (2000) (7/2)
کوکائین (2001) (7/6)
از جهنم (2001) (6/8)
روزی روزگاری در مکزیک (2003) (6/4)
ان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه (2003) (8)
پنجره مخفی (2004) (6/6)
در جستجوی ناکجاآباد (2004) (7/7)
چارلی و کارخانه شکلاتسازی (2005) (6/6)
ان دریایی کارائیب: صندوقچه مرد مرده (2006) (7/3)
ان دریایی کارائیب: پایان جهان (2007) (7/1)
سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت (2007) (7/3)
دشمنان ملت (2009) (7)
دکتر پارناسوس، مردی که به شیطان رو دست زد (2009) (6/8)
آلیس در سرزمین عجایب (2010) (6/4)
توریست (2010) (6)
ان دریایی کارائیب: سوار بر امواج ناشناخته (2011) (6/6)
سایههای سیاه (2012) (6/2)
رنجر تنها (2013) (6/4)
عشاء ربانی سیاه (2015) (6/9)
آلیس در آنسوی آینه (2016) (6/2)
ان دریایی کارائیب: مردگان حکایت نمیکنند (2017) (6/6)
قتل در قطار سریعالسیر شرق (2017) (6/5)
جایزهها:
1 بار برندهی گلدن گلوب (از 10 بار نامزدی)
1 بار برندهی ستلایت (از 6 بار نامزدی)
2 بار برندهی امپایر (از 5 بار نامزدی)
1 بار برندهی سزار
1 بار برندهی ایفتا (از 2 بار نامزدی)
1 بار برنده از انجمن بازیگران (از 4 بار نامزدی)
1 بار برنده از انجمن منتقدان فیلم لندن (از 3 بار نامزدی)
1 بار برنده از جشنوارهی فیلم ونیز
1 بار برنده از جشنوارهی فیلم پام اسپرینگز
1 ستارهی سینمای پیادهروی نامآوران هالیوود
4 بار برندهی جایزهی فیلم ملی روسیه (از 9 بار نامزدی) و.
دیگر:
جانی دپ بازیگر، تهیهکننده، کارگردان و موسیقیدان نامدار آمریکایی است. او از پولسازترین ستارگان سینمای هالیوود بهشمار میآید. نام جانی دپ در کتاب رکوردهای جهانی گینس، به عنوان گرانترین بازیگر، با دستمزد 75 میلیون دلار نوشته شده است. فیلمهای وی تاکنون بیش از 11 میلیارد دلار در جهان فروش داشتهاند. او 2 بار در سالهای 2003 و 2009 از سوی مجلهی پیپل، جذابترین مرد شناخته شد. مجلهی امپایر نیز در سال 1995، جایگاه 67ام فهرست 100 ستارهی تاریخ سینما را به وی داده است.
از نقشهای به یاد ماندنیای که وی بازی کرده است، نقش جک اسپارو یا جک گنجشک، دریایی زیرک و خوششانس فیلمهای ان دریایی کارائیب است. این ستارهی سینما تاکنون جایزهی اسکار را بهدست نیاورده است، ولی برای فیلمهای ان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه (2003)، در جستجوی ناکجاآباد (2004) و سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت (2007) نامزد دریافت این جایزه شده است. همچنین این بازیگر 3 بار نامزد جایزهی بفتا، 1 باز نامزد جایزهی اکتا، 5 بار نامزد جایزهی ساترن و 2 بار نامزد جشنوارهی فیلم کن شده است.
مرجع
فیلم The Farewell در حالی تمام مواد لازم برای تبدیل شدن به یکی از عاطفیترین فیلمهای امسال را داراست که همزمان در پرداختِ عمیق و استخراجِ احساساتِ نابِ نهفته در ایدهی داستانیاش ناموفق است.
خداحافظی» (The Farewell) بهراحتی میتواند لقبِ اُورهایپ»شدهترین فیلمِ 2019 را به دست بیاورد. اولین و آخرین ایدهی خداحافظی» در پرداختِ تأثیرگذارِ مضمونِ اصلیاش پیش از نمای آغازینش، پیش از اینکه حتی چهرهی اولین بازیگرِ فیلم را ببینیم اتفاق میافتد و همانجا به پایان میرسد.
خداحافظی» گرچه از لحاظ فنی دومین تجربهی کارگردانی لولو وانگِ چینی/آمریکایی حساب میشود، اما آن فیلم بیشتر حکمِ مقدمهای برای اولین تجربهی واقعی کارگردانیاش در قالبِ خداحافظی» را داشت؛ فیلمی که نهتنها به یکی از پُرفروشترین فیلمهای مستقلِ امسال در گیشه تبدیل شد، بلکه نام او را خیلی گستردهتر از فیلمِ اولش بهعنوانِ استعدادی نو سر زبانها انداخت و پای او را به جمعِ کارگردانان برترِ میزگردِ هرسالهی هالیوود ریپورتر باز کرد.
تقریبا هر سال سروکلهی حداقل یک فیلمِ غیرترسناکِ ساندنسی که اکثرا اوقات کمدی/درام هستند و معمولا از یک فیلمسازِ تازهواردِ هستند پیدا میشود که سر و توی سرها در میآورد؛ فیلمهایی که از یک طرف صداقت و تازگیِ زلال و طوفانیشان هوش از سر آدم میبرد و از طرف دیگر چنان مهارت و احاطهای در آنها دیده میشود که اگر کسی نداند گویی با یک فیلمسازِ کارکشته در پشتِ دوربینشان مواجهایم.
از قضا اکثرِ آنها فیلمهایی عمیقا خودزندگینامهای هستند؛ فیلمهایی که نهتنها فیلمساز آن را بهطور دست اول تجربه کرده و در نتیجه وقتی از دل برمیآید، با جزییات و رئالیسمِ شگفتانگیزی از دل برمیآید تا هرچه محکمتر بر دلِ مخاطب بنشیند، بلکه در بهترین حالت بهگونهای کُمدی رودهبُرکنندهشان را با درامِ سوکشان ترکیب میکنند که آدم را بهطرز مایکل شوماخرواری بدون اینکه آب در دلش تکان بخورد، به یک سواری پُرفراز و فرود در جادهی لحنها و احساساتِ گوناگون میبرند؛ آنها درهمآمیختگی هنرمندانهای از آرامشبخشترین نوازشها و مضطربکنندهترین تاریکیها هستند.
از کلاس هشتم» (Eighth Grade) از سال گذشته که بهلطفِ فیلمسازی که مخاطبانِ نوجوانِ نسلِ یوتیوب را میشناسد، استانداردِ جدیدی را در بینِ فیلمهای دورانِ بلوغ و فیلمهایی که به جنبهی روانکاوانهی شبکههای اجتماعی میپردازند تبدیل شد تا کلمبوس» (Columbus) از سالِ 2017 که به بهلطفِ کارگردانش که در گذشته تحلیلگرِ سینما بوده، به تلاقی زیبایی از جنسِ سینمای ریچارد لینکلیتر، هایائو میازاکی، یاسوجیرو اُزو و وس اندرسون تبدیل شد.
از مهتاب» (Moonlight) از سال 2015 که از زاویهی بکر و دستنخوردهای به تجربهی سیاهپوست بودن میپرداخت تا کریشا» (Krisha) از سال 2014 که یکی از جان کاساوِتیس»وارترین فیلمهای سینمای اخیر دنیا است. همهی این فیلمها یک ویژگی مشترک دارند: آنها لبالب سرشار از نگاهی شخصی هستند؛ مثل سرک کشیدن به درونِ پنهانیترین و خجالتآورترین و دلخراشترین احساساتِ فیلمسازانشان را دارند. خداحافظی» هم بهعنوانِ فیلمی که روایتگرِ داستانِ شخصی لولو وانگ و مادربزرگش است، از منبعی موثقتر از موثق سرچشمه میگیرد.
بااینحال، اگرچه مشتاق بودم تا خداحافظی» را هم بهعنوانِ نمایندهی برترِ فیلمِ ساندنسی 2019، به جمعِ آنها اضافه کنم، ولی متاسفانه این اتفاق نمیافتد. خداحافظی» گرچه تمام مواد لازم را گرد هم آورده است، اما فقط در سطحیترین حالتِ ممکن؛ تماشای این فیلم به مثابهی سنگین شدن چشمانمان در انتظار کشیدن برای جرقهای است که هیچوقت برای منفجر کردنِ این همه بنزین از راه نمیرسد. خداحافظی» اما از لحاظِ مضمون بیش از فیلمهایی که بالاتر اشاره کردم، درکنارِ بیمارِ بزرگ» (The Big Sick) از دو سال قبل قرار میگیرد.
هر دو فیلمهایی هستند که سوختِ دراماتیک و کُمیکشان را از دوتابعیتبودنِ شخصیتهای اصلیشان و قرار گرفتنِ آنها در مرکزِ شاخ به شاخ شدنِ دو فرهنگِ کاملا متفاوت تأمین میکنند. بیمار بزرگ» که روایتگرِ داستانِ واقعی نحوهی آشنایی و ازدواج کردن کُمیل نانجیانی و اِمیلی گوردون (فیلمنامهنویسانِ فیلم) بود، به یک پسرِ پاکستانی/آمریکایی میپرداخت که از یک طرف تحتفشارِ سنتِ خانوادگیشان باید با یک دخترِ پاکستانی که والدینش از پیش برای او انتخاب بودند ازدواج میکرد و از طرف دیگر عاشقِ یک دخترِ آمریکایی میشود و خودش را در موقعیتِ تصمیمگیری دشواری بین خانواده و عشق پیدا میکند.
خداحافظی» هم که حول و حوشِ یک دخترِ چینی/آمریکایی و خانوادهاش میچرخد با بحرانِ مشابهای کار دارد؛ اگر پوسترهای تبلیغاتی فیلم را دیده باشید شاید چشمتان به شعارِ تبلیغاتیاش خورده باشد: براساس یک دروغِ واقعی». دروغی که این فیلم دربارهاش حرف میزند نه یک دروغِ خیانتآمیز، بلکه دروغِ حساسی است که واکنشِ فرهنگِ غرب و شرق به آن متفاوت است. در ایالات متحده وقتی یک نفر به یک بیماری مرگبار مبتلا میشود انتظار میرود که بیمار از ضربالعجلی که برای او تعیین شده است با خبر شود.
اما مردمِ چین معمولا از پروتکلِ متفاوتی پیروی میکنند؛ شاید یک پروتکلِ مهربانانهتر. به این صورت که نزدیکانِ بیمار تصمیم میگیرند با عدم افشا کردنِ مرگِ زودهنگامِ کسی که قرار است بمیرد، بارِ احساسی سنگینش را خود به دوش بکشند. شاید این حرکت از زاویهی دید غربی، حرکتِ غیرقابلباوری به نظر برسد و از زاویهی دیدِ شرق حرکت کاملا نُرمالی به نظر برسد، آخرین محبتی که عزیزانِ فرد میتوانند در حق او انجام بدهند به نظر برسد، اما این مسئله برای شخصیتِ اصلی خداحافظی» بهعنوانِ کسی که یک پایش در فرهنگِ سرزمینِ مادریاش و یک پایش در فرهنگی که شخصیتش در آن شکل گرفته است، آسان نیست.
ادامه مطلب
کلینت ایستوود Clint Eastwood
نام بنیادین: کلینتون ایستوود جونیور .Clinton Eastwood Jr
زادروز: 31 مه 1930
درگذشت: -
زادگاه: شهر سان فرانسیسکو، آمریکا
شهروندی: آمریکایی
سالهای کار: 1955 تاکنون
فیلمهای بنام:
به خاطر یک مشت دلار (1964) (8 :IMDB)
به خاطر چند دلار بیشتر (1965) (8/3)
خوب، بد، زشت (1966) (8/8)
محکم دارشان بزن (1968) (7)
فریب کوگان (1968) (6/5)
جایی که عقابها جرئت پیدا میکنند (1968) (7/7)
واگنت را رنگ کن (1969) (6/6)
دو قاطر برای خواهر سارا (1970) (7)
قهرمانان کلی (1970) (7/6)
فریبخورده (1971) (7/2)
هری کثیف (1971) (7/7)
میستی را برایم پخش کن (1971) (7)
جو کید (1972) (6/5)
غریبه دشتهای بالا (1973) (7/5)
بریزی (1973) (7)
نیروی مگنوم (1973) (7/2)
رعدوبرق (1974) (7/1)
تحریم آیگر (1975) (6/4)
جوسی و یاغی (1976) (7/9)
مجری (1976) (6/8)
دستکش آهنی (1977) (6/4)
از هر راهی ولی شل (1978) (6/4)
فرار از آلکاتراز (1979) (7/6)
مرد هانکیتانک (1982) (6/6)
ضربه ناگهانی (1982) (6/6)
طناب بندبازی (1984) (6/3)
سوارکار رنگپریده (1985) (7/3)
مرز دلشکستگی (1986) (6/9)
استخر مرده (1988) (6/3)
شکارچی سفید، قلب سیاه (1990) (6/6)
نابخشوده (1992) (8/2)
در خط آتش (1993) (7/2)
یک دنیای بینقص (1993) (7/6)
پلهای مدیسون کانتی (1995) (7/6)
قدرت مطلق (1997) (6/7)
جرم واقعی (1999) (6/6)
گاوچرانهای فضا (2000) (6/4)
کار خون (2002) (6/4)
دختر میلیوندلاری (2004) (8/1)
گرن تورینو (2008) (8/1)
مشکلی با منحنی (2012) (6/8)
مول (2018) (7)
جایزهها:
4 بار برندهی اسکار (از 11 بار نامزدی)
4 بار برندهی گلدن گلوب (از 13 بار نامزدی)
2 بار برندهی ستلایت (از 4 بار نامزدی)
1 بار برنده از انجمن بازیگران (از 2 بار نامزدی)
1 بار برنده از انجمن منتقدان فیلم نیویورک (از 5 بار نامزدی)
1 بار برنده از انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس (از 3 بار نامزدی)
1 بار برنده از جشنوارهی فیلم شیکاگو
1 بار برنده از جشنوارهی فیلم پام اسپرینگز
1 بار برندهی امپایر
1 بار برنده از انجمن منتقدان فیلم لندن (از 2 بار نامزدی)
4 بار برندهی سزار (از 7 بار نامزدی)
3 بار برنده از جشنوارهی فیلم کن (از 8 بار نامزدی)
3 بار برندهی دیوید دی دوناتلو (از 7 بار نامزدی)
2 بار برنده از جشنوارهی فیلم ونیز
5 بار برندهی فوتوگراماس سیمین
1 بار برنده از انجمن منتقدان فیلم ونکوور (از 3 بار نامزدی)
4 بار برندهی ماینیچی
3 بار برندهی روبان آبی
1 بار برندهی بودیل (از 2 بار نامزدی) و.
دیگر:
کلینت ایستوود بازیگر، کارگردان و تهیهکنندهی نامدار آمریکایی است. این بازیگر افزون بر این کارها به موسیقی نیز میپردازد، تا آنجا که آهنگسازی برخی از فیلمهایش را خودش به دوش داشته است. وی همچنین در بیشتر فیلمهایی که به کارگردانی پرداخته، خودش نیز در آنها نقشآفرینی کرده است. از برجستهترین این نقشها میتوان، مرد بینام و هری را نام برد. مرد بینام نقشی بود که در فیلمهای سهگانهی به خاطر یک مشت دلار، به خاطر چند دلار بیشتر و خوب، بد، زشت ساختهی کارگردان نامدار ایتالیایی سرجو لئونه بازی کرد و هری نیز نقشی بود که در فیلمهای پنجگانهی هری کثیف، نیروی مگنوم، مجری، ضربهی ناگهانی و استخر مرده به بازی پرداخت.
کلینت ایستوود تاکنون 2 بار جایزهی اسکار بهترین فیلم و 2 بار جایزهی اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرده است. او با ساخت فیلمهای نابخشوده و دختر میلیون دلاری، افزون بر 2 بار نامزدی جایزهی اسکار بهترین بازیگری، توانست 4 جایزهی اسکار بهترین کارگردانی و تهیهکنندگی این دو فیلم را نیز به دست آورد. این ستارهی سینما افزون بر جایزههایی که بهدست آورده، 2 بار نامزد جایزهی بفتا، 3 بار نامزد جایزهی ساترن، 2 بار نامزد جایزهی روبرت و 2 بار نامزد جایزهی انجمن منتقدان فیلم آرژانتین شده است.
مرجع
ادامه مطلب
سروش گودرزی بازیگر سینما و تلویزیون 21 دی ماه 1353 در خرمشهر به دنیا آمد. وی چند سالی به دلیل مهاجرت از دنیای بازیگری کناره گیری کرد ولی اکنون در ایران به سر میبرد.
سروش گودرزی چهره شناخته شده درفیلم و سریالهای کشور است. وی چند سالی به دلیل مهاجرت از دنیای بازیگری دور افتاد؛ اما به دلیل شهرتی که با بازیهای ماندگارش بدست آورد، هنوز هم طرفداران خاص خود را دارد. در این شرح حال قصد داریم به بررسی زندگینامه این بازیگر دوست داشتنی بپردازیم.
بیوگرافی سروش گودرزی
سروش گودرزی بازیگر سینما و تلویزیون در 21 دی ماه سال 1353 در شهر خرمشهر به دنیا آمد. پدرش کارخانه دار بود و زمانی که سروش 17 سال داشت، درگذشت. گودرزی پس از آن به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند. او که در رشته مهندسی کامپیوتر سخت افزار تحصیلات خود را ادامه داد، توانست لیسانس خود را از دانشگاه آزاد تهران دریافت کند.
خانواده و زندگی شخصی
سروش گودرزی فرزند دوم خانواده است و یک برادر بزرگتر به اسم رامین و یک خواهر کوچکتر از خود دارد که در حال حاضر هر دو ازدواج کرده اند. سروش در سال 82 ازدواج کرد، اما دو سال بعد از آن و پس از مهاجرت به آمریکا از همسرش جدا شد. وی در حال حاضر مجرد بوده و در ایران به سر می برد.
آیا سروش گودزی با حمید گودرزی نسبتی دارد؟
بعد از پخش سریال مسافری از هند که در آن سروش گودزی با حمید گودرزی در نقش دو برادر ظاهر شدند، بسیاری از افراد بر این باور شدند که این دو در دنیای واقعی نیز برادر هستند. با این حال باید گفت این دو هنرمند هیچ گونه نسبتی با یکدیگر ندارند.
شروع فعالیتهای هنری و شهرت
سال 78 بود که سروش گودرزی به طور اتفاقی یکی از رفقای سالهای دبیرستانش که دستیار کارگردان بود را ملاقات کرد و از طریق او و گذراندن تست بازیگری مورد توجه آقای سامان مقدم قرار گرفت و توانست اولین نقش خود را در فیلم پارتی» بازی کند. وی برای ایفای نقش در این فیلم مجبور شد در طی یک ماه پانزده کیلو گرم وزن کم کند. سروش گودرزی شهرت خود را مدیون سریال پر طرفدار مسافری از هند» است.
کارهای سینمایی و تلویزیونی سروش گودرزی
در ادامه به معرفی کارهای این هنرمند میپردازیم:
سریالهای تلویزیونی
1380 مجموعه تلوزیونی خط قرمز به کارگردانی قاسم جعفری
1381 مجموعه تلوزیونی مسافری از هند به کارگردانی قاسم جعفری
1385 مجموعه تلوزیونی پیامک از دیار باقی به کارگردانی سیروس مقدم
فیلمهای سینمایی
1379 فیلم سینمایی پارتی به کارگردانی سامان مقدم
1381 فیلم سینمایی دنیا به کارگردانی منوچهر مصیری
1371 فیلم سینمایی تیک آف به کارگردانی آرش معیریان
1389 فیلم سینمایی قفس طلایی به کارگردانی محمد زرین دست
1387 فیلم سینمایی دلواپسی به کارگردانی بهمن گودرزی
1389 فیلم سینمایی دوباره عاشقی به کارگردانی بهمن گودرزی
1391 فیلم سینمایی روز رستاخیز به کارگردانی احمد رضا درویش
بخشی از مصاحبههای سروش گودرزی
مهاجرت به آمریکا
یک سال پس از ازدواج با همسرم به اتفاق خانواده به آمریکا مهاجرت کردیم، اما من آنجا راحت نبودم، من در کل آدمی هستم که خود را با هر شرایطی وفق میدهد، اما هیچ کجا ایران نمیشود.
ماجرای طلاق
بعد از کوچ به آمریکا زندگی مان رفته، رفته دچار مشکلاتی شد که به نظر لاینحل میآمد، آمریکا فضای فرهنگی خاص خود را دارد و با آزادیهای بی حدی که در اختیار افراد گذاشته میشود اگر جنبه اش را نداشته باشی به مشکل برمیخوری. در ایران مشهور بودم، اما اینجا نه، شاید همین علت باعث خلأ در همسرم شد تا او تصمیم بگیرد باقی راه را تنها باشد. زندگیمان سرد شده بود برای همین تصمیم به طلاق گرفتیم.
پس از طلاق
بعد از جدایی از کالیفرنیا کوچ کرده و به شهر سیاتل که آب و هوایی شبیه به شمال دارد مهاجرت کردم. زبانی که در کلاس یاد میگیری متفاوت از زبان بومی مردم آنجاست، به همین دلیل من به مشکل برمیخوردم. بعد از رفتن به سیاتل به دلیل اینکه تعداد کمی مهاجر دارد و تقریبا اکثرشان آمریکایی هستند مجبور بودم برای انجام کارها انگلیسی صحبت کنم. چون کسی نبود کمکم کند، سریع پیشرفت کردم. نزدیک به یک سال در یک خوابگاه دانشجویی با یک هم اتاقی آمریکایی بودم و از صبح تا عصر درس میخواندم پس از آن یک اتاق در خانه پیر زنی آمریکایی اجاره کردم.
گذران زندگی
به کمک دوستی که از قبل میشناختم وارد بیزینس خرید و فروش خانه و وام گرفتن شدم ما با هم شریک بودیم و درآمد خوبی داشتیم.
علاقه به پرسپولیس
تیم پرسپولیس تیم مورد علاقه من است و بازیکن مورد علاقه من نیکبخت واحدی بود، علاوه بر آن همچنین علی دایی را دوست دارم.
قصد بازگشت به آمریکا را ندارم
به شمال رفتم خانهای که در یوسف آباد داشتیم از حالت قبلی خود خارج شده بود. به تمیز کاری آن مشغول شدم، در حال حاضر به ازدواج فکر نمیکنم وتصمیمی برای آن ندارم فقط میخواهم به کار فکر کنم. آمده ام تا بمانم دیگر قصد بازگشت به آمریکا را ندارم مگر برای تجدید دیدار با خانواده و میخواهم به بازیگری ادامه دهم و منتظر پیشنهادهای خوب هستم.
سخن پایانی
سروش گودرزی از آن چهرههایی بود که در سالهای نه چندان دور مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفت. وی پس از بازگشت به ایران به ایفای نقش در فیلم روز رستاخیز پرداخت. این فیلم درباره وقایع عاشورا و نحوه شهادت امام حسین (ع) و یارانشان با بازی درخشان بازیگران مطرحی همچون حسن پور شیرازی، بابک حمیدیان، فرهاد قائمی و . ساخته شده است؛ اما متاسفانه به دلیل نشان دادن چهره حضرت ابوافضل (ع) هنوز در توقیف بسر میبرد.
ادامه مطلب
فیلم آخر شب» با درخشش اِما تامپسون بهعنوان مجری برنامه کمدی شبانه، همانند همین برنامههای شبانه شما را آن چنان سرگرم میکند که ضعفهای گل درشت فیلم آن قدر به چشمتان نیاید.
فیلم آخر شب» با عنوان اصلی Late Night با حضور اما تامپسونِ انگلیسی، میندی کلینگِ دورگه هندی و هیو دانسی (که احتمالاً او را با بازی در سریال هانیبال» (Hannibal) به خاطر دارید)، یک کمدیِ محل کار است که در اصطلاح به آن Workplace Comedy میگویند. آخر شب» که محصول سال 2019 است در اکران خود با موفقیت نسبی روبهرو شده و در میان منتقدان نیز ظاهر خود را بهعنوان یک کمدی دست بالا حفظ کرده، تا جایی که توانسته در سایت متاکریتیک امتیاز 71٪ و در سایت Rotten Tomatoes امتیاز 80٪ را کسب کند.
فیلم آخر شب» هم همانند باقی هم قطاران خود مانند روسای نفرت انگیز» (Horrible Bosses)، 9 تا 5» (9 to 5) و خواستگاری» (The proposal) درباره رئیسی هولناک و زیاده خواه به نام کاترین نیوبری (اما تامپستون) است که زندگی را برای زیر دستانش به بهانه کامل و بی نقص بودن کاری که انجام میدهد، به جهنم بدل میکند. زندگی حرفهای کاترین و شغل او که مجری برنامه کمدی شبانه است بهدلیل انتخاب مهمانان برنامه که عمدتاً از افراد فرهیختهای چون دایان فاینستان، سناتور آمریکایی، هستند باعث شده نسل جدید با برنامه او ارتباط برقرار نکرده و امتیاز و تعداد بینندگان شوی او رو به افول بگذارند.
تا روزی که مالی پِتال (میندی کالینگ) بهعنوان اولین نویسنده زنی که برای کاترین کار میکند، پا به استودیو میگذارد و همه چیز را به هم میریزد. جالب است بدانید نویسنده فیلم، شخص میندی کالینگ است و پیش از این او را در فیلم 8 یار اوشن» (Ocean's 8) دیدهایم. آخر شب» پر است از اشارات ریز به دنیای واقعی. به برنامههای کمدی و افراد حقیقی و آنها را بدون ترس و همانند شخصیت کاترین نیوبری بدون عذرخواهی، مدام دست میاندازد.
در این بین نیز ادای احترامی میکند به فیلمهای موفق در ژانر خود و از آنها بسیار وام میگیرد. سال 2019 پر بود از آثار کمدی درخشان و با رویکردهای جدید و خارج از عرف همچون فانوس دریایی» (The Lighthouse)، انگل» (Parasite) و روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood). ساخت فیلمی چون آخر شب» در این وانفسای شکاندن مرزهای تکراری کمدی، شاید آن قدر کار قَدَر و شاخ غول بشکنی نباشد.
فیلم از یک سناریوی تکراری و از پیش مشخص پیروی میکند. کافی است ذرهای اهل سینما باشید تا تک تک صحنهها را حدس زده و از چند دقیقه ابتدایی پایان ماجرا در دستانتان باشد. رئیسی که پوست همه را قلفتی میکنند و سالها است در این عرصه مشغول به کار است، تهدید به جایگزینی با کمدینی جوانتر و محبوبتر در وانفسای زندگی دیجیتالی میشود. اما نیروی تازه نفس و نترسی از راه میرسد و همه را نجات میدهد. این وسط رابطه چند نفر خراب و رابطه و مشکلات دیگری درست میشود.
همان داستان کلیشهای که نه فقط در Workplace Comedy بلکه در بسیاری از کمدیهای دیگر حتی کمدی-رمانس های مشهور نیز اتفاق میافتد. میندی کلینگ گویی زیر فیلمنامه فیلمهای موفق این ژانر و ژانرهای مشابه کاربُن گذاشته و هر جا به نظر مرتبط رسیده را بازنویسی کرده است که حاصل آن چیزی نیست جز فیلمی با ساختار آشنا و کپیبرداری شده و با محتوای تا حدی سطحی که بهشدت قابل حدس و بدون خلاقیت است. بگذارید از ابتدای فیلم شروع به بررسی کنیم.
فیلم افتتاحیه نسبتاً مناسبی دارد. شناساندن کاترین نیوبری و درجه خشونت و بی رحمی که به کارمندان خود اعمال میکند در همان صحنههای ابتدایی با تکرار جمله: تو اخراجی!» و طرف را از اتاق بیرون میاندازد، به خوبی به ما میفهماند که نیوبری شخصیتی سراسر آنتی پاتیک دارد، چه با کارکنانش که بعضی حتی 27 سال برایش کار کردهاند، چه مدیر برنامههایش و حتی چه مهمانهای برنامههایش. این بُعد از شخصیت کاترین را میتوان به خوبی در تمسخر که حرفه او است، درک کرد. به هر حال شوخی و استهزا و دست انداختن انسانها، مراتب خاصی از عدم همدردی را میطلبد (قلدرهای مدرسهتان را به یاد بیاورید).
کاترین نیوبری نیز یک قلدر به تمام عیار است و این به خوبی در سکانسهای اولیه صاف و پوستکنده تحویل مخاطب داده میشود. از حق نگذریم سکانس دعوای او با یکی از زیردستانش تشبیه فرزند تازه متولد شدهاش با مشکل مواد مخدر کمی سورپرایز کننده و دور از انتظار و خندهدار بود. از طرف دیگر مالی پتال را داریم که در اوج جوانی، به شغل آرزوهایش رسیده و زمین برایش به بهشت تبدیل شده است. تا زمانیکه پا به دفتر گذاشته، در یکی از جلسات شرکت میکند و میبیند طلسم شغل جادویی شغلش شکسته شده و باید با جادوگر بدجنس غرب سر و کله بزند.
این افتتاحیه، به جا، مفرح، تقریباً کامل اما بسیار قابل حدس بود. البته شاید قابل حدس بودن در یک فیلم طنز آن قدرها هم مسئله کشندهای نباشد. به هر حال بسیاری از مخاطبانِ آن، برای سرگرمی و گذراندن وقت، فیلمهای طنز این چنینی را تماشا میکنند. مشکل اصلی از آنجا شروع میشود که مالی با گفتن یک جوک (که حتی برای دنیای واقعی نیز الحق و الانصاف نیشدار و کنایهآمیز است) و یک استندآپ تک نفره میشود نور چشم گروه کاترین.
کاترین با دیدن اجرای او متحول شده و به تیمش اعتراف میکند که مشکل افول برنامه طی سالها از اوست و سایر اعضای تیم میتوانند بیایند و با او در طول روز تعامل بیشتری داشته باشند. این تحول ناگهانی، برای شخصیت سفت و سختی همانند کاترین، باتوجهبه سن بالای او، کمی دور از انتظار است. اینجا میخواهم مقایسهای انجام دهم بین فیلم آخر شب» و فیلم شیطان پرادا میپوشد» (The Devil Wears Prada) که پرچمدار رئیسهای کابوس وار است.
ادامه مطلب
فیلم Harriet که براساس یک داستان واقعی ساخته شده، در تلاش برای روایت این داستان چندان موفق عمل نمیکند.
فیلمهایی که براساس داستان یا زندگیهای واقعی ساخته میشوند، بخش جدایی ناپذیری از سینما هستند و هر ساله شاهد ساخت و انتشار فیلمهایی زیادی در این رابطه هستیم. فیلمهایی با موضوع بردهداری و نژاد پرستی یکی از این دست فیلمها است که طی این سالها نیز شاهد ساخت و انتشار آثار تحسین شده زیادی در این رابطه بودیم و حتی فیلمهایی نیز بودهاند که با روایت چنین موضوعی توانستهاند جایزه اسکار دریافت کند که شاید مهمترین فیلمی که طی این سالها با موضوع بردهداری ساخته و منتشر شده، فیلم Twelve Years a Slave باشد که این فیلم توانست سه جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم سال را دریافت کند.
فیلم Harriet (هریت) یکی از جدیدترین فیلمها با موضوع بردهداری و نژاد پرستی است که یک داستان واقعی را در یک دوره مهم در کشور آمریکا دنبال میکند که این فیلم داستان زنی را روایت خواهد کرد که به سمبل مبارزه با بردهداری و آزادی هم نوعان خود تبدیل میشود. فیلمی که مانند روایت هر داستان واقعی روی یک لبه تیغ حرکت میکند و حال سوال اصلی این است که آیا سازندگان فیلم توانستهاند در نمایش این شجاعت و فداکاری موفق عمل کنند و فیلمی که این شخصیت سزاوار آن است، را به نمایش بگذارد؟ با نقد فیلم Harriet و رسیدن به جواب این سوال با ما همراه باشید.
فیلم Harriet داستان یک دختر برده بهنام آرامینتا راس که با نام مینتی بیشتر شناخته میشود، را دنبال میکند که از مزرعه محل زندگی خود برای آزادی و یک زندگی عادی به تنهایی به سمت فیلادلفیا فرار میکند و در ادامه وی به یک مبارز بردهداری و آزادی همنوعان خود تبدیل میشود و او در تلاش است تا بردهداری در کشور محل زندگیاش را ریشه کن کند. مینتی که پس از آزادی نام هریت تاپمن را انتخاب میکند، به موسی شهرت پیدا کرده و بیشتر برای شجاعت و فداکاریاش شناخته شد.
فیلمهایی که براساس یک اتفاق یا یک داستان واقعی ساخته میشوند، همواره روی یک لبه تیغ حرکت میکنند و سازنده اصولا باید بتواند هم داستان و این اتفاق را به درستی و به بهترین شکل ممکن روایت کند و هم اینکه از تبدیل شدن اثر به یک فیلم خشک و بیروح که فقط قرار است یک داستان را به ما به شکل یک مستند نشان دهد و حتی خواندن نوشتاری داستان برای بیننده شاید جذابتر باشد، جلوگیری کند.
فیلم هریت» جدیدترین فیلم با چنین تلاشی است که مدتی پیش بهروی پردههای سینما رفت و تمرکز آن روی یک زن رنگین پوست بود که در تلاش برای آزادی بوده و در ادامه به یکی از معروفترین اشخاص در زمینه مبارزه با بردهداری تبدیل میشود. موضوعی که حتی در سینمای امروز که بهنظر میرسد از چنین داستانهای بسیار اشباع و تکراری شده، هنوز جذابیت خاص خودش را دارد.
فیلم Harriet اولین قدم که تلاش مینتی برای آزادی و فرار از نظام بردهداری است، را نسبتا خوب بر میدارد و ما زنی را شاهد هستیم که نگران آینده خود و همسرش است و در تلاش است تا از مزرعه برای یک زندگی آزاد فرار کند تا به سرنوشت خواهرانش و حتی مادرش دچار نشود. بخش اول مشکلات فیلم از همین قسمت شروع میشود که در همان ابتدای سفر مینتی ما تنها شاهد بخشی از مشکلات و سختی آن هستیم و در بخش دوم کمتر با خستگی و درد او همراه میشویم و این روند تا پایان فیلم ادامه پیدا میکند.
مینتی که پس از فرار از خانه حال آزاد شده، اکنون تصمیم به آزاد کردن اعضای خانواده و دیگر سیاهپوستان در بند بردهداری میگیرد. دقیقا بخشی که فیلم نیاز به کمی دلهره، هیجان و تعلیق دارد و ما باید عمیقا از چنین موضوعی تنفر پیدا کنیم و همیشه نگران هریت باشیم، اما سازندگان فیلم خیال بینندگان را با صحنههای رویا دیدن هریت راحت میکند و تمامی ماموریتهای او با کمترین چالش با موفقیت همراه میشود و همین موضوع باعث خواهد شد تا ما کمتر سختی این ماموریتها را درک کنیم و با شخصیت اصلی همراه شویم.
ادامه مطلب
فیلم Waves که همچون نتیجهی ترکیبِ عجیب عناصرِ فیلمسازی ترنس مالیک و گاسپار نوئه میماند، یکی از بهترین ساندترکها در بینِ فیلمهای 2019 را دارد.
اگر بدونِ دیدنِ امواج» (Waves) خیالتان راحت است که تمامِ عاطفیترین فیلمهای 2019 را دیدهاید اشتباه میکنید. درواقع تا وقتی که امواج» را ندیده باشید، نمیتوانید چنین ادعایی داشته باشید. هر سال یک سری فیلم هستند که با وجودِ تمام لیاقتشان از ورود به حلقهی نهایی فیلمهایی که به نقل محافلِ گفتگوی سینمایی راه پیدا میکنند باز میمانند که اتفاقِ قابلدرکی است. اما در بینِ آنها حداقل یکی-دوتا فیلم یافت میشود که هرچقدر با خودت کلنجار میروی که کمتر دیده شدنِ آنها به اندازهی کافی را هضم کنی، نمیتوانی خشمت را کنترل کنی. امواج»، سومینِ تجربهی کارگردانی تری ادوارد شولتز یکی از آنهاست.
نقطهی مشترکِ اکثرِ فیلمهای استودیوی A24 در سالِ 2019 که البته به 2019 محدود نمیشود و بهدلیلِ ماهیتِ این استودیوی مستقلپرور دربارهِ اکثرِ اکرانهای هرسالهشان صدق میکند، طبیعتِ پُرجنب و جوششان از لحاظِ عاطفی و اخلاقِ غیرخجالتیشان از لحاظ پرداختِ صادقانه به احساساتِ پیچیدهی شخصیتهایشان است؛ از نقطهی اوج»، ساختهی گاسپار نوئه تا میدسُمار»، ساختهی آری اَستر؛ از فانوس دریایی»، ساختهی رابرت اِگرز تا جواهرات تراشنخورده»ی برادران سفدی.
امواج» هم در حالی به جمعِ آنها میپیوندد که باید برای یافتنِ شبیهترین فیلمِ این استودیو به آن، به سالِ 2016 به عقب برگردیم: مهتاب»، ساختهی بری جنکینز. شاید به خاطر همین است که امواج» به اندازهی کافی مورد استقبال قرار نگرفته است. این فیلم در حالی به اندازهی کافی روی پای خودش میایستد و محصولِ چشماندازِ آشنا و یگانهی فیلمسازش است که همزمان همچون فیلمی احساس میشود که انگار چند سال دیرتر ساخته شده است؛ امواج» در حالی شاملِ شگفتیهای منحصربهفردِ خودش میشود که در جریانِ تماشای آن نمیتوانیم این فکر را از سرمان بیرون کنیم که قبلا نمونهی بهتر و ایدهآلترِ همین فیلم را در قالبِ مهتاب» دیده بودیم.
جنبهی ناراحتکنندهاش این است که هرچه پیشرفتِ امثالِ آری اَستر، رابرت اِگرز و برادران سفدی با فیلمهای جدیدشان ادامه پیدا کرد، مسیرِ صعودِ ادوارد شولتز با امواج» با سکته مواجه میشود. اما اگر بخواهیم خوشبینانه به این ماجرا نگاه کنیم، جای گرفتنِ امواج» در بینِ تهماندههای 2019، آن را بهطرز عجیبی به فیلمِ ایدهآلی برای جمعبندی 2019 تبدیل میکند.
در حالی برخی از مهمترین فیلمهای امسال، با آشفتگی آغاز میشوند و با آشوب و جنون و افسارگسیختگی، ما را در حال تلوتلو خوردن در قلمرویی ناشناخته رها میکنند که امواج» با آشفتگی آغاز میشود، به قلبِ تاریکی سر میزند، اما بهجای ساکن شدن در آنجا، راهش را با چنگ و دندان به سوی روشنایی پیدا میکند.
فیلم در انجامِ این کار که یکی از مهارتهای اصلی فیلمسازی شولتز است بهحدی عالی است که فارغ از تمام کمبودها و لغزشهایی که ممکن است داشته باشد، از قلبِ تپندهی سفید و پاکیزهای بهره میبرد که دقیق به قفسهی سینهاش میکوبد و به این ترتیب، به یکی از آن فیلمهایی تبدیل میشود که بدونِ باج دادن به مخاطب، به دستهای گرم و لطیفی که صورتِ وحشتزده و سراسیمهمان را در آغوش میگیرند و حفرهی وسطِ سینهمان را با نگاهِ مهربانانهشان پُر میکند تبدیل میشود.
واقعیت این است که شاید نامِ تری ادوارد شولتز به اندازهی دیگر فیلمسازانِ جوانِ سینمای آمریکا شناختهشده نباشد، اما به همان اندازه که آری اَستر با مهارتش در زمینهی روانکاوی اندوه و فقدان و به همان اندازه که رابرت اگرز به تخصصش در زمینهی فیلمهای تاریخی اتمسفریک و تسخیرکنندهاش معروف است، شولتز هم متخصصِ کالبدشکافی خانواده و عشق است؛ اگر فیلمهایش را ندیده باشید ممکن است با خواندنِ مضمونِ مشترکشان تصور کنید حس و حالِ فیلمهایش در تضاد با فیلمهای خفقانآورِ همهدورههایش قرار میگیرد.
اما اتفاقا صد درصد برعکس. او نه با تصویرِ معمولا زیبایی که با واژههای خانواده و عشق در ذهنمان پدیدار میشود، بلکه با آنسوی هولناکشان کار دارد؛ شولتز مهارتِ ویژهای در شناسایی مواد مذابی که در زیر سطحِ یک خانواده در انتظار فوران کردن قُلقُل میکنند و بررسی عشقی که به شیون و ضجه و زاری و جنایت منتهی میشود دارد. هرکدام از فیلمهای او حکم یک جلسهی روانکاوی خصوصی را دارند که برای عموم پخش میشوند.
کریشا»، اولین تجربهی کارگردانی فراموشناشدنیاش که مصالحش را از معدنِ ترومای شخصی خانوادهی خودِ شولتز تأمین میکند، روایتگر گردهمایی خانوادهای در روز شکرگذاری از زاویهی دیدِ یک زن مسن است؛ این زن که در پروسهی ترکِ اعتیادش به الکل به سر میبرد، در تلاش برای آشتی کردن با اعضای خانوادهای که آنها به خاطر رنجهایی که او بهشان متحمل شده دل خوشی از او ندارند، از اینکه هیچکس نمیتواند تلاشِ واقعیاش برای ترک اعتیاد را به خاطر تمام تلاشهای دروغینِ قبلیاش باور کند به تدریج خشمگین میشود.
به مرور در طی سکانسهای پُرهرج و مرج و معذبکنندهای که خودتخریبگری کریشا را بهشکل زجرآوری به تصویر میکشند، حبابِ نازکی که تمام کاراکترها برای پنهان کردنِ احساساتِ واقعیشان به دور خودشان کشیدهاند را میترکاند و مخاطب را دربرابرِ آبشاری از احساساتِ خروشانِ پیچیدهای که به فیلمی در ژانرِ وحشت پهلو میزند قرار میدهد.
ادامه مطلب
فیلم Uncut Gems الماسهای تراش نخورده»، تازهترین ساخته برادران سفدی با بازی آدام سندلر، تنها با گسترش چند موقعیت مشابه، اجازه پلک زدن به شما را نمیدهد.
پس از تجربه نگاهی شریف، عاشقانه والبته منتقدانه به وضعیت بیخانمانهای (یا بهتر بگویم آدمهای حاشیه) نیویورکی در فیلم Heaven knows What و تجربه سرشار از التهاب در روایت تعقیب و گریز فیلم Good Time، حال باید به تماشای فیلم الماسهای تراش نخورده نسشت که خرده ایرادات نمونههای قبلی را ندارد و به معنای واقعی روایتیست که از سفدیها انتظار داریم. مثل همیشه بهجای قهرمان با یک ضد قهرمان طرفیم و خبری هم از ساختار سه پردهای نیست. نه پایان مورد انتظاری شبیه به نمونههای معمول هالیوود در کار است و نه اینکه ثباتی در موقعیتهای امیدوار کننده برای کاراکتر خواهیم دید.
رمز موقفیت این دو برادر در ایجاد فضایی سرشار از التهاب و هیجان است که در این راه یک توشه بسیار مهم را با خود به همراه دارند: همراهی مخاطب با کاراکتر. تمام تمهیدات در خدمت آن است که کاراکترهای فیلم و سرنوشتشان برایمان مهم شوند. آن وقت نتیجهاش میشود اینکه بهسادگی لحظهای از مسیر او چشم بر نداریم و به واسطه تمهیدات کارگردانی از جمله استفاده ویژه از موسیقی که از لحظه آغاز تا انتها رهایمان نمیکند، دوربینی روی دست و تقطیع فراوان، تا پایان فیلم نگران باشیم.
به خودتان که بیایید، متوجه میشوید که برادران سفدی، شما را هم اسیر دنیای هاوارد (با بازی آدام سندلر) کردهاند و بدون اینکه آگاه باشید، همراهبا او در موقعیتهایی که همگی ریشه در عطشش به قمار دارند، شریک شدهاید و بیهود میدوید. میدوید تا شاید به ثبات برسید. اما این روند چیزی جز قصه تکراری چند طلبکار که بهدنبال یک نفر افتادهاند نیست. پس چرا همراه میشویم؟ چرا در پایان فیلم، سرنوشت هاوارد تا این اندازه برایمان مهم میشود؟ پاسخش در تمایزیست که برادران سفدی در سینمایشان ایجاد کردهاند و موقعیتهایی آشنا را دوباره پر از التهاب به ما تحویل میدهند.
به تماشای هیجان انگیزترین فیلم 2019 بنشینید و با تحلیل بیشتر همراه شوید. از دل معدنی در اتیوپی، روانه میشویم به دالان رودههای هاوارد و بیرون میآییم. همه چیز به هم مرتبط است. این سنگ جواهر از آن سوی دنیا آمده است تا تمام وجود کاراکتر اصلی ما را بگیرد. این شیوه از ارتباط که با تصویر بیان میشود، ما را به یاد فیلم Red قرمز»، ساخته کیشلوفسکی هم میاندازد. کافی است پیوندی که به واسطه خطوط تلفن میان سرنوشت کاراکترها به وجود میآید را به خاطر آورید.
هاوارد هم از درون و هم از بیرون، گرفتار در دنیایی پر از جواهرات است. جواهراتی درخشان با تلألویی آبی رنگ که در جنس نور پردازی و تصویر فیلم بسیار جلوه پیدا میکند. چه در مغازه هاوارد و چه در لحظاتی که او برای بازگرداندن آن سنگ ارزشمند تلاش میکند. چشم بدوزید به این بازتابهای سفید و آبی که از اولین لحظه مواجهه هاوارد با این سنگ، چهره او را محو میکنند تا زمینه ساز سرنوشت پیش روی او باشند. درکنار نور، المان دیگری هم داریم با عنوان درها و قفسههای شیشهای.
جواهرات پشت این شیشهها پنهان شدهاند و هاوارد هم در مغازه شیشهاش گرفتار است. انتخاب لوکیشن و طراحی صحنه سفدیها از دل همین پرداخت بیرون آمده است. چه بازی بی نظیری با قفل در میکنند! جزییاتی زیبا در کارگردانی برای صحنهای که هاوارد سنگ جواهر را در دست آن ستاره بستکبال میبیند اما یک در شیشهای برای لحظهای عطش بچه گانه او را به تصویر میکشد و ما را هم مضطرب میکند. همین درهای شیشهای با قفل خرابشان، بستر یک پایان بندی هیجان انگیز را هم در پایان فراهم میکنند. حال به این دو المان، شکل کارگردانی این برادران را هم بیفزایید.
ادامه مطلب
بعضی اوقات ممکن است فکر کنید که اطرافیانتان قصد آسیب زدن به شما را دارند. گاهی اوقات واقعیت آن چیزی که بنظر می رسد نیست و اگر تاکنون به این موضوع فکر نکرده اید بهتر است آن را مد نظر قرار بدهید. بسیاری از فیلم ها بر اساس ترس و پارانویایی ساخته شده اند
1- مکالمه
در فیلم مکالمه» (The Conversation) هری کال (جین هکمن) یک کارشناس جاسوسی و تحت نظر گرفتن افراد بوده و در گوش دادن به سخنان شخصی و خصوصی افراد که قاعدتاً نباید کس دیگری آن ها را بشنود بسیار ماهر است. اگر چه او ادعا می کند که تنها کار او گوش دادن به این مکالمات بوده، هیچ کار دیگری نکرده و تنها چیزهایی که شنیده را به کسانی که لازم بوده منتقل کرده است
این موضوع باعث شده که بسیاری از کسانی که او صحبت هایشان را گوش داده به قتل برسند. بعد از این که وی استخدام می شود که مکالمه بین یک زوج (فردریک فارست و سیندی ویلیامز) را در یک پارک شلوغ ضبط کند وی بار دیگر به این فکر می افتد که شغل او بار دیگر باعث شده کسانی جان خود را از دست بدهند.
کال مردی است که آنچنان مراقب زندگی شخصی و خصوصی اش است که در واقع اصلاً زندگی ندارد و زندگی نمی کند و با پیش رفتن داستان این شبهه به وجود می آید که او خود تمام این مدت تحت مراقبت و جاسوسی بوده و به نحوی به بازی گرفته شده است. فرانسیس فورد کاپولا با استادی تمام فیلمی ساخته که خیلی آرام و رفته رفته تنش و کشمکش درونی را در شخصیت اول فیلم به وجود می آورد
این شرایط و به ویژه صحنه درماندگی شخصیت اصلی داستان در پایان فیلم چنان بیننده را تحت تاثیر قرار می دهد که تا روزها و شاید هفته ها با گوشه چشم به اطراف خود نگاه کرده و به راحتی به دیگران اعتماد نکند.
2- بازی
دیوید فینچر فیلم بازی» (The Game) را بلافاصله پس از فیلم هفت» (Seven) ساخت و اگر چه فیلمی بود که زیاد مورد توجه قرار نگرفت اما یکی از فیلم های جذاب و پیچیده تاریخ سینما باقی ماند، همان چیزهایی که دیوید فینچر در به تصویر کشیدن آن ها مهارت دارد.
این فیلم داستان نیکلاس ون اورتون (مایکل داگلاس) را روایت می کند،مردی ثروتمند که با رسیدن به سنی که پدرش در آن دست به خودکشی زده است دچار بحران می شود. برادرش (شان پن) به او یک بازی خاص که توسط یک شرکت ناشناخته با توجه به ویژگی های شخصیتی و رفتاری او ساخته شده هدیه می دهد که قرار است زندگی او را از این حالت افسردگی و تنش دربیاورد.
به او گفته می شود که او از بازی خارج شده اما در این نقطه او از قبل خود را درگیر بازی کرده و بدون این که آن را درک کند وارد آن شده است. رفته رفته این بازی همه چیزش را از او می گیرد و زندگی اش در اثر این بازی غیرقابل کنترل زیر و رو می شود. وی به این نتیجه می رسد که هر کسی که در اطراف اوست جزیی از این بازی بوده و کسی را ندارد که به او اعتماد کند. با پیش رفتن داستان فیلم بیش از پیش مشخص می شود که او شباهت زیادی با پدرش داشته و آینده مشابهی در انتظار اوست.
3- تعقیب می کند
چیزی در تعقیب شماست. او می داند که شما چه کرده اید و همواره با فاصله ای مطمئن شما را تعقیب می کند اما نکته ترسناک تر این است که او می تواند خود را شبیه هر کسی بکند. می تواند کسی بشود که شما می شناسید، یک چهره تصادفی در میان جمعیت یا چیزی ترسناک. وقتی که بالاخره به شما برسد دیگر دیگر شده است… شما خواهید مرد.
این داستان فیلم تعقیب می کند» (It Follows) است، فیلمی ترسناک از دیوید رابرت میچل با بازی مایکا مونرو در نقش دختری که موجود مذکور در تعقیب اوست.این فیلم نفرینی را به تصویر می کشد که باعث می شود فرد نفرین شده دچار پارانویایی دیوانه کننده شود؛ دور ماندن از اجتماع، وارد نشدن در اتاق هایی که تنها یک در دارد و همیشه در حال حرکت بودن.
حتی وقتی که کاملاً مطمئنید چنین موجودی وجود خارجی ندارد نیز سخت است که بعد از تماشای این فیلم با همان تصورات بی تفاوت مآبانه قبلی به صورت افراد در خیابان نگاه کنید و به این فکر نکنید که آیا آن ها همان چیزی هستند که به نظر می رسند یا نه.
4- آن ها زنده اند
فیلم اکشن/ علمی تخیلی کلاسیک جان کارپنتر با عنوان آن ها زنده اند» (They Live) داستان یک راننده تاکسی به نام نادا (رودی پایپر) را روایت می کند که یک عینک آفتابی بسیار خاص را پیدا می کند. وقتی که او این عینک را روی چشم می گذارد، دنیا ظاهری سیاه و سفید به خود می گیرد و پیام های تبلیغاتی و مخرب پشت رسانه ها آشکار می شود.
مجله ها و بیلبوردهای رنگارنگ به جملاتی دستوری تبدیل می شوند که دائماً می گویند: اطاعت کنید»، در خواب بمانید»، حاکمان را به چالش نکشید» و عبارات مشابه.همزمان این عینک نشان می دهد که تمامی تمداران، افراد ثروتمند، پلیس ها و به طور کلی تمام کسانی که طبقه حاکم هستند در واقع بیگانگانی فضایی و التبه خوفناک بوده که مدت زمان زیادی است کنترل زمین و انسان ها را در دست گرفته اند.
این فیلم که در دهه 1980 ساخته شده این روزها معنا و مفهوم بهتر و بیشتری پیدا می کند و در واقع تصویر واقعی و تاریک دنیای امروزی است که در ظاهر جذاب اما در واقع بسیار ترسناک است. وقتی که دیگران با شما طوری رفتار می کنند که انگار شما یک انسان واقعی نیستید آیا این موضوع می تواند به این دلیل باشد که آن ها خود همان کسانی باشند که انسان واقعی نیستند؟!
5- ماتریکس
فیلم ماتریکس» (The Matrix) یکی از فیلم های اکشن تاریخ ساز است که توسط واچوفسکی ها ساخته شده است و داستان آن در دنیایی رخ می دهد که شباهت زیادی به سال ساخت فیلم (1999) دارد. شخصیت نئو (کیانو ریوز) در دنیایی زندگی می کند که خیلی زود در می یابد یک شبیه سازی بیش نیست.
دنیای اطراف او دیر زمانی است که به تسخیر و کنترل ماشین ها درآمده و آن ها انسان ها را در این تصورات و تجسم های ذهنی دیجیتالی شده در دام انداخته و از بدن آن ها مانند یک باتری باری تولید انرژی مصرفی خود استفاده می کنند. این فیلم تصوراتی مانند آشناپنداری و مزه های مشابه را تنها نقص های یک ماتریکس می داند که دنییا واقعی را منعکس نمی کنند.
ادامه مطلب
اما متاسفانه ظاهرا این به مذاق سازندگان آثار سریالی این شبکه و حتی مخاطبان این مدیوم رسانهای بیشتر خوش میآید و ساخت کپیهای ضعیف آن سریالهای ترکیه ای، کار سادهتر و دم دست تری است؛ آثاری با نمایش مدام زندگیهای سطح بالا و لاکچری که با سطح زندگی بیشتر مردم جامعه ایران در تضاد است و در آنها بیش از حد روی جنبههای لوکس و تجملاتی زوم میشود و شخصیتها هم در فضای غیرقابل باوری سیر میکنند و آغشته و آلوده به انواع و اقسام رفتار و گفتار سوء و نامناسب هستند.
سریال مانکن که آخرین قسمت آن به تازگی منتشر شد و گمانه زنیها برای پایان قطعی آن یا احتمال ساخت فصل دوم، هنوز مطرح است، باوجود برخی جذابیتهای ظاهری که از قضا خوشایند برخی تماشاگران است که توقع بیشتری از فیلم و سریال ندارند، تقریبا همان راهی را در پیش گرفت که بیشتر سریالهای سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی رفته اند. روایت قصه در محیط طبقات مرفه که فیلمنامه و ساختار و پرداخت آن، در مجموع حرفی برای گفتن ندارد و رضایت مخاطبانی که وقت و هزینه صرف میکنند و به پای این قبیل آثار مینشینند را فراهم نمیکند.
به همین بهانه، نگاهی داریم به مانکن و این سریال را از منظر فرمی و محتوایی بررسی کرده ایم. سیدرضا صائمی و افشین علیار، دو متتقدی هستند که نکتههای خوبی درباره مانکن مطرح کرده اند. همچنین در بخش دیگر، نگاهی به ویترین اصلی سریال یعنی بازیگران آن داریم، بازیگرانی که ترکیبی از چهرههای سرشناس و بازیگران ناشناخته هستند. متاسفانه انتخاب نامناسب بازیگران، شخصیت پردازیهای ضعیف و بازیهای بد، نتیجه مطلوبی به همراه نداشت و سطح و کیفیت بیشتر بازیگران مانکن، به دلیل فاصله بعید با نقش آفرینیهای خوبشان در آثار شاخص، طوری است که انگار با مانکنهایی از بازیگران طرفیم.
ضمن اینکه مانکن صرفا مشتی نمونه خروار است و دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی هم از این قاعده مستثنی نیستند و اوضاع بهتری از مانکن ندارند. سیدرضا صائمی، منتقد سینما معتقد است تولیدات شبکه نمایش خانگی همگی از یک الگوی واحد تبعیت میکنند. او در گفتگو با جام جم توضیح میدهد: به اعتقاد من در شبکه نمایش خانگی بهدرستی از ظرفیتهای تعریف شده در این رسانه استفاده نمیشود. در آثار این شبکه شاهد شبیهسازی هستیم و شکل و شمایل فرمی این تولیدات بسیار شبیه بههم هستند.
انگار تمام تولیدات این شبکه با گفتمانی مشترک تحت عنوان لاکچری سازی ساخته میشوند. در این گفتمان بیشتر از اینکه دغدغهای مبنی بر ساخت آثاری برای بازنمایی مشکلات و کاستیهای اجتماعی با نگاهی آسیبشناسانه وجود داشته باشد، دغدغه برای نمایش زیستی لاکچری گونه دیده میشود. گویی این سریالها میخواهند مخاطب را با دستاویز نوعی سبک زندگی که تبدیل به یک حسرت اجتماعی شده با خود همراه سازند. این سریالها توجه برخی از مردم را که حسرت اینگونه زندگی را دارند به خود جلب میکنند.
صائمی با انتقاد از عملکرد شبکه نمایش خانگی ادامه میدهد: رسانهای که فی ذاته درک درستی نسبت به وضعیت فرهنگی جامعه ندارد قابلیت فرهنگسازی هم ندارد. عمده مشکل شبکه نمایش خانگی این است که به سمت جاذبههای تصویری و بصری یا به عبارت دیگر لاکچری بازیهای بصری میرود و همین رویکرد باعث میشود این محصولات از درونمایهای غنی برخوردار نباشند. بنابراین، در این سریالها بازیگر تبدیل به مانکن» میشود. یعنی هنر بازیگری اهمیت اش را از دست میدهد و بازیگر بیشتر به فکر تامین معاش زندگیاش است. چون بازی در این رسانه دستمزد بسیار بالاتر نسبت به سینما و تلویزیون دارد.
او میافزاید: در صحبتی که با سروش صحت، بازیگر و کارگردان داشتم، میگفت: من خودم از طبقه متوسط هستم و به همین دلیل آدمهای این طبقه و جنس دغدغههایشان را میشناسم و طبق آن فیلمسازی میکنم». واقعیت این است که اکثر مردم اجتماع ما متعلق به طبقه متوسط هستند، اما سریالهای شبکه نمایش خانگی در حال و هوای طبقه فرادست و مرفه جامعه ساخته میشود؛ بنابراین سبک زندگی این سریالها با سبک زندگی اکثر مردم جامعه در تعارض است. روابط انسانی در اکثر این سریالها آسیب خورده و زخمی است و همین نکته تاثیر سویی روی جامعه میگذارد.
کما اینکه در اکثر سریالهای شبکه GEM هم روابط انسانیای خارج از عرف وجود دارد که طبق تحقیقات بهعمل آمده در جامعه ما تاثیرات منفی به همراه داشته. چنین سریالهایی در دراز مدت تصویر خیالی و غیر واقعی از زیست فردی و اجتماعی ارائه میدهند که با زیست حقیقی مردم جامعه ما متفاوت است. متعاقب آن بعضی از افراد خودشان را با شخصیتهای این سریالها مقایسه میکنند و ناامید میشوند. ضمن اینکه چنین آثاری در درازمدت سلیقه مخاطب را نازل میکنند!
فارغ از مباحث مالی، برای من عجیب است که چرا بعد از سریال شهرزاد» (به خصوص سری اول) که متناسب با استانداردهای سریالسازی بود، سطح کیفی آثار این شبکه اینقدر نازل شد! صائمی جای کسانی مثل رضا عطاران را در شبکه نمایش خانگی خالی میداند و میگوید: برای من جای سوال است که چرا در شبکه نمایش خانگی سریالهایی از جنس سریالهای رضا عطاران ساخته نمیشود. رضا عطاران در سریال سازی تلویزیونیاش از خانه به دوش» گرفته تا متهم گریخت» و. به زندگی انسانهایی میپرداخت که شبیه اکثر انسانهای جامعه ما هستند.
ادامه مطلب
فیلم Wild Rose به کارگردانی تام هارپر و با بازی جسی باکلی یکی از قدر ندیدهترین فیلمهای موزیکال یک دهه اخیر است.
فیلمهای موزیکال با اینکه یکی از قدیمیترین ژانرهای سینما هست، اما توسط سینماروهای عادی خیلی جدی گرفته نمیشود و شاید دلیل این موضوع فیلمها و انیمیشنهای موزیکال والت دیزنی باشد که دیدی متفاوتی از این سبک قدیمی و تاثیر گذار را ارائه داده است و درواقع سبک موزیکال امروزه بیشتر برای فیلمهای رمانتیک شناخته میشوند و حتی محبوبیت این فیلمها نیز بیش از دیگر فیلمهای موزیکال است. بااینحال، سبک موزیکال همواره بهعنوان ژانری برای اعتراض سازندگان به بی عدالتی در جامعه، موضوعات ضد جنگ، اختلافات طبقاتی و غیره استفاده شده است.
حال تام هارپر که بیشتر برای کارگردانی سریالهای تلویزیونی شناخته میشود، پیش از اینکه به سراغ فیلم The Aeronauts برود، فیلم Wild Rose (رز وحشی) را کارگردانی کرده است. این فیلم با اینکه در ابتدا در جشنواره فیلم تورنتو سال 2018 نمایش داده شده بود، اما تا سال 2019 رسما در سینماها به نمایش در نیامد و همین موضوع باعث شده تا در سال 2019 میلادی این کارگردان بریتانیایی 2 فیلم داشته باشد که هر یک ژانر متفاوتی نیز دارند.
در فیلم Wild Rose شاهد حضور جسی باکلی در نقش رز-لین هارلان هستیم که طی این سالها توانسته توانایی خود را اثبات کند و باتوجهبه اینکه سابقه خوانندگی نیز دارد، انتخاب جالبی برای نقش اصلی فیلم بوده است. فیلم Wild Rose داستان رزلین هارلان، دختری 23 ساله از طبقه کارگر اهل گلاسکو اسکاتلند را دنبال میکند که پس از گذشت یک سال محکومیت برای حمل مواد مخدر، حال آزاد شده و قرار است دوباره برای رسیدن به آرزوهایش یعنی خواننده کانتری شدن، تلاش کند، اما او یک مانع بزرگ دارد؛ او یک دختر و پسر دارد که مانع بزرگش هستند که مادرش در حال نگهداری از آنها طی این یک سال بوده است.
شاید با نگاهی به خلاصه داستان فیلم یا حتی ابتدای فیلم این تصور به ما دست داده شود که قرار است رزلین هارلان را در مسیر تبدیل شدن به خواننده کانتری دنبال کنیم و حتی شاید این احساس به ما دست داده شود که قرار است داستانی مثل فیلم A Star is Born را مشاهده کنیم، اما فیلم خیلی زود به ما نشان میدهد که سخت در اشتباه هستیم و تصورات ابتدایی ما از فیلم کاملا اشتباه بوده است.
برخلاف بسیاری از فیلمهای موزیکال، بخش درام فیلم رز وحشی مانند فیلم A Star is Born کمی پر رنگتر است که درواقع این موضوع کمک کرده تا داستان فیلم به شکل بهتری روایت شود. براساس خلاصه داستان یا حتی دقایق ابتدایی فیلم این احساس به بیننده القا میشود که ما صرفا قرار است مسیر ستاره شدن یک خواننده نوظهور دیگر را دنبال کنیم، اما خیلی زود این موضوع به حاشیه میرود و فیلم موضوع دیگری را هدف قرار داده است.
تبدیل رز-لین هارلان به ستاره کانتری در فیلم Wild Rose تنها یک هدف ثانویه است و مشکلات رزلین از همان دقایق ابتدایی یعنی دو کودکش که بهخاطر کارهای مادرشان دوست دارند تا بزرگ خود بمانند، آغاز میشود. رزلین زنی است که هر چیزی را فدای هدفش یعنی خواننده موسیقی کانتری شدن، کرده و حال مجبور است برای سفر به نشویل و تحقق آرزویش به کارگری روی بیاورد و در خانه یک شخص پولدار کار کند. با اینکه روند اتفاقات فیلم سریع است و قرار نیست دقایق زیادی را در هر بخش فیلم بمانیم، اما فیلم به خوبی تغییر رزلین را نشان میدهد.
او در ابتدا شیفته زنی میشود که در خانه آنها کار میکند و باعث میشود تا با کارهایی مثل انجام کارهای خانه و غیره، دوباره دل دو فرزندش را بهدست بیاورد، اما درواقع فیلم نشان میدهد که تغییرات یک شبه رخ نمیدهد. فیلم به خوبی این موضوع را میگوید که مسئولیت یک شخص چقدر میتواند در موفقیتش تاثیر گذار باشد. نمایش روابط رزلین و فرزندان و حتی مادرش نشان میدهد که رزلین جوان کمکم در حال یادگیری مسئولیتهای خود است، اما لغزشهای بسیاری هم دارد و در برخی از زمانها باز هم به سراغ کارهای سابقش میرود و مسئولیتی که در قبال فرزندانش دارد، را فراموش میکند.
ادامه مطلب
فیلم Dolemite Is My Name با اینکه از تمامی پتانسیلهای خودش نمیتواند درست استفاده کند، اما بازگشت باشکوهی برای ادی مورفی رقم میزند.
ادی مورفی یکی از برترین کمدینهایی دهه 80 و 90 میلادی بود که تقریبا چندین سال است که خبری از بازیهای درخشانش نیست و بهنظر میرسید که او مسیر فراموش شدن را در سینما در پیش گرفته است. فیلم Dreamgirls آخرین نقش آفرینی شاخص مورفی در عرصه بازیگری بود که برای بازی در این فیلم او توانست برای اولینبار نامزد دریافت جایزه اسکار شود، اما از آن زمان به بعد دیگر خبری از اثری شاخص از این کمدین محبوب نبودیم.
حال پس از بیش از یک دهه، مورفی با بازی در فیلم Dolemite Is My Name تلاش کرده تا بار دیگر نشان دهد هنوز هم توانایی گذشته خود را دارد و میتواند بار دیگر ستاره یک اثر شود. فیلمی که خود داستان زندگینامه رودی ری مور، کمدین، خواننده و بازیگر سابق است که حال زندگی وی به یک فیلم درام کمدی تبدیل شده است. این فیلم داستان رودی ری مور را دنبال میکند که در یک فروشگاه موسیقی در لس آنجلس سال 1970 مشغول به فعالیت بود و آرزوهای زیادی داشت و در نهایت با ترکیبی از موسیقی و کمدی به شهرت زیادی دست پیدا کرد و در ادامه آرزوهای بلند پروازانه دیگری از جمله بازیگری و ساخت فیلم نیز داشت.
فیلم Dolemite Is My Name با هدف نمایش زندگی رودی ری مور ساخته شده و قرار است در آن گوشهای از زندگی پر فراز و نشیب وی را تماشا کنیم. فیلم از همان ابتدا نشان میدهد که دولمایت برخلاف چیزی که نشان میدهد، واقعا شخص با استعدادی نیست و در واقع ایدههای دیگران را به بهترین شکل به نمایش میگذارد و میداند که مردم واقعا به دنبال چه چیزی هستند، اما از همان ابتدا بهنظر میرسد که فیلم دو هدف متفاوت را در طول فیلم دنبال میکند.
اولین هدف فیلم که شاید مهمترین آن نیز باشد، این است که ما در حال تماشای داستان ساخت فیلم Dolemite هستیم و در واقع فیلم از یک بخشی دیگر تنها تمرکزش داستان ساخت و نمایش و موفقیت این فیلم است. از این نظر میتوان گفت که فیلم در واقع مسیر فیلم The Disaster Artist را در پیش گرفته و میتوان گفت تا حد زیادی نیز موفق عمل میکند.
در واقع جایی که احساس میکنیم که فیلم دیگر حرف خاصی را برای گفتن ندارد، با شروع صحبت ساخت فیلم دولمایت همه چیز تغییر میکند و حتی بخش کمدی فیلم نیز در این بخش پر رنگتر از بخشهای ابتدایی فیلم میشود یا به بیان بهتر فیلم در بخش اول کمی کند است، اما در بخش دوم و زمانی که وارد داستان ساخت فیلم Dolemite میشویم، جان تازهای به فیلم بخشیده میشود و از این زمان است که ضمن هدفدار تر شدن فیلم، شاهد اوج گرفتن اتفاقات فیلم و لحن کمدی آن هستیم و فیلم به اثری که وعده میدهد، تبدیل میشود.
فیلم از همان ابتدا هدف خودش را میگوید و شاید اگر کمی مدت زمان فیلم کمتر بود یا بهتر از بازیگران نقش مکمل فیلم استفاده میشد، شاهد افت و خیزهای چند باره فیلم تو طول زمان آن نبودیم. همین تمرکز روی فیلم Dolemite باعث میشود تا کارگردان فرصت مشکلات جامعه سیاهپوستان را کنار بگذارد و تمرکزش را روی موضوع بهتری قرار دهد و شاید هر از گاهی در طول فیلم اشارهای هم به چنین موضوعهایی میشود، اما فیلم خیلی سریع از کنار آن رد شده و داستان خودش را دنبال میکند که همین قضیه باعث میشود تا فیلم را بهتر و با حاشیه کمتری دنبال کنیم.
اگرچه پتانسیل قابل توجهی نیز برای این موضوع وجود دارد، اما دولمایت مثل شخصیت اصلی داستان نشان میدهد که هدفش چیز دیگری است و نمیخواهد خودش را فدای بحثهای حاشیهای دیگری کند و هدف شخصیت و فیلم سرگرم کردن بیننده هست. فیلم قصد نداره دولمایت را ستاره یا شخصیت مهمی نشان دهد، بلکه در نظر دارد تا نشان دهد چرا ما باید به شخصیتی مثل مور بیشتر اهمیت دهیم و او را جدی بگیریم.
اما دومین هدف فیلم در واقع بهنظر میرسد که ما داریم بخشی از زندگی ادی مورفی را نیز مشاهده میکنیم. کمدینی که خیلی زود به محبوبیت دست پیدا کرد و به اوج رسید و در یک لحظه تا مرز نابودی پیش میرود. در واقع فکر میکنم که ما در فیلم در حال تماشای ترکیبی از شخصیت مورفی/مور هستیم و همین موضوع باعث میشود تا ما بهتر و بیشتر با شخصیت دولمایت همراه شویم.
بدون شک موفقیت فیلم بدون ادی مورفی کمی غیر ممکن بود و یکی از بهترین بازیهای خودش را در این فیلم به تصویر کشیده و اگر کمی به عقبتر برویم، با تماشای پشت صحنه ساخت فیلم اصلی دوباره یاد فیلم The Disaster Artist میافتیم که جیمز فرانکو در واقع نسخه بهتری از تامی وایزو را در فیلم بازی کرده بود و ادی مورفی نیز همین کار را در فیلم Dolemite Is My Name انجام داده است.
قدرت بالایی مورفی در اجرای کمدی باعث شده تا هر صحنهای که او حضور دارد، چند سطح بالاتر برود و در واقع بیشتر بار کمدی فیلم نیز روی دوش مورفی است که با اینکه سالها شاهد نقش آفرینی مهمی از وی نبودیم، اما اکنون با یک اجرای کم نقص و جذاب بازگشته که میتواند هم طرفداران قدیمی خود را راضی و خوشحال کند و هم باعث جلب نظر مثبت مخاطبان جدید شود. عدم زیادهروی در کمدی فیلم نیز باعث شده تا فیلم به اثر بهتری تبدیل شود.
همانطور که گفتیم بیشتر بار فیلم و بخش کمدی فیلم روی دوش ادی مورفی است که این موضوع باعث پیشرفت و بهبود فیلم شده، اما در مقابل باعث نادیده گرفته شدن بازیگران شناخته شده فیلم نیز شده است. فیلم بازیگران شناخته شده زیادی دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به کیگان-مایکل کی، کریگ رابینسون و وسلی اسنایپس اشاره کرد، اما بیشتر این بازیگران تنها هدفی که دارند این است که به مورفی و مور برای پیش بردن داستان کمک کنند. همین موضوع هم باعث شده تا مثلا نیمه ابتدایی فیلم کند شود و حتی بگوییم که مدت زمان فیلم با توجه به محتوای آن منطقی نیست.
ادامه مطلب
یک متخصص ن گفت: امروزه بسیاری از ن درگیر اختلالات هورمونی و ناباروری هستند که با کاهش وزن، ورزش مناسب و تغذیه سالم میتوان ناباروری ناشی از این اختلالات را درمان کرد.
دکتر شیرین نیرومنش متخصص ن اظهارداشت: طبق تحقیقات انجام شده فعالیت فیزیکی در تمام مراحل زندگی؛ از کودکی تا سالمندی در سلامتی افراد تاثیر مثبت دارد. وی افزود: در سنین پایین اغلب کودکانی که کم تحرک بوده و اضافه وزن دارند، بیشتر از سایر افراد در معرض آسیب و بیماری هستند.
نیرومنش تصریح کرد: اضافه وزن و تجمع چربی در کودکان زمینه ساز بروز بیماری های قلبی، فشار خون، دیابت و انواع سرطان ها در سنین بالاتر است. این متخصص ن اظهار کرد: زندگی ن به چند مرحله تقسیم می شود. دوران بلوغ و بعد از آن، دوران باروری که از حدود سن 15 سالگی تا 45 سالگی است و دوران یائسگی که از سن 45سال به بالا است. در تمام این ایام داشتن سبک زندگی سالم ؛ تغذیه مناسب، تحرک و فعالیت فیزیکی و خودداری از مصرف غذاهای چرب و پرکالری به سلامت فرد کمک می کند.
نیرومنش با بیان اینکه ناباروری عوامل بسیاری دارد گفت: یکی از علت های ناباروی در ن، سندروم PCO یا اختلال در تخمکگذاری است که در ن چاق این اختلال و ناباروری شایعتر است و حتی این افراد در صورت باردار شدن خطر سقط افزایش دارند.
وی ادامه داد: بیماری تخمدان پلی کیستیک بیماری شایع ایست که طیف وسیعی از این بیماران را نی که اضافه وزن دارند شامل می شود . اختلال هورمونی و تخمکگذاری در این ن بسیار زیاد است. در این بیماران سیکل ماهانه از حالت عادی خارج می شود، تخمکگذاری صورت نمی گیرد و تعادل هورمورن های نه بهم میخورد. این افراد معمولا ریزش موی شدید دارند و موهای زخیمی در صورت آنها می روید، که حتما میبایست با مراجعه به پزشک تحت درمان قرار بگیرند.
این استاد دانشگاه گفت: در کنار درمان طبی، کاهش وزن به کمک ورزش مرتب و رژیم غذایی مناسب می تواند اختلالات را درمان کنند. نیرومنش اظهار کرد: دختران جوان در صورت داشتن اضافه وزن حتما میبایست به پزشک مراجعه کرده و با استفاده از رژیم و برنامه ورزشی به وزن ایده آل خود برسند.
وی توصیه کرد: ن می توانند با یک ساعت ورزش یا پیاده روی در روز این اختلالات هورمونی را کاهش دهند و از پوکی استخوان پیشگیری کنند. نیرومنش ادامه داد: پوکی استخوان در ن شایع تر است که روند آن از سن 45 سال شروع شده و بعد از سن یائسگی به سرعت پیش می رود. اقدامات پیشگیرانه برای پوکی استخوان باید از سالها قبل انجام شود.
این متخصص ن گفت: رژیم غذایی مناسب؛ مصرف کافی لبنیات و عدم مصرف فست فود و نوشابه می تواند از پوکی استخوان در سنین بالا جلوگیری کند. نیرومنش همچنین افزود: امروزه تعداد قابل توجهی از ن جوان مبتلا به این اختلالات هورمونی هستند که با ورزش و کاهش وزن می توانند این اختلالات را برطرف کنند.
وی تاکید کرد: ماهانه فقط یک تا دو کیلو گرم کاهش وزن مناسب است و کاهش وزن های شدید به شدت مضر است. نیرومنش در آخر افزود: ناباروری در آقایان نیز در میان کسانی که اضافه وزن دارند، شایع تر است. مصرف قلیان، سیگار، کم تحرکی و اضافه وزن سبب این ناباروری ها می شود.
دکتر شیرین نیرومنش متخصص ن اظهارداشت: طبق تحقیقات انجام شده فعالیت فیزیکی در تمام مراحل زندگی؛ از کودکی تا سالمندی در سلامتی افراد تاثیر مثبت دارد. وی افزود: در سنین پایین اغلب کودکانی که کم تحرک بوده و اضافه وزن دارند، بیشتر از سایر افراد در معرض آسیب و بیماری هستند.
نیرومنش تصریح کرد: اضافه وزن و تجمع چربی در کودکان زمینه ساز بروز بیماری های قلبی، فشار خون، دیابت و انواع سرطان ها در سنین بالاتر است. این متخصص ن اظهار کرد: زندگی ن به چند مرحله تقسیم می شود. دوران بلوغ و بعد از آن، دوران باروری که از حدود سن 15 سالگی تا 45 سالگی است و دوران یائسگی که از سن 45سال به بالا است. در تمام این ایام داشتن سبک زندگی سالم ؛ تغذیه مناسب، تحرک و فعالیت فیزیکی و خودداری از مصرف غذاهای چرب و پرکالری به سلامت فرد کمک می کند.
نیرومنش با بیان اینکه ناباروری عوامل بسیاری دارد گفت: یکی از علت های ناباروی در ن، سندروم PCO یا اختلال در تخمکگذاری است که در ن چاق این اختلال و ناباروری شایعتر است و حتی این افراد در صورت باردار شدن خطر سقط افزایش دارند.
وی ادامه داد: بیماری تخمدان پلی کیستیک بیماری شایع ایست که طیف وسیعی از این بیماران را نی که اضافه وزن دارند شامل می شود . اختلال هورمونی و تخمکگذاری در این ن بسیار زیاد است. در این بیماران سیکل ماهانه از حالت عادی خارج می شود، تخمکگذاری صورت نمی گیرد و تعادل هورمورن های نه بهم میخورد. این افراد معمولا ریزش موی شدید دارند و موهای زخیمی در صورت آنها می روید، که حتما میبایست با مراجعه به پزشک تحت درمان قرار بگیرند.
این استاد دانشگاه گفت: در کنار درمان طبی، کاهش وزن به کمک ورزش مرتب و رژیم غذایی مناسب می تواند اختلالات را درمان کنند. نیرومنش اظهار کرد: دختران جوان در صورت داشتن اضافه وزن حتما میبایست به پزشک مراجعه کرده و با استفاده از رژیم و برنامه ورزشی به وزن ایده آل خود برسند.
وی توصیه کرد: ن می توانند با یک ساعت ورزش یا پیاده روی در روز این اختلالات هورمونی را کاهش دهند و از پوکی استخوان پیشگیری کنند. نیرومنش ادامه داد: پوکی استخوان در ن شایع تر است که روند آن از سن 45 سال شروع شده و بعد از سن یائسگی به سرعت پیش می رود. اقدامات پیشگیرانه برای پوکی استخوان باید از سالها قبل انجام شود.
این متخصص ن گفت: رژیم غذایی مناسب؛ مصرف کافی لبنیات و عدم مصرف فست فود و نوشابه می تواند از پوکی استخوان در سنین بالا جلوگیری کند. نیرومنش همچنین افزود: امروزه تعداد قابل توجهی از ن جوان مبتلا به این اختلالات هورمونی هستند که با ورزش و کاهش وزن می توانند این اختلالات را برطرف کنند.
وی تاکید کرد: ماهانه فقط یک تا دو کیلو گرم کاهش وزن مناسب است و کاهش وزن های شدید به شدت مضر است. نیرومنش در آخر افزود: ناباروری در آقایان نیز در میان کسانی که اضافه وزن دارند، شایع تر است. مصرف قلیان، سیگار، کم تحرکی و اضافه وزن سبب این ناباروری ها می شود.
مرجع
دانشمند بریتانیایی متولد قرن بیستم است. تورینگ را میتوان با القابی مانند دانشمند علوم کامپیوتر، ریاضیدان، استاد منطق و فلسفه، تحلیلگر رمز و زیستشناس ریاضیاتی شناخت.
تحقیقات این دانشمند بزرگ را میتوان پایه و اساس علوم کامپیوتر مدرن دانست. نتایج تحقیقات او، مبنا و مفهومهایی از الگوریتم و پردازش را به کمک ماشین مخصوصش یعنی ماشین تورینگ، توصیف کرد. ماشین تورینگ (Turing Machine) را میتوان اولین نسل از کامپیوترهای امروزی دانست.
آلن تورینگ در خلال جنگ جهانی دوم برای انگلستان و جبههی متفقین فعالیت میکرد. او در یک مرکز آموزشی رمزنگاری تعلیم دیده و در پروژهای برای رمزگشایی ارتباط نیروهای دریایی نازیها نقش مدیر را برعهده داشت. هدف اصلی تیم تحت رهبری او، رمزگشایی پیامهای ماشین معروف آلمانیها با نام انیگما بود.
روشهایی که تورینگ و تیمش در این پروژه ابداع کردند، سرعت رمزگشایی پیامهای این ماشین را افزایش داده و موجب موفقیتهای زیادی برای ارتش متفقین در جنگ جهانی دوم شد. این پیروزیها، جان میلیونها نفر را در این جنگ خانمان سوز نجات داد. آلن تورینگ پس از جنگ نیز به مطالعات و فعالیتهای خود پیرامون علوم کامپیوتر ادامه داد.
او در این زمان به علوم زیست ریاضیاتی علاقهمند شده و مقالاتی را در زمینههای ریختزایی و واکنشهای ساعتی شیمیایی منتشر کرد. آلن تورینگ در سال 1952 به خاطر گرایشهای خاص جنسی محکوم شناخته شده و مجازات تزریق دیاتیلاستیل بسترول برای او در نظر گرفته شد.
او در سال 1954 و 16 روز پیش از جشن تولد 42سالگی از دنیا رفت. بزرگترین و معتبرترین جایزهی دنیای کامپیوتر، از سال 1966 به نام این دانشمند فرهیخته، با عنوان Turing Award به فعالان تاثیرگذار دنیای کامپیوتر اهدا میشود.
مرجع
شاید تنها موجودی که میتواند از سانحه سرنگونی کاوشگر در ماه جان سالم بدر ببرد، تاردیگرید» باشد. وقتی سرتان را بالا برده و به ماه خیره می شوید، شاید حالا چند هزار خرس آبی کوچک(تاردیگرید) وجود داشته باشد که دارند به شما نگاه می کنند.
فضاپیمای اسرائیلی برشیت» به خاطر فرود ناموفق در یازدهم آوریل در ماه دچار سانحه شد. در همین راستا، احتمال می رود هزاران تاردیگرد را در قمر زمین پیاده کرده باشد. برشیت» یک فرودگرِ رباتیک بود. اگرچه این فضاپیما حامل هیچ فضانوردی نبود، اما نمونههای DNA انسان را با خود به همراه داشت؛ در کنار اینها، تاردیگریدها و 30 میلیون صفحه خیلی کوچک دیجیتالی اطلاعات دربارۀ فرهنگ و جامعه انسان وجود داشت. با این حال، هنوز مشخص نیست که خرسهای آبی از برخورد این فضاپیما به ماه جان سالم به در بردهاند یا خیر.
تاردیگریدها و DNA انسانها از جمله مواردی بودند که در روزهای آخر به عملیات اضافه شدند؛ یعنی چند هفته قبل از اینکه فضاپیمای اسرائیلی در 21 فوریه 2019 پرتاب شد. نمونههای DNA و تاردیگریدها در لایه صمغی بصورت مهر و موم شده قرار داده شدند، اما هزاران تاردیگرید دیگر روی نوار چسبناکی ریخته شدند که آرشیو را سر جایش نگه داشته بود.
تاردیگریدها به موجودات خیلی ریزی گفته می شود که طول بدنشان بین 0٫05 تا 1٫2 میلیمتر است. بدن چاقی دارند و به هشت پا با دستهای کوچک مجهز هستند؛ آنها شکل بدن عجیب و غریبی دارند، اما آنچه آنها را بر سر زبانها انداخته، قابلیت زیستپذیری بالا و مقاومت در شرایط بسیار نامساعد است.
تاردیگریدها میتوانند در شرایطی به بقای خود ادامه بدهند که برای هر نوع موجود زنده دیگر مرگبار است؛ آنها توان بقا در دمای منفی 200 درجه سلسیوس تا بیش از 149 درجه سلسیوس دارند. این موجودات میتوانند در برابر تابش و خلاء فضا هم زنده بمانند. یکی دیگر از قدرتهای خیرهکننده تاردیگریدها، کاهش آب بدن است.
آنها سر و پایشان را به داخل بدنشان میکِشند، آب را از بدنشان دفع می کنند و تبدیل به توپ کوچک چروکیدهای می شوند. دانشمندان دریافتهاند که تاردیگریدها میتوانند پس از 10 سال یا بیشتر از این حالت در آمده و به زندگی عادیشان ادامه دهند. بعبارت دیگر، شاید تنها موجودی که میتواند از سانحه سرنگونی کاوشگر در ماه جان سالم به در ببرد، آن موجود تاردیگرید» است.
اینکه آیا تاردیگریدها از این سانحه فضایی جان سالم به در برده و ساکن ماه شدهاند یا خیر، مسئلهای است که به زمان نیاز دارد.
مرجع
یک دکترای تغذیه و رژیم درمانی با اشاره به اهمیت مصرف مکمل آهن در دوران پیش و حین بارداری گفت: استفاده از قرص آهن در این دوران سبب تکامل سیستم عصبی نوزاد و جلوگیری از تاخیر در تکلم کودکان میشود.
فرهاد وحید دکترای تغذیه و رژیم درمانی درباره تاخیر در تکلم کودکان اظهار کرد: عوامل عصبشناسی، آناتومیکی و روانشناسی مانند استرس و اضطراب مزمن از جمله فاکتورهایی هستند که تکلم کودکان را با اختلال مواجه میکنند. اگر سیستم عصبی نوزادان به خوبی رشد نکرده باشد، کودکان با تاخیر در تکلم روبرو میشوند.
وی با بیان اینکه تکامل پیدا نکردن سیستم کلامی و عفونت گوش نیز میتوانند تاخیر در تکلم کودکان را به همراه داشته باشند، عنوان کرد: گاهی سوء تغذیه ن در دوران بارداری سبب این عارضه شده و پس از گذشت مدتی برطرف میشود. به این معنا که اگر نوزادی اختلال در سیستم کلامی خود داشته باشد، شاید دیگر قادر به صحبت کردن نباشد، اما با پیش گیری از سوء تغذیه مادر در دوران بارداری میتوان از تاخیر در تکلم کودکان جلوگیری کرد.
این دکترای تغذیه و رژیم درمانی توصیه کرد: ن باید سه ماه و به ویژه یک ماه قبل از بارداری اسیدفولیک و آهن را مصرف کنند. اسید فولیک نقش موثری در تکامل سیستم عصبی نوزاد دارد. از منابع سرشار از فولات میتوان به غلات، انواع لوبیا، عدس، اسفناج و اسپاگتی اشاره کرد.
وحید تاکید کرد: اسیدفولیک، آهن، منیزیم، زینک و اسیدهای چرب امگا 3 از جمله مواد معدنی هستند که تاثیر چشمگیری روی تکامل سیستم عصبی نوزاد دارند. استفاده از این ترکیبات علاوه بر تقویت هوش و تکامل سیستم عصبی و حرکتی کودک از بروز نقصهای مادرزادی نوزاد نیز جلوگیری میکند.
وی تصریح کرد: در صورتی که ن در طول دوران بارداری آهن یا اسیدهای چرب امگا 3 را به مقدار کافی دریافت نکرده باشند، نوزاد متولد شده به مشکلاتی از قبیل: تاخیر در تکلم، پاسخ به محرکهای محیطی، راه رفتن و گرفتن اجسام دچار میشود.
این دکترای تغذیه و رژیم درمانی گفت: پس از تولد نوزاد مادر باید همچنان از مکملها به خصوص قرص آهن استفاده کند، همچنین پس از شش ماهگی و با شروع غذای کمکی، کودک باید به تدریج و به مقدار کم از مواد غذایی حاوی اسید فولیک، آهن، منیزیم، زینک و اسیدهای چرب امگا 3 تغذیه کند.
وحید اظهار کرد: انواع ماهی و گردو از جمله مواد غذایی غنی از امگا 3 محسوب میشوند. همچنین میوهها و سبزیجاتی که برگ پهن یا سبز دارند نیز سرشار از اسیدفولیک، زینک و منیزیم هستند. وی یادآور شد: ن باردار روزانه به 30 میلیگرم آهن و 600 میکروگرم فولات نیاز دارند، این افراد باید قبل و حین بارداری از مکمل آهن نیز استفاده کنند.
مرجع
پیر سیمون مارکویس لاپلاس، فیزیکدان و اخترشناس فرانسوی در تاریخ بیست و سوم مارس سال 1749 میلادی در این کشور بهدنیا آمد. از کودکی لاپلاس چیز مهمی در دست نیست و خودش هم آن را مخفی میکرد.
پیر لاپلاس در هجده سالگی عقاید و افکار خود را برای دالامبر، بزرگترین ریاضیدان وقت فرانسه نوشت ولی دالامبر توجهی به آنها نکرد. پس از چندی، لاپلاس با تهیه رساله ای در باب مکانیک بر دالامبر غلبه کرد و به سمت استادی مدرسه نظامی پاریس انتخاب شد.اولین مسئله مورد توجه لاپلاس، دنبال نمودن کار اسحاق نیوتن دانشمند انگلیسی بود.
زیرا نیوتن قانون اصلی مکانیک آسمانی را یافته بود و لاپلاس میخواست این قانون را درمورد تمام اجسام منظومه شمسی بهکار برد. وی در ابتدا قوانین مکانیک سیارات را تعیین و عنوان کرد که اگرچه وضع سیارات نسبت به خورشید تغییر میکند ولی این تغییرات، تناوبی است.
لاپلاس تمام این اکتشافات را تحت عنوان مکانیک آسمانی» (در پنج جلد) منتشر ساخت ولی چون فهم مطالبش برای همه مقدور نبود لذا کتاب شرح دستگاه جهان» را با روش آسانتری نگاشت. لاپلاس همچنین درباره حرکت ماه، سیارات و ستارگان دنباله دار و جزر و مد دریاها، مطالعه و تحقیقات بسیار انجام داد و نظریه هایى ارائه نمود.
براساس نظریه سحابی لاپلاس، سحاب چرخنده بزرگی، مدت زیادی در فضا حرکت میکرده است. به مرور زمان، گازهای فروزانی از آن جدا شده، خورشید و سیارگان را تشکیل داده است و تکه جدا شده از سحاب، کرات مستقل و اقمارشان را بهوجود آورده است. نظریه لاپلاس گرچه با مخالفت هایى روبهرو شد اما سرانجام اعتبار و ارزش خود را بهدست آورد. با این حال، بیشتر شهرت او بهسبب ارائه فرضیه آفرینش و تشکیل جهان و منظومه شمسی است.
لاپلاس درباره تشکیل زمین بر این عقیده بود که زمین، میلیونها سال قبل، از ستاره مذاب خورشید جدا شده است. زمین از آن پس در فضای بی پایان به دور خورشید به چرخش درآمد و طی مرور زمان، سرد و سخت گردیده است. همچنین چون بخار اطراف آن را گرفته بود، بارانهای شدیدی باریده است و با پر شدن گودالهای این سیاره، دریاها پدیدار شدند.
لاپلاس در شیمی نیز دست به آزمایش هایى زد و به یافته هایى رسید. او ثابت کرد که مقدار حرارت لازم برای تجزیه یک جسم مرکب به عناصر سازنده آن، درست معادل حرارتی میباشد که هنگام ترکیب عناصر سازنده و تشکیل جسم مرکب بهدست میآید و این کشف، آغاز شیمی حرارتی بود.
در فیزیک نیز لاپلاس به اندازهگیری گرماسنجی مربوط به حرارت مخصوص مواد و به فعل و انفعالات شیمیایى و بیان فرمول ظاهراً زائد است، تغییرات یک گاز و بهکار بستن آن در تعیین سرعت سیر صوت پرداخته است. لاپلاس علاوه بر نجوم و ریاضیات، استاد بزرگ فیزیک نیز بود و درباره لوله های موئین و انتشار امواج صوتی، مطالعات فراوانی داشت.
پیر سیمون مارکویس لاپلاس، سرانجام در پنجم مارس 1827م در سن هفتاد و هشت سالگی جان سپرد و آخرین حرف او این بود : آنچه میدانیم بسیار ناچیز و آنچه نمیدانیم، عظیم و وسیع است.
مرجع
تصور چندوظیفگی بودن ن موجب میشود که جامعه انتظار زیادی از آنها داشته باشد اما این طرز تفکر باید تغییر کند.
بهطور سنتی، چندوظیفهای بودن بهعنوان ویژگی ن تعریف میشود. یک زن بهخصوص زنی که کودک دارد، بهطور معمول مشغول کار بیرون و نیز ادارهی خانه است که خود شامل وظایف مختلفی میشود اما مطالعهی جدیدی که بهتازگی در PLOS One منتشر شده، نشان میدهد که ن درمقایسهبا مردان ازلحاظ چندوظیفگی عملکرد بهتری ندارند. در مطالعهی مذکور، این موضوع مورد بررسی قرار گرفت که آیا ن در تغییر بین وظایف و انجام همزمان چند وظیفه بهتر از مردان هستند یا خیر.
نتایج نشان داد که مغز ن در هیچیک از این فعالیتها کارآمدتر از مغز مردان عمل نمیکند. استفاده از دادههای قاطع برای به چالش کشیدن این نوع افسانهها مهم است بهویژه که ن بهطور مداوم با وظایف مختلف موجود در محل کار و خانه بمباران میشوند. چند وظیفگی، عمل انجام چندین کار مستقل در یک زمان کوتاه است. این عمل نیاز به تغییر سریع و مکرر توجه از یک وظیفه به وظیفهی دیگر دارد و درمقایسهبا انجام کارها بهصورت جداگانه و ترتیبی، به عملکرد شناختی بالاتری نیاز دارد.
این مطالعه بر پایهی مجموعه پژوهشهایی استوار است که نشان میدهد مغز انسان نمیتواند بهصورت همزمان چندین فعالیت را مدیریت کند. بهویژه وقتی دو وظیفه شبیه به هم هستند، آنها برای استفاده از یک قسمت از مغز با هم رقابت میکنند که این امر باعث میشود چندوظیفگی بسیار دشوار شود. اما مغز انسان در تغییر سریع بین فعالیتها خوب عمل میکند و این امر باعث میشود افراد احساس کنند که چندوظیفهای هستند. مغز در هر زمان روی یک پروژه کار میکند.
در مطالعهی جدید، پژوهشگران آلمانی توانایی 48 مرد و 48 زن را ازنظر نحوهی عملکرد در شناسایی حروف و اعداد مورد مقایسه قرار دادند. در برخی از آزمایشها، شرکتکنندگان مم به توجه همزمان به دو وظیفه بودند (چندوظیفهای همزمان) درحالی که در برخی دیگر آنها باید بین انجام وظایف، توجه خود را تغییر میدادند (چندوظیفهای متوالی). پژوهشگران زمان واکنش و دقت را در آزمایشهای چندوظیفهای و نیز گروه کنترل (انجام تنها یک وظیفه) اندازهگیری کردند.
آنها دریافتند که چندوظیفهای بهطور قابلتوجهی روی سرعت و دقت کامل کردن وظایف، هم در ن و هم مردان تاثیرگذار است. اختلافی بین گروهها وجود نداشت. پژوهشگران اخیرا یک افسانهی دیگر را نیز درهم شکستهاند: اینکه ن در دیدن بههمریختگیها و کثیفی بهتر از مردان هستند. آنها دریافتند که درجهبندی یک فضا ازنظر کثیفی بهوسیلهی ن و مردان یکسان است.
دلیل اینکه مردان کمتر از ن به تمیز کردن مشغول میشوند، شاید در این واقعیت نهفته باشد که ن نسبتبه مردان استانداردهای بالاتری را برای پاکیزگی درنظر میگیرند؛ نه اینکه مردان، کثیفی را نبینند. دادههای اخیر نشان میدهد که مردان استرالیایی نسبتبه قبل، بیشتر به کارهای خانگی میپردازند اما ن هنوز هم بیشتر کارهای خانه را انجام میدهند. مجموع ساعات کار و خانهداری ن شاغل استرالیایی افزایش پیدا کرده است و ن سرپرست خانوار نسبتبه مردان سرپرست خانواده در هفته چهار ساعت بیشتر مشغول این فعالیتها هستند.
این بدان معناست که مادران شاغل درمیان انجام وظایف شغلی خود به وظایف مرتبط با خانه مانند برنامهریزی جشنهای تولد، مراقبت از وضعیت درسی فرزندان و دیگر موارد مشغولند و بهطور مداوم در فاصلهی بین محل کار و خانه در رفتوآمد هستند. اگر مغز ن با انجام کارهای چندوظیفهای مانند مغز مردان خسته میشود، چرا ما باید همچنان از ن بخواهیم که این کارها را انجام دهند؟ و مهمتر اینکه، عواقب این موضوع چیست؟
مطالعهی اخیر نشان میدهد که مادران بیش از پدران تحت فشار قرار میگیرند و نسبتبه پدران سلامت روانی ضعیفتری را گزارش میکنند. تولد یک کودک، میزان عجله و فشار زمانی والدین را افزایش میدهد اما این اثر برای مادران دوبرابر بیشتر از پدران است. فرزند دوم مجددا فشار زمانی مادران را مضاعف میکند و منجر به وخیمتر شدن وضعیت سلامت روانی آنها میشود. همچنین احتمال این بیشتر است که ن هنگام تولد فرزند و وقتی که خواستههای خانواده تشدید میشود، از درآمد خود محروم شوند.
آنها بار روانی بزرگتری را برای سازماندهی نیازهای خانواده برعهده دارند و نگرانیهای زیادی درمورد فرزندان به آنها تحمیل میشود. این کارها به قیمت عدم برنامهریزی برای کارهای روز بعد، ارتقای شغلی و موارد دیگر تمام میشود. چندوظیفهای بودن مادران هنگام شب نیز ادامه دارد و بیشتر مادران هستند که بهخاطر فرزندان خود دچار بیخوابی میشوند.
ادامه مطلب
پژوهش تیمی از محققان دانشگاه واشنگتن نشان می دهد دلیل پیدایش نخستین سلولها در زمین باستانی این بود که اجزای اصلی پروتئینها به تثبیت غشاء پرداختند.
پیدایش حیات در زمین تقریبا به چهار میلیارد سال پیش باز میگردد؛ یعنی زمانیکه نخستین سلولها درون سوپ ازلی از ترکیبات پیچیده شیمیایی و غنی از کربن تشکیل یافتند. این سلولها با نوعی چالش شیمیایی روبرو شدند. آنها به یونهای ویژهای از درون این سوپ احتیاج داشتند تا کارهای بنیادی خود را انجام بدهند. اما احتمال میرود آن یونهای باردار باعث ایجاد اختلال در غشاهای سادهای شده باشند که به دور سلولها پیچیده بودند.
تیمی از محققان در دانشگاه واشنگتن با استفاده از غشایی که شاید در زمینِ جوان وجود داشت، این معما را حل کردهاند. محققان با استفاده از محفظههایِ مملو از سیال و به اندازۀ سلول که غشاهایی از جنس مولکولهای اسید چرب آنها را احاطه کرده، دریافتند که آمینواسیدها (اجزای تشکیل دهنده پروتئینها) میتوانند غشاها را در برابر یونهای منیزیم تثبیت کنند. نتایج این محققان زمینه را برای نخستین سلولها فراهم آورد تا اطلاعات ژنتیکی خود را در RNA رمزگذاری نمایند؛ RNA یک مولکول مرتبط به DNA است که برای محافظتش و همچنین حفظ ثبات و پایداری غشاء به منیزیم نیاز دارد.
یافتهها نشان میدهد که آمینواسیدها چگونه در ثبات غشاء در محیطهای نامساعد ایفای نقش کردهاند. بر اساس این یافتهها، میبینیم که چگونه تک تک اجزای سازنده ساختارهای سلولی (غشا، پروتئینها و RNA) در محیطهای آبی در زمین باستانی با یکدیگر کنار آمدهاند. نویسنده مقاله روی بلک» استاد شیمی و زیست شناسی خاطرنشان کرد: سلولها از انواع مختلفی از ساختارها تشکیل یافتهاند و انواع مختلفی از اجزای تشکیل دهنده را دارند. هیچگاه مشخص نشده که چرا سلولها بصورت موثر گردهم می آیند تا کاری را به انجام برسانند.»
محققان سعی کردند با بررسیهای دقیق خود به جزئیات حیاتی و گمشده دست بیایند. در همین راستا، آقای بلک با خانم سارا کلر» استاد شیمی و متخصص در زمینه غشاء به همکاری پرداخت. آقای بلک از این مسئله به شگفت آمده که مولکولهای اسید چرب میتوانند با خودشان گردهم آمده و غشاهایی را پدید آورند. بر اساس فرضیه او، این غشاها میتوانند سطوح خوبی برای ایجاد اجزای سازنده RNA و پروتئینها باشند.
خانم کلر، محقق و یکی از نویسندگان مقاله گفت: میتوان چنین تصور کرد که انواع مختلفی از مولکولها مثل توپ تنیس در داخل سوپ ازلی به این طرف و آن طرف حرکت میکنند. یافته های ما نشان داد که اجزای RNA ترجیحا به غشای اسید چرب متصل میشوند و غشای ظریف و شکننده را در برابر اثرات مضر نمک محافظت میکنند. نمک بعنوان ترکیبی رایج از گذشته تاکنون وجود داشته است.»
محققان این فرضیه را به پیش کشیدند که آمینواسیدها توانایی استحکامبخشی به غشاء را داشتند. آنان از روشهای آزمایشی متنوعی برای بررسی اینکه 10 آمینواسید مختلف چگونه با غشاء برهمکنش کردند، استفاده نمودند. آزمایشهای محققان نشان داد که برخی از آمینواسیدها به غشاء وصل شده و آنها را تثبیت میکنند. البته ناگفته نماند که بعضی از آمینواسیدها زمینهسازِ تغییرات ساختاری بزرگی در غشاء شدند؛ مثلا با تشکیل گویهای هم مرکز از غشاء که به لایههای پیاز شباهت دارد. محقق و نویسنده کیتلین کورنل» دانشجوی دکتری در گروه شیمی دانشگاه واشنگتن بیان کرد: آمینواسیدها صرفا از وزیکولها محافظت نمی کنند، بلکه در ایجاد وزیکولهای چندلایه هم به ایفای نقش پرداختند.»
محققان همچنین دریافتند که آمینواسیدها با تغییراتی در غلظت به تثبیت غشاء کمک کردند. برخی دانشمندان اینطور متصور میشوند که نخستین سلولها در حوضچههای سطحی پدید آمدهاند که در آنها غلظت آمینواسید در چرخههایی کم و زیاد شده است. بر طبق یافتههای جدید، شاید غشاها مکان مناسبی برای این قبیل از مولکولها بوده است. حالا محققان در مورد این مسئله به کاوش میپردازند که این اجزای پروتئینی چگونه به یکدیگر وصل شدند تا کارهای مهم و حیاتی را با انجام برسانند.
خانم کِلر در پایان اظهار داشت: دانشگاه واشنگتن جای بسیار خوبی برای اکتشاف است، زیرا جامعه علمی در آن اشتیاق بالایی برای کار گروهی دارد و بطور پیوسته ایدهها و نتایج آزمایشها را با یکدیگر در میان میگذارند.» جزئیات بیشتر این پژوهش در the Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شده است.
مرجع
اگر به مباحث فیزیک، نجوم و کیهانشناسی علاقهمند باشید حتماً اخبار کشف امواج گرانشی را در گوشه کنار اینترنت خواندهاید. در این مطلب سعی میکنیم که شگفتی این پدیده و چگونگی شناسایی و دریافت آن را کمی برایتان کمی روشنتر کنیم .
مقدمه
اول اینکه بافت فضا انعطافپذیر است. فضای سهبعدی که شما در آن قرار گرفتهاید تنها یک جای” خالی نیست بلکه فضا دارای تار و پودی انعطافپذیر است و میتواند مانند خمیر نان شکل عوض کند. چیزی که باعث کشیده شدن یا تغیر شکل بافت فضا میشود جرم است. جرمِ ماده تنها چیزی است که بافت فضا را دچار تغیرشکل میکند. گرانش یا همان گرانش کیهانی چیزی جز انعطاف فضا در اثر وجود جرم نیست.
در شکل الف جرم A(فرضاً خورشید) در بافت فضا خمیدگی گودال مانندی ایجاد کرده است. در اثر این خمیدگی جرم B(فرضاً زمین) نیز که خود دارای خمیدگی کوچکتری است، در مدار گودال شکل A شروع به دوران میکند. گردش سیارات به دور خورشید و اجرام آسمانی به دور یکدیگر هم به همین دلیل است.
پس تا اینجا فهمیدیم فضا قابلیت انعطاف دارد و جرم، این انعطاف را ایجاد میکند که حاصل آن گرانش یا نیروی گرانش هست. جالب است که بدانید تمام این مفاهیم را آلبرت اینشتین در سالهای 1915 و 1916 پیشبینی کرده بود و مدل کنونی گرانش، فضا-زمان و بسیاری از مفاهیم کیهانشناسی مدرن بر پایۀ نظریات اینشتین هست.
موج گرانشی چیست؟
تا اینجا دانستیم که فضا مانند سطح آب یا ژله انعطافپذیر است و جرم بر آن اثر میگذارد. خب اگر شما توپی را بر روی آب بیندازید چه خواهید دید؟ براثر برخورد توپ با آب امواج متعددی بر روی آب ایجاد میشد به همه طرف میروند. فضا نیز همینگونه است. اگر هرگونه اتفاق بزرگ و قدرتمندی مانند انفجار یک ستاره در کیهان رخ بدهد، این رویداد امواج گرانشی متعددی را در سطح فضا به همه طرف ایجاد میکند. در 22 بهمن 1394 موسسهی LIGO توانست 100 سال پس از نظریات اینشتین، اولین موج گرانشی تاریخ را ثبت و شناسایی کند.
ماجرا از این قرار بود که حدود 1٫3 میلیارد سال پیش دو سیاهچالهی غولپیکر به همدیگر نزدیک شدند و پس از کمی چرخش به دور یکدیگر باهم برخورد کردند و ادغام شدند که حاصل آن یک سیاهچاله بسیار بزرگتر بود(شکل ب). این رویداد چنان عظیم و قدرتمند بود که امواج گرانشی زیادی را در سراسر کیهان ایجاد کرد.
پس از 1 میلیارد و 300 میلیون سال امواج گرانشی این رویداد به زمین ما میرسد که دانشمندان موسسهی لایگو آن را در سال 1394 شناسایی کردند. میزان انرژی آزاد شده از ادغام این دو سیاهچاله پنجاه برابر انرژی ستارههای کل کیهان قابل مشاهده بود و در حدود بیست صدم ثانیهای که امواج دریافت شدند انرژی معادل سه برابر کل جرم خورشید تولید شد.
وقتیکه این امواج به اجسام سر راهشان برخورد کنند باعث میشود که آن جسم مانند یک توپ پلاستیکی فشرده و منبسط شود ولی این تغیر بسیار ناچیز است و جسم حتی کمتر از قطر یک اتم منقبض میشود. خب شاید برایتان سؤال شود که ما چگونه قادریم که این تغیر بسیار ناچیز در بافت فضا را اندازهگیری کنیم؟ خب راستش به سختی! ولی نحوه کشف این امواج جالبتر از چیزی است که فکر میکنید.
چگونه شناسایی می شوند؟
خب بگذارید کاملاً توضیح دهیم. موسسه لایگو دارای یک ابزار بسیار شگفتانگیز و بزرگ به نام آشکارساز موج گرانشی هست. که به شکل زیر است.(شکل ج)
در شکل مولد لیزر یک نور لیزر بسیار قوی را ایجاد میکند. این نور توسط تقسیمکننده به دو اشعه تقسیم میشود که هر اشعه به سمت یک آینه حرکت میکند و دو اشعه پس از برخورد با آینهی خود به سمت تقسیمکننده برگشت میکنند. از آنجایی که فاصلهی دو آینه با مولد لیزر یکسان است زمان رفت و برگشت هر دو اشعه کاملاً یکسان هست طول موج کاملاً یکسانی دارند. این به این معنا است که وقتی دو اشعه پس از برخورد با آینه بر میگردند با هم برخورد میکنند و همدیگر را خنثی میکنند در نتیجه حسگر نوری قادر نیست تا هیچگونه نوری را حس و ثبت کند.
اما وقتی یک موج گرانشی به زمین و این دستگاه برخورد کنند و بافت فضا را کش و قوس میدهد برای کسری از میلیونم از ثانیه و بهاندازه قطر یک اتم، یکی از دو اشعهی لیزر را کوتاه و بلند میکند. با این تغیر در فاصله و اندازۀ لیزر طولموج آن نیز به هم میخورد و با طولموج اشعهی دیگر متفاوت میشود.
درنتیجه به علت متفاوت بودن طولموج، دو اشعه دیگر همدیگر را در محل تقسیمکننده خنثی نمیکنند. در اینجا حسگر نوری فعال میشود چون بر اثر اختلاف طول موج دو اشعه، توانسته تا یکی از دو اشعه را حس کند. در اینجا ما متوجه میشویم که چیزی بافت فضا را دستکاری کرده و آن چیز یک موج گرانشی قوی بوده است. پس امواج گرانشی که در 1 میلیارد سال نوری دورتر ایجاد میشوند را اینگونه اندازه میگیریم.
نکاتی جالب در مورد آشکارساز امواج گرانشی
برای امکانپذیر بودن این اندازهگیری فاصلهی دو آینه از مولد لیزر 4 کیلومتر هست. این دستگاه قادر است که حرکت فضا را در مقیاس 10 به توان -18 یا یک ده هزارم یک پروتون اندازه بگیرد. از آنجایی که این دستگاه بسیار حساس و تأثیرپذیر است طراحی آن به شکلی است که اثرات محیطی مانند زله، آذرخش و دیگر رویدادهای زمینی را از معادله حذف کنند.
به عنوان مثال دو تونل 4 کیلومتری که هر کدام از اشعات لیزر در آن حرکت میکنند کاملاً از هرگونه ذرات مزاحم خالی شدهاند و دارای خلأ میباشند. دو آینهی موجود در این دستگاه از صافترین و خالصترین آینههای دنیا میباشند و هرکدام 40 کیلوگرم وزن دارند. علاوه بر این برای اطمینان کامل تنها یک دستگاه کفایت نمیکند.
تنها در آمریکا دو آشکارساز وجود دارد که یکی در لوئیزیانا و دیگری در واشنگتن واقع شده است. اگر تنها یکی از حسگرها فعال شود یعنی موجی در کار نبوده و اختلال طبیعی پیش آمده. ولی اگر هر دو حسگر با فاصلۀ ده هزارم ثانیه هر هم فعال شوند میشود نتیجه گرفت که موج گرانشی باعث آن شده است.
برای اینکه اندازهگیری دقیق باشد باید لیزری تولید شود که تنها یک طول موج ثابت داشته باشد در غیر این صورت اندازهگیری تحریف فضا با لیزر متغیر مانند اندازه گرفتن طول با خط کشی است که مدام کوتاه و بلند میشود. طول موج تنظیم شدۀ لیزر لایگو 1064 نانومتر هست. انرژی که برای ایجاد لیزر به کار می رود معادل 1 مگاوات هست. 1 مگاوات انرژی مصرفی 1000 خانه هست که در یک اشعه لیزر مترکز شده است.
مرجع
بلندخواندن، کدگذاری کردن مطالب، استفاده از ابزارهای کمک آموزشی و تصاویر از جمله برترین تکنیکهای تقویت حافظه هستند. همچنین داشتن یک رژیم غذایی مناسب نیز میتواند توانایی مغز را در یادگیری بهبود بخشد.
آیا واقعا تقویت حافظه امکانپذیر است؟ اگر از آن دسته آدمهایی هستید که مدام کلیدتان را فراموش میکنید یا به یاد نمیآورید که کارتهای بانکی خود را کجا گذاشتهاید، پس حتما از شنیدن اینکه پاسخ به این سوال مثبت است خوشحال خواهید شد. واقعیت این است که روشهایی برای تقویت حافظه وجود دارند. اگر شما هم حافظه ضعیفی دارید، در این مقاله راهکارهایی کارآمد را معرفی خواهیم کرد. این شما و این برترین تکنیک های تقویت حافظه.
چگونه حافظه بلند مدت را تقویت کنیم؟
تنظیم یک هشدار روی تلفن همراه برای یادآوری کارها یا تهیه یک لیست از کارهایی که باید انجام دهید قطعا کمککننده است، اما اگر بخواهید اطلاعاتی را در حافظه بلندمدت ذخیره کنید چه؟ اگر با حفظیات مشکل داشته باشید، احتمالا کارهایی مثل درس خواندن طاقتفرسا خواهند بود. نگران نباشید تنها کافی است راهکارهایی که در ادامه آمده است را دنبال کنید.
1. توجه کنید
توجه یکی از اجزای اصلی حافظه است. برای اینکه اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلندمدت منتقل شوند، سعی کنید در یک مکان عاری از هرگونه حواس پرتی اعم از تلویزیون، موسیقی و . مطالعه کنید. خلاص شدن از عوامل حواسپرتی ممکن است خود یک چالش برای شما باشد، به ویژه اگر در محیط شلوغی زندگی کنید. بنابراین از اعضای خانواده یا هم خانهایهایتان بخواهید مدتی آرام باشند یا فرزندان را سرگرم کنند تا شما بتوانید روی کارتان تمرکز کنید.
2. دقیقه نودی نباشید
مطالعه کردن در چند نوبت، به مغز شما زمان کافی برای پردازش اطلاعات میدهد. تحقیقات نشان میدهند افرادی که مطالب حفظی را به طور منظم مطالعه میکنند بهتر از سایرین آنها را به خاطر میآورند.
3. با نظم و ساختار حفظ کنید
تحقیقات حاکی از آن است که اطلاعات در مغز به صورت خوشههای مرتبط به هم سازماندهی میشوند. بنابراین شما نیز میتوانید با ساختاربندی و سازماندهی اطلاعات مورد نظرتان آنها را راحتتر به حافظه بلندمدت خود بسپارید. سعی کنید مفاهیم مشابه را در یک گروه قرار دهید یا یادداشتهای مرتبط را با علامتگذاری خاص خودتان به هم مرتبط کنید.
4. از ابزارهای کمکی استفاده کنید
ابزارهای کمکی یا مونومیک» تکنیکهایی هستند که اغلب توسط دانشآموزان برای یادآوری بهتر اطلاعات بهکار میروند. مونومیک یک روش ساده برای تقویت حافظه است. برای مثال، شما ممکن است یک اصطلاح را که باید به ذهن بسپارید به چیزی که برایتان آشناست مرتبط کنید و به حافظه بسپارید. بهترین مونومیکها آنهایی هستند که مثبت، طنزگونه و نوآورانه باشند. بنابراین شاید بهتر باشد که مطالب حفظی را به یک لطیفه، آهنگ، ریتم یا هرچیزی که برایتان آشناست ربط دهید و به خاطر بسپارید.
5. تشریح مطالب و مرور آنها
برای فراخوانی اطلاعات شما باید آنچه را که در حال به خاطر سپاری در حافظه بلند مدت هستید، کدگذاری کنید. یکی از موثرترین تکنیکهای کدگذاری مرور بسطدهنده (elaborative rehearsal) است. در این تکنیک باید هنگام یادگیری یک اصطلاح، تعریف آنرا مطالعه کنید. سپس توصیف دقیقتری نسبت به آنچه باید به یاد داشته باشید بخوانید و در مرحله نهایی این فرایند را چندبار تکرار کنید. بعد از اینکار احتمالا متوجه خواهید شد که یادآوری اطلاعات بسیار سادهتر است.
6. کمک گرفتن از حافظه تصویری
افراد زیادی هستند که از تجسم بصری اطلاعات مورد نظرشان بسیار سود میبرند. به عکسها، نمودارها و همه اطلاعات گرافیکی موجود در مطلبی که مطالعه میکنید توجه داشته باشید. اگر چنین اطلاعاتی از قبل وجود ندارند، خودتان آنها را ایجاد کنید. در حاشیه یادداشتهایتان اطلاعات تصویری مرتبط با مطالب رسم کنید یا با استفاده از ماژیک هایلایتر یا خودکارهای رنگی مطالب مرتبط را گروهبندی و مشخص نمایید.
7. اطلاعات جدید را به اطلاعات قدیمی ربط دهید
زمانیکه میخواهید مفاهیم ناآشنایی را به یاد بسپارید، به این فکر کنید که این موارد جدید را چگونه میتوانید به اطلاعات موجود در حافظهتان ربط دهید؟ با برقراری ارتباط میان چیزهای جدید و آنچه در حافظه دارید، به احتمال زیاد میتوانید اطلاعات جدید را بهتر فراخوانی کنید.
ادامه مطلب
ما در اینجا جزئیاتی مربوط به انواع چین و چروکها، آنچه میتواند باعث ایجاد آنها شود و چگونگی کند نمودن روند بروز آنها آورده و همچنین به دلیل اینکه چرا باید به این خطوط به عنوان یک زیبایی نگاه کنیم و نه یک نقص ظاهری، میپردازیم.
1-خطوط زندگی ما:
برخی از ما در طول زندگیمان خطوطی به نام خطوط یازده» را تجربه میکنیم. این خطوط عمودی طوری روی پیشانی ما جای میگیرند که همیشه به نظر میرسد در حال تفکر عمیق هستیم. در بعضی افراد دیگر ممکن است خطوط پنجهکلاغی برجستهتر به نظر برسند و نشان از یک زندگی سرشار از احساسات شدید به خصوص شادی داشته باشند.
2-چروکهای پویا:
بر اثر حرکات تکراری صورت شکل گسترش مییابند. به عنوان مثال، اگر لب خود را به طور مداوم غنچه کنید، ممکن است خطوط لب را تجربه نمایید.
3-چروکهای ایستا:
اینها ناشی از بین رفتن خاصیت ارتجاعی و نیروی جاذبه میباشند. چین و چروکهایی که با غبغب ایجاد میشوند، ایستا هستند.
چین و چروکهای پویا با گذشت زمان میتوانند به چین و چروک ایستا تبدیل شوند. به عنوان مثال، در میانسالی خطوط ظریف لبخند، زمانی که شکل اولیه گونه تغییر میکند و کمی افتادهتر میشود، عمیقتر خواهد شد.
4-آنچه چین و چروکها درباره شما فاش میکنند:
اگرچه میتوانیم مشخص کنیم که چه چین و چروکی ممکن است ظاهر شود، همه ما قصد داریم داستان چروک را کمی متفاوت تغییر دهیم. مجموعه خطوط منحصر به فرد ما چیزی به بقیه جهان اطراف میگوید. بنابراین به جای اینکه آنها را از بین ببریم باید ابتدا به آنچه میگویند فکر کنیم.
5-چین و چروکها وضعیت کلی ما را نشان میدهند:
یک مطالعه جدید نشان میدهد، حتی وقتی صورتمان در حال استراحت یا در وضعیت طبیعی است، هنوز هم عواطف ما را نشان میدهد و چین و چروکهایی که شکل میگیرند بخشی از چیزی هستند که احساس ما را فاش میکنند.این امر به ویژه در مورد افراد دارای حالات مثبت صادق است. اگر شما برحسب عادت اغلب فردی بشّاش هستید، در نتیجه خطوط خنده بر صورتتان نقش میبندد و یا نتیجه خندهها از لبها به چشمهایتان رسیده و خطوط پنجه کلاغی را تشکیل میدهند.
6-آنها میتوانند حس تحقیر کردن دیگران را نشان دهند:
درست همانطور که چهرههای خنثی در برخی افراد ممکن است نشاندهنده مثبت بودن باشد، صورت آرام برخی دیگر ممکن است به ما عدم رضایت را نشان دهد. در سالهای اخیر، عبارت RBF (چهره بد خنثی) روی کار آمد.
7-این خطوط میتوانند صمیمیت و صداقت شما را نشان دهند:
خطوط پنجه کلاغی نشاندهنده واقعی بودن احساسات شما برای دیگران هستند. چروکهای چشمی که گاهی هنگام ابراز احساسات مثبت یا منفی ایجاد میکنیم، نشانگر دوشن نامیده میشود و به نحوه درک دیگران از شدت احساسات ما مرتبط است.و از آنجا که چین و چروکها میتوانند عباراتی را که شما در طول عمر خود بیان کردهاید، نشان دهد، یک جفت خط پنجه کلاغی میتواند شما را اصیلتر جلوه دهد. همین مسئله در مورد خط بانی نیز صادق است، زیرا اغلب در هنگام لبخند واقعی یا هنگام غم، بینیمان چروک میشود.
8-چگونه این خطوط را رفع کنیم:
خطوطی که در نهایت صورت شما را میآرایند، به عوامل مختلفی از جمله ژن و سبک زندگی بستگی دارد. ما نمیتوانیم ژنها یا اثر گرانش را با گذشت زمان تغییر دهیم، اما میتوانیم تمام تلاش خود را برای خنثی کردن آسیبهای پوستی انجام دهیم که میتواند منجر به چین و چروک زودتر یا برجستهتر شود.
مرجع
برخی از خوراکی ها با وجود طعم و ظاهر خوشایند می توانند اثراتی مخرب برای سلامتی داشته باشند و حتی باعث ناباروری شوند.
براساس جدیدترین پژوهش ها، مصرف بیش از اندازه قند، شکر و خوراکی های شیرین علاوه بر بالا رفتن احتمال ابتلا به بیماری دیابت می تواند در ن متاهل ایجاد نازایی کند. کارشناسان در تحقیقات خود دریافتند مصرف خوراکی ها و موادغذایی شیرین می تواند سبب ابتلای ن به سندروم پلی کیستیک تخمدان شود.
در اثر این بیماری تخمک های آزاد شده پس از پایان عادت ماهیانه آزاد نمی شوند و در بدنه رحم باقی می مانند در نتیجه دیگر تخمکی در دهانه رحم برای لقاح وجود ندارد و زن دچار ناباروری می شود. از جمله علائم نازایی که بیشتر در ن در سنین 25 الی 45 سال مشاهده می شود می توان قاعدگی نامنظم، رویش موهای زائد در بدن به ویژه بر روی صورت، پشت، کمر و حتی روی سینه، چاقی و اضافه وزن، آکنه صورت و ریزش موهای سر را نام برد.
بسیاری از ن باردار تنها پس از اقدام به بارداری و عدم توانایی فرزند آوری به پزشک متخصص مراجعه می کنند و متوجه مشکل نازایی خود به دلیل سندروم تخمدان پلی کیستیک می شوند.
انواع مختلفی از روش های درمانی و تشخیصی برای این بیماری وجود دارد و استفاده از برخی دارو ها و در موارد خاص عمل جراحی می تواند به بهبود بیماری کمک کند که یکی از راه های درمان این بیماری و بالابردن شانس باروری در بانوان اجتناب از خوردن مواد غذایی حاوی قند و شکر است.
خوردن موادقندی باعث تولید انسولین مازاد دربدن شده که رابطه مستقیمی با ابتلا به سندروم پلی کیستیک دارد در همین راستا کارشناسان به بانوانی که تمایل به فرزند آوری دارند توصیه می کنند ورزش منظم انجام داده، از خوردن مواد غذایی شیرین تا حد امکان خوددار ی کنند و با انجام آزمایش های دوره ای منظم همواره قند خون خود را کنترل کنند.
مرجع
حیدر عظمایی محقق و پژوهشگر طب سنتی، در خصوص نقش تغذیه در ایجاد کیست سینه و به وجود آمدن کیستهای مکرر اظهار کرد: مصرف برخی از مواد غذایی تاثیر چشمگیری در تشکیل کیست دارد، قند و شکر شیمیایی و شیرینیهای قنادی مهمترین غذای کیست محسوب میشود.
مواد غذایی مضر برای مبتلایان به کیست سینه
وی بیان کرد: افرادی که دچار کیست سینه هستند باید از مصرف قند، شکر، شیرینیهای قنادی، ترکیبات کافئین دار مانند چای پر رنگ، کاکائو، شکلات، قهوه و نسکافه خودداری کنند.
این محقق و پژوهشگر طب سنتی افزود: از دیگر مواد غذایی مضر برای مبتلایان به کیست سینه میتوان به آب میوههای صنعتی، نوشابههای گازدار، روغن جامد و مایع صنعتی، کیک خامه ای، کله پاچه، انواع کنسروها، غذاهای زیاد سرخ شده، قرصهای ضد بارداری، فست فودها (سوسیس، کالباس و پیتزا) اشاره کرد.
عظمایی مصرف غذا در ظروف پلاستیکی و یک بار مصرف را در ایجاد کیست سینه موثر دانست و عنوان کرد: افرادی که دچار کیست سینه هستند، باید از مصرف بیش از حد بستنی پرهیز کنند. وی تاکید کرد: استفاده از ویتامین E و عصاره گل مغربی نیز سبب تسکین درد در مبتلایان به کیست سینه میشود. البته مصرف این ترکیب نقش چندانی در درمان کیست ندارد.
غذاهای مفید برای مبتلایان به کیست سینه
این محقق و پژوهشگر طب سنتی تصریح کرد: مصرف سبزیجاتی مانند کاهو و هویج، جوانههای حبوبات، جوانهها مانند جوانه گندم، سوپ جو دوسر (یولاف) سبوس دار به همراه یک قاشق غذا خوری روغن زیتون بودار و یک قاشق غذا خوری سرکه سیب طبیعی، سالاد به همراه روغن زیتون و لیموترش بدون سس، بادام، شیر بادام، گوشت گوسفند و دمنوش اسطوخودوس به همراه عسل در افرادی که دچار کیست سینه هستند، ضروری است.
عظمایی در خصوص طرز تهیه شیر بادام گفت: ابتدا افراد باید هفت عدد مغز بادام خام را به همراه مقداری آب درون یک ظرف ریخته و آن را روی حرارت میگذاریم، به محض اینکه آب به جوش آمد ظرف را از حرارت برداشته و بادامها را پوست میگیریم. سپس بادامهای پوست کنده شده را به همراه یک لیوان آب، یک قاشق غذا خوری عسل، یک عدد سیب زرد رنده شده و آب یک عدد لیمو ترش تازه را داخل مخلوطکن ریخته تا به خوبی مخلوط شوند.
وی بیان کرد: مبتلایان به کیست سینه باید از مصرف بادمجان، قارچ، گوشت گاو، گوساله و مرغ امتناع همچنین این گروه از افراد باید از مصرف ماست، دوغ و سالاد همراه غذا خودداری کنند. این مواد غذایی باید 30 دقیقه قبل از غذا یا 30 دقیقه پس از غذا میل شوند. خوردن سبزی خوردن همراه غذا در افرادی که دچار کیست سینه هستند، اشکالی ندارد.
این محقق و پژوهشگر طب سنتی اظهار کرد: پرهیز از استرس و داشتن خواب کافی و منظم در مبتلایان به کیست سینه ضروری است. مصرف گیاه زبان گنجشک، گل قاصدک، گل همیشه بهار یا ترکیبی از گیاهان بابونه، زنجبیل (به مقدار کم) و گل همیشه بهار به همراه اسطوخودوس نیز نقش موثری در درمان کیست سینه دارد. در صورت داشتن بنیه بدنی بادکش گرم و حجامتهای مکرر خفیف در افرادی که دچار کیست سینه هستند، توصیه میشود.
عظمایی تاکید کرد: ماساژ موضعی بدن با روغن گل پامچال برای مبتلایان به کیست سینه مفید است. همچنین به علت متورم و دردناک بودن کیستهای سینه در زمان قبل و حین تغییرات هورمونی ن، در ناحیه سینه درد، احساس سوزش و فشار ایجاد میشود.
وی توصیه کرد: افرادی که از کیست سینه رنج میبرند باید شبها قبل از خواب از یک ضد نزله قوی استفاده کرده؛ بنابراین این گروه از اشخاص باید یک لیوان از ترکیب عرق اسطوخودوس، سنبل الطیب و بادرنجبویه را به همراه یک قاشق مرباخوری یا غذاخوری عسل میل کنند.
عظمایی یادآور شد: ریزش نزلههای پشت حلقی به داخل بافت سبب تشکیل کیست میشود که این ریزش به وسیله نوشیدن آب یخ و سایر مایعات حین غذا و بلافاصله پس از غذا صورت میگیرد، در نتیجه افراد باید مایعات را 30 دقیقه قبل از غذا یا 2 ساعت پس از غذا بنوشند و در صورت نیاز تنها مقدار کمی عرق نعناع و زنیان حین غذا میل کنند.
مرجع
ما در این پست سراغ اتفاقات بلندمدت انسانی که به نابودی زمین منجر خواهد شد نرفتیم بلکه به حوادثی میپردازیم که در یک لحظه، میتوانند به زندگی زمین و تمامی موجودات زنده روی آن، پایان دهند.
شاید باور این موضوع برای بسیاری از ما سخت باشد، اما همانطور که زندگی یک انسان در یک لحظه میتواند پایان بپذیرد، حیات بر روی زمین نیز همانقدر غیر قابل پیشبینی است و ممکن است با یک اتفاق بهظاهر کوچک، برای همیشه نابود شود.
عمر سیاره زمین به 4/5 میلیارد سال میرسد. زمانی بسیار طولانیتر از به وجود آمدن انسان و دیگر موجودات زنده در این سیاره. بسیاری از اتفاقات معمول جامعه انسانی و رفتارهای اشتباه ما میتواند بهتدریج، به حیات این سیاره پایان دهد.
البته ما در این مقاله سراغ اتفاقات بلندمدت انسانی که به نابودی زمین منجر خواهد شد نرفتیم بلکه به حوادثی میپردازیم که در یک لحظه، میتوانند به زندگی زمین و تمامی موجودات زنده روی آن، پایان دهند. شاید باور این موضوع برای بسیاری از ما سخت باشد، اما همانطور که زندگی یک انسان در یک لحظه میتواند پایان بپذیرد، حیات بر روی زمین نیز همانقدر غیر قابل پیشبینی است و ممکن است با یک اتفاق بهظاهر کوچک، برای همیشه نابود شود.
انفجار پرتو گاما
انفجار پرتو گاما (Gamma-Ray Burst)، یک نوع انفجار الکترومغناطیسی است که در فرکانس بسیار بالا رخ میدهد. این انفجار معادل انرژی خواهد بود که خورشید در طول 10 میلیارد سال تولید میکند. یک انفجار آنی ستارهای میتواند این شکل عجیب از آزادسازی انرژی را تولید کند.
در صورت رخ دادن چنین انفجاری در منظومه شمسی، تشعشعات این انفجار، لایه اُزون زمین را نابود خواهد کرد. موضوعی که به مرگ انسان و اغلب موجودات زنده زمین منجر خواهد شد. بسیاری از دانشمندان باور دارند که چنین انفجاری پیشازاین نیز رخداده و به خاطر همین انفجار است که نسل بسیاری از موجودات کهن بر روی زمین، منقرضشده است.
شعله فضایی
در سال 2012، حیات زمین با در معرض یک شعله و انفجار فضایی قرار گرفتن به خطر افتاد. هرچند این اتفاق، تلفات جانی نداشت، اما میتواند در سطحی بزرگتر، به زندگی بر روی زمین پایان دهد. در این سال، خروج جرم از تاج خورشیدی که به شعله فضایی یا انفجار خورشیدی مشهور است، از مدار زمین عبور کرد و تنها چند ساعت تفاوت باعث میشد که زمین به نابودی کامل برسد. برخورد چنین جرمی با زمین میتواند انفجاری معادل چندین بمب اتم داشته باشد.
علاوه بر خطرات برخورد چنین جرم آتشینی با زمین، نابودی لایه اُزون را نیز باید در نظر گرفت. عبور این انفجار از این لایه، منجر به سوراخ شدن همیشگی اُزون خواهد شد و بدون شک زندگی زمینی را به خطر خواهد انداخت. یک تحقیق در سال 2017 به این نتیجه رسیده است که تا 100 سال آینده، شاهد برخورد یک جرم خورشیدی آتشین با زمین خواهیم بود که 10 هزار میلیارد خسارت را به زمین وارد خواهد کرد.
مواد مذاب و آتشفشان
در گذشتهای نهچندان دور بر روی زمین، نیمی از تمامی موجودات زنده بر اثر حرکت مواد مذاب نابود شدهاند. تغییرات رخداده در دمای زمین و فاصله گرفتن فصول سرد و گرم از هم، منجر به تغییر رفتار لایههای درونی زمین و فعال شدن آتشفشانها میشود. چنین مواد مذابی نه تنها سطح محل برخورد را نابود میکند، بلکه میزان دیاکسید کربن موجود در هوا را نیز افزایش میدهد. با این تغییر، تنفس برای اغلب موجودات زنده غیرممکن میشود و دریاها نیز بهسرعت آلوده خواهد شد.
بارانهای اسیدی آخرین نتیجه رخ داده بر اثر حرکت مواد مذاب بر سطح زمین است که بدون شک نسل بسیاری از گیاهان را منقرض خواهد کرد. در پایان زمین بهقدری گرم خواهد شد که شاید انسانهای باقیمانده ترجیح دهند به سیارهای دیگر کوچ کنند.
خطای انسانی در برخورددهنده هادرونی بزرگ
برخورددهنده هادرونی بزرگ (Large Hadron Collider)، یک شتابدهنده ذرهای و برخورددهنده مستقر در سازمان تحقیقاتی در سرن سوئیس است. در این آزمایشگاه، پروتونها، در یک تونل 27 کیلومتری شتاب گرفته و بهاندازهٔ 14 تریلیون الکترونولت انرژی میگیرند و با هم برخورد میکنند تا این برخورد، ردی از بوزون هیگز را نشاندهد.
در سال 2009، یک اتفاق عجیب در برخورددهنده هادرونی بزرگ رخ داد که منجر به افزایش دمای بسیار بالای این آزمایشگاه لولهای شکل شد. یک تکه نان در قسمت بالایی این برخورددهنده هادرونی، دلیل اصلی افزایش دما در این تونل 27 کیلومتری بود. بسیاری از دانشمندان باور دارند که وجود این تکه نان نه از طریق عوامل بیرونی، بلکه بر اثر حرکت در زمان/مکان رخ داده است. این دانشمندان باور دارند که تکرار چنین حادثهای در سطح، میتواند زمین و تمامی موجودات زنده آن را در یک سیاهچاله دفن کند.
ادامه مطلب
انجمن علوم اعصاب” آمریکا در مطالعه اخیرشان به این نتیجه رسیدند قرار گرفتن در معرض تابش کیهانی باعث اختلال در یادگیری و حافظه و اضطراب در فضانوردان میشود.
پژوهشگران اخیرا با آزمایش بر روی موشها دریافتهاند قرار گرفتن مزمن در معرض پرتو با دوز کم( شرایط موجود در عمق فضا) باعث اختلالات عصبی و رفتاری در موشها میشود. تابش” سبب اختلال در سیگنالینگ بین سایر فرایندهای مغز میشود. گرچه پژوهشگران در آزمایشهای قبلی از مضرات قرار گرفتن در معرض تابش کوتاه مدت اما با دوز بالاتر گفتهاند اما این شرایط به خوبی شرایط موجود در فضا را نشان نمیدهد.
طی این مطالعه چار لیمولی” و همکارانش از دانشگاه کالیفرنیا ارواین، دانشگاه استنفورد، دانشگاه ایالتی کلرادو و دانشکده پزشکی ویرجینیا شرقی؛ موشها را به مدت شش ماه در معرض تابش مزمن اما با دوز کم قرار دادند. لیمولی میگوید: وقتی موشها تحت تابش نوترونی قرار گرفتند ما تغییراتی بسیار جدی در رفتار و مغز آنها پیدا کردیم که نشان دهنده خطرات برنامه ناسا برای سفر به مریخ است.»
آنها دریافتند که قرار گرفتن در معرض تابش باعث اختلال در سیگنالینگ سلولی در هیپوکامپ و قشر جلوی مغز آنها شده و در نتیجه باعث اختلال در یادگیری و حافظه میشود. آنها همچنین متوجه افزایش رفتارهای اضطرابی در موشها شدند و اظهار کردند که تابش بر ناحیه آمیگدال مغز نیز اثر میگذارد.
آمیگدال یا هسته آمیگدال یا بادامه قسمتی از دستگاه کنارهای(لیمبیک) در مغز است. هسته قاعدهای-جانبی بادامه(آمیگدال) نقش مهمی در یادگیری و حافظه ایفا میکند. بادامه علاوه بر نقش اصلی در درک احساسات و ایجاد پاسخ به آنها، در تعدیل درد نیز دخالت دارد. هستهٔ مرکزی بادامه به عنوان بادامه کنترل درد، معرفی شده است.
محققان پیشبینی میکنند که طی یک مأموریت سفر به اعماق فضا، تقریباً از هر پنج فضانورد یک نفر رفتار اضطراب مانند را تجربه میکند و از هر سه فضانورد نیز یک نفر سطح مشخصی از اختلالات حافظه را تجربه میکند. علاوه بر این فضانوردان ممکن است دچار اختلال در تصمیمگیری نیز شوند. یافتههای این مطالعه در مجله eNeuro” منتشر شد.
مرجع
یکی از دیدنی های گرجستان، ساعت نجومی در باتومی است. این ساعت که علاوه بر نشان دادن زمان، موقعیت خورشید و ماه را در آسمان و همچنین موقعیت نصف و النهار و افق را نشان می دهد
این ساعت از جمله جاذبه هایی است که برای دیدنش نه لازم است که بلیط بخرید و نه لازم است که مدت ها در صف های طولانی بایستید بلکه تنها کافی است که به محل ساختمان قدیمی بانک باتومی بروید تا این ساعت زیبا را که امروزه تبدیل به یکی از جاذبه های باتومی شده را از نزدیک و بی هیچ تشریفاتی ببینید. ساعت نجومی در باتومی یکی از سازه های تقریبا جدید در باتومی است که در یک ساختمان قدیمی که متعلق به بانک باتومی است، در حین تعمیر و بازسازی این ساختمان به آن اضافه شده است.
این ساعت زیبا در حالی که هنوز مدت زیادی از ساختش نگذشته است، تبدیل به یکی از جاذبه های پرطرفدار شهر باتومی شده است. این ساعت دارای مکانیزیم منحصر به فردی است و بر روی یک ساختمان بسیار قدیمی اما مهم و با معماری بی نظیری قرار گرفته است. درباره ی ساعت نجومی در باتومی باید این را بدانید که تنها ساعت نجومی و در نوع خود در جهان نیست بلکه از این نوع ساعت در دیگر کشورها همچون جمهوری چک و در پایتخت آن شهر پراگ و همچنین ونیز در ایتالیا به چشم می خورد.
همانطور که در مقدمه ی این مطلب قید کردیم؛ ساعت نجومی در باتومی غیر از زمان، اطلاعات نجومی همچون موقعیت خورشید و ماه، نصف النهار، افق و زمان طلوع و غروب خورشید را به نمایش می گذارد. اگر به باتومی رفتید و از ساعت محلی اطلاع نداشتید، با استفاده از اطلاعات این ساعت می توانید تا از وقت محلی آگاه شوید. البته اگر حتی به صورت آماتور هم به اطلاعات و مختصات نجومی وارد باشید، این ساعت از این لحاظ هم کمکتان خواهد کرد.
به یاد داشته باشید که اگر در نزدیکی این ساعت بودید و صدای آهنگ به گوشتان خورد یعنی یک ساعت گذشته و در صورت شنیدن تک ملودی از آن باید بدانید که 30 دقیقه از ساعت گذشته است. در حال حاضر هم این ساختمان قدیمی بانک و همچنین ساعت نجومی در باتومی در لیست آثار جهانی و حفاظت یونسکو به ثبت رسیده اند.
برای رفتن به محل قرار گیری ساعت نجومی در باتومی هر کجای این شهر گرجی که سوار بر تاکسی شوید می توانید تا از راننده بخواهید تا شما را مستقیما جلوی ساختمان قدیمی بانک باتومی پیاده کند. یادتان باشد که حتما قبل از حرکت تاکسی، مقدار کرایه را با راننده نهایی کنید. البته بهترین راه این است که شما اپلیکیشن های کاربردی در سفر به گرجستان را که یکی از آن ها بی شک مربوط به درخواست ماشین به صورت آن لاین است را نصب نموده و از طریق آن ماشین بگیرید.
باغ گیاه شناسی باتومی یکی از جاذبه های نزدیک به ساعت نجومی است. مساحت این باغ بیش از 110 هکتار است و تعداد گونه های گیاهی در این باغ به بیش از 2 هزار عدد می رسد. پارک دلفین باتومی یکی از پارک های هیجان انگیزی است که در سراسر گرجستان وجود دارد و در کنارش آکواریوم نیز موجود است. دراین پارک بیش از 30 دلفین به همراه مربیانشان برنامه به زبان های گرجی، روسی و انگلیسی اجرا می کنند. میدان اروپا در شهر باتومی در واقع یک میدان قدیمی است که بخش تاریخی این شهر را در خود دارد.
این میدان نام دیگری داشته اما از زمانی که گرجستان جزئی از اتحادیه ی اروپا شد، نام آن را به میدان اروپا تغییر دادند. در ویط این میدان یک مجسمه ی بسیار زیبا و نفیس به نام مدیا قرار گرفته است. مدیا یکی از اساطیر یونانی بوده که گویا در کولیخش گرجستان به دنیا آمده بوده است.
داستان او از این قرار است که مردی به نام یاسون به برای بردن پشم زرین به محل اقامت او می آید و او چون عاشقش می شود در این راه به او کمک می کند و مخفیانه با او ازدواج می کند. اما چون مرد او را رها کرده و با شخص دیگر ازدواج می کند او آن مرد و خانواده اش را می کشد.
مرجع
آتشفشان ها از یک شکاف ایجاد شده در پوسته کره زمین به وجود آمده و گدازه های داغ، خاکستر و گازهای آتشفشانی از یک محفظه ماگما در زیر آن ها خارج می شود.
پوسته کره زمین از 17 صفحه بزرگ و سخت تشکیل شده که بر روی یک لایه نرم تر شناور است. بنابراین عمدتا آتشفشان هارا در جایی می توان مشاهده کرد که این صفحات تکتونیکی در حال حرکت، انحراف و یا همگرایی باشند که اکثر آن ها در زیر آب قرار دارند. معمولا آتشفشان ها از جا به جایی صفحات تکتونیکی و دور شدن آن ها از یکدیگر به وجود می آیند اما گاهی اوقات آتشفشان هایی مثل هاوایی وجود داشته که ماگما را از عمق 3 هزار کیلومتری زمین خارج می کنند.
صدها سال پیش، آزتک ها در مکزیک و مردم نیکاراگوئه معتقد بودند که الهه ها در دریاچه های گدازه زندگی می کنند. آن ها دختران جوان زیبا را برای این الهه ها قربانی می کردند. در طول 400 سال گذشته در حدود 250 هزار نفر به طور مستقیم در اثر نتایج فوران های آتشفشانی کشته شده اند. اثرات غیرمستقیم آتشفشان ها مانند قحطی، تغییرات آب و هوایی و بیماری ها نیز بیش از 750 هزار نفر را به کام مرگ کشانده است.
خطرناکترین آتشفشان امروزی پوپوکاتپتل (Popocatépetl) با نام مختصر ال پوپو (El Popo) در فاصله 33 مایلی از مکزییتی می با شد. ال پوپو همچنان فعال بوده و سالانه چندین هزار تن گاز و خاکستر را به هوا می فرستد. ماده ای که از آتشفشان خارج می شود پایروکلاستیک فلو (pyroclastic flow) بوده که از کلمه ای یونانی به معنی آتش شکسته گرفته شده است. این جریان شامل قطعات کوچک سنگی بوده که می تواند تا 100 درجه سانتی گراد دما داشته باشد.
گونه ای از پرنده به نام مالئو (maleo) از ماسه های گرم آتشفشانی به جای نشستن بر روی تخم های بزرگ خود استفاده می کند. هنگامی که جوجه ها از تخم بیرون آمدند در میان ماسه های داغ حفره ای ایجاد کرده تا به سطح برسند. در استرالیا هیچ آتشفشان فعالی وجود نداشته زیرا این کشور کاملا در وسط یک صفحه تکتونیک واقع شده است. در سال 1963 یک آتشفشان از زیر دریا فوران کرده و جدیدترین خشکی را بر روی کره زمین به وجود آورد.
این آتشفشان جزیره سرتسی (Surtsey) در جنوب غربی ایسلند را ایجاد کرده که امروزه مساحت آن حدود یک مایل مربع می باشد. این جزیره به نام سرت (Surt) که یک غول آتشین از اسطوره های نورث می باشد نامگذاری شده است. بدترین فاجعه آتشفشانی در قرن بیستم مربوط به فوران مت پلی (Mt. Pelée) در 1902 می باشد. در این فوران آتشفشانی در جزیره مارتینیک (Martinique) کارائیب 30121 نفر کشته شده و تنها 2 نفر زنده ماندند.
یک کفاش که در لبه جزیره زندگی می کرد و یک زندانی که در سیاهچاله ای با دیوارهای ضخیم قرار داشت. در حدود 1500 آتشفشان فعال بدون در نظر گرفتن آتشفشان های زیر دریا وجود دارد. از این تعداد سالانه تنها 20 تا 30 عدد از آن ها فوران می کنند. فوران آتشفشانی دریاچه توبا (Toba) که در حدود 75 هزار سال پیش در اندونزی روی داده، زمین را در یک زمستان آتشفشانی فرو برده است. این زمستان که به عنوان عصر یخبندان هزاره شناخته می شود باعث به وجود آمدن اسید سولفوریک در جو زمین گردید.
این آخرین فوران عظیم در کره زمین بوده است. فوران کوه سنت هلن در 18 می 1980 به اندازه 500 برابر قوی تر از انفجار یک بمب اتمی بود اما زمین شناسان آن را در رده فوران های متوسط می دانند. مناطقی که دارای آتشفشان های زیادی هستند زمین هایی با باروری بیشتری دارند. فوران های آتشفشانی موادی مانند پتاسیم و فسفر را وارد خک سطحی کرده و همچنین فرسایش سنگ های آتشفشانی نیز می تواند مواد مغذی بسیاری آزاد نماید.
حلقه آتش اقیانوس آرام مرز صفحه بزرگ اقیانوس آرام می باشد که در حال فرو رفتن در زیر صفحه ای دیگر و یا آمدن بر روی دیگری می باشد. بسیاری از بزرگترین آتشفشان های جهان در این خط قرار گرفته اند. آتشفشان شناسان اندازه فوران ها را با شاخص انفجاری آن ها سعنی VEI اندازه گیری می کنند. عدد صفر کمترین میزان و 8 قویترین فوران می باشد. عدد 8 معمولا برای فوران های بسیار بزرگ استفاده شده و به آن supervolcanoes می گویند.
ادامه مطلب
گروهی از محققان در امپریال کالج لندن انگلیس میکروماشینهایی ساختهاند که سیگنالهای شیمیایی خارجی را از طریق فعالسازی یک مسیر سیگنالدهی مصنوعی حس می کنند و به آنها پاسخ میدهند. واکنش به تغییرات شیمیایی عملکرد حیاتی سلولهای بیولوژیکی است. برای مثال، سلولها میتوانند با ساختن پروتئینهای خاص، تقویت ِ تولید انرژی یا خودتخریبی، به مواد شیمیایی واکنش نشان دهند. همچنین سلولها از مواد شیمیایی استفاده میکنند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و یک واکنش را هماهنگسازی نمایند یا سیگنالی مثل یک تکانه درد را ارسال کنند.
هرچند، در سلولهای طبیعی، این واکنشهای شیمیایی میتواند بسیار پیچیده و شامل چند مرحله باشد. این کار باعث میشود که سودمند کردن سلولهای طبیعی، مثل یک مولکول دارویی کار دشواری برای محققان باشد. جیمز هیندلی، اولین نویسندهی مطالعه گفت: این سیستمها در بیوتکنولوژی قابل توسعه هستند. برای مثال، میتوانیم تصور کنیم که سلولهای ِ مصنوعی را ساختهایم که میتوانند نشانگرهای سرطان را حس کنند و یک دارو را درون بدن سنتز کنند یا سلولهای مصنوعی ِ که میتوانند فات سنگین و خطرناک را در محیط زیست و اسفنجهای انتخابی آزاد سازند تا آنها را تمیز کنند».
سلولهای مصنوعی که توسط هیندلی و همکارانش ساخته شدهاند دارای سلولهای کوچکتری درونشان هستند (وزیکولها). لبۀ سلول از یک غشاء حاوی منافذ تشکیل شده که یونهای کلسیم را قادر میسازد تا وارد آن شوند. درون سلول، یونهای کلسیم آنزیمهایی را فعالسازی میکنند که به وزیکولها اجازۀ آزادسازی ذرات شفاف را میدهند. یک آنزیم که با کلسیم فعالسازی شده غشای یک وزیکول را تغییر میدهد و باعث آزادسازی ذرات فلورسنت از طریق کانال پروتئین میشود.
هیندلی گفت: یک نسخهی کوتاه شده از یک مسیر را با استفاده از سلولهای مصنوعی و عناصری از سیستمهای طبیعی مختلف در طبیعت ساختیم تا یک مسیر کوتاهتر و کارآمدتر را ایجاد کنیم که همان نتایج را ارائه دهد». این سیستم سادهتر است، زیرا به خیلی از چیزهایی که سلولها در سیستمهای طبیعی نیاز دارند، احتیاجی ندارد – مثل محصولات فرعی که برای سلول سمی هستند.
درون سلول، منافذ غشایی و آنزیمهای فعال شده توسط کلسیم از سیستمهای بیولوژیکی موجود ناشی میشوند – مثلأ آنزیمی که از زهر زنبور گرفته شده است – اما آنها در همان محیط یکسان در طبیعت یافت نمیشوند. این نقطه قوت استفاده از سلولهای مصنوعی برای ایجاد واکنشهای شیمیایی است – آنها راحتتر میتوانند عناصرِ یافت شده در طبیعت را با هم مخلوط کنند تا اینکه یک عنصر خارجی را در یک سیستم بیولوژیکی موجود اضافه کنند.
پروفسور اوسکار سس، نویسنده ارشد مطالعه گفت: محققان میتوانند عناصر را از سراسر طبیعت بگیرند تا مسیرهای شیمیایی جدیدی که با اهداف خاصی طراحی شدهاند را ایجاد نمایند. سیستم الگوی ما به آسانی تنظیم میشود و برای تست سریع هر ترکیب جدیدی از عناصر بکار میرود». یافتههای این تحقیق در مجله Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شده است.
مرجع
فردریش نیچه در دهه آخر عمر خود از جنون رنج میبرد؛ او در 25 اوت 1900 درگذشت. نوشتههای او در رابطه با هویت فردی و اخلاق در تمدن معاصر، تأثیر زیادی بر متفکران و نویسندگان مطرح قرن بیستم گذاشت. با مجله واگویه همراه شوید تا این فیلسوف مشهور را بیشتر بشناسیم.
فردریش ویلهلم نیچه در روستایی کوچک در پروسیا (بخشی از آلمان امروزی) متولد شد. پدر او، کارل لودویگ نیچه، یکیک واعظ کلیسای لوتران بود. او وقتیکه نیچه چهار سال داشت، درگذشت. نیچه و خواهر کوچکتر او، الیزابت، توسط مادر، فرانزیسکا، بزرگ شدند. فردریش نیچه در ابتدا در یک مدرسه ابتدایی خصوصی در ناومبورگ تحصیل کرد و سپس برای آموزش کلاسیک به مدرسه مطرح شولپفورتا رفت. او پس از فارغالتحصیلی در سال 1864، برای تحصیل عازم دانشگاه بن شد.
نیچه دانشگاه لایپزیگ را به هنگام تحصیل در رشته زبانشناسی، ترکیبی از رشتههای ادبیات، زبانشناسی و تاریخ، متحول کرد. او بهشدت تحت تأثیر آثار آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی، قرار گرفت. فردریش نیچه در مدت حضور خود در دانشگاه لایپزیگ، با نوازنده مشهور، ریچارد واگنر، دوست شد.
نیچه در سال 1869 به سمت استادی رشته زبانشناسی کلاسیک در دانشگاه بازل سوئیس دست یافت. او در این مدت موفق به انتشار اولین کتابهای خود یعنی تولد تراژدی (1872) و انسان، زیادی انسان (1878) شد. نیچه سپس کمی از پژوهشگری کلاسیک و همچنین تدریس آثار شوپنهاور فاصله گرفت و به ارزشهای پنهانشده در زیر تمدن مدرن آن روز پرداخت. در این زمان، دوستی او با واگنر به هم خورده بود. نیچه که از یک اختلال عصبی رنج میبرد، در سال 1879 از سمت خود در دانشگاه بازل نیز استعفا کرد.
فردریش نیچه مدت زیادی از این دهه را در انزوا سپری کرد و وقتیکه نتوانست در خانه مادری خود در ناومبورگ اقامت کند، از سوئیس به فرانسه و سپس ایتالیا رفت. بااینحال، این انزوا برای او بهعنوان یک متفکر و نویسنده بسیار مؤثر بود. یکی از مهمترین آثار او با عنوان چنین گفت زرتشت» در چهار جلد و بین سالهای 1883 تا 1885 منتشر شد. او همچنین کتاب فراتر از خیر و شر (1886)، شجرهنامه اخلاقیات (1887) و غروب بتها (1889) را منتشر کرد.
فردریش نیچه در سال 1889 و زمانی که در تورین ایتالیا زندگی میکرد، دچار فروپاشی ذهنی شده بود. دهه آخر عمر او در ناتوانی ذهنی گذشت. دلیل جنون نیچه همچنان نامعلوم است، هرچند تاریخ نویسان دلایل متعددی نظیر ابتلا به سیفلیس، بیماری مغزی، تومور و مصرف بیرویه داروهای مسکن را عامل آن میدانند. نیچه پس از اقامت در یک تیمارستان، توسط مادرش در ناومبورگ و خواهرش در وایمار نگهداری شد. او در 25 اوت 1990 در وایمار درگذشت.
مرجع
نقطه ی صفر مسکو یکی از این نقاط معروف است که مبنای سنجش بسیاری از فواصل و کیلومترها در مسکو می باشد. نقطه ی صفر مسکو امروزه تبدیل به یکی از جاذبه های جالب و دیدنی در این شهر شده است که بسیار جالب و شاید حتی عجیب است. در طی یک توضیح مختصر و مفید باید بگوییم که نقطه ی صفر را بیشتر کشورهای جهان دارند البته نقطه ی صفر مسکو است که داستان جالب و شنیدنی دارد.
نقطه ی صف را شهرهای پاریس و ونیز نیز دارند اما هیچ کدام از این دو نقطه داستان شنیدنی نقطه ی صفر مسکو را ندارند. نقطه ی صفر در زمانی که سنت پترزبورگ پایتخت روسیه بود، در این شهر قرار داشت اما پس از این که این شهر جای خود را به مسکو داد، تصمیم بر این شد که این نقطه را جا به جا کرده و به پایتخت جدید یعنی مسکو انتقال دهند. البته در راه این انتقال، نشان برنزی گم شد تا این که آن را سال ها بعد در یک انبار در راه مسکو پیدا کردند.
البته این گم شدن آن قدرها هم که فکرش را می کنید ساده نبوده است بلکه، به خاطر بحث این که این نشان در کدام شهر و یا اصلا در کدام کشور تحت لوای شوروی قرار بگیرد، بحث و جدل بود. 10 سال پس از این مفقوی بالاخره در سال 1995 میلادی، همانطور که گفتیم این نشان برنزی در یک انبار پیدا شد. پس از پیدا شدن این نشان، از آن برای ثبت نقطه ی صفر مسکو استفاده شد. جالب است بدانید که مردم محلی در مسکو اعتقاد دارند که اگر سکه ای بر روی این نقطه پرتاب کنند آرزویشان برآورده می شود.
البته نباید نیت بدی داشته باشید چون موجبات دردسر نفراتی که می خواهند سکه های شما را جمع کنند را به اعتقاد محلی ها فراهم می آورید. نقطه ی صفر مریزی مسکو در بین میدان سرخ و مانژ قرار گفته و قبل از این که به صورت رسمی نصب شود، مسافت ها کاملا از اداره ی پست مسکو حساب می شده است. مسکو یکی از شهرهای اروپایی جهان است که اکثر اتفاقات مهم از آن نشات می گیرد.
یک همچین شهری دارای تاریخ غنی هم می باشد. بعد از آشنایی با نقطه ی صفر مسکو بیایید تا کمی با شهر مسکو هم آشنا شوید. مشکو پایتخت بسیاری از سازمان های ی، فرهنگی، اقتثادی جهان است. جمعیت این شهر در حال حاضر نزدیک به 15 میلیون نفر است. مسکو گاهی او.قات رقابت را در پرجمعیت ترین شهرهای اروپایی از دیگر شهرها برنده می شود. شهر مسکو نزدیک به 900 سال قدمت دارد.
نام شهر مسکو را از رودی با همین ریشه ی اسم برداشته اند. دراین شهر کاخ ها و موزه های معروف و مهمی وجود دارد که حتی امروزه هم جایگاه سیسیون این کشور است. نه تنها مسکو بلکه سرتاسر روسیه به سرماهای سخت و کشنده اش مشهور است اما بهار و تابستان مسکو واقعا دیدنی است.
از لحاظ اقلیم آب و هوایی مسکو تا به الان انواع و اقسام دمای هوا را ثبت کرده است اما با این حال بیشترین دمای ثبت شده تا به الن نزدیک به 36 درجه ی سانتی گراد بوده است. البته دمای این شهر به منفی 42 درجه هم رسیده است. مردم مسکو به رشادت هایشان در طول تاریخ بسیار مشهورند مخصوصا در راه کشورشان و حفاظت از مرزهایشان. آن ها به شدت به کشور خود می بالند و برای تبلور و رشدش بسیار تلاش می کنند.
مرجع
یک پیشستاره که هنوز در مرحلۀ اولیه شکلگیری است، توسط ِ دیسک گازی اطرافش به سمت مرکز حرکت کرده و تغذیه میشود. جزئیات این فرآیند، مثلاً اینکه چرا ستارهها در طیف گستردهای از جرمها تشکیل میشوند، هنوز مشخص نیست. ستارههای با جرمِ کم” در نزدیکی منظومهشمسی شکل میگیرند، در نتیجه اخترشناسان میتوانند این فرآیند را با تلسکوپهای خود ببینند. از سوی دیگر، پیشستارههای پرجرم” نادر هستند و حتی نزدیکترینِ آنها در فاصلۀ بسیار دوری از ما قرار دارند.
کازوهیتو موتوگی، استادیار دانشگاه یاماگوچی ژاپن، و گروه تحقیقاتیاش برای رصد پیشستارۀ پرجرم به نام G353.273+0.641 (از این به بعد با نام G353) از آرایه میلیمتری/ زیرمیلیمتری بزرگ آتاکاما(ALMA) استفاده کردند. این پیش ستاره که در فاصلۀ 5500 سال نوری از ما و در صورت فلکی عقرب واقع شده، جرمی ده برابر جرم خورشید دارد و هنوز در حال رشد است.
G353 هدف ِ منحصر به فردی در میان پیشستارههای پرجرم است، زیرا میتوانیم دیسک گازی آن را مستقیماً از بالا مشاهده کنیم. آلما تصاویر و نمایشهای دقیقی از چندین ستارۀ نوزاد پرجرم دیگر نیز به نمایش گذاشته، اما اکثر آنها در پیکربندیِ حاشیهای هستند و در نتیجه مشاهدۀ نواحی داخلی دیسک آنها دشوار است.
آرایه تلسکوپی آلما دیسک در حال چرخشی را در اطراف G353 رصد کرد که شعاع آن هشت برابر شعاع مدار نپتون بود. به نظر می رسد این دیسک، یکی از کوچکترین دیسکهایی است که در اطراف پیشستارههای پرجرم کشف شده است. همچنین محققان دریافتند پوششی از گاز، این دیسک را احاطه کرده؛ پوششی که سه برابر بزرگتر از خود دیسک است.
موتوگی میگوید: ما سرعت حرکت ِ گاز از پوشش بیرونی به دیسک درونی را اندازهگیری کردیم. این امر در تخمین ِ سن پیشستاره به ما کمک میکند. شگفتانگیز است که این ستاره فقط سه هزار سال عمر دارد و جوانترین ستاره در میان پیشستارههای شناختهشده است. در نتیجه شاهد ابتداییترین مرحلۀ رشد ستارهای غولپیکر هستیم.»
جالب است که این دیسک یکنواخت نیست؛ قسمت جنوب ِ شرقی درخشانتر از سایر قسمتهای آن است. این نخستینباری است که اخترشناسان شاهد دیسک نامتقارن در اطراف پیشستارۀ پرجرم هستند. گروه تحقیقاتی همچنین پیبرد که این دیسک بسیار ناپایدار بوده و در حال ِ تکهتکه شدن است. شاید این بیثباتی و ناپایداری موجب ناهموار شدن دیسک شده است. این ویژگیها اغلب در پیشستارههای کوچکتر هم مشاهده میشود؛ یعنی فرآیندهای فیزیکی ِ ضروری در تشکیل ستارههای با جرم کم و ستارههای با جرم بالا یکسان است.
موتوگی میگوید: مطالعات قبلی نشان داده که ستارههایی با جرمهای متفاوت، فرآیند ِ تشکیل متفاوتی نیز داشته باشند. اما مشاهدات جدید ما نیز این شباهت را نشان میدهد. این پژوهش گام ِ مهمی برای درک این نکته است که پیشستارههای پرجرم” چگونه از محیط اطراف ِ خود جرم کسب میکنند.» جزئیات بیشتر این مقاله در نشریۀ Astrophysical منتشر شده است.
مرجع
شکی نیست که هدیه دادن در مناسبتها و ایام تعطیل، متداولتر است، اما این موضوع که هدیه دادن میتواند در همه سال انجام شود، غیر قابل انکار است. ریشه این مورد،که چرا از زمان های دور انسانها به یکدیگر هدیه میدادند، هنوز مشخص نیست و یک پاسخ واحد ندارد. اما شاید همه به این باور رسیده باشند که هدیه دادن منجر به شادی دو طرف خواهد شد.
ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما هدیه دادن به طور منظم و در مناسبتها، میتواند یک فرد را شاد کند که در احساس خوشبختی او، بی تاثیر نیست. از این موضوع گذشته، آیا تا به حال به چهره کودکانی که روز عید نوروز عیدی و هدیه دریافت میکنند نگاه کرده اید؟ شادی و احساس رضایت در صورت آنها به طور کامل مشهود است. با این حال اگر در همین لحظه به چهره والدین آنها نگاه کنید، احساس شادی و خوشحالی بیشتری را شاهد خواهید بود، چرا که از لحاظ روانی هدیه دهنده از رضایت هدیه گیرنده مسرور خواهد شد.
اغلب افراد، روزانه وقت خود را صرف جستوجوی ایده های جدید و ناب برای هدیه میکنند، تا بتوانند هدایای خوب و درخور برای کسی که به او اهمیت میدهند، ارائه دهند. این احساس موجب شده که فروشگاه های خرده فروشی در سطح شهر ایجاد شود، تا شما با سرزدن به آنها بخشی از ایده و نیاز خود را مرتفع سازید. تیم وادا لاکچری، اینجاست تا با ایده های به روز دنیا، به همراه کارشناسان هنرمند و با تجربه خود، شما را در این راه یاری کند.
هدیه دادن، شاید مقادیری از پول شما را بکاهد، اما در عوض احساسی را در شما به وجود می آورد، که کاملا سود شما را در خود دارد. احساس شادی و خوشبختی که شما توانسته اید با یک بسته هدیه، دیگران را شاد کنید. این شادی درونی که در شما ایجاد می شود، به مرور افکار منفی را از شما دور خواهد کرد و ارتباط شما با اطرافیان را بهبود میبخشد.
تیم وادا لاکچری در اینجا برای شما مواردی را ذکر خواهد کرد، که شما به اهمیت این موضوع، واقف شوید:
راه شادی و خوشبختی در هدیه
خبر خوب این است که همیشه شما نباید یک هدیه گرانبها تهیه کنید، تا به آن احساس شادی و رضایتی که صحبتش را کردیم برسید. شما میتوانید با کمترین هزینه، بلکه با فکر و احساس، سوخت لازم برای یک شادی و خوشبختی دو طرفه را فراهم کنید. این احساس شادی لازم نیست که در زمان های به خصوص باشد. شما میتوانید هر زمان از سال را به این موضوع اختصاص دهید.
یا اینکه شما باید تحقیق کنید که مخاطبتان به چه چیزی نیاز و یا علاقه دارد. مسلما اگر طرفتان به باغبانی علاقه داشته باشد اما در آپارتمانی با حیاط کوچک زندگی کند، خرید وسایل باغبانی شاید گزینه مناسبی نباشد، مگر اینکه او در جایی خارج از خانه این کار را انجام دهد. بنابراین شما باید کمی تحقیق کنید و بعد اقدام به تهیه کادو کنید. این مورد نشان میدهد که شما پشت هدیه ای که گرفته اید، ساعت ها یا روزها زمان گذاشته اید و با احساس و تفکر هدیه را فراهم کرده اید.
تیم وادا لاکچری، ست های هدیه با هارمونی رنگ های دلپذیر و محتویات متناسب با نیاز هرشخص را فراهم کرده، تا شما در این مسیر با چالش کمتری مواجه شوید و به آن احساس شادی و رضایت دست یابید.
ادامه مطلب
در مطلب قبل در ارتباط با تکالیف دانش آموزان دانستیم باید یاد بگیریم که متخصصان درباره مقدار مناسب تکالیف و تفاوت بین تکالیف هوشمندانه و تکالیف سنگین و راه کارهای مفیدی که کودکان با استفاده از آن ها می توانند بهترین نتیجه را از مطالعه بگیرند، چه می گویند.
اگر کودک در مرز فروپاشی است
نسبت به نشانه های فرسودگی آگاه باشید: نا امیدی ممتد، از دست دادن انگیزه و کاهش علاقه به یادگیری. و برای صحبت کردن آماده باشید. کالیش می گوید والدین می ترسند که به آن ها برچسب دردسر ساز و به کودکانشان برچسب مشکل، زده شود. اما اگر در ابتدای سال حجم تکالیف زیاد است، در ادامه سال کمتر نخواهد شد. قبل از آنکه کودک از مدرسه بدش بیاید، باید کاری انجام دهید».
در ادامه راهنمایی برای والدین ارائه می شود:
1. تحقیق کنید. وبسایت مدرسه را بررسی کنید و ببینید که قانونی برای تکالیف وجود دارد یا نه و آیا اینکه تکالیف فرزند شما بیش از حد می باشند یا خیر. میزان تکالیف و زمان مورد نیاز برای انجام آن ها را ثبت کنید.
2. با والدین دیگر م کنید. اگر فکر می کنید یک تکلیف خاص، بسیار سخت است، به دیگر والدین ایمیل بزنید تا ببینید نظر آن ها هم همین است یا خیر. و اگر آن ها هم موافق هستند پیشنهاد دهید تا همه معلم را در جریان بگذارند. هر چه تعداد والدین بیشتر باشد، تاثیر آن بیشتر خواهد بود و معلم تکالیف را آسان تر خواهد کرد.
3. به طور خصوصی با معلم صحبت کنید. به روشی همکاری کننده با معلم صحبت کنید و اگر پاسخ مناسبی دریافت نکردید و یا گفت تکالیف بر اساس قوانین مدرسه هستند بگویید اما این روش برای فرزند من جوابگو نیست». کالیش می گوید معلمان اغلب نمی دانند که تکالیف چقدر می توانند استرس زا باشند و اکثر آن ها می خواهند کاری انجام دهند».
4. با مدیر مدرسه صحبت کنید. قبل از اینکه این کار را انجام دهید، در جلسه والدین شرکت کنید و از آن ها بخواهید تا نظر خود را درباره حجم تکالیف بنویسند و موافقت خود را اعلام کنند. سپس با مدیریت تماس بگیرید و از آن ها بخواهید تا به موضوع رسیدگی کنند.
تکلیف خوب در مقابل تکلیف بد
اکثر متخصصان موافق هستند که تکالیف خانه، برای مرور و تقویت مطالب ارائه شده در کلاس آن روز است. به طور ایده آل، تکلیف باید حس کنجکاوی را به کودک القا کند و به کودکان یاد دهد تا به طور موثر درس بخوانند از جمله اینکه چگونه زمان خود را بین کارهای سخت و آسان تقسیم کنند و حافظه خود را بیازمایند و در نتیجه می توانند به طور مادام العمر مطالب را یاد بگیرند. اما تعداد زیادی از معلمان آموزش ندیده اند و نمی دانند چه تکالیفی برای دانش آموزان مفید تر هستند. طبق گفته های هریس کوپر، تحقیقات نشان می دهند که موثرترین تکالیف به صورت زیر هستند:
ترکیبی باشند. سوالات باید ترکیبی از سوالات آسان و سخت باشند نه اینکه فقط مجموعه ای از سوالات سخت باشند. در این صورت کودکان آن را آسان تر درک می کنند و از انجام آن لذت می برند.
ادامه مطلب
وجه مشترک انتظارات اکثر والدین از مدرسه تنها یک چیز است: مشق شب. به نظر می رسد مشق نوشتن، جزء جدایی ناپذیر از تعریف زندگی کودکی و نوجوانی شده است و کمتر کسی است که این بخش از زندگی خود را (البته با اشک و آه) به یاد نیاورد.
مشق با اشک
اما امروزه تعداد روزافزونی از روان شناسان آموزشی در سراسر جهان، بیش از پیش ، تأثیر و کارکرد این پدیده فراگیر را زیر سوال می برند. الفی کوئن یکی از مشهورترین چهره های منتقد نظام آموزشی، بر این باور است که مشق شب چیزی جز یک فعالیت دردناک و بدون فایده نیست. او در کتاب "افسانه مشق شب"به این نکته می پردازد که هیچ تحقیقی وجود ندارد که تأثیر مثبت تکالیف مدرسه را تائید کرده و رابطه مستقیمی بین انجام تکالیف مدرسه و موفقیت تحصیلی را به اثبات رسانده باشد.
اگر شما هم بر سر تمام کردن مشق شب، تا دیر هنگام مشغول بحث و مجادله با فرزندتان هستید، حتما تجربه دست اولی از میزان استرس و ناراحتی حاصل از آن دارید. شاید برای کم کردن چنین استرسی باشد، که تعداد بیشتری از مدارس در جای جای جهان رفته رفته، دادن تکالیف و کار در منزل را برای دانش آموزان متوقف می کنند.
درست است که مدارس بیشتری به نهضت "بدون مشق" یا "کیف در مدرسه" می پیوندند، اما فرایند اقناع والدین، کار ساده ای نبوده است. از آنجایی که والدین، نوشتن مشق و انجام تکالیف را جزئی از فرایند آموزش فرزندانشان می دانند، توضیح این که این رویه باید تغییر کند و فعالیت های دیگری با جای آن بنشیند، برای والدین و مسئولین مدارس کار دشواری بوده است.
بسیاری از مدارسی که انجام تکالیف در منزل را متوقف کرده اند، بیشتر تمرکز خود را روی افزایش خلاقیت و شادابی کودکان قرار داده اند. به این صورت که به جای دادن مشق شب به دانش آموزان، از آن ها می خواهند فعالیت های هنری، آزمایشگاهی و اجتماعی داشته باشند.
با این حال منتقدین این رویکرد نوین، بر این باورند که زندگی سرشار از موقعیت هایی است که ما بدون این که بخواهیم و راضی باشیم ناگزیر از انجام دادن آن ها هستیم. انجام تکالیف مدرسه هم در همین راستا به کودکان می آموزد با موقعیت هایی که دوست ندارند رو به رو شوند، کارهایی را که دوست ندارند ولی برای رشد و کمالشان لازم و ضروری است، انجام دهند و با این کار مهارت های زندگی را برای رو به رو شدن در آینده خود بیاموزند.
اما الفی کوئن در پاسخ به این منتقدین بر این نکته تأکید می کند که اگر در انجام تکالیف، هیچ حق انتخابی نداشته باشید، پس قضاوت در مورد تأثیر مثبت یا منفی آن بر موفقیت شما بی معنی است. انجام این تکالیف نه تنها تأثیر مثبتی بر آینده کودکان ندارد بلکه به شدت احساس استقلال و خوداتکایی آن ها را تضعیف می کند.
آزمون های استاندارد
یکی از دلایل ماندگاری گرایش به دادن تکالیف به دانش آموزان، پیروی از نظام آزمون های استاندارد است به این معنا که همه دانش آموزان صرف نظر از استعدادها و تفاوت هایشان، باید از عهده انجام تکالیف مشخصی بر آیند، معلومات مشخصی را کسب کنند، در امتحان های واحدی شرکت کنند و نمراتشان با هم و نیز با استاندارد کلی مقایسه شود.
ادامه مطلب
به سندروم شریف پرستی دچار نشوید
بعضی افراد آنقدر که به دنبال دانشگاه خوب و اسم و رسمدار هستند به انتخاب رشته اهمیتی نمیدهند. درست است کسی که در دانشگاه صنعتی شریف درسخوانده باشد شانس پیدا کردن کار بهتری دارد اما قرار نیست آجرهای دانشگاه را با خودتان جایی ببرید. بعد از فارغالتحصیلی شما باید با مهارتتان به دنبال شغل باشید. بنابراین اولویتتان را روی رشته بگذارید نه دانشگاه.
گول انتخاب رشته نیابتی را نخورید
یکی از گناهان نابخشودنی در انتخاب رشته؛ تحمیل والدین به فرزندان برای انتخاب رشته دلخواه خودشان است. گاهی برخی از پدر و مادرها آرزوهای دست نیافته خودشان را با زور و اجبار به فرزندانشان تحمیل میکنند. چنین قبول شدنی آینده خوشی نخواهد داشت زیرا فرزند باید رشته و شغلی را ادامه دهد که هیچ میل و رغبتی به آن ندارد و به احتمال زیاد نه در درس و نه در کار خود موفق نخواهد شد.
هیجانی انتخاب رشته نکنید
ممکن است برخی داوطلبان رتبهای که مدنظرشان بوده را به دست نیاورند و این مسئله باعث شود تا از روی ناراحتی تصمیمی هیجانی بگیرند و بگویند: اصلاً نمیخواهم انتخاب رشته کنم. هر چی شد میزنم. اصلاً میخواهم بروم شهر دیگر و از خانواده دور باشم و .» این تصمیمات احساسی باعث میشود که نتوانید منطقی فکر کنید. واقعبین باشید.
اتفاقی است که افتاده؛ باید به خودتان زمان دهید. از افراد متخصص و مشاور کمک بگیرید تا در نهایت بتوانید بهترین تصمیم ممکن را بگیرید و یک رتبه بد را با یک انتخاب رشته خوب تا حد زیادی جبران کنید. همانطور که از تصمیمهای احساسی دوری می کنید از انفعال هم پرهیز کنید، چون تصمیم نگرفتن هم یک نوع تصمیم است. بنابراین افراط و تفریط را کنار بگذارید و اجازه دهید بخش منطقی ذهنیتان شما را هدایت کند.
مراقب تفاوتها و شباهتهای رشتهها باشید
شما باید تفاوت دقیق رشتهها را بدانید. بهعنوان مثال برخی افراد تصور میکنند رشته علوم غذایی همان مهندسی صنایع غذایی و یا رشته فیزیوتراپی همان رشته ارتوپدی است. در حالی که اینها با همدیگر متفاوت است. بعضیها تصور میکنند برای دستیابی به شغل مورد علاقه تنها باید یک رشته را انتخاب کنند مثلاً فکر میکنند برای اینکه وکیل بشوند، حتماً باید در رشته حقوق قبول شوند در صورتی که برای شرکت در آزمون وکالت میتوانند رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی را هم بخوانند. برخی دیگر شباهت رشتههایی که خیلی به هم نزدیکاند و میتوانند به جای هم کار کنند را نمیدانند، مثلاً حدود 70 یا 80 درصد از واحدها درسی مهندسی مکانیک با مهندسی شیمی یکی است.
پس یادتان باشد به تفاوتها و شباهتهای رشتهها توجه کنید زیرا در غیر این صورت بعد از قبولی وارد دانشگاه میشود و میبینید آنچه مدنظرتان بوده چیز دیگری است.
دور همی و فامیلی انتخاب رشته نکنید
برخی داوطلبان برای انتخاب رشته به سراغ اقوام میروند و از آنها راهنمایی میگیرند! این فاجعه است. شما برای انتخاب رشته به یک مشاوره تحصیلی که در این مسیر راهنمایی دقیقی را ارائه دهد، نیاز دارید. انتخاب رشته شوخیبردار نیست و باید با دقت زیادی انتخاب شود.
تحت هیچ شرایطی خود را از انتخاب رشته محروم نکنید
برخی افراد به خاطر بالا بودن رتبه، تصمیم می گیرند انتخاب رشته نکنند در حالی که این داوطلبان باید از حق خود در انتخاب رشته استفاده کنند. در سالهای قبل دو داوطلب خانم، یکی با رتبه 700 و دیگری 800 گفته بودند نمیخواهیم انتخاب رشته کنیم. دلیل آنها این بود که فقط رشتههای پزشکی و دندان پزشکی دانشگاه تهران را میخواستند. چون با این رتبه نمیتوانستند در این رشتهها قبول شوند، قید انتخاب رشته را زدند. هر دوی آنها سال بعد دوباره کنکور دادند.
هدف از بازگویی این تجربه این است که هر رتبهای که میآورید، انتخاب رشته کنید؛ مثلا از رتبه یک تا ده هزار ممکن است بیست درصد تصمیم بگیرند که انتخاب رشته نکنند. مثل آن دو داوطلب! در این صورت کسی که رتبه ده هزار آورده دیگر رتبهاش ده هزار نیست؛ زیرا دو هزار نفر گفتهاند ما دیگر انتخاب رشته نمیکنیم. در این صورت ارزش رتبه کسی که ده هزار آورده، هشت هزار میشود.
مرجع
امروز می خواهم درباره سفر به نزدیک ترین سیاهچاله و شرایط گذراندن یک روز در اطراف این سیاهچاله حرف بزنم. قطعا تاریکی ابدی جای مناسبی برای تجربهٔ آخر هفته دل انگیزی نیست. اما اسم ناخوشایند سیاهچاله” نباید حس بدی در شما به وجود آورد. سفر شما به سیاهچال
این هیولاهای ناشناخته بزرگترین اجرام در کیهان هستند. بگذارید به سیاهچالهای در مرکز کهکشان M87 نگاهی بیندازیم؛ جرم این سیاهچاله غول پیکر تقریبا 6٫6 میلیارد برابر جرم خورشید است. بگذارید طور دیگری عظمت این سیاهچالۀ غول پیکر را برایتان شفاف سازی کنیم. اگر این سیاهچاله در مرکز منظومه شمسی خودمان قرار داشت، افق رویداد سه برابر دورتر از مدار پلوتو امتداد پیدا می کرد و این مقدار برای کنار زدن تمامی اجرام حاشیهای کفایت می کرد.
ریختن برنامهٔ سفر
قبل از آنکه بخواهید یک روز را در سیاهچاله سپری کنید، باید برنامههای سفر را تنظیم کنید. با توجه به این ضرب المثل رایج، رسیدن به مقصد خودش نصف خوشگذرانی است. این تفریح با جستجو برای یافتن سیاهچاله آغاز می شود. آیا این عجیب به نظر می رسد که افراد در یافتن عظیم ترین اجرام در کیهان با دشواری روبرو هستند؟ خب، شاید قدری دشوار باشد، ولی امکان دیدن سیاهچالهها برای بشر مقدور نیست. نه تنها با چشم غیرمسلح، بلکه با پرتوهای ایکس یا هر شکل دیگری از تابش الکترومغناطیسی نمی توان سیاهچالهها را مشاهده نمود. هیچ چیز!
اما ترس به دلتان راه ندهید. برنامههای سفر ما به کلی نابود نشده است. اگرچه دیدن یک سیاهچاله برای ما ممکن نیست، اما در اثر برهمکنش آن با جهان قابل مشاهده می توان به شناسایی آن پرداخت. تصاویر رادیویی تنها یکی از راههای ممکن برای تعیین موقعیت سیاهچالهها به شمار می آید. این تصاویر به ما اجازه می دهند تا فوران ذراتی که از مرکز سیاهچاله به بیرون پرتاب می شوند، را مشاهده کنیم. ما هنوز از نحوۀ شکلگیری دقیق این فورانها یا دلیل خروج ماده به این طریق آگاهی نداریم. اما نیازی هم به فهمیدن تمامی رازهای هستی برای سپری کردن یک روز در سیاهچاله نیست. فوران ذرات، موقعیت قرارگیری سیاهچاله را به ما نشان می دهد. همین اطلاعات ناچیز هم فعلا کافی است.
بنابراین، اکنون محلی را برای سفر در اختیار داریم. اما قبل از اقدام برای گذراندن یک روز در سیاهچاله، باید این نکته را به خاطر بسپارید که سفرتان احتمالا بیشتر از آنچه که انتظار دارید به طول خواهد انجامید. سفر به نزدیکترین سیاهچاله شناخته شده که V616 تکشاخ نام دارد، با فناوری های امروزی، صدها هزار سال طول خواهد کشید. بدتر از آن، در صورت رسیدن به مقصد، شرایط لازم برای ارسال کارت پستال از شما سلب خواهد شد. چون انسان ها صدها هزار سال عمر نمی کنند. اما حتی اگر زنده به مقصد برسید، همچنان نمی توانید کارت پستال تان را ارسال کنید. به محض وارد شدن چیزی به درون یک سیاهچاله، امکان خروج وجود ندارد. این مشخصه اصلی یک سیاهچاله می باشد. حتی نور هم توان گریز از آن را ندارد. پس، بیخیال کارت پستال شوید!
ولی نگران نباشید. احتمالا دوستان تان به هیچ کارت پستالى نیاز نخواهند داشت. گرانش ِ اطراف یک سیاهچاله باعث انحراف فضا و زمان می شود. فضا-زمان به قدری برای ناظر بیرونی دچار اعوجاج می گردد که گویی هر چیز نزدیک شونده به سیاهچاله با سرعتی آهسته حرکت می کند و هرگز موفق به عبور از افق رویداد نمی شود. یعنی هر چیزی که درون سیاهچاله به دام افتد، تا ابد در آنجا محبوس خواهد ماند. شاید دوستان تان زیاد هم دلشان برای شما تنگ نشود، زیرا هر زمان که بخواهند شما را خواهند دید؛ که تا ابد در لبهٔ سیاهچاله تلو تلو خواهید خورد.
باید در مورد امنیت نیز بحث کرد. هر وقت که فکر سفر ذهنتان را مشغول ساخت، می خواهید از این قضیه اطمینان حاصل کنید که امنیتتان در مقصد انتخاب شده تضمین شدنی است یا خیر. متأسفانه، سیاهچالهها محلی مملو از خشونت های بی پایان هستند. اگر تصمیم به سپری کردن یک روز در سیاهچاله بگیرید، باید بدانید که این سفر مرگ و نابودی را به ارمغان خواهد آورد. با نزدیک شدن به افق رویداد، منتظر تبدیل شدن به رشتههای ماکارونی باشید.
ادامه مطلب
آیا ستارۀ ایئی ارابهران بر روی آتش قرار دارد؟ خیر. اگرچه این ستاره بعنوان ستارۀ شعله ور نامگذاری شده و به نظر این منطقه شامل غبار قرمز است، هیچ آتشی در اینجا وجود ندارد.
آتش که معمولا سوختن سریع اکسیژن است، فقط زمانی رخ می دهد که اکسیژن کافی وجود داشته باشد و در محیط های پرانرژی و کم اکسیژن مثل ستارگان اهمیتی ندارد. ماده ای که بصورت غبار در اینجا ظاهر شده غالبا هیدروژن ِ میان ستاره ای است؛ اما حاوی رشته های تاریک غبار مانند غنی از کربن است.
ستارۀ درخشان ایئی ارابهران که در نزدیکی مرکز سحابی قرار دارد به شدت داغ و آبی است و با چنان انرژی نور ساطع می کند که الکترون ها را از گاز پیرامونی دور می کند. وقتی پروتون یک الکترون را می گیرد، نور قرمز ساطع می شود، همان طور که در سحابی نشری پیرامونی دیده می شود. همان طور که در بالا نشان داده شده، سحابی ستارۀ شعله ور در فاصله 1500 سال نوری واقع شده، حدود پنج سال نوری وسعت دارد و با یک تلسکوپ در جهت صورت فلکی ارابهران دیده می شود.
در این تصویر کیهانی سحابی ستاره شعله ور دیده می شود. این سحابی که با نام IC 405 نیز شناخته می شود، ابر و گاز میان ستاره ای است که در فاصله 1500 سال نوری از ما و در صورت فلکی ارابه ران قرار دارد. ستاره AE ارابه ران در بالا سمت راست این قاب قرار گرفته و ستاره ای از نوع O است که در نتیجه برخوردی در یک سیستم چند ستاره ای در سحابی جبار بوجود آمده است. تابش فرابنفش ستاره باعث یونیزاسیون گاز هیدروژن و درخشش آن می شود. مانند سایر ستاره های عظیم، ستاره AE ارابه ران عمر کوتاهی خواهد داشت و پس از پایان سوخت همجوشی هسته ای به صورت یک انفجار ابرنواختری از بین می رود.
مرجع
کرم رباتیکی که مهندسان مؤسسهی فناوری ماساچوست آن را طراحی کردهاند، در عروق خونی مغز میتواند حرکت و به فرایند پس از سکته و برطرفکردن هی خون کمک کند. مهندسان رباتیک مؤسسهی فناوری ماساچوست (MIT) ربات نخمانندی ساختهاند که میتواند با هدایت مغناطیسی در مسیرهای شریانی باریک و مارپیج مغز انسان حرکت کند. از این ربات میتوان روزی برای برطرفکردن سریع انسدادها و ههای خونی موجود در عروق خونی استفاده کرد که موجب سکته و آنوریسم میشوند.
سکتهی مغزی علت اصلی مرگ و ناتوانی در کشور آمریکا محسوب میشود؛ اما مشخص شده است برطرفکردن انسداد عروق خونی در 90 دقیقهی اول درمان، در حد درخورتوجهی احتمال زندهماندن بیماران را افزایش میدهد. البته این روند پیچیده است و به جراحان ماهری نیاز دارد که بتوانند سیم نازکی را ازطریق شریانهای بیمار به درون رگ آسیبدیدهی مغز بیمار برسانند و سپس با استفاده از کاتتر درمان را به آن ناحیه تحویل دهند یا ه را از بین ببرند.
حین انجام این عمل نهتنها احتمال آسیبدیدن پوشش رگهای خونی وجود دارد؛ بلکه فرد جراح نیز درمعرض تابش بیشازحد فلوئوروسکوپ قرار میگیرد که با تولید تصاویر اشعهی ایکس به هدایت عمل کمک میکند. در این حوزه از پزشکی، فضای زیادی برای پیشرفت وجود دارد.
مهندسان MIT با بهرهگیری از تخصص خود درزمینهی هیدروژلهای زیستسازگار مبتنیبر آب و استفاده از آهنربا برای دستکاری ماشینهای ساده، کرم رباتیکی طراحی کردند که یک هستهی انعطافپذیر آلیاژی از جنس نیکل و تیتانیوم با ویژگیهای حافظهمانند دارد که وقتی خم میشود، به حالت اولیهی خود بازمیگردد.
هسته در خمیر لاستیکی حاوی ذرات مغناطیسی پوشانده و سپس، پوشش هیدروژلی روی آن قرار داده میشود که به کرم اجازه میدهد بدون ایجاد اصطکاک اضافهای که موجب آسیب شود، در مسیر شریانها و عروق خونی حرکت کند. این ربات را میتوان با هدایت آهنربایی از خارج بدن بیمار هدایت کرد.
مهندسان MIT ماکتی از عروق خونی مغز با اندازهی طبیعی ساختند و متوجه شدند این ربات نهتنها میتواند بهخوبی در مسیر آنها حرکت کند؛ بلکه امکان ارتقای آن با ابزارهای دیگری مانند مکانیسم تحویل دارو نیز وجود دارد. آنها حتی بهطور موفقیتآمیزی هستهی فی کرم را با کابل نوری جایگزین کردند؛ بهطوریکه پس از رسیدن به مقصد، بتواند پالسهای قوی لیزر را برای کمک به برطرفکردن انسداد تحویل دهد.
این ربات نهتنها سرعت انجام فرایند پس از سکته را افزایش میدهد؛ بلکه باعث کاهش میزان مواجههی جراح با تابشهای مضر میشود. در این مرحله از آزمایش، هدایت ربات با استفاده از آهنربای دستی انجام شد؛ ولی درنهایت، ماشینهایی میتوان ساخت که بتوانند موقعیت آهنربا را کنترل کنند. این کار موجب سرعت و دقت بیشتر خواهد شد.
مرجع
ما از تعامل شخصی خود با جهان یاد میگیریم و خاطرات ما از این تجارب به هدایت رفتارهای ما کمک میکنند. بهنظر میرسید که تجربه و حافظه پیوندی ناگسستنی با هم داشته باشند اما گزارشی که اخیرا درمورد تشکیل خاطرات کاملا مصنوعی منتشر شده است، این ایده را زیر سؤال میبرد.
پژوهشگران با استفاده از حیوانات آزمایشگاهی یک خاطرهی طبیعی خاص را با نقشهبرداری از مدارهای مغزی پشت صحنهی آن مهندسی مع کردند و سپس با تحریک سلولهای مغز یک حیوان دیگر طبق الگوی خاطرهی طبیعی، این خاطره را به آن حیوان آموزش دادند. با انجام این کار یک خاطرهی مصنوعی ایجاد شد. خاطرهی مصنوعی به شکلی حفظ و بهخاطرآوری شد که از خاطرهی طبیعی قابل تمایز نبود.
خاطرات ازنظر حس هویتی که از روایت تجارب شخصی حاصل میشود، ضروریاند. این مطالعه مهم است زیرا نشان میدهد که با دستکاری مدارهای خاصی در مغز، میتوان خاطرات را از این روایات جدا کرد و آن را در غیاب کامل تجارب حقیقی شکل داد. درواقع مدارهای مغزی که بهطور طبیعی به تجارب خاص پاسخ میدهند، میتوانند بهطور مصنوعی تحریک شده و در یک حافظهی مصنوعی با هم متصل شوند.
این حافظه میتواند بهوسیلهی نشانههای حسی مناسب موجود در محیط ظاهر شود. پژوهش حاضر درک بنیادینی درمورد چگونگی تشکیل خاطرات در مغز فراهم میکند و قسمتی از علم در حال رشد دستکاری حافظه است که شامل انتقال، تقویت مصنوعی و پاک کردن خاطرات میشود. حاصل این تلاشها میتواند تأثیر شگرفی روی طیف گستردهای از مردم داشته باشند؛ از آن دسته افرادی که با اختلالات حافظه درگیرند، تا کسانی که از خاطرات بسیار رنجآور خود در عذاب هستند و البته دارای پیامدهای اجتماعی گستردهای نیز است.
در مطالعهی اخیر حافظهی طبیعی ازطریق آموزش موشها برای ایجاد ارتباط بین یک بوی خاص (شکوفههای گیلاس) و شوک پا تشکیل شد و طی آن جوندگان یاد گرفتند که با عبور از یک فضای آزمایشی مستطیل شکل به فضای دیگری که بوی زیره میداد، از شوک اجتناب کنند. رایحهی زیرهی سیاه از مادهای شیمیایی به نام کاروون حاصل میشود، درحالیکه بوی شکوفههای گیلاس از مادهی شیمیایی استوفنون میآید.
پژوهشگران دریافتند که استوفنون نوع خاصی از گیرنده را روی نوع مجزایی از سلولهای عصبی حسی بویایی فعال میکند. آنها برای فعال کردن سلولهای عصبی بویایی از تکنیک اپتوژنتیک استفاده کردند. در روش اپتوژنتیک از پروتئینهای حساس به نور برای تحریک نورونهای خاص در پاسخ به نور وارد شده به مغز ازطریق فیبرهای نوری استفاده شد. این فیبرهای نوری طی عمل جراحی در مغز کاشته شده بودند.
پژوهشگران در نخستین آزمایشهای خود از حیوانات ترانسژنیکی که این پروتئین را فقط در اعصاب بویایی حساس به استوفنون میساختند، استفاده کردند. آنها با جفت کردن شوک الکتریکی پا و تحریک نوری اپتوژنتیک اعصاب بویایی حساس به استوفنون، به حیوانات آموختند که شوک را با فعالیت این اعصاب حسی حساس به استوفنون مرتبط کنند. از طرف دیگر، با جفت کردن شوک الکتریکی پا با تحریک نوری اپتوژنتیکِ اعصاب بویایی حساس به استوفنون، حیوانات را آموزش دادند تا این دو را نیز به هم مرتبط کنند.
وقتی بعدا موشها مورد آزمایش قرار گرفتند، آنها از بوی شکوفههای گیلاس دوری میکردند. این اولین گامها نشان داد که حیوانات برای بهخاطر آوردن ارتباط بین بو و شوک ناخوشایند پا نیازی به تجربهی حقیقی خود بو ندارند. این یک حافظهی کاملا مصنوعی نبود زیرا شوک کاملا واقعی بود. بهمنظور ایجاد یک حافظهی کاملا مصنوعی باید مغز به طریقی تحریک میشد که فعالیتهای عصبی ایجاد شده به وسیلهی شوک پا در آن شبیهسازی میشد.
مطالعات اولیه نشان میداد که مسیرهای عصبی خاص منتهی به ساختاری که به آن ناحیه تگمنتوم شکمی (VTA) میگویند، ازنظر ماهیت ناخوشایند شوک پا مهم هستند. پژوهشگران برای ایجاد یک حافظهی کاملا مصنوعی، نیاز به تحریک VTA داشتند، به همان شیوهای که آنها اعصاب حسی بویایی را تحریک میکردند، اما حیوانات ترانسژنیک تنها پروتئینهای حساس به نور را در آن اعصاب میساختند.
بهمنظور استفاده از تحریک اپتوژنتیک، اعصاب بویایی در همان موشهای مهندسی ژنتیک شده تحریک شد و برای قرار دادن پروتئینهای حساس به نور در VTA از یک ویروس استفاده شد. پژوهشگران گیرندههای بویایی را با استفاده از نور تحریک کردند تا بوی شکوفههای گیلاس را شبیهسازی کنند، سپس برای تقلید از شوک پا VTA را تحریک کردند. حیوانات خاطرهی مصنوعی را بهخاطر آوردند و با اجتناب از شوکی که هرگز دریافت نکرده بودند، دربرابر بویی که هرگز با آن روبهرو نشده بودند، پاسخ دادند.
برای مدت زمان طولانی این موضوع یک معما بوده است که خاطرات چگونه در مغز تشکیل میشوند و هنگام تشکیل خاطرات چه تغییرات فیزیکی در مغز رخ میدهد. در این مطالعه، تحریک الکتریکی مناطق خاصی از مغز که منجر به تشکیل خاطرهی جدید شد، موجب فعالیت مناطق دیگری از مغز شد که آنها نیز درگیر تشکیل حافظه هستند. یکی از مناطق مهم آمیگدال قاعدهای جانبی بود.
ادامه مطلب
آوی لئوب، رئیس دانشکدۀ اخترشناسی هاروارد گفته که ممکن است چنین رفتارهایی باعث از بین رفتن نژادهای بیگانه در کهکشان شده باشد. در واقع این ایده شاید بتواند تا حدی توضیح دهد که چرا با وجود کثرت مناطق ِ قابل ست در کهکشان راه شیری، هنوز موفق به برقراری ارتباط با تمدنهای فرازمینی نشدهایم (معمایی که پارادوکس فرمی نام دارد).
لئوب در سخنرانی خود در اجلاس بشریت به سوی مریخ» در واشنگتن دی سی گفت: یک احتمال این است که این تمدنها به خاطر نحوۀ رفتار خود زندگی و عمر کوتاهی دارند. آنها به کوتاه مدت فکر میکنند و آسیبهایی را به خودشان وارد میکنند که در نهایت آنها را میکشد.»
وی اضافه کرد که جستجوی تمدن فرازمینی باید آنقدر گسترده باشد تا بتوان آثار بجا مانده از تمدنهای نابود شده- شواهدی از قبیل سطوح سوختۀ سیارات و محصولات جنگ هستهای که در آسمان دنیای بیگانگان حرکت میکند- را پیدا کرد. چنین یافتهای شاید بزرگترین کشف علمی تمام دوران باشد و ممکن است این مزیت را نیز داشته باشد که گونههای در معرض خطر ما را در مسیر بهتری قرار دهد.
لئوب گفت: ممکن است در فرآیند برقراری ارتباط با بیگانگان چیزهایی یاد بگیریم. شاید یاد بگیریم با یکدیگر بهتر رفتار کنیم، جنگ هستهای آغاز نکنیم، یا بر سیارۀ خود نظارت کنیم تا مطمئن شویم تا زمانی که میتوانم در آن زندگی کنیم، سیارهمان قابل ست میماند.» لئوب بیان داشت که دلایل کاربردی دیگری نیز برای جستجوی هوش فرازمینی(SETI) وجود دارد. بعنوان مثال، برقراری ارتباط با بیگانگان میتواند منجر به پیشرفتهای عظیمی در فناوری شود- البته اگر بیگانگان آنقدر مهربان باشند که دانش و دانستههایشان را با ما به اشتراک بگذارند.
لئوب افزود: فناوری ما تنها یک قرن قدمت دارد؛ اما اگر تمدن دیگری یک میلیارد سال قدمت داشته باشد، شاید بتواند نحوۀ انجام سفرهای فضایی را به ما یاد بدهد.» وی ادامه داد: این احتمال، دلیل دیگری برای پیش بردن فناوری سفر میانستارهای است. لئوب از فعالان این حوزه است؛ وی رئیس هیئت مشاوره پروژۀ Breakthrough Starshot است. این پروژۀ صد میلیون دلاری برای توسعۀ کاوشهای لیزری است. لیزرهای باریک ِ آن میتوانند فضاپیمای کوچکی را با 20٪ سرعت نور به منظومههای سیارهای نزدیک بفرستند.
این پروژه میخواهد چنین سیستمی داشته باشد و آن را تا سی سال دیگر اجرا کند. لئوب میگوید که اگر این تلاش، یا یک همچنین چیزی، به موفقیت برسد، ممکن است بیگانگان هوشمند با دید ِ جدیدی به ما توجه کنند- ما را همتایان نسبی شایستۀ توجه و قابل احترام در نظر بگیرند.
لئوب اظهار داشت: امیدوارم یافتن تمدنهای منقرضشده باعث شود که رفتار بهتر و همکاری بیشتر و بهتری با تمدن دیگر داشته باشیم. امید دیگری که دارم این است که وقتی از منظومهشمسی خارج میشویم پیغامی با مضمون به مجمع میانستارهای خوش آمدید» دریافت کنیم. و بعد متوجه شویم که ترافیک و مخابرات زیادی در بیرون وجود دارد و ما تا آن موقع از آن ناآگاه بودیم.»
مرجع
بیرونی را بزرگترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی در همه اعصار میدانند. همینطور او را پدر علم انسانشناسی و هندشناسی میدانند. بیرونی در 14 شهریور352خورشیدی در خوارزم که در قلمرو سامانیان بود به دنیا آمد، و زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود، بیرون» نام داشت. به همین دلیل به او بیرونی می گویند.
در نوجوانی نـزد یکی از امیرزادگـان ، دانشمند معـروف به ابونصر عـراق (از خاندان آل عراق) به تحـصیل مثـلثات کروی و دانش ریاضی پـرداخت و با حـمایت مالی هـمین فرد بود که توانست نزد استادان مخـتـلف به فراگـیری عـلوم و دانش های زمانه خود هـمچـون طب و فـلسفه بپـردازد. در جـوانی به دربار سلسله خوارزمشاهـیان، که اهـل عـلم و ادب و حامی و مشوق دانشمندان و ادیـبان بودند، پـیوست. پس از انـقراض این سلسله به ری رفت و در مباحثات ریاضی با دانشمندان آن دیار شرکت کرد. حاصل گـفت و گـوهای عـلمی بـیرونی با این دانشوران در کـتاب " مقالید عـلم الهـیئت " آورده شده است.
در هفده سالگی از حلقه ای که نیم درجه به نیم درجه مدرج شده بود، استفاده کرد تا ارتفاع خورشیدی نصف النهار را در کاث رصد کند و بدین ترتیب عرض جغرافیایی زمینی آن را بدست آورد. چهار سال بعد برای اجرای یک رشته از این تشخیصها نقشه هایی کشید و حلقه ای به قطر پانزده ذراع تهیه کرد.
در 9 خرداد 376 بیرونی ماه گرفتگی (خسوفی) را درکاث رصد کرد و قبلاً با ابوالوفا هماهنگ کرده بود که او نیز در همان زمان همین رویداد را در بغداد رصد کند .اختلاف زمانی که از این طریق حاصل شد به آنان امکان داد که اختلاف طول جغرافیایی میان دو ایستگاه را حساب کنند .وی همچنین با ابن سینا فیلسوف برجسته و پزشک بخارایی به مکاتبات تندی درباره ماهیت و انتقال گرما و نور پرداخت.
مرجع
بعضی از دانش آموزان تابستان را فصل استراحت می دانند و برنامه ای برای درس خواندن ندارند، اما بسیاری از دانش آموزان نیز تابستان را فرصت خوبی می دانند تا علاوه بر مرور درس های سال گذشته، نگاهی به درس های سال آینده داشته باشند. کنکوری ها بهتر می دانند که یک روز در تابستان چه ارزشی دارد. اگر می خواهید ارزش یک روز تابستان را بدانید، آن را از یک دانش آموز کنکوری که یک روز تا کنکورش باقی مانده، بپرسید.
اگر شما در سال های قبل تجربه درس خواندن در تابستان را داشته باشید، امسال هم مشکلی نخواهید داشت؛ اما اگر امسال اولین سالی است که می خواهید درس بخوانید، یک نیروی گریز از مرکز در شما وجود دارد که به شما می گوید سال تحصیلی از اول مهر شروع می شود». سعی کنید به حرف های این نیروی گریز از مرکز توجه نکنید و برنامه های تابستان خود را اجرا کنید.
برنامه ریزی نقش موثری در موفقیت دارد. این درست است؛ اما فراموش نکنید که فقط برنامه ریزی کردن، موفقیت نیست. برنامه ریزی، بسترهای موفقیت را برای تان فراهم میکند؛ اما برای موفق شدن باید برنامه را اجرا کرد. اجرا کردن برنامه هم یعنی درس خواندن. بعضی از دانش آموزان ممکن است در تابستان خیلی به فکر بروند و درس خواندن در تابستان جزء برنامه های اصلی آن ها باشد ولی 90 درصد وقت خود را برای برنامه ریزی و 10 درصد را برای اجرا بگذارند.
شما جزء این دسته از دانش آموزان نباشید. پیشنهاد می کنم حتماً درس های سال آینده را در برنامه بگنجانید و فقط به فکر مرور درس های سالی که پشت سر گذاشتید، نباشید. خواندن درس جدید، انگیزه بیش تری به شما می دهد.به فکر کتاب های کمک آموزشی باشید، اما نباید هر کتابی را که دوستان تان می گویند یا در کتاب فروشی می بینید، بخرید.
یک الگو برای خود داشته باشید. برای هر درس، یک یا دو کتاب تهیه کنید و سعی کنید آن ها را کامل بخوانید. داشتن کتاب های زیاد، در بلند مدت برای تان اضطراب به وجود می آورد. همه ما میوه های تابستانه را دوست داریم. درس خواندن هم جزء میوه های تابستانه است که من دوست دارم. فکر می کنم شما هم دوست داشته باشید.
مرجع
جملات بالا ممکن است برایتان آشنا باشد. شاید برای شما هم اتفاق افتاده که در روزهای نزدیک به آزمون حس می کنید تمام مطالب از ذهنتان پریده و انگار کل حافظتان” ری استارت” شده!اگر احساس میکنید حافظهیتان تحلیل رفته و همه درس هایی که خواندید را فراموش میکنید؛ زود ناامید نشوید و به جای تسلیم شدن دنبال راه حل باشید. فراموشی معضلی است که بسیاری از کنکوریها با آن دست و پنجه نرم می کنند، به همین دلیل می خواهیم چند راهکار برای جلوگیری از فراموشی مطالب به شما ارائه کنیم.
مراحل سیستم حافظه
برای اینکه بدانیم چگونه از فراموشی مطالب جلوگیری کرده و آن ها را به خاطرمان بسپاریم اول باید مراحل حافظه را خوب بشناسیم. روانشناسان معتقدند که انسان دارای سیستم حافظهای با سه مرحلهی مجزا است: حسی، کوتاهمدت و بلندمدت.
حافظه حسی: حافظه فرار است و مدت زمان ذخیره سازی اطلاعات در آن کمتر از 1 ثانیه است.
حافظه کوتاه مدت: گنجایش بسیار محدودی دارد و پس از فیلتر کردن اطلاعات را به سرعت به حافظه بلند مدت منتقل می کند.
حافظه بلند مدت: دارای ظرفیت نامحدودی است و اطلاعات را با ماندگاری زیاد ثبت می کند. شما میتوانید چند صد میلیون کتاب را در حافظه بلند مدت خودتان به خاطر بسپارید.
فراموشی به این دلیل است که مطالب از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت منتقل نمی شوند. در واقع هر اطلاعاتی که در حافظه حسی و کوتاه مدت باشید اگر ارزشمند باشد به حافظه بلند مدت برای زمان نامحدود انتقال می یابد.
منحنی فراموشی
آیا می دانید روز بعد از درس خواندن چقدر از مطالب را فراموش می کنید؟ بعد از یک ماه چطور؟ مسئله فراموشی سال ها قبل توسط روان شناسی به نام هرمان ابینگهاوس به صورت تجربی و علمی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیقات او به صورت منحنی فراموشی ارائه شد.
منحنی فراموشی نشان می دهد در صورتی که شما عالی مطالعه کرده باشید بعد از 24 تا 48 ساعت تقریبا نصف مطالبی که خواندید فراموش می شود و پس از حدودا یک ماه ، 80 درصد آن از یاد می رود.ابینگ هاوس به این نتیجه رسید که بهترین زمان برای مرور یک خاطره، درست قبل از زمانی است که آن را فراموش کنید.
منحنی فراموشی میتواند برای ما توضیح دهد که چرا معمولا وقتی شب امتحان اطلاعات زیادی در مغزمان فرو میکنیم، مدت کوتاهی بعد از امتحان (یا خدای نکرده همان سر جلسهی امتحان!)، چیزی از آن اطلاعات را بهیاد نمیآوریم. چون کل یادگیری فقط در مدت زمان بسیار کم انجام میشود و بعد از آن مرور نمیشود و بلافاصله بعد از یادگیری، فراموش شدن هم آغاز میشود.
برای جلوگیری از فراموشی چه کار کنیم؟
مرور و تکرار
مهم ترین عامل در فراموشی مطالب درسی مرور نکردن است. وقتی مطلب جدیدی را می خوانید سعی کنید در همان روز آن را مرور کنید. اگر بعد از چند روز مرور کنید به طور طبیعی بخش هایی از آن مطلب را فراموش کرده اید. بهترین کار مرور دروس در همان روز و چند روز بعد از مطالعه است تا مطالب به حافظه بلند مدت منتقل شود.
در این رابطه در قسمت چگونه مرور کنیم در سایت محصل ایرانی بیشتر توضیح داده ایم.مهمترین جملهای که در این رابطه میتوانم به شما بگویم این است: رمز یادگیری مؤثر، تکرار مطالب است. تکرار، یکی از اهرمهای قدرتمند در اختیار ماست. تکرار باعث میشود اطلاعات مدام به مغز مخابره شود و مغز با این تکرارها اصطلاحا به خوبی شیرفهم میشود.
ادامه مطلب
دانشمندان سالهای متمادی توانایی تخمین تعداد بدون نیاز به شمارش تکتک اجزا» را در افراد مختلف مشاهده و بررسی کردهاند؛ مثلا، انسانها میتوانند تعداد تابلوهای نصبشده روی دیوار یا تعداد بازیکنان زمین فوتبال را بدون شمارش تخمین بزنند. درک عمیقتر از نحوهی عملکرد مغز برای تخمین تعداد بدون شمارش، مبحثی پرطرفدار میان محققان در رشتههای مختلفی ازقبیل روانشناسی شناختی و علوم اعصاب است.
سالها دانشمندان بر این باور بودند که این توانایی با تصویربرداری مغز از اشیاء صورت میگیرد و سپس اشیای موجود در این تصویر بهطور همزمان در مغز پردازش میشود و در لحظه مغز قادر است تعداد اشیاء را تخمین بزند. بااینحال، اکنون گروهی در دانشگاه کالیفرنیا دریافتهاند این نگرش برای توجیه مسئله مذکور صحت ندارد. شواهد جدید بهدستآمده از ردیابهای چشم نشان دادهاند چشمها برای ضبط اطلاعات جسم، روی آن متمرکز میشوند و با قراردادن آن در مرکز میدان دید اطلاعاتی نظیر تعداد اجزا» را دربارهی آن تخمین میزنند.
ساموئل چایت و استیون پیانادادوسی، دو دانشمند حوزهی علوم شناختی، در PNAS نوشتند مغز از سامانهی تخمین تعداد بهره میبرد و برای تخمین تعداد، به این سامانهی مهم متکی است. پیانادادوسی دربارهی مطالعات خود اینچنین نوشته است: توجه کردهاید گاهی با ارائهی یک تصویر به مغز خود یا مشاهدهی یک تصویر، بدون آنکه اجزای تصویر را بسنجید یا دقیق بشمارید، از میزان آن آگاه میشوید؟ ما دربارهی همین موضوع مطالعه میکنیم.
مثالهایی که هر دو دانشمند دربارهی آن اتفاقنظر داشتند، عبارتاند از: واردشدن به کلاسی خالی و تخمین تعداد نیمکتهای این کلاس یا تخمین تعداد ماشینهایی که پشتسر شما در ترافیک گیر افتادهاند. این دانشمندان توانایی تخمین تعداد را به قسمتی از چشم انسان نسبت میدهند که در ماکولا (لکهی زرد) بخشی در لایهی شبکیهی چشم یا رتینا قرار دارد.
ماکولا نقطهای در مرکز میدان دید است و فرورفتگی ریزی بهنام گودهی مرکزی دارد؛ پس همانطورکه ردیابهای چشم نشان دادند، فرد از شمردن اجزای تصویر در سایر قسمتهای میدان دید بهجز مرکز» آن عاجز است و باید مستقیم به شیئی نگاه کند تا بتواند تعداد اجزای آن را تخمین بزند. این نقطه قسمتی بهنام انباشت سریالی در گودهی مرکزی» (Serial Foveal Accumulator) دارد که تعداد اشیائی را شمارش میکند که در خطی مستقیم در مرکز میدان دید قرار میگیرند.
پیانادادوسی میگوید: انباشت سریالی، یعنی نور بازتابشده از اجسام را یکی پس از دیگری چشم در مرکز میدان دید دریافت میکند. نورهایی که خارج از مرکز میدان دید هستند، نمیتوانند در قسمت انباشت سریالی قرار بگیرند؛ بنابراین شمارش در نواحی اطراف مرکز میدان دید امکانپذیر نیست. پس در مثالی که شما از آینه به اتومبیلهای پشتسر خود نگاه میکنید که در ترافیک هستند، باید چشمان خود را روی کل تصویر اتومبیلها حرکت دهید که در آینه تشکیل شده است تا چشم شما بتواند تخمینی از تعداد آنها به شما ارایه کند.
ساموئل چایت و استیون پیانادادوسی برای درک چگونگی مشاهدهی اشیاء و برآورد تعداد تقریبی آنها بهوسیلهی مغز، مطالعهای روی 27 فرد 18 تا 29 ساله انجام دادند. این افراد باید تعداد تقریبی نقطههایی را تخمین میزدند که در صفحهی یک رایانه نمایان میشدند. این دانشمندان دریافتند برآورد تقریبی تعداد بهکمک پردازشی موازی در محور زمان بهوسیلهی مغز صورت نمیگیرد؛ بلکه مغز برای تخمین تعداد از همان روش استفاده از انباشت سریالی در مرکز میدان دید کمک میگیرد.
چایت دربارهی این روش میگوید: معتقدیم روشی که مغز بهکار میگیرد، برخلاف تصور پیشین که از پردازشی همزمان و کلی در تصویر حکایت میکند، روش انباشت سریالی در گودهی مرکزی بوده است؛ چراکه تخمین انسانها از تعداد اشیاء به داشتن نگاهی مستقیم به همان اشیاء وابسته است. گودهی مرکزی بخش کوچکی از شبکیه است که در پشت چشم واقع شده است و برای دقت در بینایی تخصیص یافته است. گودهی مرکزی مسئول خط اتصال بینایی است؛ خطی که قرنیهی چشم را به نقطهی ثابتی در میدان دید وصل میکند.
چایت افزود: بهنظر میرسد تخمین تعداد اشیاء در دید پیرامونی یا خارج از مرکز میدان دید بهدرستی انجام نمیشود. این مسئله توضیح میدهد چرا برای توصیف این روش از واژهی انباشت» استفاده کردهایم؛ زیرا چنین بهنظر میرسد که چشم انسان تصاویر اجسامی را ضبط میکند که بهترتیب در مرکز میدان قرار میگیرند و در آخر تعداد آنها را میشمارد. چایت و پیانادادوسی همچنین توانستند تخمینهای عددی شرکتکنندگان آزمایش را بهکمک اطلاعات بهدستآمده از تمرکز چشم روی نقاط مختلف بهمنظور قراردادن اشیاء در مرکز میدان دید بسنجند.
هرچه تعداد نقاط روی صفحهنمایش بیشتر میشد، میانگین تعداد تخمینها هم افزایش مییافت و خطاهای آنها کمتر میشد. گروه دانشمندان حدس میزنند شاید سامانهی تخمین تعداد در گونههای مختلفی وجود و در میان اقوام نزدیک، گونههای مشترک داشته باشد.
پیانادادوسی میگوید: از ردیابهای بینایی برای آزمایش سایر گونهها استفاده نشده است تا بتواند این حدس را اثبات کند؛ اما تحقیقات من روی بابونها نشان میدهند آنها همواره گروهی با تعداد اعضای بیشتر را برای عضویت و پیروی انتخاب میکنند. گویا بابونها هم از سامانهی مشترکی نظیر سامانهی تخمین تعداد در انسانها بهره میگیرند. بااینحال، چایت پا را از این هم فراتر میگذارد و اذعان میکند: توانایی تخمین تعداد بدون شمارش امری است که سراسر طبیعت آن را دراختیار دارد.
البته، بدیهی است این توانایی در میان نخستیها متداولتر بوده است؛ اما در بسیاری از جانوران دیگر، حتی آن دسته از گونههایی ردیابیکردنی است که صدهامیلیون سال پیش در سیر تکاملی خود از انسانها فاصله گرفتند. برای مثال، زنبور و هزارپا را در نظر بگیرید. این موجودات در پی غذا و هنگام شکار از سازوکاری مشابه آنچه انسانها در چشم خود دارند، یعنی سامانهی تخمین تعداد بهره میبرند.
مرجع
ادعای کشف کشتی فرازمینی ها تنها یک ادعای ساده نیست که بتوان از کنار آن گذشت. گزارشات و ادعاهایی از این دست می تواند موجی از سوالات مختلف را در ذهن بشر ایجاد کند و جهان بینی او را با چالش های جدی روبرو سازد. ادعای کشف کشتی فرازمینی ها مورد جدیدی است که توسط دارل میکلاس صورت گرفته است. او از کاشفان شبکه تلویزیونی دیسکاوری است. میکلاس و دیگر اعضا تیمش معتقدند که در زیر مثلث برمودا و در نزدیکی باهاما، سازه مرموزی را در زیر دریا کشف کرده اند که احتمال دارد یک کشتی باستانی و متعلق به موجودات فرازمینی باشد.
مثلث برمودا
مثلث برمودا که به نام مثلث شیطان هم معروف است قلمرویی از اسرار ترسناک و شگفت انگیز است. برمودا که منطقهای در ناحیه غربی اقیانوس اطلس شمالی است سرزمین رموز و اسرار پیچیده ایست که تاکنون علم نتوانسته علتی منطقی و علمی برای آن پیدا کند.گزارش ها و روایت هایی که از این منطقه به گوش می رسد همواره دارای یک صفت مشترک هستند؛ اینکه این منطقه بسیار خطرناک است.
یکی از ویژگی هایی که برمودا را تبدیل به قلمرویی شیطانی کرده و این واژه را هم رده مرگ و تباهی قرار می دهد، گزارشات متعددی است که جملگی بر ناپدید شدن ساخته های غول پیکر دست بشر مانند هواپیما، کشتی و…تاکید دارند. چنین پدیداه ای را نمی توان با هیچ منطقی از دنیای فیزیک توضیح داد.
شرایط خاص مثلث برمودا باعث شده تا بسیاری از دنیای علم و فیزیک فاصله گرفته و سعی در یافتن توضیحاتی غیر علمی برای پاسخ به سوالات خود بنمایند. آنها عقیده دارند منشا تمامی اتفاقات ناگوار و خطرناکی که در مثلث برمودا رخ می دهد به ماوراء الطبیعه و موجودات فرازمینی و ناشناخته باز می گردد. به هر حال شرایط خطرناک و خاص منطقه در حدی جدی است که هیچ تضمینی برای سلامت کشتی و هواپیمایی که از این قلمرو رد می شود وجود ندارد و هر آن ممکن است به شکلی غیر قابل توضیح ناپدید شده و نابود گردد.
ادعای کشف کشتی فرازمینی ها و استدلال های کاشف
اما داستان کشف میکلاس از این قرار است. میکلاس نقشه ای در دست داشته که در آن مختصات بقایای یک کشتی در زیر آب های برمودا مورد اشاره قرار گرفته است. نقشه یاد شده تنها به شرح مختصات محل قرار گرفتن کشتی اشاره داشته و هیچ توجهی به شرایط ویژه و خاص کشتی نداشته است. ویژگی هایی آنچنان عجیب که میکلاس و تیمش را وادار کرده تا به صراحت اعلام کنند که کشف صورت گرفته مربوط به بقایای کشتی فرازمینی ها است.
میکلاس به منظور انجام اکتشافات ترسناک خود در زیر آبهای مثلث شیطان نقشه ای بسیار مهم به همراه دارد. این نقشه توسط یکی از فضانوردان ناسا بنام گوردن کوپر ترسیم شده است. کوپر در دهه 60 میلادی این نقشه را آماده ساخت و در آن به 100 نقطه نابهنجار اشاره دارد. کشف بقایای این کشتی در زمانی صورت گرفت که میکلاس و دیگر اعضا تیم در حال فیلمبردای یکی از برنامه های شبکه دیسکاوری بودند. میکلاس آنچنان در خصوص کشف خود مطمئن است که در یکی از مصاحبه هایش عنوان کرده که قصد دارد کشتی بیگانگان! را به خشکی منتقل کند.
آنچه که میکلاس در زیر آبهای تاریک مثلث برمودا کشف کرد شباهتی به بقایای یک کشتی غرق شده در دریا ندارد. در واقع شکل عجیب و منحصر بفرد بقایای این کشتی، نقطه قوت استدلال میکلاس در خصوص منشا فرازمینی این سازه است. آنچه که میکلاس آن را کشتی فرازمینی ها عنوان می کند هیچ شباهتی به ساخته های عادی دست بشر ندارد و مهمتر اینکه هیچ شباهتی هم به کشتی هایی که انسان تاکنون آنها را روانه آبهای سطح کره زمین نموده ندارد.
کشف بقایای کشتی های باستانی مورد جدید و تازه ای برای میکلاس و تیمش نیست. اما ادعای کشف کشتی فرازمینی ها موردی تازه و جدی است. آنها سالهاست که در این زمینه تجربه دارند و با شمایل کشتی ها و تغییرات صورت گرفته در طول تاریخ تکامل آنها آشنا هستند. بر این اساس میکلاس با تاکید بسیار بیان می کند که بقایای یاد شده هیچ شباهتی به کشتی های دیگر و یا پدیده های طبیعی ندارد. این سازه عجیب با مرجان پوشیده شده و ضخامت مرجان ها نشان می دهد که این سازه صدها سال است که در زیر آب باقی مانده است.
تصور عامه بر آن است که مثلث برمودا تنها یک منطقه آبی را شکل می دهد. این در حالی است که نقشه های مربوط به این منطقه نشان می دهند برمودا خشکی های بسیاری را نیز شامل می شود. از کار افتادن سیستم های الکترونیک در زمان عبور از این مثلث یکی از مواردیست که گزارشات متعددی در خصوص آن مخابره شده است. میکلاس قصد دارد با استفاده از نقشه کوپر اکتشافات خود را ادامه دهد. او اعتقاد دارد در صورت کنکاش بیشتر می تواند به مدارک و شواهدی دست یابد که تعلق کشتی به موجودات فرازمینی را اثبات کند.
کاشف شبکه دیسکاوری موضوعی را مرا مطرح می کند که در عین ترسناک بودن کنجکاوی انسان را بشدت تحریک می کند. او می گوید کوپر نقشه را به گونه ای ترسیم کرده که انگار قصد دارد بگوید چیزهای بیشتری در این بخش وجود دارد و تلاش بیشتری را طلب می کند. به احتمال زیاد گوردن کوپر هم بر این موضوع اشراف کامل داشته که بقایای کشتی یافت شده متعلق به موجوداتی از دنیایی دیگر است.
میکلاس در توصیف خود از کوپر، او را فضانوردی عنوان می کند که اعتقادی کامل به وجود فرازمینی ها داشته و گویا حضور آنها بر روی زمین و نیز مثلث برمودا از امور بدیهی مورد نظر کوپر بوده است. ادعای کشف کشتی فرازمینی ها توسط میکلاس در حال حاضر ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده و سوالات بسیاری را موجب گردیده است.
ادامه مطلب
شما قطعا چنین اتفاقی را تجربه کردهاید. اتاقی شلوغ و پر از همهمه را در نظر بگیرید. ناگهان با شخص دیگری چشم در چشم میشوید. مثل صحنههایی است که در فیلمها میبینیم - باقی دنیا رنگ میبازد، و این آگاهی مشترک که شما دارید به او نگاه میکنید و او هم به شما نگاه میکند، مانند پلی ارتباطی شما دو نفر را به هم پیوند میزند.
شکی نیست که ارتباط چشمی همیشه به این اندازه مهیج نیست - مثلا اکثر مکالمات عادی با ارتباط چشمی همراه است -، ولی تقریبا همیشه حائز اهمیت است. خیلی از پیشفرضهای ما درباره شخصیت افراد بر این پایه استوار است که هنگام صحبت به ما نگاه میکنند یا نه؛ و وقتی در خیابان یا مکان عمومی دیگری از کنار غریبهها رد میشویم و آنها به ما نگاه نمیکنند، ممکن است احساس طردشدگی به ما دست دهد.
اینها چیزهای جدیدی نیست و ما در زندگی روزمره خود با آنها روبهرو شدهایم. اما روانشناسان و عصبشناسان دههها است که دارند درباره ارتباط چشمی تحقیق میکنند و به یافتههای جذابی رسیدهاند که از توان تاثیرگذاری آن پرده برمیدارد، از جمله اینکه چشمان ما چه چیزهایی را برملا میکنند و ارتباط چشمی چگونه نظر ما درباره فرد مقابل را تغییر میدهد.
تحقیقات نشان میدهد که زل زدن باعث جلب توجه میشود
برای نمونه، یکی از یافتههای تکراری این است که چشم در چشم شدن نه تنها توجه ما را به خود جلب میکند، بلکه پیش خود نگه هم میدارد، و باعث میشود که کمتر به اطرافمان توجه کنیم. در عین حال، چشم در چشم شدن با دیگران باعث به راه افتادن تعدادی از فرایندهای مغزی میشود.
این فرایندها به ما کمک میکنند تا با این حقیقت که حالا داریم با ذهن شخص دیگری که دارد به ما نگاه میکند کلنجار میرویم کنار بیاییم. این اتفاق باعث میشود تا آگاهی ما از عاملیت آن فرد دیگر افزایش پیدا کند. ما پی میبریم که او هم ذهن و دیدگاه خود را دارد، چیزی که در ادامه باعث میشود خود ما نیز خودآگاهتر شویم.
شاید اگر تا به حال در باغوحش با میمونی چشم در چشم شده باشید، اینگونه تاثیرات را با شدت زیادی احساس کرده باشید: این حس که آن میمون هم موجودی خودآگاه است که دارد شما را بررسی و قضاوت میکند، قطعا همه چیز را تحتالشعاع خود قرار میدهد. حتی نگاه کردن به نقاشی چهرهای که به نظر میرسد دارد ارتباط چشمی برقرار میکند هم باعث شروع چندین و چند فعالیت مغزی میشود که با شناخت اجتماعی رابطه دارند - یعنی نقاطی از مغز که در فکر کردن در باره خودمان و دیگران نقش ایفا میکنند.
چشم سگها برای جلب نظر انسان تکامل پیدا کرده
با این حساب اصلا عجیب نیست که سوژه ذهن دیگری بودن امری بسیار پریشانگر است. شاید بد نباشد نگاهی بیاندازیم به تحقیقی که اخیرا در ژاپن صورت گرفته است.از داوطلبان خواسته شده بود که حین تماشای فیلم یک چهره برای اسامی مشخصی فعلهای مناسب پیدا کنند. برای مثال، اگر اسم "شیر" را میشنیدند، پاسخ مناسبی که میتوانستند بدهند "نوشیدن" بود.
نکته مهم این بود که وقتی چهره مورد نظر با داوطلبان ارتباط چشمی برقرار میکرد، آنها در پیدا کردن افعال مناسب برای اسامی سختتر به مشکل برمیخوردند. محققان فکر میکنند که دلیل این اتفاق این است که ارتباط چشمی - حتی با چهرهای ناشناس در یک فیلم - چنان قوی است که ذخایر شناختی ما را کاملا تحلیل میبرد.
تحقیق مشابهی به این نتیجه رسیده است که چشم در چشم شدن با دیگران حافظه کاری ما را مختل میکند. حافظه کاری به آن بخش از حافظه میگویند که به ما کمک میکند اطلاعات را برای مدت کوتاهی در ذهن نگه داریم و استفاده کنیم. البته این تمام ماجرا نیست. قوه تخیل، و تسلط بر ذهن، یعنی توانایی ما برای حذف اطلاعات بیربط، هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
شاید این مسائل را بدون اینکه متوجه شوید شخصا تجربه کرده باشید. مثلا قطع ارتباط چشمی حین مکالمه با دیگران به شما اجازه میدهد تا بهتر روی مسائلی که مطرح میکنید یا در ذهن دارید تمرکز کنید. برخی از روانشناسان حتی عقیده دارند که عدم برقراری ارتباط چشمی میتواند به کودکان در پاسخ دادن به پرسشها کمک کند.
ادامه مطلب
بحران تکالیف
مادری همیشه فکر می کرد ناراحتی ها درباره حجم زیاد مطالب اغراق است. پسرش هیچ گاه بیشتر از نیم ساعت مشق ننوشته بود. اما زمانی که مدرسه اش را عوض کرد، حجم تکالیفش زیاد شد و شش کلاس داشت و برای هر کلاس باید نیم ساعت مشق می نوشت و با یک کوله پشتی پر از تکلیف به خانه بر می گشت.
مادر می گوید از 8 صبح تا 3 بعد از ظهر در مدرسه بود و بعد تمرین فوتبال داشت و ساعت 5 به خانه می رسید و بعد همه با هم شام می خوردیم و ساعت 7 می توانست تکالیفش را شروع کند. او نمی توانست استراحت کند و استرس او به همه منتقل شده بود. ما سریع غذا را تمام می کردیم چون می دانستیم ساعت ها باید مشق بنویسد و حتی قبل از اینکه غذایش را تمام کند برای اینکه به او کمک کنیم، التماس می کرد».
پسراکنون 15 ساله است و به دبیرستان می رود. اما مادر و پدرش نگران فرزند دیگر خود هستند که امسال به همان مدرسه وارد خواهد شد و نگرانی از اینکه او چگونه می تواند با حجم تکالیف شبانه کنار بیاید. مادر معتقد است این روش زندگی برای خانواده ها دیوانه کننده است».
در واقع او به گروه معترضین درباره غرق شدن کودکان در تکالیف پیوسته است. این مادران می گویند، فقط درباره مشق های هر شب نیست، بلکه حتی در تعطیلات و تابستان نیز کودکان تکالیف زیادی دارند. این حجم تکالیف منجر به فرسودگی های جدی می شود.
کودکان اگر استراحت نداشته باشند، نمی توانند دروس را یاد بگیرند و به خاطر بسپارند و از حجم مطالب وحشت می کنند و غر می زنند و به اجبار تکالیف را انجام می دهند. و در نتیجه پدران و مادران نیز به دلیل داشتن مسئولیت برای تحصیلات فرزندشان، در این فرایند درگیر می شوند.
نانسی کالیش نویسنده مخالفت با تکلیف، می گوید به این صورت نیست که تکلیف ذاتا بد باشد، اما از حد تعادل خارج شده است. وقتی کودک به خانه می رسد، اولین سوالی که والدین می پرسند این است که چقدر مشق داری؟ برای بسیاری از خانواده ها، همه چیز حول تکالیف می چرخد، و تنش، دعوا و گریه به دنبال خواهد داشت.
این فقط یک تصویر کوچک است. شب به شب و سال به سال، تکالیف دوران کودکی سالم و خوب مانند بازی کردن، ورزش کردن، وقت گذراندن با دوستان و خانواده و حتی سر رفتن حوصله و شاید خلاقیت را از بین می برند.»
در پی گزارش اخیر ارائه شده توسط محققی در زمینه تکالیف، دکتر هریس کوپر، مخالفت ها در حال افزایش است. در یک بررسی جامع از 60 مطالعه از سال های 1987 تا 2003، او دریافت که عملا ارتباطی بین تکالیف و نمرات امتحان در دبستان وجود ندارد. زمانی که کودکان وارد مدرسه راهنمایی می شوند، افت تحصیلی رخ می دهد.
ارتقای عملکرد تنها بین دانش آموزان کلاس ششم تا نهم که هر شب تنها 90 دقیقه به انجام تکالیف می پردازند و دبیرستانی هایی که دو ساعته تکالیف خود را انجام می دهند، اتفاق می افتد؛ در واقع، نمرات امتحان افرادی که برای انجام دادن تکالیف شان زمان زیادی را صرف می کردند، افت می کند. کوپر می گوید: حد پایین این است که تمام کودکان باید مشق بنویسند، اما مقدار و نوع آن باید به مقطع آن ها بستگی داشته باشد و همه چیز در حد متوسط خوب است».
3 کاری که والدین برای کمک به کودکان برای مدیریت تکالیف می توانند انجام دهند
ادامه مطلب
در واقع بیشتر علایمی که ما برای مخاطبان مان ارسال میکنیم، شامل هیچ کلمه یا صدایی نیست بلکه فقط شامل زبان بدن است. با این حال مطالعات نشان میدهد بسیاری از ما روزانه بدون اینکه بدانیم در این نوع از ارتباط مان مرتکب اشتباهاتی میشویم.
ارتباط غیرکلامی یکی از اصلیترین اشکال برقراری ارتباط با دیگران است. مطالعات زیادی که توسط دکتر آلبرت محرابیان» از معروفترین استادان حوزه ارتباطات غیرکلامی و زبان بدن انجام شده، نشان میدهد 7 درصد ارتباطات ما کلامی، 38 درصد صوتی و 55 درصد غیرکلامی است.
در واقع بیشتر علایمی که ما برای مخاطبان مان ارسال میکنیم، شامل هیچ کلمه یا صدایی نیست بلکه فقط شامل زبان بدن است. با این حال مطالعات نشان میدهد بسیاری از ما روزانه بدون اینکه بدانیم در این نوع از ارتباط مان مرتکب اشتباهاتی میشویم. در این مطلب به 11 مورد از رایجترین این اشتباهات اشاره کرده ایم.
1- فقط با دهان خندیدن
وقتی خنده به طور طبیعی اتفاق نمیافتد، وقتی شما فقط با دهان تان میخندید و اجازه نمیدهید سایر قسمتهای صورت تان در خنده تان مشارکت داشته باشند، در بهترین حالت، مضحک و در بدترین حالت متظاهر به نظر خواهید رسید. پس اگر احساس میکنید باید بخندید با همه صورت تان بخندید، در غیر این صورت اصلا نخندید!
2- بازی کردن با اشیا
وقتی با چیزی که در دست یا اطراف مان است ور میرویم (یا حتی لباسمان را مرتب میکنیم یا به عنوان مثال مویی را از روی لباسمان برمی داریم) به فرد مقابل مان نشان میدهیم که ناراحت و پر تنش هستیم. کارشناسان زبان بدن بر این موضوع توافق دارند که این حالت ما عصبی بودن مان را نشان نمیدهد بلکه این پیام را که با گفتههای فرد مقابل موافق نیستیم، به او منتقل میکند.
3- انداختن پا روی پا
دست به سینه نشستن یا انداختن پا روی پا حالت راحتی است و وقتی ما در شرایط پر تنشی قرار میگیریم، فکر میکنیم با نشستن به این حالت احساس راحتی و قدرت بیشتری میکنیم، اما روی دیگر سکه این است که فرد مقابل مان احساس میکند ما قلبا تمایلی به ادامه گفتگو نداریم.
4- به بالا یا اطراف نگاه کردن
وقتی در میانه یک گفتگو به این طرف و آن طرف به ویژه به سمت بالا نگاه میکنید، این پیام را به مخاطب انتقال میدهید که به صحبت هایش گوش نمیکنید یا تمرکز ندارید. وقتی با کسی صحبت میکنید مستقیم به چشمان او نگاه کنید.
5- وول خوردن
پاهای بی قرار، تغییر مکرر حالت نشستن یا با انگشت روی میز زدن، نشان میدهد صندلی تان راحت نیست یا نیاز به دستشویی دارید! در واقع فردی که مقابل شماست شاهد تیکهای عصبی است که ذهنش را به هم میریزد و احساس میکند شما واقعا به او گوش نمیدهید.
6- نگاه نکردن به صورت طرف مقابل
نگاه کردن به صورت طرف مقابل یکی از اجزای اصلی ارتباطات میان فردی است. کارشناسان زبان بدن میگویند خودداری از برقراری ارتباط چشمی، اولین گام در برقراری یک ارتباط نامناسب است. اگر کسی که با او صحبت میکنید، اصلا به چشمان شما نگاه نکند احتمالا هنگام گفتگو احساس راحتی نخواهید کرد.
زیاد نگاه کردن به طرف مقابل هم کار درستی نیست و ستیزه جویانه به نظر خواهد رسید. بهترین حالت، نگاه مستقیم به چشمان طرف مقابل به مدت چند ثانیه، سپس منحرف کردن نگاه و بازگشت دوباره به ارتباط چشمی است.
7- زیاد تکان دادن سر
وقتی ما به صحبتهای کسی گوش میکنیم و میخواهیم به او نشان دهیم که با صحبتهایش موافقیم، سرمان را تکان میدهیم. تا این جای کار مشکلی ندارد، اما تکرار زیاد این کار نشانه مطیع بودن و انتقاد شما به فرد مقابل خواهد بود و به نظر خواهد رسید که شما تلاش میکنید او را از خود راضی نگه دارید. میتوانید به جای زیاد تکان دادن سر از کلمات بله» یا موافقم» استفاده کنید.
ادامه مطلب
آیا میدانید چه تفاوتی میان اندازه جرم و اندازه وزن یک جسم وجود دارد؟ جرم و وزن از کمیتهای اصلی مربوط به اجسام هستند که به طور معمول به دلیل شباهتهای ظاهری، در محاوره با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. این مقاله به بررسی فرق دو مفهوم جرم و وزن اشاره میکنیم.
تفاوتهای اصلی جرم و وزن
برای پی بردن به فرق جرم و وزن ابتدا میبایست به تفاوتهای اصلی و ذاتی آنها توجه کنید. این تفاوتها به شرح زیر هستند:وزن یک جسم بسته به نیروی جاذبه زمین در محیطهای مختلف، متغیر بوده اما جرم یک جسم همواره ثابت است. وزن کمیتی برداری بوده اما جرم کمیتی عددی است.واحد یا یکای جرم با وزن متفاوت است. وزن به میدان گرانش زمین و جرم جسم بستگی دارد، اما جرم از خواص ذاتی آن جسم محسوب میشود.
تعریف جرم
جرم، کمیتی است که در آن مقدار ماده تشکیل دهنده آن جسم مشخص میشود. واحد جسم تن، کیلوگرم، گرم، مثقال و … است.
تعریف وزن
وزن، کمیتی است که در آن مقدار نیروی جاذبه وارد شده به جسم از سمت زمین مشخص میشود. واحد وزن نیوتن است.
وسایل اندازه گیری جرم و وزن
از آنجایی که جرم و وزن دو کمیت متفاوت هستند بنابراین نحوه اندازه گیری آنها نیز متفاوت است. برای اندازه گیری جرم و وزن از وسایل زیر استفاده میشود: وسیله اندازه گیری وزن نیرو سنج است. در نیرو سنج، وزن به وسیله میزان کشیدگی فنری که جسم در آن ایجاد میکند مشخص میشود.وسایل اندازه گیری جرم گوناگون بوده و برخی از آنها شامل ترازوهای مختلف و باسکول هستند.
فرمول محاسبه وزن
برای محاسبه وزن یک جسم نیاز به مقدار جرم آن جسم وجود دارد، چرا که وزن یک جسم از حاصل ضرب جرم آن در نیروی جاذبه زمین به وجود میآید که عددی ثابت بوده و حدوداً برابر با 9.8 است. فرمول کلی محاسبه وزن به شکل زیر خواهد بود:W=mg
در این فرمول، وزن را با W و جرم را با m و شدت جاذبه را با g نشان میدهند. در این فرمول واحد جرم میبایست بر اساس کیلوگرم باشد. با توجه به این فرمول و اندازه نیروی جاذبه زمین میتوان گفت که به عنوان مثال، وزن یک جسم 5 کیلویی حدوداً 50 نیوتن است.
نکات مهم درباره جرم و وزن یک جسم
هر چه تعداد ذرههای تشکیل دهنده یک جسم یا ماده بیشتر باشد، آن ماده جرم بیشتری دارد. همچنین هر چه جرم جسم بیشتر باشد آن جسم سنگینتر بوده و نیروی جاذبه بر آن بیشتر است و بنابراین وزن آن نیز بیشتر خواهد بود. توجه شود که شدت جاذبه زمین در ارتفاعات مختلف، متغیر بوده و به فاصله جسم از زمین بستگی دارد. همچنین مقدار آن در کرههای دیگر با زمین متفاوت است.
سخن آخر
یکاهای فراوانی برای اندازه گیری کمیتهای مختلف یک جسم مانند جرم، وزن، حجم، اندازه طول و عرض و . وجود دارد. جرم و وزن از کمیتهای مربوط به ماده و جسم به شمار میآید که از قدیم تا کنون کاربردهای فراوانی در حل مسائل فیزیکی داشته اند. اگر میخواهید درباره نحوه اندازه گیری صحیح طول اجسام اطلاعات کافی به دست آورید، با اصلیترین واحد های اندازه گیری طول نیز آشنا شوید.
مرجع
همه میدانیم که آمپول زدن درد چندانی ندارد و در عرض چند ثانیه همه چیز تمام میشود، اما چرا از این پروسه تا این اندازه وحشت داریم؟
من به شخصه وقتی مجبور هستم آمپول بزنم تپش قلب میگیرم و تمام بدنم خیس عرق میشود. اما به محض تمام شدن آمپول پیش خود فکر میکنم این که اصلا درد نداشت، من چرا اینقدر میترسیدم؟
خب، در توضیح باید بگوییم این ترس، نوعی فوبیاست که در سراسر جهان رواج بسیاری دارد. به طوری که بر اساس آمار رسمی از هر 10 نفر یک نفر به این فوبیا مبتلاست. در کشوری همچون انگلستان رواج این ترس بیشتر است و از هر چهار نفر یک نفر از آمپول زدن میترسد؛ بنابراین لازم نیست خجالت بکشید که از آمپول میترسید. Aichmophobia به ترس از سوزن و اشیا نوکتیز گفته میشود و Trypanophobia ترس از تزریق است.
برخی از مردم با دیدن آمپول فقط چند دقیقه دچار ترس میشوند و بعضی دیگر به حدی میترسند که حالشان بد میشود. مطالعات متعددی در سالهای اخیر نشان داده که تقریبا یکچهارم جمعیت جهان به فوبیای سوزن مبتلا هستند. پراکندگی این ترس بین ن و مردان با هم برابر است و سن و سال خاصی را هم در بر نمیگیرد، یعنی هر فردی در هر سنی ممکن است از آمپول زدن بترسد. ترس از آمپول زدن، خود را با عرق کردن، حالت تهوع، ضعف و غش کردن، سرگیجه یا تپش قلب نشان میدهد.
سوال اینجاست که ریشه ترس از آمپول کجاست؟
ترس از آمپول یا ترس از اشیا نوکتیز میتواند به دوران کودکی فرد مربوط شود. مثلا وقتی فرد برای اولین بار در کودکی آمپول زده، احتمالا درد زیادی متحمل شده و این درد در گوشهی ذهنش باقی مانده و همچنان در بزرگسالی او را دچار فوبیا میکند.
یا ممکن است در اثر ترس اعضای خانواده باشد. یعنی فرد از همان کودکی دیده و آموخته که آمپول ترس دارد و مثلا پدر یا مادرش از آن ترس دارند. حساسیت به درد که ممکن است در نتیجهی اضطراب شدید یا به صورت ژنتیکی به وجود آمده باشد هم میتواند یکی از عوامل ترس از آمپول باشد.
ترس از آمپول ممکن است ریشه در کودکی داشته باشد. به طور مثال، فرد در کودکی دوره بیماری سختی را سپری کرده است یا آمپول دردناکی را زده است که این موضوع باعث به وجود آمودن رشته خاطرات ناخوشایند از پزشک، درمانگاه و آمپول شده است. حتی ممکن است یکی از نزدیکان فرد در بیمارستان فوت کرده باشد که همه این موارد شرطی سازی کلاسیک را درمغز فرد ایجاد میکند که هر وقت اسم این موارد میآید مجموعهای از سختیها در ذهن فرد تداعی میشود.
ترس از سوزن آمپول را میتوان به تکامل تدریجی بشر نیز ربط داد. هزاران سال انسانها به واسطه استفاده از اشیاء نوکتیز صدماتی را به پوست خود وارد میکردند و نتیجهی استفاده از این وسایل زخمی شدن، عفونت و حتی مرگ بوده. همین پیامدهای تلخ و ناخوشایند در حافظه عمومی بشر باقی مانده و ترس او از آمپول زدن را به وجود آورده است.
ژنتیک و فوبیا نیز به هم مربوط هستند. زمینههای ژنتیکی و بعضی آسیبها در برخی نواحی مغز در تشدید فوبیاها تاثیر گذار است البته به خودی خود این هراسها جنبه ژنتیکی ندارند، اما افرادی که فوبیا دارند به لحاظ زمینه اضطرابی که دارند ممکن است بیشتر در معرض آسیبها قرار بگیرند.
ادامه مطلب
تصمیماتی که ما در زندگی مان میگیریم، به شخصیت، فرهنگ، بلوغ، علاقه شخصی و خیلی از فاکتورهای دیگر وابسته است؛ بنابراین ما نمیتوانیم دیگران را به خاطر تصمیماتی که میگیرند یا رفتارهایی که از خود نشان میدهند، سرزنش کنیم. اگر در مواردی که در ادامه برایتان آورده ایم، مورد حمله سوالات اطرافیان قرار گرفته اید، بدانید که شما هیچ تعهدی برای توضیح به آنها ندارید.
اعتقادات هر کس به خودش مربوط است، بنابراین دلیلی ندارد که شما برای دیگران در مورد آنها توضیح دهید. البته اگر دیگران در مورد اعتقادات مذهبی و ی از شما سوال کردند، تا جایی که فکر میکنید آزارتان نمیدهد، میتوانید در موردش حرف بزنید، اما ابن را بدانید که مجبور نیستید برای جلب رضایت دیگران آنچه نمیخواهید را به زبان آورید یا این که برای متقاعد کردن آنها هزار دلیل و برهان بیاورید. آنجا که توضیح در مورد این مسائل برایتان سخت است، بهتر است که سکوت کنید.
به دیگران این اجازه را ندهید که زندگی عاطفی شما را در کنترل خود داشته باشند یا که مدام در مورد آن نظر دهند. تنها شمایید که میتوانید برای رابطه تان تصمیم بگیرید. اگر شما از فردی خوشتان آمد، اما دیگران نظر مثبتی راجع به آن نداشتند، بهتر است که به نظرات آنها توجهی نکنید و راه خودتان را بروید. شما مجبور نیستید برای آنها توضیح دهید که چه چیز طرف مقابل شما را جذب کرد. تنها کافی ست که به ندای قلب تان گوش دهید و راه خودتان را بروید.
شاید از این که شما تنهایی را انتخاب کرده باشید، مورد نقدهای منفی و بمباران سوالات دیگران قرار بگیرید، اما این زندگی شماست و به هیچ کس دیگری ربطی ندارد، بنابراین دلیلی ندارد که به آنها توضیح دهید. شاید شما در این وضعیت احساس آرامش میکنید یا این که از آزادی که دارید لذت میبرید. دلیل شما هر چه باشد تنها به خودتان مربوط است؛ بنابراین در مقابل این سوال اطرافیان که چرا تنهایی؟» بهتر است که سکوت کنید.
اگر شما کاری کرده اید یا حرفی زده اید که نیازی به عذرخواهی در آن نمیبینید، بهتر است که این کار را نکنید. در واقع اگر شما برای چیزی که بدان اعتقادی ندارید، عذرخواهی کنید، خودتان را زیر سوال میبرید؛ بنابراین بهتر است که اگر از نظر خودتان اشتباهی مرتکب نشده اید، تنها برای جلب رضایت دیگران، عذرخواهی نکنید. البته این بدبن معنی نیست که خودخواه باشید و از حرف تان پایین نیایید، اما اگر واقعا از نظر خودتان اشتباهی نکرده اید، زیر بار حرف زور هم نروید.
تمام رابطههای عاطفی به خوبی و خوشی به پایان نمیرسد، برخی از روابط به بن بست میخورند و دو طرف چارهای جز جدایی ندارند. اگر شما هم در رابطه عاطفی تان احساس میکنید که به بن بست رسیده اید، بهتر است که بیش از آن ادامه ندهید. اگر بارها برای طرف مقابل تان دلایل ناراحتی تان را توضیح داده اید، اگر او به شما احترام نمیگذارد یا اگر طوری رفتار میکنید که احساس بی ارزش بودن میکنید، بهتر است که بدون هیچ توضیحی از او جدا شوید.
اگر احساس کردید که این کار به صلاح تان است، به طرف مقابل تان اجازه ندهید که با حرف هایش شما را متقاعد کند. شما مجبور نیستید برای این تصمیم به اطرافیان تان هم توضیح دهید؛ بنابراین به خودتان مطمئن باشید و راهی را که فکر میکنید به صلاح تان است، بروید.
استایل شما نیز یکی از چیزهایی ست که تنها به خود شما ربط دارد. این که شما موهایتان را چگونه میبندید، چگونه آرایش میکنید یا این که چه لباسهایی میپوشید، به هیچ کسی جز خود شما ربط ندارد. همین که خودتان با آنها احساس خوبی دارید، کافی ست؛ بنابراین برای تیپ و ظاهرتان به هیچ کس توضیح ندهید.
برخی از ما زندگی در وسط شهر را دوست دارند و برخی دیگر زندگی در حومه شهر، جایی آرام و به دور از هر نوع تکنولوژی. این که شما کدام مکان را برای زندگی ترجیح میدهید، به خودتان مربوط است. حتی این که شما تنها زندگی میکنید یا با خانواده تان نیز دلیلی کاملا شخصی ست؛ بنابراین در این مسائل نیز به دیگران اجازه سوال کردن ندهید. آنها از زندگی خصوصی شما چیزی نمیدانند، بنابراین شایسته نظر دادن و قضاوت کردن نیز نیستند.
اگر در شغل آرزوهایتان در حال کارید، پس خوش به حالتان. شاید درآمد زیادی نداشته باشید، اما همین که از کارتان لذت میبرید، یک دنیا میارزد. احتمالا اطرفیان تان در مورد این که چرا شما این شغل را انتخاب کرده اید شما را سرزنش کنند، یا حتی شغلهای پردرآمدتری به شما پیشنهاد دهند، اما بهتر است که با آنها بحث نکنید و به کارتان ادامه دهید. هیچ چیزی بیشتر از کار کردن در شغلی که بدان علاقه ندارید نمیتواند به شما امید و انگیزه زندگی دهد.
هر پدر و مادری، از این رو که با فرهنگهای متفاوتی بزرگ شده اند، شیوه تربیت متفاوتی نیز دارند. این که شما کودکتان را شبیه به دیگری تربیت نمیکنید، بدین معنی نیست که روش شما اشتباه است؛ بنابراین تحت تاثیر حرفهای دیگران، به شیوه تربیت تان شک نکنید و راه خودتان را بروید. نیازی نیست که شما در مورد آنچه که به نظرتان درست است، برای دیگران توضیح دهید و دلیل و منطق بیاورید.
فرقی نمیکند که اهداف شما در چه زمینهای ست، شغلی، عاطفی، هنری، ورزشی یا. هر چه باشد شما با اهداف و آرزوهایی که در سر دارید زنده اید. اگر کسی با اهداف شما مشکل دارد، بدین معنی ست که از شما و زندگی تان هیچ نمیداند؛ بنابراین به هیچ کس اجازه ندهید که سد راه شما در رسیدن به آرزوهایتان شود. رویاهای شما نباید رویا بمانند، پس بدون توجه به نظرات دیگران، برای رسیدن به آنها تلاش کنید.
برخی از افراد منفی نگرند، آنها به همه چیز به دید منفی نگاه میکنند و بدتر از آن این که مثبت اندیشان را نیز به سخره میگیرند. زندگی هیچ فردی بدون مشکل نیست، اما ما برای این که امید به زندگی مان را از دست ندهیم، باید با دیدی مثبت به اطرافمان نگاه کنیم. اگر افرادی در اطراف شما هستند که مدام برای شادی و خنده هایتان به دنبال دلیل اند، بهتر است که آنها را به حال خودشان بگذارید. شما نباید برای مثبت اندیشی تان به دیگران توضیحی دهید. تنها کافی ست در جواب آنها به این طرز نگاه تان افتخار کنید و به راهتان ادامه دهید.
مرجع
در اینجا پنج ایده وجود دارد که می توانید از آنها برای کمک به شما در مثبت ماندن و خوش بینی استفاده کنید:
1- خوبی ها را در هر موقعیتی پیدا کنید.
اول، از قبل برطرف کنید که مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، شما اجازه نخواهید داد که شما را به سمت پایین بیاورد. شما به شکلی سازنده پاسخ خواهید داد. شما نفس عمیقی خواهید کشید، آرامش بخشید و به وضعیت هر آنچه که ممکن است در آن باشد نگاه می کنید. وقتی این تصمیم را از قبل بگیرید، از نظر ذهنی خود را آماده کنید تا وقتی کارها اشتباه پیش می روند، تعادل را از بین نبرید، همانطور که اجتناب ناپذیر است.
2- همه افکار منفی را خنثی کنید.
دوم، بدانید که مدام با ایجاد افکار مثبت از خلاء افکار یا احساسات خلاص شوید. تکرار اظهارات مثبت مانند "من احساس سلامتی می کنم، احساس خوشبختی می کنم، احساس فوق العاده ای می کنم!" وقتی به شغل خود می روید، به خود بگویید، "من خودم را دوست دارم و کارم را دوست دارم!" چیزهایی مانند این را بگویید، "امروز یک روز عالی است. زنده بودن فوق العاده است! "
3- به تمام موانع موجود به عنوان موقت نگاه کنید.
سوم، به اشکالاتی اجتناب ناپذیر که با آنها روبرو هستید موقت، خاص و بیرونی نگاه کنید و مثبت بمانید. وضعیت منفی را به عنوان یک رویداد واحد نگاه کنید که نشانگر یا مرتبط با سایر رویدادهای احتمالی نیست و عمدتا ناشی از عوامل بیرونی است که بر شما کنترل می شود. نگران نباشید، از دیدن این رویداد به هیچ وجه دائمی، فراگیر یا جزئی در صلاحیت یا توانایی خودتان خودداری کنید و همانطور که به جلو می روید افکار مثبت خود را حفظ کنید.
4- از هر دشواری بیاموزید و رشد کنید.
چهارم، به یاد داشته باشید که یادگیری و رشد و موفقیت بدون شکست و سختی های اجتناب ناپذیر غیرممکن است که باید با آنها مقابله کرده و و دوباره برخیزید تا فرد بهتری شوید. بنابراین، با گفتن "خوب است!" از هر دشواری استقبال کنید. و سپس به موقعیتی بنگرید تا چیز مثبت یا مفیدی را که در آن وجود دارد پیدا کنید تا مثبت بمانید.
5- افکار خود را بر روی اهداف و رویاهای خود نگه دارید.
و در آخر، افکار خود را در مورد اهداف و رویاهایتان حفظ کنید، و به شخصی که برای تبدیل شدن به آن تلاش می کنید و چیزهایی که در تلاش هستید. هنگامی که همه چیز به طور موقت پیش می رود، با گفتن "من به نتیجه کامل هر وضعیت زندگی ام اعتقاد دارم." به خودتان پاسخ دهید.
تصمیم بگیرید که شاد و خوشحال باشید و از هر وسوسه ای برای پاسخ منفی به عنوان فرصتی برای رشد قوی تر با استفاده از عبارات تأکیدی روزانه و گفتگو با خود و دیگران، به روشی مثبت و خوش بینانه استفاده کنید.
مرجع
تصور کنید جاذبه تصمیم میگرفت کمی به کار خود تنوع بدهد چون از روال کار هر روزهش خسته شده است، مطمئناً اصلاً اتفاق خوبی برای ما نمیافتاد، یا به زمین میچسبیدیم یا در هوا معلق میشدیم. با هر نفسی که میکشیم، هر ضربان قلبمان و هر طلوع خورشید زندگی خودش را تکرار میکند.
وقتی امور عادی زندگی بهصورت موقت قطع میشوند (مثل زمان زله، سونامی و غیره) به این دلیل است که طبیعت میخواهد تعادل خود را بازسازی کند. خودِ ما هم موجودات عادت و تکراریم. غذاهای تکراری میخوریم، کارهای تکراری انجام میدهیم و با آدمهای تکراری نشست و برخاست میکنیم. فعالیتهای تکراری انجام میدهیم و بعد حوصلهمان سر میرود.
تکرار از این جهت بدنام شده که درمقابل تنوع و غافلگیری قرار میگیرد. تکرار حاشیهی امنی برایمان فراهم میکند که اسیرمان میکند؛ درواقع زندانبانمان میشود. این یک نوع دیدگاه نسبت به تکرار است. ولی تکرار هم مثل خیلی چیزهای دیگر در زندگی خنثی است. با انتخابهامان میتوانیم معنای آن را تغییر دهیم. تکرار فعالیتی است که میتوان از آن هم استفاده کرد و هم سوءاستفاده. تکرار ایجاد عادت میکند – عادتهای خوب و عادتهای بد. تکرار سرچشمهی مهارت و تسلط است.
تکرار باورهایی ایجاد میکند که هم میتواند به ما قدرت دهد و هم ضعیفمان کند. تکرار میتواند بهترین دوستمان یا بدترین دشمنمان باشد. میتوانیم روی جنبهی خستهکننده و مخرب تکرار تمرکز کنیم یا از آن بیشترین فایده را ببریم. ولی چطور میتوانیم تکرار را برای خودمان لذتبخش کنیم؟ میخواهید کار جدیدی را شروع کنید ولی بهخاطر ترس از تکرار هیجانتان را برای آن از دست دادهاید؟ اینجا به پنج راهکار اشاره میکنیم که به شما برای لذتبخش کردن تکرارها کمک میکند.
به کار گرفتن احساسات مثبت وقتی کار به مراحل یکنواخت میرسد خیلی بهتان انگیزه میدهد. وقتی میخواهید یک مهارت جدید یاد بگیرید، باید برای خودتان هیجان ایجاد کنید. آن را وارد رویاها و آرزوهاتان کنید. با احساساتی عمیق موفقیتتان را تجسم کنید تا انگیزهتان بالا رود. فرض کنید میخواهید زبان اسپانیایی یاد بگیرید. هنرپیشه یا خوانندهی اسپانیایی موردعلاقهتان را معلم خودتان تصور کنید. ببینید چقدر حرف زدن با او میتواند برایتان لذتبخش باشد!
بعضی پروژهها به نظر سختتر از بقیه میرسند. یاد گرفتن آن مهارت و آشنا شدن با اصطلاحات مربوط به آن نیاز به تلاش فراوان دارد. مثلاً یادگیری آهنگسازی را در نظر بگیرید با استفاده از تمام تکنولوژیهای موجود – انواع و اقسام برنامههای نرمافزاری، نمونهها، سازها، بعلاوهی اصولی مثل تئوری موسیقی یا حتا یادگیری نواختن یک ساز. وقتی به کلِ ماجرا فکر کنید هیچچیز یاد نمیگیرید.
ولی میتوانید با یکی از آنها شروع کنید. مثلاً یادگیری یک برنامهی کامپیوتری را شروع کنید و قدم به قدم پیش روید. هر کار را تا زمانی که با آن آشنا شدید جلو ببرید و بعد کار دیگری را شروع کنید. با هر قدم درک بهتری نسبت به کلِ ماجرا پیدا خواهید کرد. این کمکتان میکند بهتر تصمیم بگیرید که وقتی زمان مناسبش رسید قدم بعدیتان چه باشد.
وقتی انتظار دارید نتیجهی کارتان را ببینید برای خودتان چارچوب زمانی مشخص نکنید. وقتی کار جدیدی را شروع میکنید مطمئناً زمان زیادی را باید با آن سر و کله بزنید. به جای اینکه خودتان را مجبور کنید طبق یک برنامهی زمانی از پیش تعیینشده جلو بروید، بهتر است روی تمرینتان تمرکز کنید و وقتی خودتان راحت بودید قدم بعدی را بردارید.
وقتی کار جدیدی را شروع میکنید، با خودتان فکر میکنید که حرفهای شدن در آن کار چه حسی میتواند داشته باشد. ولی واقعیت این است که استاد شدن در یک مهارت تازه زمانی بسیار زیاد (حداقل 10،000 ساعت) و تکرارهای فراوان میخواهد. پس روی بهترین شدن در آن مهارت تمرکز نکنید. به تمرین و پیشرفتتان توجه کنید. آیا امروز بهتر از دیروز بودهاید؟ همین برایتان انگیزه میآورد.
خودتان را عمیقاً در آن تجربه درگیر کنید. باید با کاری که میکنید یکی شوید. آن را زندگی کنید، آن را نفس بکشید، لمسش کنید، آن بو کنید و بچشید. این بالاترین لذتی است که هرکس میتواند در زندگی داشته باشد. مثل یک بچه بازی کنید و یاد بگیرید، ز غوغای جهان فارغ. درمورد مثال یادگیری زبان اسپانیایی، مکالمهای با همان سوپراستار محبوبتان داشته باشید. اگر هنوز هم نمیتوانید کلمهای را تلفظ کنید، آن را بلند تکرار کنید و بخندید. یکبار دیگر آن را در لغتنامه چک کنید و دوباره سعی کنید.
مرجع
موفقیت عملی نیست که شما انجام می دهید، این یک روش زندگی است. اگر می خواهید کارهای بزرگی را انجام دهید، بزرگی باید در هر کاری که انجام می دهید منعکس شود. بنابراین، صرف نظر از آنچه شما می خواهید انجام دهید، مسیر موفقیت باید با اتخاذ طرز فکر درست شروع شود. در زیر 5 نکته برای توسعه ذهنیت کامل برای موفقیت وجود دارد:
1- تعریف موفقیت چیست؟
اولین قدم برای ایجاد یک ذهنیت برای موفقیت، تعریف معنای موفقیت است. تعیین اهداف برای خودتان، دستیابی به برنامه عمل را برای رسیدن به جاه طلبی های خود آسان تر می کند و به شما انگیزه می دهد تا آن طرح را انجام دهید. همچنین استانداردی را در اختیارتان قرار می دهد تا پیشرفت و تنظیم استراتژی خود را اندازه گیری کنید. بنابراین باید اهداف زندگی یا شغلی را تعریف کنید و سپس در مورد آنچه برای رسیدن به آنها باید انجام دهید فکر کنید.
2- با شهود خود در تماس باشید.
دومین مرحله برای ایجاد یک ذهنیت برای موفقیت این است که با شهود خود در ارتباط باشید. بسیاری تصور می کنند که موفقیت به معنای تصمیم گیری محاسبه شده بر اساس داده های تجربی است. در حالی که شما باید سعی کنید تا حد ممکن تجربی باشید، چنین داده هایی همیشه در دسترس نیست. مهم نیست که مسیر خاص شما باشد، به احتمال زیاد مجبور خواهید شد در بعضی از مواقع در طول زندگی یا شغل خود تصمیم بگیرید که در آن پاسخی محاسبه نشده وجود ندارد.
در این شرایط باید بتوانید به شهود خود گوش کنید. اگرچه این منبع اطلاعات کاملی نیست، شهودهای ما غالباً می توانند مشکلات را سریعتر از آن چیزی که فکر آگاهانه می توانند مرتفع کنند. این امر به شما امکان می دهد تا در موقعیت های دشوار، تصمیم های تعیین کننده ای بگیرید.
3- همیشه یک نگرش مثبت داشته باشید.
هرگز ارزش یک نگرش مثبت را در رسیدن به اهداف خود دست کم نگیرید. مهم نیست مسیری را که شما دنبال می کنید، می توان به راحتی و یا ناکام ماندن ها برای رسیدن به اهداف خاص، دلسرد شد. تفکر مثبت به معنای شناسایی این اشکالات به عنوان فرصت یادگیری است. این امر باعث می شود که بر شکست های کوچک غلبه کرده و تلاش خود را به سمت اهداف خود ادامه دهید.
4- اقدام کنید.
شما باید افکار خود را به عمل منتقل کنید. علاوه بر افکار مثبت، طرز فکر برای موفقیت نیز مستم تولید فکر شماست. هر زمان که به اهداف یا موانع خود برای رسیدن به آنها فکر می کنید، باید بتوانید اقدامات واضحی را که می توانید در پاسخ به آنها انجام دهید، شناسایی کنید. هرچه راحت تر بتوانید ایده یا تمایل را به یک عمل منتقل کنید، پیشرفت در اهداف شما آسان تر خواهد بود.
5- مسئولیت کامل را به عهده بگیرید.
طرز فکر برای موفقیت به معنای این است که بتوانید مسئولیت تمام کارهایی را که انجام می دهید، چه خوب و چه بد بر عهده بگیرید. اگر در طول مسیر اشتباه کنید یا به کسی آسیب رسانده اید، مسئولیت این امر را حفظ کنید. همچنین شما را ترغیب می کند که در آینده فکر کنید که چگونه می توانید از آن اشتباه جلوگیری کنید.
به همین ترتیب، اگر کاری را انجام دادید، باید مسئولیت آن را به عهده بگیرید. فقط در این صورت دیگران متوجه خواهند شد که چه کاری می توانید انجام دهید و از شما در مسیر موفقیت حمایت می کنند.
مرجع
رژیم ذهنی شما تا حد زیادی شخصیت شما و تقریباً هر آنچه را که در زندگی برای شما اتفاق می افتد، تعیین می کند. رژیم ذهنی چیست؟ خواندن را ادامه دهید و اهمیت آن را توضیح خواهم داد.
وقتی ذهن خود را با جملات مثبت، اطلاعات، کتاب ها، مکالمات، برنامه های صوتی و افکار مثبت تغذیه می کنید، نگرش و شخصیت مثبت تری ایجاد میکنید. شما تأثیرگذارتر و متقاعد کننده تر می شوید. شما از عزت نفس بیشتری برخوردار هستید. شما یاد می گیرید که چگونه اعتماد به نفس داشته باشید.
وقتی تصمیمی شفاف و واضح اتخاذ می کنید که می خواهید کنترل کاملی بر ذهن خود داشته باشید، احساسات و افکار منفی را که ممکن است در گذشته شما را عقب نگه داشته باشد، از بین ببرید و به فردی کاملاً مثبت تبدیل شوید، در واقع می توانید تحول شخصی خود را به وجود بیاورید.
آمادگی ذهنی مانند آمادگی جسمی است. شما با آموزش و تمرین میزان اعتماد به نفس بالا و نگرش مثبت را پرورش می دهید. در اینجا هفت کلید برای تبدیل شدن به یک فرد کاملاً مثبت وجود دارد:
1- عبارات تأکیدی مثبت
در حالی که با خود صحبت می کنید، مثبت صحبت کنید. گفتگوی درونی خود را کنترل کنید. از عبارات تأکیدی مثبت بیان شده در زمان حال و شخصی استفاده کنید. در اینجا چند نمونه آورده شده است: "من خودم را دوست دارم!" "من می توانم آن را انجام دهم!" "من احساس فوق العاده ای دارم"! "من مسئولم!"
ما معتقدیم که به طور کامل 95% از احساسات شما با روشی که در طول روز با خود صحبت می کنید تعیین می شود. واقعیت غم انگیز این است که اگر به طور عامدانه و آگاهانه با خودتان به روشی مثبت و سازنده صحبت نکنید، به طور پیش فرض به مواردی فکر خواهید کرد که باعث نیتی شما شود، عزت نفس خود را پایین بیاورید یا باعث نگرانی و اضطراب اجتماعی شوید. ذهن شما مثل یک باغ است. اگر به عمد گل کاشت نکنید مطمئناً، علفهای هرز بدون هیچ گونه تشویقی رشد می کنند.
2- تجسم مثبت
شاید قدرتمندترین توانایی شما توانایی تجسم و دیدن اینکه اهداف خود را از قبل بدست آورده باشید. تصویری واضح و هیجان انگیز از هدف و زندگی ایده آل خود ایجاد کنید و این تصویر را بارها و بارها در ذهن خود پخش کنید. همه پیشرفت در زندگی شما با بهبود تصاویر ذهنی شما آغاز می شود. همانطور که خود را از درون می بینید، "در بیرون" نیز خواهید بود.
3- افراد مثبت
انتخاب شما از افرادی که با آنها زندگی می کنید، کار می کنید، و همکار هستید بیشتر از هر عاملی در احساسات و موفقیت شما تأثیر خواهد گذاشت. تصمیم بگیرید امروز با برندگان، با افراد مثبت، با افرادی که خوشبخت و خوش بین هستند، ارتباط برقرار کنید. به هر قیمتی از افراد منفی خودداری کنید. افراد منفی منبع اصلی اکثر نیتی های زندگی هستند. این مسئله را حل کنید که از امروز به بعد، شما در زندگی خود درگیر افراد استرسی یا منفی نخواهید بود.
4- تغذیه ذهنی مثبت
درست همانطور که بدن شما تا حدی سالم است که شما غذاهای سالم و مغذی می خورید، ذهن شما تا حدی سالم است که شما آن را به جای "آب نبات ذهنی" از "پروتئین ذهنی" تغذیه می کنید. کتاب ها، مجلات و مقاله هایی را بخوانید که آموزشی، الهام بخش یا انگیزشی هستند.
ذهن خود را با اطلاعات و ایده هایی که رو به تعالی است تغذیه کنید و این باعث می شود احساس خوشبختی و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به خود و جهان داشته باشید.
5- آموزش و توسعه مثبت
تقریباً همه افراد جامعه ما با منابع محدود، گاهی اوقات بدون داشتن پول شروع می کنند. تقریبا همه ثروت ها با فروش خدمات شخصی به نوعی آغاز می شود. همه افرادی که امروز در صدر هستند یک بار در انتها بودند و بعضی اوقات چندین بار شکست خورده اند. معجزه یادگیری مادام العمر و بهبود شخصی همان چیزی است که شما را از فقر به ثروت، از کمبود تا فراوانی و از دست کم گرفتن به موفقیت و استقلال مالی می برد. همانطور که جیم ران گفت، "آموزش رسمی شما را به زندگی در می آورد، خودآموزی به شما ثروت می بخشد. "
هنگامی که خود را وقف یادگیری و رشد می کنید و در افکار و اعمال خود بهتر و مؤثرتر می شوید، کنترل کامل زندگی خود را به دست می گیرید و سرعت حرکت را به سمت اهداف بالاتر به طرز چشمگیری افزایش می دهید.
6- عادات سلامتی مثبت
از سلامت جسمی و سلامتی خود بسیار عالی مراقبت کنید. امروز حل کنید که می خواهید زندگی کنید و هشتاد، نود یا یک صد سال سن داشته باشید و هنوز عصرها در حال رقصیدن هستید. غذاهای سالم، طبیعی و مغذی بخورید و آنها را کم کم و در تعادل مناسب بخورید. رژیم غذایی تأثیر فوری و مثبتی بر افکار و احساسات شما خواهد گذاشت.
برای انجام ورزش منظم، حداقل دویست دقیقه حرکت در هفته، پیاده روی، دویدن، شنا، دوچرخه سواری یا کار کردن روی تجهیزات در ورزشگاه تصمیم بگیرید. وقتی به طور منظم ورزش می کنید، احساس خوشبختی و سلامتی بیشتری می کنید و نسبت به فردی که روی صندلی نشسته است و تمام شب را تماشا می کند، استرس و خستگی را کمتر تجربه می کنید.
به خصوص استراحت کافی داشته باشید. شما باید خود را به طور مرتب شارژ کنید، به خصوص هنگامی که دوره های استرس یا مشکل را پشت سر می گذارید. برخی از عواملی که ما را نسبت به انواع مختلف احساسات منفی قرار می دهد عادتهای بهداشتی ضعیف، کمبود خواب، عدم ورزش و کار بدون توقف است. به دنبال تعادل در زندگی خود باشید.
7- انتظارات مثبت
تمرین قانون جذب یکی از قدرتمندترین تکنیکی است که می توانید برای تبدیل شدن به یک فرد مثبت و اطمینان از نتایج مثبت و نتایج بهتری در زندگی خود استفاده کنید. انتظارات شما به پیشگویی های خود تحقق یافته شما تبدیل می شوند. هرچه انتظار دارید یا اعتماد به نفس به نظر می رسد وارد زندگی شما می شود. از آنجا که می توانید انتظارات خود را کنترل کنید، همیشه باید انتظار بهترین ها را داشته باشید.
انتظار می رود وقتی با افراد جدید دیدار می کنید محبوب باشید. انتظار دارید اهداف بزرگی را بدست آورید و زندگی شگفت انگیزی را برای خود ایجاد کنید. هنگامی که مدام انتظار دارید اتفاقات خوبی رخ دهد، بنابر این به ندرت ناامید خواهید شد.
مرجع
هرکسی اهداف دارد، اما به نظر می رسد برخی از افراد به مراتب بیشتر از دیگران اهدافشان تحقق می یابند. به این دلیل است که افرادی که اهداف را با سرعتی بالاتر از یک فرد متوسط انجام می دهند، افرادی هستند که از یک روش منظم و اثبات شده برای تعیین هدف و رسیدن به هدف استفاده می کنند. شما نیز به یک برنامه اقدام مؤثر نیاز دارید.
در اینجا 6 مرحله وجود دارد که می توانید برای ایجاد یک برنامه عملی که کار می کند انجام دهید.
1- به وضوح جستجو کنید.
اولین قدم برای ایجاد یک برنامه عملی، تصمیم گیری دقیقاً در مورد آنچه می خواهید است. وضوح مهمترین کیفیت واحد هدف گذاری و شاید مهمترین کیفیت واحد موفقیت است. به جای اهداف فازی مانند پول بیشتر، سلامتی و خوشبختی بیشتر، درمورد اینکه چقدر می خواهید در یک دوره زمانی خاص درآمد کسب کنید یا به سطح سلامتی و تناسب اندام خود برسید، مشخص کنید.
شما باید اهدافی را تنظیم کنید که چند بعدی و برای هر قسمت از زندگی شما باشد تا بتوانید مانند یک ماشین روغنی عمل کنید. شما به اهداف سلامتی، شغلی، مالی، روابط، پیشرفت شخصی و حرفه ای و جامعه و رشد معنوی خود نیاز دارید. این بلافاصله شما را در گروهی جداگانه از مردم قرار می دهد زیرا بیشتر مردم هیچ تصوری از آنچه که واقعاً می خواهند ندارند.
اکثر مردم به طور ناخودآگاه از ترس عدم موفقیت مشغول هستند و همین امر آنها را از تعیین اهداف مشخص باز می دارد. اگر اهداف مشخصی تعیین نکنید، نمی توانید در رسیدن به آنها ناکام باشید زیرا آنها بسیار مبهم هستند.
2- اهداف خود را یادداشت کنید.
فقط سه درصد از بزرگسالان اهداف مکتوب دارند. هر کس دیگری قصد دارد روزی آنها را بنویسد. موفقیت با یک کاغذ، یک قلم و چند دقیقه از وقت شما شروع می شود. می توانید با روش سه هدف شروع کنید: در کمتر از 30 ثانیه، همین حالا به سرعت سه هدف مهم خود را در زندگی بنویسید. هر سه هدفی را که می توانید یادداشت کنید، احتمالاً تصویر دقیقی از آنچه واقعاً در زندگی می خواهید است.
هنگامی که شما در واقع هدفی را یادداشت می کنید، گویا در حال برنامه ریزی آن در ذهن ناخودآگاه خود هستید و یک سری از قدرتهای ذهنی را فعال می کنید که به شما امکان می دهد تا بیش از آنچه که در گذشته خواب دیده اید، محقق شود. شما شروع به انتظار رسیدن به هدف می کنید و شروع به جذب افراد و شرایطی می کنید که مطابق با رسیدن به هدف شما هستند.
3- مهلت تنظیم کنید.
قدم بعدی تعیین مهلت است. اگر این یک هدف بزرگ است، یک سری مهلت های فرعی را تعیین کنید. و اگر در مهلت مقرر به هدف خود نرسید، چه می کنید؟ مهلت دیگری تعیین کنید. به یاد داشته باشید، مهلت نهایی ارزیابی دقیق زمان رسیدن به آن است.
شما ممکن است از قبل به هدف خود برسید و یا ممکن است خیلی بیشتر از آنچه انتظار دارید طول بکشد، اما قبل از شروع کار باید زمان هدف داشته باشید. مهلت به عنوان "سیستم اجباری" در ذهن ناخودآگاه شما در جهت دستیابی به هدف خود در برنامه استفاده می کند.
اگر می خواهید به استقلال مالی برسید، می توانید یک هدف 10 یا 20 ساله تعیین کنید و سپس سال به سال آنرا تجزیه کنید، تا بدانید هر سال چقدر باید پس انداز کنید و سرمایه گذاری کنید. هیچ هدف غیر منطقی وجود ندارد، فقط مهلت های غیر منطقی وجود دارد.
4- یک لیست درست کنید.
اکنون لیستی از همه مواردی که احتمالاً فکر می کنید برای رسیدن به هدف خود باید انجام دهید، تهیه کنید. پس از رسیدن به هدف مکتوب، یکی از مواردی که افراد را به عقب بازگرداند، وقت گذاشتن در لیست کردن همه کارهایی نیست که برای رسیدن به آنجا باید انجام دهند.
موانعی را که باید برای غلبه بر خود داشته باشید، شناسایی کنید. دانش، اطلاعات و مهارت های مورد نیاز خود را شناسایی کنید. و افرادی را شناسایی کنید که برای دستیابی به هدف خود به کمک و همکاری شما نیاز خواهند داشت.
هرچه لیست شما جامع تر باشد، انگیزه بیشتری پیدا خواهید کرد، میل شما شدیدتر خواهد بود و هرچه باور کنید این امکان وجود دارد. همه این موارد را در یک برنامه سازماندهی شده با اولویت و توالی ترکیب کنید. اولویت چیزی است که مهمتر و کمتر اهمیت دارد. توالی چیزی است که شما باید قبل از انجام کار دیگری و به چه ترتیب دیگری انجام دهید. هر قدم را که می توانید در مورد آن فکر کنید که باید دنبال کنید ذکر کنید. همانطور که به موارد جدید فکر می کنید، آنها را به لیست خود اضافه کنید.
قانون 80/20 یا اصل پارتو می گوید که 80 درصد از نتایج از 20 درصد از فعالیت های شما آمده است. این قانون 80/20 می گوید 20٪ اول زمانی که برای برنامه ریزی هدف خود و سازماندهی برنامه خود صرف می کنید ، 80٪ از وقت و تلاش لازم برای رسیدن به هدف خواهد بود.
5- ایجاد یک برنامه
اکنون که این لیست جامع را در اختیار دارید، آن را در یک برنامه جامع برنامه ریزی کنید. هر روز، هفته و ماه را از قبل برنامه ریزی کنید. برنامه ریزی هر ماه در ابتدای ماه؛ آخر هفته را هر هفته برنامه ریزی کنید؛ و هر روز شب قبل برنامه ریزی کنید.
هرچه در برنامه ریزی فعالیت ها و وظایف خود دقت بیشتری داشته باشید، در زمان کمتری به نتیجه خواهید رسید. قانون این است که هر دقیقه که برای برنامه ریزی صرف می شود، 10 دقیقه در اجرای برنامه صرفه جویی می شود. سپس هر روز که برنامه خود را طی می کنید، شماره یک، مهمترین کار خود را برای روز انتخاب کنید. باز هم، می توانید اولویت های خود را با قانون 80/20 تعیین کنید.
از خود بپرسید، اگر فقط یک کار در این لیست می توانستم انجام دهم، کدام یک از فعالیت ها مهمترین است؟ یک عدد "یک" را در کنار آن فعالیت قرار دهید. سپس از خود بپرسید، اگر من فقط می توانم یک کار دیگر را در این لیست انجام دهم، کدام یک می تواند با ارزش ترین استفاده از وقت من باشد؟ سپس یک عدد "دو" در کنار آن کار بنویسید. این سؤال را تا زمانی که 20٪ از وظایف خود را ترتیب داده شده باشید، ادامه دهید. و اکنون شما یک برنامه عملی دارید.
6- اقدام کنید.
گام بعدی شما اقدام، پیگیری پیشرفت خود و انجام تنظیمات در طول مسیر است. اطمینان حاصل کنید که هر روز کاری انجام می دهید تا شما را به سمت آنچه واقعاً در زندگی می خواهید سوق دهد.
مرجع
خوش بین بودن، چه از نظر روحی و چه از نظر مالی، کارساز است. طبق تحقیقات اخیر، خوش بین ها نسبت به بدبین ها عادت های مالی سالم تری دارند. اگرچه تقریباً دو سوم خوش بین ها شروع به ساختن صندوق اضطراری کرده اند، اما کمتر از نیمی از بدبینان همین کار را انجام داده اند.
خوشبینان همچنین احتمال بیشتری برای کسب درآمد بیشتر از مزایای شغلی برخوردار هستند. مهمتر از آن، خوش بین ها احساس می کنند که نسبت به امور مالی خود استرس کمتری دارند. اما چگونه می توانید هنگام مدیریت واقعیت های استرس زا ، خوش بینی مالی را پرورش دهید؟
خوش بینی مالی در مورد نادیده گرفتن چالش ها نیست. این در مورد اعتقاد داشتن توانایی شما برای مقابله با آن چالش ها و بهبود منابع مالی با وجود آنها است. در اینجا یاد می گیرید که چگونه بتوانید شروع به پرورش خوش بینی در زندگی مالی خود کنید.
1- ذهنیت رشد را اتخاذ کنید.
به جای فکر کردن در مورد شرایط مالی خود به عنوان شرایط ثابت که نمی توانید تغییر دهید، در عوض به اقداماتی که می توانید انجام دهید در جهت بهبود سلامت مالی خود فکر کنید که هر لحظه فرصتی را برای انتخاب رفتارهای مالی جدید و بهتر ارائه می دهد. به عنوان مثال، حتی اگر واقعیت مالی شما مانند بدهی های زیاد به نظر برسد، هنوز می توانید رفتارهای مثبت مالی مانند بررسی صورت های خود و گذراندن هر هفته را شروع کنید.
2- پیروزی های کوچک را جشن بگیرید.
اگرچه بررسی اظهارات و هزینه های شما در هر هفته ممکن است تمام مبارزات مالی شما را در طول شب حل نکند، مهم است که این عادت های مالی مثبت را بشناسید و پیروزی های کوچک آنها را جشن بگیرید.
حتی اگر به سادگی پرداخت صورتحساب کارت اعتباری خود در هر ماه و یا جابجایی 5 دلار در حساب پس انداز در هر هفته باشد، پیروزی های کوچک می توانند به شما کمک کنند تا به مرور زمان برنده های بزرگ شوند، که باعث می شود مغز شما شروع به تمرکز روی پیشرفت کند.
3- به مشکلات، موقت فکر کنید.
رشد خوش بینی مالی شما را مم می داند که عقب نشینی موقت است. این امر می تواند به ویژه در مقابل ضربات بزرگی مانند از دست دادن شغل شما چالش برانگیز باشد.
چالش هایی که در آن لحظه غیرقابل تحمل می شوند، هنگامی که شما آنها را می پوشاندید موقتاً احساس کنترل می کنید. به ویژه هنگامی که آنها را با جشن پیروزی های کوچک در طول مسیر همراهی می کنید.
4- خود را با خوش بینان احاطه کنید.
اگر متعهد به استفاده از چشم انداز مالی خوش بینانه هستید و حلقه فوری اجتماعی شما در همان تعهدات مشترک نیست، پیروی از آن برای شما دشوارتر خواهد بود.
این بدان معنا نیست که شما باید دوستان و اعضای خانواده خود را که در برابر بدبینی مالی تسلیم شده اند، رها کنید. این بدان معناست که با رشد کردن، باید تلاش آگاهانه ای انجام دهید تا خود را با افرادی که مسیری خوش بینانه اقتصادی را که در آن قرار دارید درک و پشتیبانی کنند.
مرجع
نشانه هایی که نشان می دهد عاشق شده اید، مطابق با علم روز:
مفهوم عاشقی برای همه افراد متفاوت است بعضی افراد عاشق بوده اند و حس آن را درک کرده اند و دیگران خیلی مطمئن نیستند که آیا این عشق است یا فقط یک حس پرستش عمیق می باشد. خوشبختانه بدن شما دارای برخی از روش های بسیار پنهانی است که شما را مجذوب شخص دیگری می کند ، زمانی که عاشق میشوید به این نشانه ها توجه کنید.
شما احساس می کنید که در اوج هستید:
این کاملا طبیعی که دیوانه وار عاشق شخصی بشوید ؛ مطالعه ی موسسه Kinsey نشان داد که مغز فردی که در معرض عشق قرار دارد، همانند مغز فردی است که کوکائین مصرف کرده است.این توضیح خوبی است برای اینکه چرا مردم در روابط جدید گاهی کاملا بی معنی و عجیب رفتار میکنند.
شما همیشه در مورد آن شخص فکر می کنید:
اگر کسی را دوست داشته باشید، ممکن است احساس کنید که نمی توانید آن را از ذهن خود خارج کنید.این به این دلیل است که مغز شما فنیل اتیلین آزاد می کند، "مواد مخدر عاشقانه" هنگامی که با کسی دوست میشوید و این هورمون احساس شادی را با شریک زندگی شما ایجاد می کند.شما ممکن است با این احساس آشنا شوید زیرا فنیل اتیلامین نیز در شکلات یافت می شود.
شما می خواهید آنها خوشحال باشند:
عشق یک مشارکت مساوی است، اما شادمانی کسی که عاشق او میشوید بسیار برایتان اهمیت دارد.اصطلاح "عشق مهربانی" می تواند یکی از بزرگترین نشانه های یک رابطه سالم باشداین، به این معنی است که شما تمایل دارید مسیری را انتخاب کنید تا زندگی شریکتان ساده تر و شادتر بماند. اگر در یک روز بارانی ترجیح می دهید خیس شوید تا شریکتان خیس نشود یا در روز های تعطیل صبحانه درست میکنید نشان آن است که عاشق شده اید.
شما اخیرا استرس دارید:
گرچه عشق اغلب با احساسات گرم و فازی همراه است، اما می تواند منبع عظیمی از استرس باشد.عشق در عالم باعث می شود که مغز شما کورتیزول هورمون استرس را آزاد کند، که می تواند منجر به احساس گرما شود بنابراین اگر متوجه شده اید که خیلی نمی توانید صبور باشید یا شما به نوعی ترسیده اید، ممکن است فقط عاشق شده باشید.
شما احساس درد نمی کنید:
عاشق شدن ممکن است دردناک باشد، اما اگر متوجه شدید که عشق به معنای واقعی کلمه، شما را خیلی آزار نمی دهد ، می تواند علامت عاشقی باشد.مطالعه ای که توسط دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد انجام شد، شرکت کنندگان به عکس شخصیتی که دوست داشتند، خیره شدند و معلوم شد که این عمل می تواند درد متوسط را تا 40٪ و درد شدید را تا 15٪ کاهش دهد.
شما چیزهای جدید را امتحان میکنید:
هر کس می خواهد در شروع رابطه شخص را تحت تاثیر قرار دهد، اگر به طور مداوم در حال کشف چیزهای جدید هستید که شریکتان از آن لذت می برد باید گفت عاشق شده اید.در حقیقت، یک مطالعه نشان داد افرادی که ادعا کرده اند که عاشق هستند اغلب سرگرمی ها و ویژگی شخصیتی متنوعی داشتند بنابراین، حتی اگر شما از کلاس رقصی که با شریک زندگی خود در آن شرکت دارید ، نفرت دارید، این امر می تواند تاثیر مثبتی بر شخصیت شما داشته باشد.
ضربان قلب شما با آنها هماهنگ است:
هنگامی که به شخص مورد علاقه خود فکر می کنید قلب از تپش می ایستد ، یک مطالعه نشان داده است که احتمال دارد ضربان قلبتان هماهنگ با هم بتپد مطالعات انجام شده توسط دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، نشان می دهد که قلب زوجین وقتی که عاشق می شوند، ضربان قلبی یکسان دارند.احساس اتصال عمیق به شریک زندگیتان یک علامت خوب برای هر کسی است که او را دوست دارید.
شما با چیزهای ناخوشایند خوب هستید:
اگر در حالی که شریکتان شه است و باز او را میبوسید نشان از عاشقی استدر واقع، مطالعه ی دانشگاه گرونینگن در هلند نشان داد که احساسات تحریک جنسی میتواند احساسات ناخوشایند را از بین برود.
شما بامزه تر می شوید:
یک مطالعه نشان داده است که عشق ورزیدن می تواند موجب حس بیماری و علائم فیزیکی شبیه به اضطراب یا استرس، مانند عرق کردن بشود اگر چه این احساسات، احتمالا بعد از اینکه شما واقعا با شریک زندگی تان راحت تر شدید از بین میرود.
شما عاشق عادت های او میشوید:
وقتی شروع به شناخت یک فرد میکنید،عادت هایی را می بینید که او را منحصر به فرد می کند. و احتمالا همین عادت ها شما را مجذوب و عاشق می کند یک مطالعه نشان می دهد که خصوصیات کوچک میتواند عشق را عمیق تر کند، نه فقط ویژگی های جسمی، زیرا افراد دارای ترجیحات منحصر به فرد هستند ؛ بنابراین اگرچه ممکن است در نگاه اول به نظرتان شریک زندگی خود را کمی قاطعانه در نظر بگیرید، اگر متوجه شدید که ناگهان در معرض انحصار بودن آنها هستید، ممکن است عاشق شده باشید.
مرجع
شاد بودن، عادتهایی را در سبک زندگی روزمره ما وارد میکند که در نهایت برای سلامت ما مهم است. برای مثال افراد شاد معمولا توجه بیشتری به مصرف میوه، سبزیجات و غلات کامل دارند. تحقیق بر روی بیش از 7000 بزرگسال ثابت کرده که افراد با احساسات مثبت بیشتر، تا 47 درصد بیشتر از دیگران میوه و سبزیجات تازه مصرف میکنند. رژیم غذایی غنی از میوه و سبزیجات قطع به یقین منجر به طیف گستردهای از فواید سلامتی میشود؛ از جمله ریسک ابتلا به دیابت، بیماریهای قلبی و سکته مغزی را کاهش میدهد.
در همین تحقیق، محققان دریافتند که افراد شاد تا 33 درصد فعالیت جسمی بیشتری دارند. آنها چیزی حدود 10 ساعت یا بیشتر در هفته ورزش میکنند. فعالیت جسمانی منظم به استحکام استخوانها، افزایش سطح انرژی، کاهش چربی و فشار خون کمک میکند. علاوه بر اینها، شاد بودن میتواند به بهبود عادات خواب کمک کند که خودش باعث افزایش تمرکز، راندمان بالا در کارهای روزانه و به نوعی مفیدتر بودن میشود. همچنین کسانی که عادات خواب بهتری دارند کمتر دچار اضافه وزن میشوند.
تحقیق دیگری که در مورد تاثیر شادی در بزرگسال انجام شد نشان داد که مشکلات خواب از جمله دشواری در به خواب رفتن یا داشتن خواب ناپیوسته، در افرادی که احساس شادمانی کمتری دارند تا 47 درصد بیشتر اتفاق میافتد، که این خود نشانگر ارتباط قوی بین احساسات مثبت و خواب است. بدیهی است که داشتن سیستم ایمنی سالم برای جلوگیری از ابتلا به بیماریها ضروری است. تحقیقات نشان میدهد شاد بودن میتواند سیستم ایمنی شما را قویتر نگه دارد. این امر میتواند خطر ابتلا به انواع سرماخوردگی و عفونت ریه را کاهش دهد.
طی آزمایشی بالغ بر 300 فرد سالم در معرض مخاط آلوده به ویروس قرار گرفتند و مشاهده شد که افراد با سطح نشاط کمتر، تقریبا سه برابر ریسک بیشتری در دریافت ویروس و ابتلا به سرماخوردگی دارند. در آزمایش دیگری، محققان به 81 دانشجو واکسن هپاتیت B تزریق کردند، ویروسی که کبد را مورد حمله قرار میدهد. بدن دانشجویان شادتر حدود دو برابر بیشتر از سایرین آنتیبادی تولید کرد که این امر مستقیما نشاندهنده سیستم ایمنی قویتر است.
چگونگی تاثیر شادی بر سیستم ایمنی هنوز بهطور دقیق مشخص نشده است. ممکن است بخاطر اثر نشاط بر HPA (ارتباط فعالیت محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال) باشد که به بهبود عملکرد سیستم ایمنی، هورمونها، سیستم گوارش و سطح اضطراب کمک میکند. دیگر اینکه افراد شاد تمایل بیشتری به انجام عادات تقویتکننده سلامت از جمله پیروی از رژیم غذایی سالم و فعالیت جسمانی منظم دارند که این خود نقش مهمی در تقویت سیستم ایمنی ایفا میکند.
شاد بودن میتواند سطح استرس را کاهش دهد. به طور معمول، استرس بیش از حد باعث افزایش سطح کورتیزول میشود؛ هورمونی که منجر به بسیاری از مشکلات مانند بد خوابی، افزایش وزن، دیابت نوع 2 و فشارخون بالا میشود. مطالعات بسیاری بیان کرده که میزان کورتیزول، وقتی فرد شاد است پایین میآید. در حقیقت یک تحقیق روی بیش از 200 بزرگسال نشان داد که وقتی شرکتکنندگان در معرض شرایط اضطرابی آزمایشگاهی قرار گرفتند، میزان کورتیزول در شرکت کنندگان شاد 32 درصد کمتر از افراد ناشاد بود. نتیجه اینکه بدن افراد شاد کورتیزول کمتری تولید میکند.
شادمانی میتواند با کاهش فشار خون و دیگر فاکتورهای بیماریهای قلبی، از قلب شما حفاظت کند. تحقیقی روی بیش از 6500 فرد بالای 65 سال نشان داد که احساس مثبت داشتن تا 9 درصد ریسک فشار خون بالا را کاهش میدهد. شادمانی همچنین میتواند ریسک بیماریهای قلبی، بزرگترین عامل مرگ در دنیا را پایین بیاورد. تحقیقات زیادی نشان داده شاد بودن بین 13 تا 26 درصد ریسک ابتلا به بیماریهای قلبی را کم میکند.
حتی مشخص شده افراد مبتلا به بیماریهای قلبی میتوانند با شاد بودن به سلامت خود کمک کنند. بالغ بر 30 تحقیق سیستماتیک نشان داده احساسات مثبت و شاد بودن در بیماران قلبی 11 درصد خطر مرگ را کاهش میدهد. باید خاطر نشان کرد که دلیل تاثیر شادی بر سلامت قلب ممکن است بخاطر عادات رفتاری ناشی از زندگی شاد باشد؛ عواملی از جمله فعالیتهای جسمانی، سیگار نکشیدن و رژیم غذایی سالم.
شاد بودن به شما کمک میکند زندگی طولانیتری داشته باشید. یک تحقیق طولانی مدت در سال 2015 انجام شد که تاثیر شادمانی بر 32 هزار نفر را بررسی کرد. در این تحقیق 30 ساله مشخص شد که احتمال مرگ در افراد ناشاد 14 درصد بیشتر از افراد شاد است. بالغ بر 70 مطالعه مختلف صورت گرفته که ارتباط بین شادمانی و طول عمر در افراد سالم و همچنین افراد با مشکلات جسمانی همچون مشکلات قلبی و کلیوی را بررسی کرده است. مشخص شد احساس شادمانی بیشتر، ریسک مرگ را در افراد سالم تا 18 درصد و در افراد مبتلا به بیماری تا 2 درصد کاهش میدهد.
هنوز به درستی مشخص نشده است که چطور شادمانی به افزایش امید به زندگی میانجامد. شاید تا حدی بخاطر افزایش عادات رفتاری مثبت همچون سیگار نکشیدن، انگیزه برای انجام فعالیتهای ورزشی، پیروی از اصول بهداشتی و پزشکی، عادات درست خواب و. باشد.
بیماری آرتریت که باعث ورم و تحلیل مفاصل میشود درد زیادی را به بیمار تحمیل میکند. مطالعات زیادی نشان داده احساس شادمانی میتواند درد و گرفتگی مفاصل را در بیماران مبتلا به آرتریت کم کند. همچنین شاد بودن میتواند عملکرد و حرکات جسمانی را در این بیماران بهبود ببخشد. تحقیقی که روی بیش از هزار بیمار مبتلا به آرتریت و زانوی دردناک صورت گرفته نشان داده بیماران شادتر در روز بالغ بر 711 قدم بیش از بیماران ناشاد بردارند؛ چیزی در حدود 8 و نیم درصد.
شادی همچنین میتواند به کاهش درد در شرایط دیگر هم کمک کند. در تحقیقی که بر روی حدود هزار بیمار ریکاوری شده پس از سکته مغزی انجام شده، مشخص شد شادترها 13 درصد درد کمتری را در بازه زمانی سه ماه پس از ترخیص از بیمارستان گزارش کردند. محققان بر این باورند که دلیل این امر میتواند مثبتاندیشی و احساسات خوشایندی باشد که افراد شادتر دارند و در پی آن ایدهها و افکار جدیدی که نگرششان به زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد. شادی میتواند استراتژیهایی برای وفق دادن خود با شرایط سخت بسازد که باعث میشود از درک و دریافت درد کاسته شود.
مرجع
تبدیل یک چشم انداز برای داشتن مشتری وفادار با تجربه فروش شروع می شود. این فروشندگان هستند که لحن را تنظیم می کنند و برای این که اول باشند، باید یاد بگیرند که کارآمد و ارتباط مؤثر داشته باشند. فروشندگان موفق می دانند که برای ارائه یک تجربه ارزشمند باید مهارت های خاصی را انتخاب کنند. در اینجا پنج مورد از مهمترین موارد ذکر شده وجود دارد، و اینکه چگونه می توانید در فروش با این روش ها موفق شوید:
1- اولویت بندی
همه فروشندگان مشغول کار هستند. بنابراین چرا برخی به نظر می رسد تحت فشار و بی نظمی هستند و برخی دیگر موفق در هر چیزی هستند؟ زیرا گروه دوم آموخته است که اولویت بندی کند. اولویت بندی به فروشندگان این امکان را می دهد تا آنچه را که واقعاً مهم است از وظایفی که صرف مقابله با آنها خوب است جدا کنند.
اولویت بندی فقط موضوع تهیه لیست کارها نیست. مرکز استراتژی فروش روش "ABC" را پیشنهاد می کند : دسته "A" باید شامل پروژه هایی باشد که برای موفقیت شرکت ضروری است، مانند ارسال پیشنهاد برای هدف گذاری آینده. در گروه "B" مواردی مانند پیگیری های لازم را قرار دهید که مهم هستند اما می توانند تا هفته بعد به تعویق انداخته شوند. وظایفی مانند دسترسی سرد را به طبقه "C" واگذار کنید، و این نشان می دهد که از اولویت بالایی برخوردار نیستند.
2- مذاکره
چه فروش نرم افزار سازمانی و چه اتومبیل های استفاده شده باشد، فروشندگان باید بدانند که چگونه مذاکره کنند. اگرچه مذاکره موفقیت آمیز شما را مم به درک نیازهای طرف مقابل می کند، گروه آموزش مذاکره SAB همچنین از اعلان های شخصیتی برای درک فرد استفاده می کند.
در اوایل روند فروش حس کنید که خریدار شما کیست. به جای اینکه برای آنها یک تست شخصیتی بفرستید، از نشانه هایی برای حدس زدن در نوع شخصیت خود استفاده کنید و قدم های خود را به آن متناسب کنید. مثلا:
درون گرایی در مقابل برونگرایی: افراد درونگرا قبل از پاسخ به سوالات فکر می کنند، در حالی که برون گراها تمایل دارند بلافاصله پاسخ دهند. اگر سؤالی دارید، در حین سخنرانی به صورت دوره ای از درونگراها بپرسید. انتظار دارید که افراد برون گرا آزادانه از آنها سؤال کنند.
شهود در مقابل سنجش: اگر آنها به اینجا و اکنون توجه کنند، احتمالاً آنها احساس شهود را ترجیح می دهند و همین امر باعث می شود افراد به آینده توجه کنند. وقت دیگری را صرف کنید تا چشم اندازهای حساس را برای چالش آنها درک کنید، در حالی که چشم انداز شهودی و چشمگیری به راه حل می دهید.
فکر کردن در مقابل احساس: افرادی که به احساس متصل می شوند، چگونگی تحت تأثیر قرار گرفتن دیگران را در نظر می گیرند، در حالی که متفکران، گرایش به هدفمند بودن دارند. از متفکران انتظار دارید که روی فاکتورهای سخت مانند قیمت تمرکز کنند. چشم اندازهایی که احساس را ترجیح می دهند ممکن است بیشتر نگران چیزهایی مانند برنامه های اجرایی باشند.
درک کردن در مقابل قضاوت: انواع درک درمورد تجربه است، در حالی که انواع داوری بیشتر به نتیجه نهایی مربوط می شوند. با بستگان صبور باشید، که ممکن است به زمان بیشتری یا نقاط مثبت برای بستن فروش نیاز داشته باشید. با داوری پییش بروید.
3- پاسخگو بودن
تمام شرکت ها بر اساس تجربه مشتری خود بالا می روند و سقوط می کنند. فروشندگان نه تنها از نظر زمان، بلکه از نظر عاطفی نیز باید پاسخگو باشند. عواملی مانند سرعت پاسخ، انعطاف پذیری در کانال های ارتباطی، همدلی و مثبت باعث می شوند که نگرانی آینده به همکاری با فروشنده و یا تمدید شرکتی که نماینده آنها است، بپردازند.
پیوندهایی را در مواردی نصب کنید که تماس تلفنی را با شما قادر می سازد، ایمیلی را ارسال کنید یا هنگام آماده شدن جلساتی را درخواست کنید. موقعیت ها را با دکمه های کلیک به گپ در محتوای سایت تغییر دهید. خطوط فروش و خدمات مشتری را جداگانه نگه دارید تا آینده نگران نیازی به درخواست انتقال نداشته باشند، و بتوانند دیدگاه و نظرات خود را توضیح دهند.
4- نوشتن
فروشندگان باید در ارتباطات کتبی خود به همان اندازه صالح و خونگرم بیایند. چشم اندازها به کسی که نمی تواند جمله ای را برای درک نیازهای ذینفعان اعتماد کند، اعتماد نخواهند کرد. حتی مقررات ایمیل می توانند تصوری از بی دقتی ایجاد کنند.
برخلاف برخی از مهارت های موجود در این لیست، مهارت های نوشتن عمدتاً از طریق تمرین انفرادی ساخته می شوند. مرتباً بخوانید و از سبک نویسنده ای که تحسین می کنید، سبک مکالمه و در عین حال حرفه ای الگو بگیرید. بر ایجاد ارتباط عاطفی متمرکز شوید.
5- ارتباط غیرکلامی
زبان بدن بخش بزرگی از پیام ارسال شده در طی مکالمه فروش است. اینکه یک فروشنده چگونه خودش را نگه می دارد می تواند اضطراب و سردرگمی برقرار کند، یا می تواند اعتماد به نفس و سهولت را نشان دهد. حتی از هر اتاق، چشم اندازها به این نشانه ها توجه می کنند.
یاد بگیرید که سیگنالهایی را که ارسال می کنند کنترل کنید. و بعضی از بازاریابان ترفندهایی را پیشنهاد می کند که می تواند احساس قدرت و اعتماد به نفس به شما بدهد: سینه خود را صاف کنید و مستقیم بایستید. در حالی که صحبت می کنید قدم بزنید. لبخند خود را بر چهره خود نگه دارید، حتی وقتی اوضاع تنش بخورد. حرکات خود را متفاوت کنید، اما آنها را کوچک نگه دارید. این مهارت ها را ارتقاء دهید تا یک تجربه عالی به چشم اندازها بدهید تا خریداران را به عنوان مشتریان وفادار داشته باشید.
مرجع
کیسه صفرا از طریق مجموعه ای از لوله ها به نام مجاری، صفرا ذخیره می کند. صفرا به هضم چربی ها کمک می کند، اما کیسه صفرا به خودی خود ضروری نیست. درآوردن کیسه صفرا در فرد سالم به طور معمول هیچ مشکلی در سلامتی یا هضم غذا ایجاد نمی کند اما ممکن است باعث ایجاد کمی اسهال و جذب چربی وجود داشته باشد.
مشکلات کیسه صفرا :
سنگ کیسه صفرا (کوللیتیتازیس):
به دلایل نامشخص ، مواد موجود در صفرا می توانند در کیسه صفرا متبلور شوند و سنگهای کیسه صفرا را تشکیل دهند. سنگهای صفراوی گاهی اوقات می توانند باعث درد ، حالت تهوع یا التهاب شوند.
کوله سیستیت :
عفونت کیسه صفرا ، که اغلب به دلیل وجود سنگ در کیسه صفرا است. کوله سیستیت باعث درد و تب شدید می شود و در صورت ادامه یا عود مجدد عفونت می تواند به جراحی نیاز داشته باشد.
سرطان کیسه صفرا :
اگرچه نادر است، اما سرطان می تواند کیسه صفرا را تحت تأثیر قرار دهد. تشخیص آن دشوار است و معمولاً هنگام پیدایش علائم دیر یافت می شود. علائم ممکن است به سنگهای صفراوی شباهت داشته باشد.
التهاب لوزالمعده :
سنگ کیسه صفرا و مجاری که لوزالمعده را تخلیه می کند را تحت فشار قرار می دهد. التهاب لوزالمعده ، یک وضعیت جدی است.
آزمایشات کیسه صفرا :
سونوگرافی شکمی :
سونوگرافی یک آزمایش عالی برای سنگ کیسه صفرا و بررسی دیواره کیسه صفرا است.
اسکن HIDA :
در این آزمایش ، رنگ رادیواکتیو به صورت داخل وریدی تزریق می شود و به داخل صفرا ترشح می شود. اگر اسکن نشان داده شود که صفرا آن را از کبد به کیسه صفرا منتقل نمی کند ، کوله سیستیت احتمال دارد.
کولانژیوپانکراتوگرافی رتروگراد آندوسکوپی (ERCP):
با استفاده از یک لوله انعطاف پذیر که از طریق دهان به معده و داخل روده کوچک وارد می شود ، پزشک می تواند از طریق لوله رنگ را به مجاری سیستم صفرا تزریق کند. از ابزارهای جراحی کوچک می توان برای درمان بعضی از شرایط سنگ صفراوی هنگام ERCP استفاده کرد.
کولانژیوپانکراتوگرافی رزونانس مغناطیسی (MRCP):
یک اسکنر MRI تصاویر با وضوح بالا از مجاری صفراوی ، لوزالمعده و کیسه صفرا را در اختیار شما قرار می دهد. تصاویر MRCP در راهنمایی آزمایش ها و روش های درمانی دیگر کمک می کند.
آندوسکوپی :
یک دوربین کوچک سونوگرافی در انتهای یک لوله انعطاف پذیر قرار دارد و از طریق دهان به روده ها وارد می شود. آندوسکوپی می تواند به تشخیص کولدوکولیتیازیس و التهاب لوزالمعده کمک کند.
اشعه ایکس شکمی :
اگرچه ممکن است از آنها برای جستجوی سایر مشکلات شکم استفاده شود ، اما اشعه X معمولاً نمی تواند بیماری کیسه صفرا را تشخیص دهد. با این حال ، ممکن است اشعه X قادر به تشخیص سنگهای صفراوی باشد.
چرا بدون کیسه صفرا می توان زندگی کرد؟
برای درمان بعضی از بیماری های کیسه صفرا، گاهی اوقات باید با جراحی آن را خارج کرد ،اما جای نگرانی نیست کیسه صفرا عضوی است که بدن می تواند بدون آن زنده بماند.افرادی که تحت عمل جراحی برداشتن کیسه صفرا قرارمی گیرند بندرت مشکلی در رابطه با عملکرد سیستم صفراوی ، دارند. بدن می تواند از عهده ذخیره سازی صفرای اضافی، برآید و از مجاری صفراوی، برای ذخیره صفرای اضافی، استفاده کند.
مرجع
سرطان ریه در مراحل اولیه هیچ نشانه ای ندارد و بیماران اغلب زمانی به پزشک مراجعه می کنند که بیماری در مراحل پیشرفته قرار دارد. شاید به همین دلیل باشد که سرطان ریه کشنده ترین سرطان در انسان محسوب می شود.
سرطان ریه چیست؟
سرطان ریه نوعی سرطان است که در ریه ها شروع می شود. ریه های شما دو عضو اسفنجی در قفسه سینه شما هستند که هنگام دم اکسیژن مصرف می کنند و هنگام بازدم دی اکسید کربن آزاد می کنند.
سرطان ریه عامل اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در ایالات متحده ، در مردان و ن است. سرطان ریه هر سال بیش از سرطانهای روده بزرگ ، پروستات ، تخمدان و جان مردم را می گیرد.
افرادی که سیگار می کشند بیشترین خطر ابتلا به سرطان ریه را دارند ، اگرچه سرطان ریه در افرادی که هرگز سیگار نکشیده اند نیز می تواند رخ دهد. خطر سرطان ریه با مدت زمان و تعداد سیگارهایی که سیگار کشیدید افزایش می یابد. اگر سیگار کشیدن را ترک کنید ، حتی بعد از سالها کشیدن سیگار، می توانید احتمال ابتلا به سرطان ریه را به میزان قابل توجهی کاهش دهید.علائم سرطان ریه :
سرطان ریه به طور معمول در مراحل اولیه خود علائم و نشانه ای ایجاد نمی کند. علائم و نشانه های سرطان ریه معمولاً فقط در صورت پیشرفت بیماری بروز می کند.
علائم و نشانه های سرطان ریه ممکن است شامل موارد زیر باشد:
• سرفه جدید که از بین نمی رود
• سرفه کردن خون ، حتی مقدار کمی
• تنگی نفس
• درد قفسه سینه
• خشونت یا تغییر صدا
• کاهش وزن بدون دلیل
• درد استخوان
• سردرد
چه زمانی به پزشک مراجعه کنید؟
در صورت بروز علائم مداوم که نگران کننده شما هستند با پزشک خود ملاقات کنید.اگر سیگار می کشید و نتوانسته اید ترک کنید ، با پزشک خود ملاقات کنید. پزشک شما می تواند راهکارهایی برای ترک سیگار مانند مشاوره، داروها و محصولات جایگزین نیکوتین را توصیه کند.
علل سرطان ریه:
سیگار کشیدن باعث بیشتر سرطانهای ریه می شود (هم در افراد سیگاری و هم در افرادی که در معرض دود دست دوم قرار دارند). اما سرطان ریه در افرادی که هرگز سیگاری نکشیده اند و در افرادی که هرگز در معرض طولانی مدت قرار گرفتن در معرض دود دست دوم نیستند نیز دیده می شود. در این موارد ، ممکن است علت مشخصی از سرطان ریه وجود نداشته باشد.
انواع سرطان ریه :
پزشکان براساس ظاهر سلولهای سرطانی ریه در زیر میکروسکوپ ، سرطان ریه را به دو نوع اصلی تقسیم می کنند. پزشک تصمیم گیری های درمانی را براساس نوع عمده سرطان ریه انجام می دهد.
دو نوع کلی سرطان ریه عبارتند از:
سرطان ریه سلول کوچک :
سرطان ریه سلول کوچک تقریباً به طور انحصاری در افراد سیگاری رخ می دهد و کمتر از سرطان ریه سلول غیر کوچک شایع است.
سرطان ریه سلول غیر کوچک:
سرطان ریه سلول غیر کوچک یک اصطلاح چتر برای چندین نوع سرطان ریه است که به روشی مشابه رفتار می کنند. سرطان های ریه سلول غیر کوچک شامل کارسینوم سلول سنگفرشی ، آدنوکارسینوما و سرطان سلول های بزرگ است.
عوامل خطر سرطان ریه :
تعدادی از عوامل ممکن است خطر ابتلا به سرطان ریه را افزایش دهد. بعنوان مثال برخی از عوامل خطر با ترک سیگار قابل کنترل است و فاکتورهای دیگر مانند سابقه خانوادگی شما قابل کنترل نیستند.
سیگار کشیدن:
خطر ابتلا به سرطان ریه با تعداد سیگارهایی که هر روز سیگار می کشید و تعداد سالهایی که سیگار کشیدید افزایش می یابد. ترک در هر سنی می تواند خطر ابتلا به سرطان ریه را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
قرار گرفتن در معرض دود دست دوم:
حتی اگر سیگار نکشید ، اگر در معرض دود دست دوم هستید ، احتمال ابتلا به سرطان ریه افزایش می یابد.
قرار گرفتن در معرض گاز رادون:
رادون با تجزیه طبیعی اورانیوم در خاک ، سنگ و آب تولید می شود که سرانجام به بخشی از هوایی که تنفس می کنید تبدیل می شود. سطوح ناامن رادون می تواند در هر ساختمان از جمله خانه ها جمع شود.
قرار گرفتن در معرض آزبست و سایر عوامل سرطان زا:
قرار گرفتن محل کار در معرض آزبست و سایر مواد شناخته شده برای ایجاد سرطان - مانند آرسنیک ، کروم و نیکل - همچنین می تواند خطر ابتلا به سرطان ریه را افزایش دهد ، به خصوص اگر سیگاری هستید.
سابقه خانوادگی سرطان ریه:
افرادی که دارای والدین ، خواهر و برادر یا کودک مبتلا به سرطان ریه هستند ، خطر ابتلا به این بیماری را افزایش می دهد.
پیشگیری از سرطان ریه:
هیچ راه مطمئنی برای جلوگیری از سرطان ریه وجود ندارد ، اما اگر می توانید خطر خود را کاهش دهید:
سیگار نکشید:
اگر هرگز سیگار نکشیده اید ، شروع نکنید. در مورد سیگار کشیدن با فرزندان خود صحبت کنید تا آنها بفهمند چگونه می توانند از این عامل خطر اصلی سرطان ریه جلوگیری کنند.
از قرار گرفتن در دود دست دوم خودداری کنید:
اگر با سیگاری زندگی می کنید یا کار می کنید ، از او بخواهید که ترک کند. حداقل ، از او بخواهید بیرون سیگار بکشد. از رفتن به مناطقی که افراد سیگار می کشند خودداری کنید.
خانه خود را برای رادون تست کنید:
سطح رادون را در خانه خود بررسی کنید ، به خصوص اگر در محلی زندگی می کنید که رادون مشکلی ایجاد می کند. از مقادیر بالای رادون برای ایمن سازی خانه شما می توان استفاده کرد.
از بروز عوامل سرطان زا در محل کار خودداری کنید:
برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی سمی در محل کار ، اقدامات احتیاطی کنید. اقدامات احتیاطی کارفرمای خود را رعایت کنید. به عنوان مثال ، اگر از شما برای محافظت ماسک صورت استفاده می شود ، همیشه آن را بپوشید. از پزشک خود بپرسید که چه کاری بیشتر می توانید برای محافظت از خود در محل کار انجام دهید.
یک رژیم غذایی پر از میوه و سبزیجات بخورید:
یک رژیم غذایی سالم را با انواع میوه و سبزیجات انتخاب کنید. منابع غذایی ویتامین ها و مواد مغذی بهترین هستند. از مصرف دوزهای زیاد ویتامین به صورت قرص خودداری کنید ، زیرا ممکن است مضر باشد.
بیشتر روزهای هفته را ورزش کنید:
اگر مرتباً ورزش نمی کنید ، به آرامی شروع کنید. سعی کنید بیشتر روزهای هفته ورزش کنید.
درمان سرطان ریه :
پزشکتان یک برنامه درمانی سرطان را بر اساس چندین عامل ، از جمله سلامت عمومی ، نوع و مرحله سرطان و ترجیحات خود انتخاب می کند.در بعضی موارد ، ممکن است تصمیم بگیرید که تحت معالجه قرار نگیرید. به عنوان مثال ، ممکن است احساس کنید که عوارض جانبی درمان از مزایای بالقوه بالاتر است. در این حالت ، پزشک شما ممکن است مراقبت از علائمی که سرطان ایجاد می کند ، مانند درد یا تنگی نفس ، توصیه کند.
عمل جراحی :
در حین عمل جراح شما برای از بین بردن سرطان ریه و حاشیه بافت سالم کار می کند.
روشهای رفع سرطان ریه عبارتند از:
• Wedge resection (برداشتن گوه ای) برای برداشتن بخش کوچکی از ریه که حاوی تومور است به همراه حاشیه ای از بافت سالم
• Segmental resection (برداشتن قطعه ای) برای برداشتن بخش بیشتری از ریه ها ، اما نه یک بخش کامل
• لوبکتومی برای برداشتن کل لوب یک ریه
• پنومونکتومی برای از برداشتن کل ریه
اگر تحت عمل جراحی قرار بگیرید ، جراح شما همچنین ممکن است گره های لنفاوی را از سینه شما خارج کند تا بتواند علائم سرطان را بررسی کند.
در صورت محدود بودن سرطان به ریه ها ، ممکن است عمل جراحی گزینه ای باشد. اگر شما سرطان ریه بزرگتر دارید ، پزشک ممکن است شیمی درمانی یا پرتودرمانی را قبل از عمل به منظور کوچک کردن توده توصیه کند. اگر این خطر وجود دارد که سلولهای سرطانی پس از عمل باقی مانده و یا ممکن است سرطان شما عود کند ، پزشک شما ممکن است بعد از عمل شیمی درمانی یا پرتودرمانی را توصیه کند.
پرتو درمانی :
پرتودرمانی از پرتوهای پر انرژی با استفاده از منابعی مانند اشعه X و پروتون برای از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده می کند. در طول پرتودرمانی ، در حالی که یک دستگاه به دور شما حرکت می کند ، روی میز قرار می گیرید و تابش اشعه را به نقاط دقیق بدن می اندازد.
برای مبتلایان به سرطان ریه پیشرفته ، ممکن است از پرتودرمانی قبل از عمل یا بعد از عمل استفاده شود. این اغلب با درمانهای شیمی درمانی ترکیب می شود. اگر جراحی گزینه ای نباشد ، شیمی درمانی ترکیبی و پرتودرمانی ممکن است اولین درمان اصلی شما باشد.
در مورد سرطانهای پیشرفته ریه و مواردی که در مناطق دیگر بدن گسترش یافته است ، پرتودرمانی ممکن است به تسکین علائم مانند درد کمک کند.
شیمی درمانی :
در شیمی درمانی داروهایی استفاده می شود که سلولهای سرطانی را از بین می برد. ممکن است یک یا چند داروی شیمی درمانی از طریق ورید در بازوی شما (به صورت داخل وریدی) یا به صورت خوراکی مصرف شود. ترکیبی از داروها معمولاً طی یک هفته یا ماه با یک سری درمان انجام می شود و بین آنها زمان وقفه وجود دارد تا بهبودی پیدا کند.
شیمی درمانی اغلب بعد از عمل برای از بین بردن سلولهای سرطانی که ممکن است باقی بمانند استفاده می شود. این می تواند به تنهایی یا همراه با پرتودرمانی استفاده شود. شیمی درمانی همچنین ممکن است قبل از عمل برای کوچک کردن سرطان ها و از بین بردن آسان تر آنها استفاده شود.در مبتلایان به سرطان پیشرفته ریه ، از شیمی درمانی برای تسکین درد و سایر علائم استفاده می شود.
جراحی رادیوتراپی :
رادیوتراپی بدن استریوتاکتیک ، همچنین به عنوان رادیوتراپی شناخته می شود ، یک روش پرتودرمانی شدید است که هدف بسیاری از پرتوهای پرتودرمانی از زوایای مختلف در سرطان است. درمان رادیوتراپی بدن استریوتاکتیک به طور معمول در یک یا چند درمان انجام می شود.
دارو درمانی هدفمند :
درمانهای دارویی هدفمند بر ناهنجاریهای خاص موجود در سلولهای سرطانی تمرکز دارند. با مسدود کردن این ناهنجاری ها ، درمان دارویی هدفمند می تواند باعث مرگ سلول های سرطانی شود.
بسیاری از داروهای هدفمند درمانی برای معالجه سرطان ریه استفاده می شود ، اگرچه بیشتر آنها برای افرادی که مبتلا به سرطان پیشرفته یا مکرر هستند ، محفوظ است.
برخی از درمان های هدفمند فقط در افرادی کار می کنند که سلول های سرطانی دارای جهش ژنتیکی خاصی هستند. سلولهای سرطانی شما ممکن است در آزمایشگاه آزمایش شوند تا ببینند آیا این داروها به شما کمک می کنند.
مرجع
مرجع
هانتا ویروس در قاره آمریکا به عنوان ویروس "دنیای جدید" شناخته می شود و ممکن است باعث سندرم ریوی هانتی ویروس (HPS) شود. ویروس های دیگر هانتا ویروس ، بیشتر در اروپا و آسیا یافت می شوند و ممکن است باعث سندرم کلیه هانتا ویروس (HFRS) شوند .
هر نوع سروتیپ هانتا ویروس دارای یک گونه میزبان جوندگان خاص است و از طریق ویروس هواسازی شده که در ادرار ، مدفوع و بزاق ریخته می شود و توسط نیش میزبان آلوده در افراد پخش می شود. مهمترین هانتی ویروس در ایالات متحده که می تواند باعث HPS شود ویروس Sin Nombre است که توسط موش گوزن ها پخش شده است.
سندرم ریوی هانتا ویروس :
سندرم ریوی (Hantavirus (HPS یک عفونت ویروسی نادر اما کشنده است. توسط موش پخش می شود. آنها ویروس را در ادرار ، مدفوع و بزاق خود ریخته اند. قطرات ریز با ویروس می توانند وارد هوا شوند. در صورت تنفس هوای آلوده یا تماس با جوندگان یا ادرار یا مدفوع آن ، افراد می توانند به این بیماری مبتلا شوند.
علائم و نشانه های هانتا ویروس :
با توجه به تعداد کمی از موارد HPS ، "دوران نهفتگی" مشخص نیست. با این حال ، بر اساس اطلاعات محدود ، به نظر می رسد که علائم ممکن است بین 1 تا 8 هفته پس از قرار گرفتن در معرض ادرار تازه ، مدفوع یا بزاق جونده های آلوده ایجاد شود.
علائم اولیه :
علائم اولیه هانتا ویروس شامل خستگی ، تب و دردهای عضلانی است ، به خصوص در قسمتهای بزرگ عضلانی مانند ران ، باسن ، پشت و بعضی اوقات شانه ها این علائم جهانی است.همچنین ممکن است سردرد ، سرگیجه ، لرز و مشکلات شکمی مانند تهوع ، استفراغ ، اسهال و درد شکم وجود داشته باشد. حدود نیمی از بیماران مبتلا به HPS این علائم را تجربه می کنند.
علائم دیررس :
چهار تا 10 روز پس از مرحله اولیه بیماری ، علائم دیررس HPS ظاهر می شود. اینها شامل سرفه و تنگی نفس است ، با احساس ، اینکه یک باند محکم در اطراف سینه و یک بالش بر روی صورت قرار دارد که نشانه ریه ها پر از مایع است.
آیا بیماری کشنده است؟
بله ، هانتا ویروس می تواند کشنده باشد. این میزان مرگ و میر 38 درصد است.
تشخیص هانتا ویروس :
تشخیص هانتا ویروس در فردی که فقط چند روز به آن مبتلا شده است دشوار است ، زیرا علائم اولیه مانند تب ، درد عضلات و خستگی به راحتی با آنفولانزا اشتباه می شوند. اما اگر فرد دچار تب و خستگی شود و سابقه مواجهه احتمالی با جوندگان روستایی را داشته باشد ، همراه با تنگی نفس ، احتمال هانتا ویروس داده می شود. اگر فرد این علائم را تجربه کرده است ، باید سریعاً به پزشک مراجعه کند و اطلاع دهد که در معرض جوندگان قرار داشته اند.
درمان هانتا ویروس :
هیچ درمان یا واکسن خاصی برای عفونت هانتاویروس وجود ندارد. با این حال ، ما می دانیم که اگر افراد آلوده زود تشخیص داده شوند و مراقبت های پزشکی را در یک بخش مراقبت های ویژه دریافت کنند ، ممکن است بهبودی انجام شود. برای کمک به بیماران در مشکل شدید تنفسی در بخش مراقبت های ویژه ، بیماران لوله گذاری شده و تحت درمان با اکسیژن قرار می گیرند.هرچه زودتر بیمار تحت مراقبت فوری قرار گیرد ، بهتر می شود. اگر بیمار دچار پریشانی کامل شود ، کمتر احتمال دارد درمان مؤثر شود.
بنابراین ، اگر در اطراف جوندگان بوده اید و علائم تب ، درد شدید عضلات و تنگی نفس شدید دارید ، سریعاً به پزشک مراجعه کنید. حتماً به پزشک خود بگویید که در اطراف جوندگان بوده اید - این امر به پزشک شما هشدار می دهد که از نزدیک به دنبال بیماری جوندگان مانند HPS باشد.
راههای پیشگیری از هانتا ویروس :
تماس با جوندگان در خانه ، محل کار و. را از بین ببرید یا به حداقل برسانید. اگر جوندگان دریابند که مکان شما مکان مناسبی برای حضور آنها نیست ، احتمالاً کمتر با آنها در تماس خواهید بود. سوراخ ها و شکاف ها را در خانه یا گاراژ خود ببندید. تله هایی را در داخل و اطراف خانه خود قرار دهید تا آلودگی جوندگان کاهش یابد.
نتایج تحقیقات اخیر نشان می دهد که بسیاری از افراد که به هانتا ویروس مبتلا شده اند ، این بیماری را پس از تماس مکرر با جوندگان و یا قطرات آنها (ادرار،مدفوع و بزاق) در اطراف خانه یا محل کار ایجاد کردند. از طرف دیگر ، بسیاری از بیماران که مریض شده اند گزارش دادند که به هیچ وجه جوندگان یا قطراتی از جوندگان را ندیده اند. بنابراین ، اگر در محلی زندگی می کنید که از جوندگان حامل زندگی می کنند ، سعی کنید خانه ، محل کار و . خود را تمیز نگه دارید.
مرجع
یک مطالعه جدید نشان داد که یک رژیم غذایی خاص ، به نام رژیم غذایی MIND ، ممکن است خطر ابتلا به این بیماری ها را کاهش دهد. پس از تحقیقات گسترده ، ما عناصر اصلی مغذی را که باید در برنامه رژیم غذایی خود برای یک مغز قوی و پیشگیری از سایر موارد داشته باشید ، جمع کرده ایم.
غذاهای سالم مغزی :
1. انواع توت ها میوه شماره یک برای مصرف هستند:
انواع توت ها سرشار از فلاونوئید هستند ، که برای مغز ما بسیار مفید است. در طی یک مطالعه 20 ساله با هزاران نفر که میوه های مختلفی مصرف می کنند ، محققان دریافتند که افرادی که بیشتر توت می خورند کمترین میزان نزول شناختی را دارند. بنابراین بلوبری، توت فرنگی و زغال اخته را به میان وعده های خود اضافه کنید. بعداً مغز شما از شما تشکر خواهد کرد.
2. همانطور که قبلاً مادران ما می گفتند سبزیجات بخورید:
و آنها کاملاً درست بودند. سبزیجات به دلیل داشتن مواد مغذی مانند فولات ، فلاونوئیدها ، ویتامین E و کاروتنوئیدها در بسیاری از موارد از جمله مغز برای سلامتی ما مفید هستند. سبزیجات برگ سبز مانند اسفناج ، کولارد، کاهو و کلم پیچ بهترین گزینه ها هستند و نشان داده شده است که میزان پیری مغز را کاهش می دهد. بنابراین ، فراموش نکنید که سالاد را همراه غذا میل کنید.
3. آجیل ها را میان وعده جدید خود قرار دهید:
به جای میان وعده های فرآوری شده و شیرینی ها ، تعداد انگشت شماری از آجیل خام یا بو داده را انتخاب کنید ، که دارای ویتامین E زیاد است و به عملکرد مغز ما کمک می کند. به دلیل ترکیباتی مانند چربی های سالم ، فیبر و آنتی اکسیدان ها ، به سلامتی کلی ما کمک می کنند. شما همچنین می توانید سعی کنید آجیل و انواع توت ها را مخلوط کرده و یک میان وعده تقویت کننده مغز بسازید.
4- از روغن زیتون بیشتری استفاده کنید:
اگر در مورد رژیم مدیترانه ای اطلاعاتی داشته باشید ، می دانید که روغن زیتون متحد شماره یک وعده غذایی خوب و سالم است. پزشکان توصیه می کنند روغن ، کره را در رژیم غذایی خود محدود کنید و به طور خاص روغن زیتون به رژیم غذایی خود اضافه کنید.
5- حداقل هفته ای یکبار ماهی را به رژیم خود اضافه کنید:
بررسی ها نشان داد افراد بالای 65 سال که دائم ماهی می خورند ، در تست های حافظه بهتر از کسانی که کمتر ماهی می خورند یا اصلا ماهی نمیخورند نمره می گیرند. ماهی شامل چربی های سالم ، B-6 و B-12 است که برای مغز ما مفید است. طبق رژیم غذایی MIND یک بار در هفته کافی است.
غذاهای ناسالم برای آایمر:
1. گوشت:
به ویژه گوشت قرمز را کاهش داده و پروتئین خود را از لوبیا ، عدس و سویا دریافت کنید.شما از اینکه پروتئین بدن می تواند از منابع دیگر به غیر از گوشت تامین شود ، شگفت زده خواهید شد. کارشناسان توصیه می کنند تا حد ممکن مصرف گوشت را کاهش داده و پروتئین مورد نیاز مغز خود را از لوبیا ، عدس و سویا دریافت کنید ، این حبوبات سرشار از پروتئین هستند و همچنین حاوی فیبر و ویتامین B زیادی هستند که برای حفظ ذهن سالم ضروری هستند.
2. مصرف کره ، مارگارین و پنیر را محدود کنید :
این مورد برای دوستداران پنیر بسیار سخت است ، اما طبق رژیم MIND ، مصرف پنیر ، به ویژه نوع پرچرب را، اگر بخواهیم از خطر زوال عقل پیشگیری کنیم ، باید کاهش یابد. همین مورد درباره کره و مارگارین نیز صدق می کند - بهتر است این مواد را با روغن زیتون جایگزین کنید.
3. شکر و نمک دوستان مغز ما نیستند:
اگر می خواهیم سلامت مغز خود را بهبود بخشیم ، پیری مغز را کاهش دهیم و خطر کاهش شناختی را کاهش دهیم ، پس حتما باید تا حد امکان از قند و سدیم خودداری کنیم. از یک طرف شیرینی ها به مرور زمان به مغز ما آسیب می رسانند ، زیرا ممکن است منجر به دیابت شود که خطر ابتلا به آایمر را افزایش می دهد. از طرف دیگر نمک باعث افزایش فشار خون می شود که ممکن است منجر به سکته مغزی و سایر مشکلات مغزی شود.
مرجع
مرجع
گروه پژوهشی پیریشناسیِ لاسآنجلس، در گزارشی گفته است که در حال حاضر 46 نفر در سراسر جهان وجود دارند که بیشتر از 110 سال زندگی کرده اند. بر اساس پژوهشها، به صورت عموم مردم در جاپان بیشترین طول عمر را دارند؛ اما به اصطلاح صدسالههای شگفتانگیز که بیش از 110سال عمر دارند، جای مشخصی ندارند و در سراسر جهان هستند، از ایتالیا تا جامایکا.
طول عمر و جوانتر ماندن از سن اصلی خیلی اتفاقی نیست. مثبت اندیشی، برقراری روابط سالم اجتماعی، رژیم غذایی سالم، تحریک و فعالیتهای بدنی، ترک سگرت و… هر کدام از این مشخصهها را افراد مسن، راز دیر زنده ماندن خود میگویند؛ اما آنان که بیشترین سالها را زندگی کرده اند، چه؟ در ادامه به جالبترین اسرار طولِ عمر» در افرادی که به صورت معمول بیش از 110 سال عمر کردهاند، پرداخته شده تا با یادآوری آنها برای شما انگیزهی بیشتری برای بکاربستن اسرار آنان در زندگی تان، پیدا کنید و در نهایت از سلامتی کامل جسمی و روانی لذت ببرید.
ادل دونلاپ
ادل دونلاپ، مسنترین فرد در ایالات متحده امریکا است، او در 12هم ماه دسامبر سال 1902 میلادی متولد شده است و اکنون سن او به 113 سال میرسد و در میان پیرترینهای جهان مقام نهم را از آن خود کرده است. او در حال حاضر در ایالت نیوجرسی امریکا زندگی میکند. آرل پسرش در صحبت با نورت جرسی» گفته است که او هرگز سبک زندگی سالمی نداشته است. او گفته ” مادرم هرگز ورزش نمیکند و سگرت هم میکشد. او هر غذایی را که بخواهد نیز میل میکند”. ادل اما راز سالم بودن و طولانی بودن عمر خود را در خوردن آب جو” میداند. او میگوید که همواره از آب جو استفاده میکند.
انا مالیا ویلی روبیو
انا مالیا ویلی روبیوی 115 ساله در 30م ماه اکتوبر سال 1901 در اندلس متولد شده؛ اما بیش از 50 سال میشود که ساکن شهر بارسلونای اسپانیا است. انا اکنون دو فرزند، چهار نوه و هفت کواسه (نوه بزرگ) دارد. به گفتهی اطرافیان این بانوی پیر، راز طول عمر او، رفتار شفقتبارش با دیگران و نگاه مثبت به تمام مسایل زندگی است. دخترش به یکی از رسانههای اسپانیای گفته مادرم همیشه بهترینها را برای مان آرزو میکند و مارا همواره خوش نگه داشته”. خانم روبیو اکنون مسنترین فرد زنده در اسپانیا میباشد.
نبی تجیما
نبی تجیمای 116 ساله، متولد چهارم ماه آگست سال 1900 میلادی است. او اکنون مسنترین فرد زنده در جاپان میباشد. خانم تجیما در چهار نسل تا کنون نزدیک به 150 فرزند داشته است. با وجودی که او در مورد شیوهی زندگی خود زیاد سخن نمیگوید؛ اما در سال 2014 میلادی به جاپان تایمز گفته بود که کلید طول عمر او خوردن غذاهای خوشمزه است. گفته میشود او غذاهای مانند کباب گوشت گاو، برنج سوشی و ماهی خال دار را میل میکند. او در ادامه به این رسانهی جاپانی گفته بود که بخورید و بخوابید، شما یک مدت طولانی را زندگی میکنید” او افزوده بود شما باید فن استراحت کردن را یاد بگیرد”. نبی اکنون در شهر کاگوشیمای جاپان زندگی میکند.
وایولیت براون
وایولیت براون نیز 116 سال سن دارد و از تجیما 5 ماه بزرگتر است. اگر دنبال او بگردید مطمئناً با نام وایولیت براون او را نخواهید یافت زیرا همه، حتی اطرافیانش نیز او را با نام خاله وی» میشناسند و دلیل این نام مستعار را رفتار نیک او با مردم گفته شدهاست. خاله وی در 10هم ماه مارچ سال 1900 میلادی در همسایگی والدین سریعترین مرد جهان (اوسین بولت) به دنیا آمده است. او اکنون مسنترین فرد زندهی جامایکایی و دومین مسنترین انسان کرهی زمین به حساب میآید. پسرش هارولد براون میگوید که مادر او هرگز گوشت خوک نمیخورد و همین طور از گوشت مرغ نیز استفاده نمیکند و همواره کمکم غذا میخورد.
این خانم، ماهی، گوشت گوسفند و گاهی ماهیچهی گاو را میل میکند و به صورت عموم رژیم غذایی او شامل و یا حاوی کچالو، پرتقال و ام میباشد. خاله وی عضو کلیسای باپتیست است و اطرافیانش او را انسانی به شدت معنوی میدانند. وایولیت در سال 2011 به جامایکا گلینر در رابطه به اسرار طولانی بودن عمر خود، گفته است که به پدر و مادرتان احترام بگذارید، سپس شما عمر طولانی خواهید داشت”. خانوادهی خانم براون اکنون با نام او موسسهای را راهاندازی کرده اند که در آن به افراد مسن کمک میشود و از آنان مراقبت میشود.
ایما مورانو مسنترین فرد زندهی جهان
ایما مورانو تنها انسان زندهی روی زمین است که در سه قرن زندگی کرده است. او به تازگی جشن تولد 117 سالگی اش را گرفت. مسنترین انسان کرهی زمین زنی است اهل ایتالیا. او در 29هم ماه نوامبر سال 1899 به دنیا آمده است و تنها انسان زندهی روی زمین از قرن 19م میلادی به شمار میرود. رونامهی گاردین در گزارشی از جشن تولد پیرترین انسان روی زمین نوشته است که مورانوی 117ساله در هوشیاری کامل است اما به ناشنوایی مبتلا شده و نمیتواند به درستی صحبت کند.”
ایما میگوید که روزانه دو عدد تخممرغ میخورد و به دلیل اینکه دندان ندارد، نمیتواند به خوبی غذا را بجود و همین امر باعث شده است که میزان غذای زیادی را نتواند مصرف کند. از جالبترین نکاتی که ایما بیان داشته، این است که او راز طول عمر خود را اجتناب از توصیههای دکتر» و مجرد بودن» میداند.
مرجع
خواص عرق شوید:
شوید از سبزی جات بسیار پر استفاده است و به ویژه ما ایرانی ها در غذاهای گوناگون از آن استفاده می کنیم؛ تخم شوید هم در تهیه ادویه جات بسیار مصرف دارد. عرق شوید هم خواص زیادی دارد که در ادامه مقاله به قسمتی از خواص عرق شوید اشاره میکنیم.
از عرق شوید برای کم کردن فشار خون و همین طور چربی خون استفاده میکنند. برای این منظور خوردن یک فنجان عرق شوید در یک لیوان آب سرد بعد از ناهار مفید خواهد بود. بهتر است افرادی که چربی خون بالایی ندارند در استفاده این عرق احتیاط کنند.
از فواید دیگر عرق شوید میتوان به اثرش بر روی دل درد، خواص باد شکنی آن و تقویت معده را اسم برد. برای بهبود درد کمر، کلیه و مثانه استفاده عرق شوید موثر است. این عرق برای افزایش شیر مادران شیرده هم مورد استفاده قرار می گیرد.
فلاونوئید و ویتامینB کمپلکس موجود در آن بطور طبیعی ترشح بعضی آنزیم ها و هورمون ها را فعال میکند که این دستور تأثیر آرام بخشی و خواب آور دارد. همچنین فلاونوئید موجود در آن خواص باکتریایی دارد و با نابود کردن عفونت های می، بیماری اسهال را درمان میکند . عرق شوید در رفع سو هاضمه و درمان نفخ، استفراغ و که موثر است و مانع از پیدایش یبوست میشود.
عرق شوید باعث بازسازی سلول های کبدی میشود و آنتی اکسیدان موجود در آن با سرطان مقابله میکند. ضمنا عرق شوید ضد بلغم است؛ یعنی ترشحات اضافی برونشیتها و معده و روده و بطور کلی مایعات اضافی را کم میکند.
- کاهش چربی خون( کلسترول، تری گلیسرید و اسید اوریک)
- ازدیاد شیر مادران
- مقوی معده و اعصاب
- قاعده آور
- پیشگیری و درمان آرتروز
- بادشکن
بهترین زمان استفاده از عرق شوید:
بهترین زمان استفاده از عرق شوید بعد از هر وعده ی غذایی و میزان استفاده روزانه عرق شوید نیم لیوان میباشد.
زمان حاملگی و شیردهی:
عرق شوید مملو از فولات است که از نقایص مادرزادی جنین در زمان حاملگی پیشگیری میکند. شوید و عرق شوید در طب سنتی برای افزایش شیر مادر در زمان شیردهی استفاده میشود.
مقدار بالای کلسیم موجود در عرق شوید به تقویت و افزایش رشد استخوان های جنین در زمان حاملگی کمک میکند. آهن موجود در عرق شوید برای پیشگیری و درمان کم خونی در ن بادار موثر میباشد.
موارد مانع استفاده از عرق شوید:
- به علت اثرات قانون آوری و سقط زایی شوید، استفاده آن در ابتدای زمان حاملگی ممنوع است.
- استفاده عرق شوید در افردی که بیماری حاد کلیوی دارند، سفارش نمی شود. همچنین در خصوص افردی که دارای چربی خون بالا نیستند، بایستی در استفاده آن دقت شود. به دلیل آن که افراط در استفاده آن امکان دارد باعث عوارضی شود.
- مصرف مقدار زیاد از فراورده های غلیظ شده میتواند باعث کاهش میزان اسپرم گردد.
- دید را ضعیف میکند.
- کسانی که زخم معده دارند چه بسا ایجاد خون ریزی میکند.
مرجع
در این مطلب شما را با برخی علائم بدنی که می تواند نشانگر کمبود ویتامین A در بدن باشد، آشنا می کنیم. در انتها ما غذاهای مفیدی را پیشنهاد می کنیم که می توانند به شما در غنی سازی رژیم غذایی کمک کنند.
1. پوست خشک
ویتامین A یکی از عناصر اصلی بدن برای ترمیم بافت های پوستی است و به نوبه خود ، آن را هیدراته نگه می دارد. یک علامت بسیار رایج کمبود ویتامین A ، بروز اگزما است که وقتی پوست آنقدر خشک می شود که مایل به رنگ قرمز می شود، به نظر می رسد پوست شما صدمه دیده است. همچنین بسیار خارش دارد.
2. شب کوری
شب کوری عبارت است از دید مشکل در هنگام تاریکی و شب. شب کوری یک اختلال بینایی است، به طوری که دید در تاریکی یا شب، به صورت غیرعادی مختل می شود. کمبود ویتامین آ یکی از علل بروز شب کوری می باشد.
3. آکنه
همانطور که در بالا گفته شد ، ویتامین A یکی از تعمیرکاران عالی بافت پوست است. در صورت عدم وجود آن ، صورت ممکن است پوست خشک شود و به همین دلیل ، روغن زیادی تولید می کند که می تواند جوش ها را ایجاد کند. به همین دلیل می توان از ویتامین A برای درمان مشکلات مرتبط با آکنه استفاده کرد.
4. مشکلات در باروری
اگر در بارداری مشکل دارید ، کمبود ویتامین A می تواند علت آن باشد. سیستم های تولید مثل زن و مرد در صورت مصرف ویتامین A بهتر عمل می کنند. خوردن غذاهای سرشار از ویتامین A می تواند باعث افزایش باروری شود.
5- بهبود سریعتر زخم
بدن به لطف تولید کلاژن تمایل به بهبود زخم ها در مدت زمان کوتاهی دارد. این پروتئین در ارگانیسم های سالم یافت می شود و به لطف آن پوست و خون می توانند سالم بمانند. ویتامین A به تولید آن کمک می کند. بنابراین اگر متوجه شدید که پوست شما در بهبود زخم ها مشکل دارد ، باید بررسی کنید که آیا به اندازه کافی غذاهای دارای ویتامین A ، مانند هویج ، پرتقال ، شیر و گوشت قرمز مصرف می کنید.
6. رشد آهسته
این یکی از نشانه هایی است که باید بیشتر از همه به آن توجه کنیم ، خصوصاً در نوزادان و کودکان. مصرف ویتامین A از ماه سوم بارداری و در اولین سال زندگی کودک مهم است. این مسئول رشد بینایی و سیستم ایمنی کودک و همچنین رشد بدن کودک و تغییرات جسمی در مادر است.
7. خشکی چشم
یکی از مهمترین علائم کمبود ویتامین A ، عدم توانایی در ایجاد اشک و مرطوب کردن چشم چشم است. اگر این ناراحتی ادامه یابد، می تواند به تضعیف کامل قرنیه و از بین رفتن بینایی منجر شود.
غذاهایی که در آن می توانید ویتامین A پیدا کنید :
غذاهای زیر را در رژیم غذایی خود بگنجانید و به سرعت متوجه تغییراتی در بدن خواهید شد!
تخم مرغ :
یک تخم مرغ آب پز حاوی 8٪ ویتامین A است که باید روزانه مصرف کنیم.
ماهی قزل آلا:
در 100 گرم ماهی 149٪ ویتامین A مورد نیاز روزانه بدن وجود دارد.
اسفناج:
در یک فنجان پخته شده 105٪ ویتامین A وجود دارد.
سیب زمینی شیرین:
این یکی از بهترین منابع ویتامین A است زیرا در یک فنجان تنها 122٪ چیزی که باید روزانه مصرف کنیم وجود دارد.
هویج:
در یک فنجان ، 148٪ ویتامین وجود دارد.
مرجع
فرآورده های تزریقی
فرآورده های تزریقی محلول ها ، سوسپانسیون ها یا امولوسیون های استریل در حامل مناسب آبی یا غیر آبی می باشند. این فرآورده ها به سه شکل موجود می باشند. محلول ها مانند آمپول دگزامتازون ، پودرها که مواد جامد استریل هستند و با اضافه کردن حجم مناسب مایع استریل ، به صورت محلول یا سوسپانسیون در می آیند. محلول یا سوسپانسیون تزریقی معمولا بلافاصله قبل از استفاده تهیه شده تا از تخریب طی نگهداری طولانی جلوگیری شود و انفوزیون وریدی که برای تجویز داخل وریدی با حجم های بالاتر از 10-15 میلی لیتر طراحی شده اند.
در شرایط زیر باید به تزریق متوسل شد: رسیدن به پاسخ سریع، عدم تحمل شخص به داروی خوراکی ، تجزیه شدن دارو بر اثر اسید معده، عدم جذب دارو از طریق جدار روده ، فرآورده های تزریقی اثر موضعی نیز دارند مثل تزریق تریامسینولون برای التیام دادن درد آرتریت (التهاب مفصل ). نوع تزریق به ماهیت دارو و شرایط درمان بستگی دارد.
معایب این روش عبارتند از:
وسایل تزریق باید حتما استریل باشند. نیاز به وجود افراد ماهر برای تزریق ایجاد درد در محل تزریق آسیب به بافت های موجود در محل تزریق امکان انتقال بیماری های خطرناک مانند ایدز قیمت گران اشتباه در مصرف دارو ممکن است کشنده باشد.
از مزایای این روش نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد:
داشتن اثر سریع ورود تمام دارو به بدن ورود حجم بالایی از دارو به بدن ( وریدی ) استفاده از فرمهای بلند مدت داروها ( عضلانی ) داروهایی که جذب گوارشی بالایی ندارند را می توان از این راه مصرف کرد.
از انواع روش های تزریقی می توان داخل رگی ، عضلانی و زیر جلدی اشاره کرد. در تزریق داخل رگی (داخل وریدی IV) دارو مستقیما به ورید تزریق می شود و لذا مستقیما داخل خون می گردد. دارو از این طریق سریع تر از سایر تزریق ها جذب می شود. در تزریق زیرجلدی (S.C) ، دارو مستقیما به زیر سطح پوست تزریق می شود و در تزریق عضلانی (IM) ، دارو در عضله ( معمولا عضله ران ، بازو و یا کفل ) تزریق می شود.
مرجع
بلوغ
بلوغ این پرنده در 3ماهگی اتفاق می افتد. بعد از سپری شدن یک دوره سه ماهه پرهای مرغ عشق شروع به ریختن می کند این بدین معنی است که مثل سایر مرغ های عشق به بلوغ رسیده و آماده تولید مثل هستند.
پرنده ماده قبل از تخمگذاری، در دفعات مختلف با فاصله زمانی 2 تا 3 ساعته، بیرون روی دارد و این فاصله زمانی را افزایش می دهد تا در زمانی که روی تخمها می نشیند مجبور باشد در فاصله های کوتاه تری این کار را انجام دهد چون اگر دمای تخم ها تغییر کند ممکن است به جوجه تبدیل نشوند.
شروع تخم گذاری آنها در فصل های بارندگی است چون برای پرورش جوجه ها به آب نیاز دارند. پرنده ماده در هر نوبت میانگین 2 تا6 عدد تخم می گذارد.
پس از 18الی 26 روز جوجه ها سر از تخم بیرون می آورند و کاملا وابسته مادر هستند بعد از 25 تا 30روز لانه را ترک می کنند و پدر به به مدت 3هفته از آنها مراقبت می کند و گاهی آنها را تغذیه می کند.
یک نکته مهم:
اگر در منزل قصد مراقبت از این پرنده را دارید باید آگاه باشید که شروع جفت گیری با نوک زدن پرنده نر به ماده اتفاق می افتد پس فکر نکنید که آنها شروع به دعوا کرده اند و قصد جلوگیری از این کار را داشته باشید پس در هنگام جفت گیری مزاحمتی برای آنها ایجاد نکنید چون اگر اختلالی در فرایند جفت گیری باشد ممکن است جوجه ها بدون سر و یا بدون بال و پر بدنیا بیایند.
نکته مهم دو :
وقتی جوجه ها بدنیا آمدند چون پرنده مادر در حال پرورش دادن جوجه هی خود است ممکن است طبق غریزه مادری با پرنده نر جنگ و دعوا کند و حتی منجربه به کشته شدن پرنده نر توسط مادر شود. در صورت مشاهده چنین صحنه ایی حتما جنس نر را از مادر و جوجه ها جدا کنید.
تغذیه مرغ عشق
اگر از میوه هایی مثل هویج،سیب و گلابی به آنها می دهید حتما قبل از اینکه در اختیارشان بگذارید، خیلی خوب آنها را شسته و قطعه قطعه کنید حتی رنده شده آنها هم مناسب است.
مرغ های عشق به خوردن توت فرنگی و انگور هم علاقه مند هستند.
از نان خیس شده هم می توانید به خورد این پرنده ها بدهید.
سعی کنید دانه هایی مثل عدس، لوبیا و باقلا را به صورت پخته شده در اختیار انها بگذارید.
بادام را به صورت خام و خیس شده در اختیارشان بگذارید.
چند نکته کاربردی و کاملا موثر در پرورش مرغ عشق
قرار دادن قفس مرغ عشق ها در مکانی که دو طرف قفس را پوشش دهد بسیار موثر است.(مانند گوشه دیوار)
ارتفاع مناسب برای قفس مرغ عشق ها حدود 2 متر است.
استفاده از دانه های گرم مانند شاهدانه و تخم کتان بسیار موثر است.(در استفاده از شاهدانه زیاد روی نکنید! حدود 10 عدد در روز برای یک جفت کافی است)
قفس انها را در مکانی ساکت و کم رفت و امد قرار دهید.
پخش صدای مرغ عشق های نر مست باعث تحریک جفت میشود
مرجع
سه گونه فیل مختلف وجود دارد
تمام فیلهای جهان به سه دسته تقسیم میشوند: فیل بوته زار آفریقایی، فیل جنگلی آفریقایی و فیل آسیایی. فیلهای آفریقایی بزرگتر هستند و نر بالغ آنها شش یا هفت تن وزن دارد که آنها را بزرگترین داران روی زمین میکند، اما فیلهای آسیایی تنها چهار یا پنج تن وزن دارند. زمانی تصور میشد که فیل جنگلی زیرگونهای از فیل آفریقایی میباشد، اما تحقیقات ژنتیکی نشان داد این دو فیل حدود دو تا هفت میلیون سال پیش از هم تفکیک شده و به دو گونه تبدیل شده اند.
خرطوم فیل یک ابزار همه کاره است
علاوه بر اندازه بزرگ، قابل توجهترین چیز درباره فیلها خرطوم آن هاست که ترکیبی جالب از بینی و لب بالایی آن هاست. فیلها از خرطوم خود نه تنها برای نفس کشیدن، بوییدن و خوردن بلکه برای گرفتن شاخههای درختان، برداشتن اشیایی به وزن300 کیلوگرم یا بیشتر، اظهار محبت به فیلهای دیگر، کندن زمین برای پیدا کردن آب و شستن خودشان استفاده میکنند. خرطومها حاوی بیش از 100هزار دسته تار ماهیچهای هستند که آنها را تبدیل به ابزار ظریف و دقیقی میکند. به طور مثال فیل میتواند از خرطوم خود برای کندن پوست یک بادام زمینی استفاده کند بدون اینکه به مغز داخل آن آسیب برساند.
فیلها از گوششان برای خنک شدن استفاده میکنند
باتوجه به اندازه بزرگ گوشها و آب و هوای گرم و مرطوبی که در آن زندگی میکنند، منطقی است که فیلها راه حلی برای مقابله با گرمای بیش از حد پیدا کرده باشند. فیلها نمیتوانند با حرکت دادن گوشهای بزرگشان پرواز کنند، اما سطح بزرگ گوشها با شبکهای متراکم از عروق خونی پوشیده شده که گرما را به محیط اطراف منتقل کرده و به خنک شدن آنها کمک میکنند. گوش بزرگها یک مزیت تکاملی دیگر هم دارد: در شرایط ایده آل، یک فیل آسیایی یا آفریقایی میتواند صدای فیلهای دیگر و هم چنین شکارچیان یا هرچیز دیگری که ممکن است جوانان گله را تهدید کند از فاصله 8 کیلومتری بشنود.
فیلها حیوانات بسیار باهوشی هستند
فیلهای بالغ مغز بزرگی دارند. مغز فیلهای نر بالغ حدود 5.6 کیلوگرم وزن دارد، در صورتی که مغز انسان حداکثر2 کیلوگرم است، اما مغز فیلها در مقایسه با اندازه کلیشان بسیار کوچک است. فیلها نه تنها میتوانند به وسیله خرطومشان از ابزارهای اولیه استفاده کنند، بلکه هوش زیادی از خود نشان میدهند مثلا خودشان را در آینه میشناسند و نسبت به سایر اعضای گله شان اظهار همدردی میکنند. دیده شده برخی فیلها استخوانهای همراهان مرحوم خود را نوازش میکنند، اگرچه مشخص نیست که آنها مفهوم مرگ را درک کرده باشند.
گله فیلها تحت سلطه مادهها است
فیلها ساختار اجتماعی منحصر به فردی دارند: اساسا نرها و مادهها کاملا جدا از هم زندگی میکنند، و فقط مدت کوتاهی در فصل جفت گیری با یکدیگر هستند. سه یا چهار فیل ماده با بچه هایشان گله هایی شامل12 عضو یا بیشتر را تشکیل میدهند در حالی که نرها یا تنها زندگی میکنند یا گلههای کوچکتری با سایر نرها تشکیل میدهند (فیلهای نر بوته زار آفریقایی گروههای بزرگ صدتایی دارند) گلههای ماده را بزرگترین مادر خانواده هدایت میکنند و وقتی او مرد، جایگاهش به بزرگترین دخترش میرسد. مادر باتجربه بسیار عاقل است و گلهها را از خطرات احتمالی دور میکند و به سوی منابع غذا و پناهگاه هدایت میکند.
بارداری فیلها حدود دو سال طول میکشد
فیلهای آفریقایی طولانیترین دوره بارداری (22ماه) را در میان داران زمینی دارند. فیلهای تازه متولد شده حدود110 کیلوگرم وزن دارند و باید چهار تا پنج سال منتظر بمانند تا خواهر یا برادر داشته باشند. آنها در این مدت تحت مراقبت شدید مادرانشان هستند. به همین دلیل زمان بسیار زیادی طول میکشد تا جمعیت گله ویران شده آنها دوباره زیاد شود و همین موضوع آنها را نسبت به شکار توسط انسانها آسیب پذیر میکند.
فیلها در یک دوره 50 میلیون ساله تکامل یافته اند
فیلها و اجدادشان در گذشته بسیار بیشتر از امروز بوده اند. با توجه به شواهد فسیلی جد بزرگ همه فیلها یک Phosphatherium» کوچک شبیه به خوک بوده که حدود 50 میلیون سال پیش در شمال آفریقا زندگی میکرده است.
فیلها اجزای حیاتی ایستمشان هستند
فیلها به همان اندازه که بزرگ هستند، تاثیر زیادی هم روی زیستگاهشان دارند. آنها درختان را از ریشه میکنند، زمین را زیر پایشان فشار میدهند و حتی عمدا گودالهای آب را بزرگ میکنند تا بتوانند در آن حمام کنند. این رفتار نه تنها به نفع خود فیلها بلکه برای سایر حیوانات هم مفید است. علاوه بر این وقتی فیلها در یک محل غذا میخورند و در جای دیگر دفع میکنند، دانهها را پخش میکنند. اگر دانه گیاهان و درختان و بوتهها در منوی غذایی فیلها نبود بسیاری از آنها اکنون وجود نداشتند.
فیلها تانک شرمنها در جنگهای باستان بودند
هیچ چیزی به اندازه یک فیل 5 تنی زره پوش که به عاجهای آن نیزههای برنجی بسته شده نمیتواند دشمنان را بترساند یا حداقل 2000سال پیش این گونه بوده است. استفاده از فیلهای جنگی دوران باستان حدود 300 تا 400 سال قبل از میلاد به اوج خود رسید. پس از آن فیلها در تمدنهای کلاسیک حوزه مدیترانه پرطرفدار نبودند، اما همچنان در جنگهای هندی و آسیایی استفاده میشدند. تا قرن پانزدهم که با وجود توپهای جنگی که بر سر فیلهای مسلح فرود میآمد استفاده از آنها دیگر فایدهای نداشت و کاملا منسوخ شد.
فیلها به دلیل تجارت عاج در خطر انقراض قرار دارند
فیلها هم مثل سایر حیوانات تحت فشارهای محیط زیستی آلودگی، تخریب زیستگاه و دست اندازی انسانها قرار دارند. علاوه بر این آنها در معرض خطر شکارچیانی قرار دارند که به خاطر تجارت عاج آنها را شکار میکنند. در سال 1690 ممنوعیت جهانی تجارت عاج منجر به افزایش جمعیت فیلهای آفریقایی شد، اما شکارچیان آفریقا این قانون را زیر پا گذاشتند. به طور مثال 600 فیل در کامرون توسط شکارچیان کشور همسایه چاد کشته شدند. کشور چین هم اخیرا واردات و صادرات عاج را ممنوع کرده است، هرچند این قانون به طور کامل مانع دلالان بیرحم عاج نشده، اما قطعا مفید بوده است.
مرجع
داشتن ماهیهای خانگی سرگرمی جالبی برای خود فرد محسوب میشود که علـاوه بر سرگرمی تاثیرات درمانی مثبتی برای سایر افراد به همراه دارد. تصور کنید ماهی بامزهای مثل نموی کوچک را در دست داشته باشید. اما واقعیت این است که همه آبزیان آنقدر دوست داشتنی نیستند که به عنوان حیوان خانگی انتخاب شوند. بویژه مخلوقاتی که در عمق آبهای تیره اقیانوس و در کمین طعمههای از همه جا بیخبر نشستهاند. اگر مایلید با موجوداتی آشنا شوید که گویی از اعماق تیرهترین کابوسهایمان سر بر آوردهاند در ادامه این مطلب با ما همراه شوید.
این موجودات اغلب ظاهری ترسناک و متناقص دارند. ویژگی اصلی آنها دندانهای نیش مانند و تیز، چشمهای بسیار بزرگ و اندامهای نورانی برای فریفتن قربانیان میباشد. این موجودات ناچارند از هر چیزی که بر سر راهشان قرار میگیرد تغذیه کنند چرا که در آن عمق از اقیانوس که زیستگاه آنان به حساب میآید کمبود مواد غذایی وجود دارد. آنها به نحوی هم بازمانده و هم شکارچی هستند.
ایزوپاد غولپیکر
نام علمی آن باسینوموس ژیگانتئوس (Bathynomous giganteus) است و بزرگترین ایزوپاد (نوعی سخت پوست که از دیگر اعضاء این خانواده میتوان به خرخاکی که همه آن را میشناسیم اشاره کرد) در گونه خود میباشد. این موجود گوشتخوار در عمقی معادل 610 متر زندگی میکند.
به دلیل آنکه منابع غذایی اندکی در این عمق از اقیانوس وجود دارد این مخلوقات یاد گرفتهاند خود را با این شرایط وفق داده و از هر چیزی که با آن مواجه شوند و از جمله بیمهرگان کوچک تغذیه کنند. طول این موجودات در طول دوران حیاتشان به 40 سانتیمتر میرسد. وقتی مورد تهدید قرار میگیرند عقب نشینی نموده خود را گلوله کرده درون صدف محافظ دفاعیشان مخفی میشوند. همچنین دهانی قوی دارند که قادر است درون هر چیزی نفوذ کرده و شکم طعمه را زنده یا مرده بدرد.
خرچنگ عنکبوتی غولآسا
خرچنگ عنکبوتی غولآسا به عنوان بزرگترین بندپایی که در جهان وجود دارد شناخته میشود. این خرچنگ نزدیک به 90 متر زیر سطح اقیانوس زندگی میکند. از نظر ظاهری به خرچنگها شباهت دارد ولی پاهای بلندش میتواند طولی در حدود سه متر ( از سر یک چنگال تا سر چنگال دیگر) پیدا کند! اندازه بدن این موجودات تا 15 متر میرسد. عدهای معتقدند این موجودات بسیار کمیاب بوده و در بستر اقیانوس در نزدیکی ژاپن یافت میشوند.
قطره ماهی
شاید این موجود برای همه ترسناک نباشد ولی فکر میکنم همه در این مورد هم عقیدهایم که بیچارهترین قیافه ممکن را در بین مخلوقات دریایی به خود اختصاص داده است. موافق نیستید؟ این ماهی اعماق ( بله تعجب نکنید این یک ماهی است) اغلب در عمقی در حدود 365 متر و در آبهای استرالیا و تاسمانی یافت میشود. در این عمق فشار آب بسیار بالـا است در نتیجه موجودات ساکن این محیط فرم ژله مانندی دارند درست مثل این ماهی قطرهای.
مارماهی قورتدهنده
این مخلوق یکی از ترسناکترین جانورانی است که در اعماق اقیانوسها زندگی میکند عمقی نزدیک به 910 تا 1800 متری از سطح اقیانوس زیستگاه آنها است. برخورداری از دهان بزرگ، این ماهی را به یک شکارچی بالفطره تبدیل کرده است. دهان این ماهی آنقدر باز میشود که میتواند طعمههایی را که دو برابر خودش اندازه دارند را به راحتی ببلعد. اغلب پس از صرف غذا آن را در آرواره کیسه مانند تحتانیاش ذخیره میکند. فرم بدنی این جانور تازیانه مانند بوده و بدن این مارماهی میتواند تا یک و نیم متر رشد کند.
هماهی چیندار
1500 متر زیر سطح اقیانوس این ماهی را خواهید یافت. ه چیندار یکی از وحشتناکترین ساکنین اقیانوس که به نام فسیل زنده نیز خوانده میشود. شکل ظاهری این موجود به نحوی تداعی کننده جاندران دریایی ماقبل تاریخی است که در زمان فرمانروایی دایناسورها روی زمین، ساکن دریاها بودند. این مخلوق ترسناک تا یک و نیم متر رشد کرده و ساکن آبهای تاریک اعماق اقیانوسهای آرام و اطلس است. چنین تصور میشود که این موجود نیز همانند مار خود را به سمت طعمهاش پرتاب کرده و موجود بیچاره را درسته میبلعد.
دندان نیشی
ماهی دندان نیش که با نام علمی آنوپلوگاستر کورنوتا (Anoplogaster Cornuta) نیز نامیده میشود گویی از تیرهترین کابوسهای شبانهمان برخاسته است. این جانور نیز در اعماق اقیانوس چیزی نزدیک به 4800 متر زیر سطح زندگی کرده و به خاطر ظاهر ناخوشایندش غول ماهی هم خوانده میشود. رنگ آن از قهوهای تیره تا مشکلی متغیر بوده و تا 15 سانتیمتر رشد میکند. در مقایسه با جثه کوچکش سر بزرگی دارد و دهانی که با تعدادی دندان نیش مانند تیز احاطه شده است.
هشتپای خونآشام (ماهی مرکب جهنمی)
ماهی مرکب جهنمی با نام علمی ومپایروتئوتیس اینفرنالیس (Vampyerotuethis Infernalis) شناخته میگردد. این هشت پای عجیب در 76 متری اعماق اقیانوس زندگی میکند. با حالت ژله مانندی که دارد بیشتر شبیه به یک عروس دریایی است تا یک هشت پا. این مخلوق بزرگترین چشم را در میان جانوران دریایی به خود اختصاص داده است.
بلندی بدن این موجود تا 15 سانتیمتر میرسد و از اندامهای مولد نوری پوشیده شده که به جانور اجازه میدهد در صورت تمایل بدرخشد. پرههای بزرگی اطراف سر جانور را احاطه کرده است که در انتها به شاخکهایی ختم میشود که توسط تعداد زیادی دندان تیز میخمانند پوشیده شده و وظیفه دفاع از جانور را برعهده دارند. از این رو است که این موجود به نام خونآشام خوانده میشود
ماهی انگلر
نام علمی این جانور ملـانوستوس جانسونی (Melanocetus Johnsoni) است. این ماهیها در اعماق بسیار زیاد اقیانوسها زندگی میکننند. همچون سایر آبزیان اعماق اقیانوسها این جانور هم فتوفور (عضوی که قادر به تولید نور است) دارد. اندامهای تولید کننده نوری که در تیره پشت جانور قرار دارند.
جانور با نورانی کردن بدن خود طعمهها را جلب کرده و سپس با دندانهای نیشمانند تیزش به استقبالشان میرود. شیوه شکار این ماهی و شکل دندانهایش که به سمت داخل خمیده شده دست به دست هم داده تا شکار بخت برگشته تنها به سمت معده جانور هدایت شود نه به سمت آزادی، به همین دلیل گاهی به این جانور لقب شیطان سیاه هم میدهند که البته جای تعجب ندارد.
افعی ماهی
در عمق 40 متری از سطح آب ماهی شگفتانگیز و زشت دیگری زندگی میکند که به واقع یکی از درندهخوترین مخلوقات عجیب میباشد. رنگ این جانور سیاه بوده و فتوفورها به صورت پراکنده روی بدنش قابل مشاهده هستند. این اندامهای نورانی که روی باله پشتی بدنش قرار دارند قربانیان را فریب میدهد تا به این قاتل مخوف نزدیک شوند. آنها همچنین چشمان بزرگی داشته تا بتوانند در تاریکی اعماق اقیانوس جایی که کمترین میزان روشنایی وجود دارد مسیر خود را تشخیص دهند. افعی ماهی دندانهای نیش مانند بزرگی دارند که تقریبا به بزرگی صورتشان است.
هشتپا (سر پا) عظیمالجثه
اگر از آبزیان دریایی میترسید باید از این هشتپا فرار کنید. چرا؟ اجازه دهید گوشهای از خصوصیات این ابر هشتپا را برایتان بازگو کنیم: اول اینکه این آبزی حتی از یک اتوبوس هم بزرگتر است! اندازه این جانور چیزی در حدود 13 متر و وزنی نزدیک به 450 کیلوگرم دارد.
اگر این دلیل برای شما کافی نیست باید بدانید که شاخکهای این جانور به تعداد بیشماری چنگکهای تیز مجهز هستند و در کنار تمام اینها منقار(دهان) قرار گرفته است. این جانور از هر هشتپای دیگری که شناخته شده بزرگتر است. زیستگاه این مخلوقات عموما 300 متر زیر سطح اقیانوس است و میتوان آنها را در نیوزلند، قطب جنوب و نقاطی از آفریقا یافت.
مرجع
ویژگی متمایز مرغ دریایی اینکا را که در شناخت آن فوق العاده موثر است، باید در سبیل های سفید و نسبتا بلندی جستجو کرد که در طرفین منقار قرمز رنگش رشد می کند. پرندگان جوان تر فاقد سبیل هستند و به جای آن تنها پرهای زینتی قهوه ای رنگ و بعضا تنکی اطراف منقارشان دارند.پرندگان بالغ معمولا براحتی شناخته می شوند، اما در مقابل پرنده های جوان تر گاهی با گونه های مشابه اشتباه گرفته می شوند.
عادات و نحوه زندگی در محیط
مرغان دریایی اینکا اغلب در جزایر ساحلی و بویژه در صخره های سنگی نزدیک ساحل تخمگذاری می کنند. البته گاهی نیز لانه های آنها در جزایری که از ساحل مسافتی بعید فاصله دارند، مشاهده شده است. لانه ها معمولا در شکاف سنگی مناسب، نقب ها و سوراخ های زیرزمینی دور از دسترس شکارچیان در فضاهای خالی، دهانه غارها و برخی اوقات هم در لانه قدیمی پنگوئن های هومبولت (گونه ای از پنگوئن ها هستند که در آمریکای جنوبی بخصوص در پرو و شیلی زیست می کنند) ساخته می شوند.
مرغ های دریایی اینکا هر ساله دو تخم یا بیشتر می گذارند و بیشتر تخم ها نیز قابلیت تبدیل شدن به جوجه را دارند. عادات غذایی مرغان اینکا منحصربه فرد و در عین حال انعطاف پذیر است. ماهیان آنچوی، ماهیان اسکولپین و ماهیان نقره ای آب سرد از غذاهای مورد علاقه مرغان دریایی اینکا محسوب می شوند. گفتنی است این گونه در عین حال آشغال ها و لاشه های به جا مانده از شیرهای دریایی و قایق های ماهیگیری را نیز می خورد و به این دلیل نام رفتگر طبیعت نیز به آن اطلاق شده است.
گوانو، صنعتی درآمدزا که بلای جان مرغان دریایی شده
تولید کود مرغی یا گوانو یا کود مرغ دریایی در کشورهای پرو و شیلی، صنعتی درآمدزاست. گوانو کود بسیار غنی ای است که عناصر تشکیل دهنده آن عبارتند از اسید فسفریک، اسید کربنیک، اسید اوریک، سایر املاح معدنی، ناخالصی ها و البته نیترات با غلظت بالـا. اساس این صنعت را کود به دست آمده از مدفوع پرندگان دریایی تشکیل می دهد. متاسفانه این صنعت درآمدزا، خسارت های زیست محیطی زیادی را با خود به ارمغان آورده است.
در گذشته رسوبات گوانو در برخی جزایر پرو 50 متر عمق داشتند، اما در حال حاضر در بیشتر جزایر ضخامت گوانو تنها به پنج سانتی متر می رسد و همین مساله تصمیم دولت پرو را برای وضع قوانین بازدارنده، راسخ تر کرده است. بسیاری از پرندگان دریایی به دلیل اغتشاشاتی که در محل ستشان ایجاد شده، فوق العاده آسیب پذیر شده اند. مرغ دریایی اینکا نیز از این قاعده مستثنا نبوده است.
تحقیقات نشان می دهد در سال های اولیه شکل گیری صنعت کود مرغی یعنی حدودا در سال 1850 میلـادی، میلیون ها مرغ دریایی اینکا در پرو زیست می کرده اند، اما متاسفانه جمعیت این گونه در حال حاضر به پایین ترین رقم ظرف دو قرن اخیر رسیده و این جای نگرانی دارد. با وجود این، گزارش ها حاکی است در برخی قسمت ها هنوز هم مرغان دریایی اینکا فراوانی قابل توجهی دارند. متخصصان، تعداد این گونه را در حال حاضر بیشتر از 150 هزار پرنده تخمین می زنند.
سایر تهدیدات
جریانات گرمی که در ماه دسامبر در جنوب ساحل اقیانوس آرام در آمریکای جنوبی رخ می دهد، با نام ال نینیو شناخته می شود. این جریانات دوره ای، قابلیت دارد که در طیف وسیعی خسارت ایجاد کند. نابودی جوجه ها، کم شدن مواد غذایی، پراکندگی و دور شدن مرغان دریایی از کلونی های خود ازجمله خسارت های جبران ناپذیر ناشی از این نوع نوسانات است که بشدت جمعیت مرغان اینکا را تهدید می کند. پژوهشگران باور دارند ال نینیو 15 سال پیش جمعیت این گونه را بشدت کاهش داده است.
با وجود این، نباید قابلیت انعطاف پذیری مرغان اینکا را نادیده گرفت. آنها می توانند از هر نوع پوششی اعم از طبیعی یا مصنوعی برای ساخت لانه شان بهره بگیرند. بسیاری از مرغان دریایی اینکا علاقه دارند در خانه های متروکه، لانه قدیمی پنگوئن ها و حتی روی موج شکن ها و تیرک های لنگرگاه ها لانه بسازند.
حضور گربه و بویژه موش در جزایری که مرغان دریایی در آنها عادت به لانه سازی دارند، یکی از دلایلی است که امکان لانه سازی را از بسیاری از آنها سلب کرده است. کاهش تعداد ماهیان آنچوی نیز که غذای اصلی آنها را تشکیل می دهد، یکی از عوامل محدودکننده برای این پرندگان زیبا قلمداد می شود. گفتنی است دولت پرو ممنوعیت های گسترده ای برای صید این ماهیان وضع کرده است، اما کماکان صید غیرقانونی ادامه دارد.
وضع کنونی و فعالیت های گوناگون حفاظتی
جمعیت مرغان دریایی اینکا در ظرف سال های اخیر کاهش بی سابقه ای را تجربه کرده است. این گونه هم اکنون از نظر طبقه بندی فهرست سرخ اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی در رده در معرض تهدید قرار دارد. بسیاری از سایت های جوجه آوری این گونه جزو ذخیره گاه های زیستی یا مناطق حفاظت شده محسوب می شوند. این مناطق بدقت توسط ناظران مربوط مورد بازبینی قرار می گیرند، اما با وجود این، باز هم عوامل تهدیدکننده بسیاری بقای این گونه منحصربه فرد را تهدید می کنند.
حضور اجتناب ناپذیر ماهیگیران در محل ست این پرندگان یکی از تهدیدات همیشگی است که نتیجه ای جز افزایش احتمال آسیب پذیری مرغان دریایی به همراه نداشته است. از این رو، بسیاری از ارگان های دست اندرکار حفاظت محیط زیست توصیه کرده اند ضوابط عملی و اجرایی مناطق حفاظت شده دریایی در این نواحی خاص جغرافیایی هر چه زودتر پیاده شود تا این پرندگان از یک خطر جدی رهایی پیدا کنند.
مرجع
جانوران مختلف، روشهای متفاوتی برای تولید مثل دارند. مثلا نوعی قورباغه، تخمها را درون معده خود نگه میدارد و قورباغههای تازه به دنیا آمده را از دهان خود خارج میکند. به همین دلیل هم به این نوع قورباغه، نوزاد در شکم (Rheobatrachus silus) گفته میشود. قورباغههای نوزاد در شکم، در سال 1983/1362، یعنی درست 30 سال پیش، به دلیل از دست دادن محل زندگی خود، منقرض شدند.
اما حالا، دانشمندان با استفاده از رویانهای منجمدشده، قورباغه اولیهای به وجود آوردهاند، با این هدف که قورباغههای نوزاد در شکم را دوباره به طبیعت بازگردانند. قورباغه نوزاد در شکم، در واقع تنها گونه جانوری شناختهشدهای است که زایمان را از طریق دهان انجام میداده است. این موجود، بعد از تخمگذاری، تخمهای خود را میبلعیده و آنها را درون معده خود نگه میداشته تا بعد از حدود 6 هفته که نوزادها متولد میشدند، آنها را برگرداند.
مایکل آرچر و همکارانش در دانشگاه نیوساوت وی، واقع در سیدنی استرالیا، هسته سلولهای قورباغههایی را که حدود 40 سال پیش منجمد شدهاند، جدا کردند. سپس آنها را به تخمهای گونه تازهای از قورباغه به نام Mixophyes fasciolatus وارد کردند. بدین ترتیب، سلولهای اولیه چندین بار تکثیر و تقسیم شدند، یعنی همان اتفاقی که هنگام به وجود آمدن رویان میافتد. نتیجه این مطالعه برای اولین بار در کنفرانس TED در واشنگتن با عنوان بازگرداندن از انقراض، ارائه شد.
اما در بین این همه جانور منقرضشده، چرا دانشمندان میخواهند این قورباغه را به زندگی برگردانند؟ به چند دلیل، اول این که در بین پروژههای بازگرداندن از انقراضی که در حال اجرا هستند، قورباغه نوزاد در شکم، دارای دی.ان.ای سادهتری است. همچنین، نمونههای منجمدشده از سلولهای آن وجود دارد. به علاوه، خویشاوندان بسیار نزدیک آن هنوز روی زمین زندگی میکنند و میتوانند تخمهای خود را در اختیار این پروژه بگذارند.
در مقابل، مثلـا ببرهای تاسمانی، گونه منقرضشده دیگری که آرچر دوست دارد به طبیعت برشان گرداند، نمونهای بسیار دشوار خواهند بود، چون هیچ خویشاوندی ندارند که هنوز زنده باشد. به علاوه، رویانهای قورباغه در تخمها با هورمونها و سیستم ایمنی بدن مادر میزبان مواجه نخواهند بود، در حالی که در بدن یک دار، این عوامل، روی جنین موثر هستند. آرچر امیدوار است که بتواند قورباغههایی که به حیات بازمیگرداند را در یک آکواریوم بزرگ کند، اما ممکن است لازم داشته باشند بدن یک قورباغه مادر را برای رشد رویانها درون تخم بازسازی کنند.
مرجع
مرجع
از جمله علل انقراض دایناسورها :
دهانه برخوردی شیوا در هند که باعث فعال شدن آتش فشانها شده
فورانهای عظیم آتش فشانی در سطح زمین
شاید هم فرایندی تدریجی اینها نظریههای موازی به شمار میرفتند.
برپایه آخرین پژوهشها ثابت شدهاست که برخورد یک شهابسنگ عظیم با زمین در حدود 65 میلیون سال در مکزیک عامل انقراض دایناسورها و تقریباً 75 درصد از گونههای زنده روی زمین بوده است. رویداد انقراض کرتاسه-پالئوژن در اصل آخرین انقراض بزرگی است که بر روی زمین رخ داده و به همین دلیل مورد توجه است که منجر به گوناگونی داران و سرانجام پیدایش انسان شد.
واقعه
66 میلیون سال قبل، شهاب سنگی که 15 کیلومتر طول داشت به منطقهای که امروزه به نام دهانه چیکسالوب نامیده میشود و در مکزیک قرار دارد برخورد کرد. نزدیک به 420 زتا ژول (یعنی 420 10 به توان 21 ژول) انرژی را آزاد کرد که برابر با انرژی انفجار 100 ترا تن (یعنی 100 10 به توان 12 تن) TNT بود. برای مقایسه، کافی است اشاره کنیم که انرژی آزاد شده از برخورد چیکسالوب، 2 میلیون بار بزرگتر از انرژی رها شده در بمب تزار (پر قدرتترین آزمایش هستهای) است. این برخورد باعث فرورفتن زمین و تشکیل گودالی به قطر 180 کیلومتر شد.
اتفاقات بعد از برخورد
بر اثر این برخورد، یک ابر عظیم از گرد و غبار به پا خواست که نور خورشید را مسدود کرد و منجر به شروع فرایند مرگ بخش بزرگی از پوشش گیاهی زمین شد که آن هم منجر به مرگ جانوران گیاهخوار و بعداز آن جانوران گوشتخوار شد. با توجه به درصد بالای اکسیژن جو زمین در دوران کرتاسه، این برخورد بزرگ، احتمالاً منجر به توفانهای بزرگ آتشین، در سطح کره زمین شده که آن نیز میتواند علت مرگ تعداد دیگری از جانوران باشد. محل برخورد در اقیانوس بوده و احتمالاً سونامیهای عظیم هم در سواحل کره زمین بوجود آمده است.
تاریخ دقیق برخورد
با این حال اکنون دانشمندان اروپایی و آمریکایی با استفاده از تجهیزات جدید توانستهاند دامنه تخمین زمان برخورد در دهانه چیکسالوب را به 11 هزار سال محدود کرده که تقریباً همزمان با انقراض عظیم دایناسورها است. وقتی از زمان وقایع زیستشناسی بحث میشود، 11 هزار سال نهایت دقت ممکن به شمار میرود.
مرجع
اگر قرار بود گلها را به آدمها تشبیه کنیم فکر میکنم کاکتوسها در دسته آدمهای درونگرایی قرار میگرفتند که متفکرند، کمتر حرف میزنند و بیشتر کتاب میخوانند. اینقدر هم غرق کتاب میشوند که حواسشان به دوروبرشان نیست.
البته در دنیای واقعی، کاکتوسها تقریبا همین حال را دارند. خیلی آب دوست نیستند. به خصوص اگر هوا رو به سردی برود. آیا کاکتوسها خواب زمستانی دارند؟ معلوم است که جواب بله» است. کاکتوسها هم مثل هر گیاه دیگری با کاهش دما و طول روز فعالیتشان به حداقل ممکن میرسد؛ بعضی هورمونها در آنها افزایش مییابد و بعضی دیگر کاهش و با همین اتفاقات به اصطلاح به خواب میروند. خواب زمستانی باعث میشود کاکتوسها در بهار و تابستان رشد بهتری داشته باشند و حتی گل کنند.
این حالت برای کاکتوسهای کوچکی هم که رشد کمی دارند مؤثر است. شاید گلخانه دارهایی که مدام در حال فروش کاکتوس هستند در گلخانهشان خبری از خواب زمستانی کاکتوسها نباشد، چون نمیخواهند فروششان را متوقف کنند پس در صورت فراهمبودن نور و دمای کافی، آبیاری را هم کاهش نمیدهند. اما در گلخانههای تجاری، زمستان کاکتوسها را به خواب میبرند تا هم در مصرف انرژی گرمایشی گلخانه صرفهجویی کنند و هم در بهار بتوانند از آنها بذر بگیرند. برای مراقبت زمستانه از کاکتوسها در خانه هم باید همزمان به سه عامل نور، دما و آبیاری توجه کرد.
اگر دو عامل اول به خاطر شرایط فصلی تغییر کرد عامل سوم را هم بایستی تغییر داد تا شاهد خواب زمستانی کاکتوسها بود، اما اگر به هر دلیلی نتوانستید شرایط خواب زمستانی را برایشان فراهم کنید نگران نباشید. کاکتوسهای شما هم مثل کاکتوسهای گلخانههای دسته اول میتوانند به رشدشان ادامه دهند به شرطی که همان سه عامل برایشان فراهم شود. مثلا با وجود دما و آب، نور را به صورت مصنوعی به آنها بتابانید. دما یکی از مهمترین فاکتورها در خواب زمستانی است. از پاییز با کوتاه شدن طول روز، دمای هوا هم به طور طبیعی کاهش مییابد.
دمای خواب برای انواع کاکتوسها در هوای آزاد با توجه به محل زندگیشان فرق دارد، ولی به طور کلی میتوان گفت بهترین دما برای به خواب رفتن کاکتوسها چیزی حدود 5 تا 10 درجه سانتیگراد است. البته یادتان باشد کاکتوسها به دلیل بافت آبکیشان خیلی به یخ زدگی حساسند. پس اگر کاکتوسی را در حیاط، تراس یا راه پله نگهداری میکنید باید تا قبل از رسیدن دما به زیر صفر آن را به داخل خانه منتقل کنید.
حالا ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید در محیط منزل که وسایل گرمایشی روشن است و ما با کاهش دما مواجه نیستیم چطور کاکتوسها به خواب زمستانی میروند؟ همان طور که در بالا گفتم برای رفتن به خواب زمستانی سه عامل نور، دما و آب باید همزمان حضور داشته باشند. وجود یک عامل به تنهایی کافی نیست. ادامه توضیحات را بخوانید تا بهتر متوجه شوید. با تغییر فصل طول روز که کوتاه میشود گیاهان با ترشح بعضی هورمونها و توقف ترشح بعضی دیگر از آنها آماده رفتن به خواب زمستانی میشوند.
در این مدت به خاطر کوتاه شدن طول روز و افزایش ساعات ابرناکی، میزان نور دریافتی گیاهان به حداقل مقدار خودش میرسد که این زمینهساز خواب زمستانی است. در طول مدت خواب، کاکتوسها نور زیادی نیاز ندارند. البته این دلیل نمیشود آنها را در یک جای تاریک نگه دارید بلکه مثلا میتوانید از جای پرنورتر خانه به جای کم نورتر منتقلشان کنید. نکتهای که باید خیلی به آن دقت کنید این است که اگر آبیاری را در زمستان کم نکنید و دمای خانه هم گرم باشد، رشد کاکتوسها به علت کمبود نور، علفی خواهد شد.
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند» را که یادتان هست؟ هر گیاهی اگر همه شرایط رشدش مطلوب باشد، ولی از نور کافی محروم باشد بیش از اندازه طبیعی قد میکشد تا خودش را به نور برساند و این باعث بدقوارگیاش خواهد شد. حالا که در این دو فصل نور کم میشود بهتر است خودمان گیاه را به خواب ببریم و به صورت دستی آبیاریاش را کم کنیم، البته حتی اگر کاکتوس به خواب هم نرود به دلیل رشد کم، نیاز خیلی کمی به آب دارد. پس بهتر است از آبان این روند کاهشی آبیاری را شروع کنیم.
اول یک هفته یکبار، بعد دو هفته یکبار تا وقتی برسد به ماهی یک دفعه و حتی کمتر از آن. در این حالت پوسیدگی ریشه و به طور کلی پوسیدگی قسمت پایین گیاه را نخواهیم داشت. به طور کلی این شرایط بستگی به دما و رطوبت خانه و اندازه کاکتوس دارد. بعضی وقتها شاید میزان آبیاری به بیشتر از یک ماه هم برسد. کاکتوسها در زمان خواب چند ماه بیآبی را هم تحمل میکنند. با آمدن بهار و افزایش میزان نور و بازگشت به روند آبیاری معمولی، کاکتوسها بیدار میشوند و اگر سن و بقیه شرایط رشدیشان مناسب باشد گل هم میدهند.
گلدهی کاکتوس جایزه چند ماه مراقبت خوب شماست. چروک شدن کاکتوسها در زمستان طبیعی است. آنها ناچارند برای جلوگیری از یخ زدگی مقداری از آبشان را از دست بدهند چون بافتهای ترد و آبکی مستعد یخ زدگی هستند. پس با دیدن چروکیدگی نیاز نیست آبشان بدهید. در زمان خواب، گیاهان ممکن است به آفات و بیماریها حساستر شوند. پس سعی کنید محل نگهداریشان خشک باشد تا کمتر به بیماریهای قارچی مبتلا شوند.
اگر دیدید کاکتوسی بیمار است آن را از بقیه جدا کنید. برای کاکتوسهای آفت زده هم میتوانید از اسپری الکل رقیق شده با آب (سه قسمت الکل و یک قسمت آب) استفاده کنید و تا از بین رفتن آفت این کار را تکرار کنید. حواستان باشد کاکتوسها در زمستان کود نمیخواهند. لازم است این قانون کلی را در مورد بقیه گل و گیاهان هم رعایت کنید. هیچ موجود زندهای در زمان خواب نیاز به تغذیه ندارد. برای تاکید دوباره میگویم به کاکتوسی که به خواب زمستانی رفته از روی محبت هم شده آب ندهید وگرنه شما هم یکی میشوید مثل خاله خرسه. حالا خود دانید.
مرجع
شاید در مورد کمبود آب و نفت و زنبورهای عسل چیزهایی شنیده باشید، اما منابع و چیزهای دیگری هم هست که در حال تمام شدن هستند یا فقط به دلیل مدیریت نادرست دیگر وجود نخواهند داشت و نبود آنها بر تمام عرصههای زندگی ما اثر خواهد گذاشت؛ و این هم شش موردی که ممکن است از آن بیخبر باشید.
1. جا در مدار زمین
برخورد اشیائی که در مدار زمین سرگردانند ممکن است باعث آسیب به شبکههای ارتباطات تلفنی بشود. تا سال 2019 حدود 500 هزار وسیله در مدار زمین قرار دارد که فقط حدود 2000 تای آنها کار میکند و فعال هستند، ماهوارههایی که ما هرروزه برای ارتباطات و راهیابی و تماشای برنامههای موردعلاقهمان استفاده میکنیم. باقی چیزها بقایای موشکها و سفینههای فضایی و چیزهای دیگری هستند که با مدار زمین برخورد کردهاند.
خوب مشکل کجاست؟ این 500 هزار فقط تعداد چیزهایی است که قابل رهگیری است و هر روز مقداری به آن اضافه میشود. با پیشرفت فناوری، فرستادن و پرتاب اشیا مختلف به مدار زمین آسان و آسانتر میشود. هرچند معمولاً پرتاب اشیا به مدار زمین خبر خوبی برای ما انسانها تلقی میشود، اما هیچ مقرراتی برای این اشیاء که بالای سیارهٔ ما به هم برخورد کنند، وجود ندارد و هیچ سامانهای هم برای جمع آوری اجزا و خردهها و بقایای این ابزارها و وسایل وجود ندارد و آنها در مدار زمین جمع و روی هم انباشته میشوند.
هر چه مدار زمین شلوغتر شود، احتمال اینکه این اشیاء با هم برخورد کنند بیشتر میشود و در نتیجه به شبکههایی که ما برای راهیابی به آنها نیاز داریم و تلفنهایی ما را به هم وصل میکند و سامانههای پیگیری وضعیت هوا آسیب جدی وارد خواهد شد. همچنان تلاشهای بسیاری برای حل این مسئله در جریان است، اما هنوز راهحلی پیدا نشده است.
2. شن
با این سرعتی که ما از شن استفاده میکنیم، طبیعت توان بازتولید آن را ندارد لابد فکر میکنید دیگر این یکی امکان ندارد، چطور ممکن است ما دچار کمبود شن باشیم وقتی تمام ساحلها و صحراها پر از شن است؟ حقیقت این است که بنا به گزارش سازمان ملل، شن و همچنین سنگریزه، یکی از بیشترین میزان مادهٔ جامد موجود روی زمین است و ما با سرعتی خیلی بیشتر از سرعت بازتولید طبیعی آن در حال مصرف آن هستیم.
هزاران سال طول میکشد تا شن بر اثر فرسایش تولید شود و هرروزه در ساختمانسازی، احیای خاک و تصفیهٔ آب و حتی در ساخت شیشهٔ منازل و تلفنهای همراه از شن استفاده میشود. کمبود و از بین رفتن شن، زیستبومهای آسیبپذیر را تهدید میکند، برای نظارت جهانی بر تنظیم میزان مصرف روزافزون این منبع بهشدت آسیبپذیر، تلاشها و درخواستهای مختلفی شده است.
3. هلیوم
هلیوم نه فقط در بادکنکها بلکه در دستگاههای تصویربرداری تشخیص پزشکی هم کاربردی حیاتی دارد. شاید این بار اگر بادکنک پرشده از گاز هلیوم را در مهمانیها هوا کنید، احساس گناه کنید. گاز هلیوم هم یکی از منابع محدود زمین است که از لایههای عمیق زیر زمین استخراج میشود و شاید فقط به اندازهٔ مصرف چند دههٔ دیگر باقی مانده باشد. بعضی برآورد میکنند که فقط بین 30 تا 50 سال دیگر منابع این گاز باقی بمانند.
ممکن است فکر کنید این گاز فقط برای شادی و خوشحالی جشن تولد بچهها کاربرد دارد، اما هلیوم کاربرد مهم پزشکی هم دارد: خنک کردن مغناطیسهای دستگاههای امآرآی؛ و این دستگاهها انقلابی در تشخیص و درمان سرطان و صدمات مغزی و نخاعی به وجود آوردهاند.
4. موز
میتوانید آیندهٔ بدون موز را تصور کنید؟ ویرانشهر نهچندان دور ما در آینده احتمالاً کمترین مشکلش نبود اسموتی و شیرموز خواهد بود. بیشتر موز جهان که به فروش میرسد در معرض تهدید بیماری قارچی پاناماست. بیشتر موزهایی که در جهان مصرف میشود گونهٔ "موز کاوندیش" است که از یک درخت تولید میشوند و، چون همهٔ گونهها شبیه یکدیگر هستند، بیماری پاناما میتواند به سرعت در تمام گونههای موز شیوع پیدا کند.
این اتفاق چندین سال پیش هم افتاده است؛ در حدود سال 1950 بیماری مشابهی تمام محصول موز جهان را از بین برد و کشاورزان را واداشت تا از گونهٔ "گروس میشل" به گونهٔ "کاوندیش" روی بیاورند. پژوهشگران در تلاشند تا گونههای مقاومتری در برابر حملات بیماریهای قارچی تولید کنند که در عینحال خوشمزه هم باشند.
5. خاک
برای پرورش مواد غذایی نیاز به خاک سطحی داریم اگرچه منابع خاک جهان ناگهان به پایان نخواهد رسید، اما ما چنان از منابع خاک زمین بد استفاده میکنیم که نیاز به توجه و مراقبت دارد. خاک سطحی خارجیترین لایهٔ خاک است که گیاهان بیشترین مواد حیاتی مورد نیاز خود را از آن تأمین میکنند.
'صندوق جهانی طبیعت' که یک اتحادیهٔ غیردولتی و بینالمللی برای حفاظت از محیط زیست است، برآورد کرده است که حدود نیمی از خاک سطحی جهان در طول 150 سال گذشته از بین رفته است و حدود 500 سال طول میکشد که فقط 2،5 سانتیمتر خاک سطحی به طور طبیعی ساخته شود. فرسایش، کشاورزی فشرده، جنگلزدایی و گرمایش زمین همه در نابودی خاک سطحی زمین نقش دارند، خاکی که بیشترین حجم تولید محصولات خوراکی در جهان وابسته به آن است.
6. فسفر
در آیندهای نهچندان دور ممکن است نتوانید کبریت بکشید، اگر منابع محدود فسفر در جهان تمام شود. در نگاه اول ممکن است فکر کنید فسفر هیچ نقشی در زندگی روزانهٔ ما ندارد. اما فسفر نه فقط از لحاظ بیولوژیکی در ساختمان دیانای انسان نقش حیاتی دارد بلکه یکی از انواع کودهای مؤثر کشاورزی است که هیچ جانشینی برای آن هنوز یافت نشده است.
اکنون فسفر به جای اینکه با فضولات جانوری و گیاهی به خاک برگردد بیشتر اوقات همراه با محصولات به شهرها برده میشود و در نهایت از طریق شبکههای فاضلاب به دریاها ریخته میشود. با ادامهٔ جریان امور به این صورت که هست، برآورد میشود که منابع فسفر موجود در جهان بین 35 تا حداکثر 400 سال دیگر باقی بماند و بعد از آن همهٔ ما حتماً گرسنه خواهیم ماند.
مرجع
شما همیشه نمی توانید قوی باشید. گاهی اوقات لازم است اجازه دهید اشک هایتان جاری شوند. گرچه نویسنده این نقل قول ناشناخته است اما نکته ای را در بر دارد و آن این است که گریه کردن می تواند برایتان خوب و مفید باشد. دکتر ویلیام فری می گوید: گریه کردن نه تنها پاسخ طبیعی انسان به غم و اندوه است بلکه نشانه یک فرد سالم می باشد. گریه کردن یک راه طبیعی برای کاهش استرس های احساسی است که سرکوب شده اند. اگر این اثرات منفی در بدن باقی بمانند، خطر بیماری های قلبی و عروقی و سایر اختلالاتی که به استرس مرتبط هستند افزایش می یابد.
ممکن است بارها شنیده باشید که گریه کردن نشانه ضعف یا عدم کنترل احساسات شماست. تحقیقات ثابت کرده اند که این گفته کاملا کذب است. در واقع 85% از ن و 73% از مردان پس از گریه کردن احساس ناراحتی و خشم نسبت به گذشته دارند. حقیقت این است که گریه کردن بسیاری از اوقات موجب ایجاد روحیه قوی و سرسختی شما می شود. اینجا به 5 دلیل برای این ادعا اشاره می کنیم.
1. فواید گریه کردن برای سلامتی
علاوه بر مزایای احساسی، گریه کردن مزایای دیگری نیز دارد. به عنوان مثال میزان منگنز بدن را کاهش می دهد در حالیکه میزان بیش از حد آن در سیستم بدن می تواند باعث ایجاد استرس و اضطراب شود. علاوه بر این اشک برای تمیز شدن چشمتان نیز موثر است. همچنین کمک می کند چشمانتان خیس شده و کم آب و خشک نشود. در نهایت گریه کمک می کند سموم مضر و باکتری ها از بدن شما خارج شوند.
2. گریه کردن راهی برای مقابله با احساسات
به محض انتشار احساسات منفی شما با آنها روبرو می شوید و فرصتی برای درک آنها نمی یابید. گریه به شما این امکان را می دهد تا احساسات خود را حس کنید، اجازه دهید آنها مسیر خود را طی کرده و سپس عبور کنند. هنگامی که شما گریه نمی کنید در واقع قادر به رسیدگی به آنچه که در درونتان می گذرد نیستید. به جای تلاش برای پنهان کردن آن، سعی کنید با احساسات تان روبرو شوید.
3. راهی مطمئن برای تحریک احساسات
سرکوب کردن احساسات، عملی فاجعه آمیز است. با سرکوب کردن احساسات تان ممکن است در آینده دچار اختلالات احساسی عظیم شوید. گریه کردن به شما این امکان را می دهد که احساسات فرو خورده خود را آزاد کنید و سیستم عصبی تان را تحت کنترل درآورید.
4. قضاوت کردن درباره شما
غیر ممکن است انکار کنید که گریه کردن شما را آسیب پذیر می کند و اغلب افراد در جهان سعی می کنند احساساتشان را پنهان نمایند. گریه نشان می دهد که شما انسان هستید و به فشارهای اجتماعی مضحک اعتنایی نمی کنید. به آنچه که مردم درباره شما می گویند یا فکر می کنند اهمیتی نمی دهید. گریه برای اینکه فردی متعادل با احساسات سالم باشید بسیار ضروریست.
5. گریه کردن در برابر دیگران
اگر واقعا ذهنی قوی داشته باشید فکرتان را از اینکه مردم درباره تان چه می گویند رها می کنید. گریه نه تنها باعث آزادی شما می شود بلکه موجب می شود کسانی که در اطراف تان هستند احساس راحتی کنند. نشان دادن احساسات و گریه کردن در مقابل دیگران راهی عالی برای کمک به دستیابی به یک جامعه سالم، آزاد و معتبر است.
مرجع
برای بهتر زندگی کردن باید درست فکر کرد و درست تصمیم گرفت و همیشه و در همه حال و در طول زندگی احساس خوب داشت جملاتی زیبا برای بهتر زندگی کردن و تغییر افکار وتبدیل ناامیدی ها به امید، از بزرگان مطرح جهان.
کسبِ موفقیتِ عظیم، بهترین انتقام است. "فرانک سیناترا"
همهی رؤیاهایمان میتوانند به واقعیت بپیوندند، اگر شهامت دنبال کردنشان را داشته باشیم. "والت دیزنی"
تا زمانی که تلاش نکنید کاری فراتر از تواناییهای فعلی خود انجام دهید، هرگز رشد نخواهید کرد. "رالف والدو امرسون"
به یاد داشته باش که برای موفقیت، بیش از هر چیز به اراده و تصمیم نیاز داری."آبراهام لینکلن"
تنها مسیر غیر ممکن مسیری است که هنوز شروع نکرده ای. "آنتونی رابینز"
یادگیری مداوم حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای است که در آن فعالیت می کنید؛ هر روز چیز جدیدی بیاموزید. "برایان تریسی"
آفرینش آینده وظیفۀ ماست. "چار هندی"
رویاهایتان را بزرگ کنید و جسارت شکست خوردن را داشته باشید. "نورمن ووگان"
موفقیت بر روی ستون های شکست شکل می گیرد. "سری چتری"
موفقیت خود را به این نسبت میدهم که من هرگز نه بهانه آوردم و نه بهانهای را پذیرفتم. "فلورانس نایتینگل"
هیچ رازی برای موفقیت وجود ندارد. موفقیت نتیجهی آمادگی، سختکوشی، و درسآموزی از شکست است. "الین پاول"
آنکـه جرات دارد یک ساعت از وقتش را هدر دهد؛ هنوز ارزش زندگی اش را درک نکرده. "چار داروین"
استعداد یک مزیت است. اما چیزی که واقعا باعث پیروزی می شود پشتکار است. "جان ماکسول"
وقتی چیزی را از دست می دهید درسی را که از آن گرفته اید از دست ندهید. "دالایی لاما"
بزرگترین ریسک زندگی،ریسک نکردن است. "مارک زاکربرگ"
تمام دلایلی که موفق نمی شوید را دور بریزید.به همان یک دلیلی فکر کنید که ممکن است موفق شوید. "هنری فورد"
اگر می خواهید خوشبخت باشید زندگی را به یک هدف گره بزنید نه به آدم ها و اشیا. "انیشتن"
بزرگترین لذت زندگی انجام کاریست که دیگران میگویند: تو نمیتوانی. "رومن پلانسکی"
اگر میخواهی تغییر ببینی، باید تغییر کنی. "ماهاتما گاندی"
نگاهتان رو به ستارهها باشد نه به پاهایتان. "استیون هاوکینگ"
انسان ها با باور رویاهاشون به آنها رنگ واقعیت می زنند. "هرژه"
هدفی برای زندگی خود انتخاب کنید که تمام قابلیت های شما را به چالش بکشد. هیچوقت آنقدر نگران رسیدن نباشید، که حرکت کردن را فراموش کنید. "نیچه"
موفقیت، کم و بیش در دسترس همه هست، اما دامنه توفیق در زندگانی شخص، بدون توان رهبری محدود است. "جان ماکسول"
هیچ چیز غیرممکن (impossible) نیست، خود کلمه هم دارد می گوید: "من ممکن ام" (I’m possible!) "آدری هپبورن"
موفقیت ساده است: هر آنچه درست است را، به شکل درست، و در زمان درست انجام دهید! "آرنولد اچ. گلاسو"
انسان در مزهی گیرای ماجراهای بلندپایه و پیروزمندانه و در کارهای نوآورانه است که، شادی نهایی را مییابد. "آنتوان دوسنت اگزوپری"
هر کاری که می توانید انجام دهید یا دوست دارید که بتوانید انجامش دهید، باید شروعش کنید. جسارت، در خودش نبوغ، قدرت و
جادو دارد. "گوته"
کسی که امروز را از دست می دهد؛ فردا را نخواهد یافت . چون نمیداند هیچ روزی از امروز با ارزش تر نیست.! "استیو جابز"
موفقیت در این نیست که چه چیزی در پیش رو داریم، موفقیت در این است که چه چیزی در پشت سر به جا می گذاریم. "کریس ماسگرو"
اگر کاری که همیشه انجام می دادید را انجام دهید، همان چیزی را دریافت می کنید که همیشه می گرفتید. "تونی رابینز"
زمین خوردن شکست نیست، شکست زمانی به سراغت می آید که در همان جایی که زمین خورده ای بمانی. "سقراط"
گذر زمان، پشتکار و 10 سال تلاش، به تدریج شما را به صورت یک موفقیت یک شبه جلوه می دهد! "بیز استون، از بنیانگذاران تویتر"
درست آن زمانی که تصمیم می گیرید که از ادامه راه منصرف شوید، از آنچه تصور می کنید به مقصد نزدیکترید"باب پارسنز، بنیانگذارGo Daddy"
همیشه فراتر از آنچه انتظار می رود ارائه کنید. "لری پیج، از بنیانگذاران گوگل"
اجازه نده ذهن های کوچک تو را متقاعد کنند که آرزوهایت زیادی بزرگند."بیل گیتز"
فقط یک راه برای اجتناب از انتقاد وجود دارد: کاری نکنید، چیزی نگویید و هیچ چیزی نباشید. "ارسطو"
وقتی امید داشته باشید، هر چیزی ممکن می شود. "کریستوفر ریو"
موفقیت، مساوی با رسیدن به هدف نیست، بلکه خود سفر است. "جان ماکسول"
شکست، نقطه مقابل موفقیت نیست قسمتی از موفقیت است. "دیوید آیر"
مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند. "گوته"
چیزی که سرنوشت انسان را می سازد استعدادهایش نیست، بلکه انتخابهایش است. "وین دایر"
سعی نکنیم بهتر یا بدتر از کسی باشیم، بکوشیم نسبت به خودمان بهتر باشیم. "مار گداویر"
تمامی رنجها و مشکلات فرصتی هستند که به وسیله آنها می توانید قوی تر شوید و رشد کنید؛ این فرصت ها را از دست ندهید. "جول اوستین"
اگر نمیتوانید کارهای فوقالعادهای انجام دهید، کارهای کوچک را بصورت فوقالعاده انجام دهید. "ناپلئون هیل"
برای دیدن کسی که می تواند شما را خوشبخت کند.
کافیست به جلوی آینه بروید. • رمز موفقیت، پایبندی به هدف در زندگی است. "بنجامین دیزرائیلی"
برنده شدن همیشه به این معنی نیست که اولین باشی، بلکه بدین معنی است که بهتر از قبل عمل کرده باشی. "بونی بلیر"
هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود ، چیزی یاد نگرفتم. "دکتر علی شریعتی"
موانع همان چیزهای ترسناکی هستند که وقتی چشمتان را از هدفتان برمی دارید می بینید. "هنری فورد"
مدیریت چیزی بیش از ایجاد انگیزه در دیگران نیست. "لی ایاکوکا"
یگانه راه برای افزودن خوشبختی بر روی زمین آن است که تقسیمش کنیم. "پول شرر"
دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند. "آنتوان چخوف"
مردان بلند نام و با افتخار هرگز نمی میرند زیرا که گوهرشان قلوب نسل های آینده است. "توسیدید"
هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود ، چیزی یاد نگرفتم. "دکتر علی شریعتی"
سعی نکنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم، بکوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم. "مار گداویر"
طبیعت هنر خداوند است."دانته"
هیچ کس به خرد غایى نرسد، مگر آن را در خود جست وجو کند."اینشتین"
آفتاب به گیاهی حرارات میدهد که سر از خاک بیرون آورده باشد."تولستوی"
اگر شغلی داری که هیچ سختی در آن نیست پس بدان که اصلاً شغل نداری."ماکلوم اس فوربس"
تنها فکر خوب داشتن کافی نیست ، اصل این است که آن را خوب به کار بریم. "رنه دکارت"
زمان استادبزرگی است که بسیاری ازمشکلات را حل می کند. "کرنی"
دوستان عبارت از خانواده ای هستند که انسان اعضای آن را به اختیار خود انتخاب کرده است. "اینشتین"
هرگاه بتوانم بعد از هر شکست لبخند بزنم شجاع خواهم بود. "ناپلئون بناپارت"
انسان عاقل همیشه از بدگویی هایی که از او میشود استفاده میکند. "آلبرت هوبارد"
ارزش مرد به ارزشی است که برای وقت خود قائل می شود."آلبرت هوبارد"
اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آرند ، بهتر که سخن گوئی و خاموشت کنند "سقراط"
بهتر است که داد و ستد را با مهر و داد انجام دهید تا به آزمندی و گرسنگی نینجامد. "جبران خلیل جبران"
کسی که از نفوذ سخن باخبر است، به هنگام گفتگو، دقت بسیاری به خرج می دهد. "فلورانس اسکاول شین"
وجدان صدای خداوندی است."لامارتین"
دوست برای آن است که نیازت را برآورد نه اینکه تهی بودنت را پر کند. "جبران خلیل جبران"
ثروتمند واقعی کسی است که بخششی داشته باشد. کسی که از این عمل امتناع کند مسکینی بیش نیست. "سوجین"
برای کسب گنج سکوت ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز. "حکیم ارد بزرگ"
در میان ملکات ذهنی ، حافظه بیش از همه می شکفد و پیش از همه می میرد. "کولتون"
رقابت تا زمانی پسندیده است که کار به حسادت نکشد. "دکارت"
مرجع
ابک صحرایی یکی از ترانه سرایان برجسته و مطرح کشور بوده که کار خود را از سال 1380 آغاز کرده است. او نه تنها در زمینه موسیقی بلکه در زمینه رومه نگاری نیز فعالیت دارد. ترانههای او شهرت جهانی دارند و توسط خوانندگان مطرح داخل و خارج از کشور خوانده شده اند. این مقاله را به بیان بیوگرافی و معرفی معرفترین ترانههای بابک صحرایی اختصاص داده ایم.
بیوگرافی بابک صحرایی
بابک صحرایی در 15 فروردین ماه سال 1358 در شهر تهران متولد شد. او تحصیلات خود را در رشته مهندسی کامپیوتر نرم افزار آغاز کرد و توانست این رشته را در سال 1383 تمام کند و فارغ التحصیل این رشته از دانشگاه آزاد زنجان شود.
آغاز حرفه موسیقی
بابک صحرایی از سال 1380 وارد عرصه موسیقی و هنر شد و با همکاری بابک بیات توانست در این حرفه موفق شود. در طی دو دهه اخیر او یکی از بهترین و مطرحترین ترانه سراهای کشور بوده است.
خوانندگان ترانههای بابک صحرایی
تاکنون ترانههای بسیار زیادی از این ترانه سرا منتشر شده است. این ترانهها توسط خوانندگان مطرحی مانند داریوش، گوگوش، حمیرا، حسن شماعی زاده، معین، عارف، شهره، منصور، حامی، هلن، مانی رهنما، پویا، بتی، فرزاد فرزین، سیروان خسروی، بابک جهانبخش، سوزان روشن، امیر کریمی، شیلا، قاسم افشار، سعید شهروز، نیما مسیحا و . اجرا شده اند و بیشتر افراد با ترانههای او آشنا هستند.
معروفترین ترانههای بابک صحرایی
بیشتر ترانههای بابک صحرایی معروف هستند و در سرتاسر دنیا اجرا شده اند. در این میان میتوان به ترانه های معروف زیر اشاره کرد:
عکس خصوصی، داداشی، عشق، لالایی و هیاهو با صدای گوگوش
گناه بچهها چیه با صدای داریوش
جدایی، با من بمون و بچههای البرز با صدای معین
گوزنها با صدای رستاک حلاج
بریم دریا با صدای امیر عباس گلاب
فقط تو نیستی و حس با صدای هلن
دریا، تمومه، تابلوهای نقاشی، اگه نباشی، بخشیدمت و پناهم بده با صدای بابک جهانبخش
گل مینا، کوچ و خاکستر شب با صدای حامی
به تو مدیونم همیشه، بمون و میبخشمت با صدای فرزاد فرزین
نازنینم خداحافظ، توهم، بومی، ل مریم، دلم گرفته، احساس، آذرخش، از کی بپرسم، دلواپسم نباش و بارون دلتنگی و رگبار با صدای نیما مسیحا
قاب عکس، نازلی، فردا که شد، تحملم کن، یاد تو و کجا به خنده میرسیم با صدای مانی رهنما
حس، بهر گمشده، عشق کافی نیست و رفیق با صدای امیر کریمی
تو چشای من نگاه کن، صخره، ممنونم و هیاهو با صدای حسن شماعی زاده
شهر بارونی با صدای سیامک عباسی و محمد راد
اصرار، برگرد، تقویم و از خزر تا فارس با صدای شهره
ترانههای فیلمهای سینمایی بابک صحرایی
ترانه فیلم سینمایی پاتو زمین نذاز به کارگردانی ایرج قادری با صدای حامی
فیلم سینمایی شبکه به کارگردانی ایرج قادری با صدای حامی و نیما مسیحا
فیلم سینمایی دو خواهر به کارگردانی محمد بانکی با صدای بابک جهانبخش
فیلم سینمایی خودزنی به کارگردانی احمد کاوری با صدای رضا یزدانی
فیلم سینمایی دوباره عشق به کارگردانی بهمن گودرزی با صدای مهدی یغمایی
ترانههای سریالهای تلویزیونی بابک صحرایی
سریال تلویزیونی با من حرف بزن با صدای حامی
سریال تلویزیونی از کی بپرسم با صدای نیما مسیحا
فعالیتهای بابک صحرایی در زمینه رومه نگاری
به عنوان نویسنده در رومهها و نشریاتی مانند نسیم، همشهری جوان، جهان سینما، شرق، چلچراغ، امتیاز، فرهیختگان
به عنوان سردبیر و ناشر ماهنامه هفت نگاه
نویسنده، مدیر اجرایی و ناشر ماهنامه ترانه ماه
به عنوان صاحب امتیاز، مدیر مسئول و سردبیر خبرگزاری تریبون هنر
پیج اینستاگرام بابک صحرایی
در پیج اینستاگرام بابک صحرایی میتوانید با گزیدهای از کارها و زندگی شخصی او آشنا شوید. او عکسهایی از زندگی شخصی خود را نیز در این پیج میگذارد. به منظور دسترسی به اینستاگرام بابک صحرایی، لینک زیر را دنبال کنید.
BabakSahraee@
مرجع
حتما تا به حال نام مریم حیدرزاده در تیتراژ پایانی بسیار از موزیک ویدئوها دیدهاید و یا در برخی سی دیها و نوار کاستهای قدیمی در بخش شاعر نام مریم حیدرزاده به چشمتان خورده است. با ما همراه باشید تا با این شاعر و ترانه سرا بیشتر آشنا شوید.
بیوگرافی مریم حیدرزاده
مریم حیدرزاده متولد 29 آبان 1356 در بیمارستان شهدای تهران است. وی شاعر و ترانه سرا، نقاش و نویسنده است که در اواخر دههی هفتاد شعرهایی را به سبک محاوره و با استفاده از واژگان ساده و روان نوشت که باعث شهرت وی شد. مریم حیدرزاده در کودکی (حدود سه و نیم سالگی) در اثر عمل جراحی و اشتباه پزشک، بینایی خود را از دست داد.
او در رشتهی حقوق قضایی در دانشگاه تهران تحصیل کرده است. پدر مریم بازنشستهی ارتش و مادرش کارمند است. آنها ساکن سعادت آباد تهران هستند و به خاطر نگهداری از مریم خیلی فعالیت بیرون از منزل ندارند. او دو خواهر به نامهای نرگس و مرضیه دارد.
خوانندگان داخل کشور و خوانندگان فارسی زبان خارج از کشور در بسیاری از ترانههایشان از اشعار و سرودههای مریم حیدرزاده استفاده کردهاند.
ورود به تلویزیون
یکی از تهیه کنندگان قدیمی تلویزیون به نام نادر کاشانی اولین کسی بود که به توانایی قلم مریم حیدرزاده ایمان آورد و او را برای پاسخ دادن به نامههای برنامه شبهای تابستان به تلویزیون آورد. پس از آن در برنامهای دیگر به نام طراوت و به تهیه کنندگی کاشانی به عنوان مجری ظاهر شد.
شکست عاشقی و ترانه "نفرین" مریم
اولین قطعه از اولین آلبوم زیرزمینی محسن چاووشی نفرین نام دارد که مریم حیدرزاده آن را سروده است. وی درباره نگاه نفرت انگیزی که در این قطعه به معشوق داشته، گفته است: "این ترانه برآمده از اتفاقی کاملا شخصی بود که در سال 79 برای من رخ داد و این کمترین کاری بود که بعد از یک شکست وحشتناک از دستم برمیآمد. البته مهم نیست و الان خوشحالم در کتاب اخیرم هم نوشتهام که از همه کسانی که از زندگیام رفتند متشکرم، چون اگر نمیرفتند آن کسی که بنا بود بیاید نمیآمد."
نقاشیهای مریم حیدرزاده
مریم به دلیل علاقهی زیادی که به نقاشی داشت از تیر ماه سال 89 شروع به یادگیری نقاشی کرد و تا اسفندماه همان سال حدود 140 قطعه آبرنگ کشید. او اولین نمایشگاه خود را با نام "پس از آن همه حسرت" در نگارخانه مینا تهران برپا کرد. وی در یک مصاحبه دربارهی علاقهاش به نقاشی میگوید:
3.5 سالم که بود قبل از عمل جراحی روی چشمم یکی از دوستان پدرم از کیش برایم یک آبرنگ بسیار زیبا آورد. من به نقاشی آبرنگ علاقه زیادی داشتم. قبل از جراحی میخواستم نقاشی بکشم که مادرم گفت، صبر کن بعد از جراحی بیناییات کاملا خوب میشود و حسابی نقاشی میکشی، اما من از اتاق عمل که بیرون آمدم دیگر آن آبرنگها را ندیدم و همین مسئله باعث شد این موضوع به حسرت بزرگی در دلم تبدیل شود.
در این مدت باور کنید هر چه گشتم آن آبرنگها را پیدا نکردم، چون مادرم پنهان کرده بود. تا اینکه آقای قاسمیزاده از سال 89 نقاشی را با من شروع کرد تا این حسرت چندین سالهام از بین برود. اتفاقا من اولین نمایشگاه عکسم را نیز برپا کردم و اسمش را هم با همین عنوان گذاشتم "پس از آن همه حسرت…" از همه جالبتر اینکه همان جعبه آبرنگ کودکیام را در نمایشگاه دیدم که بالاخره مادرم رو کرده بود هرچند آبرنگها خشکیده بودند، اما حسرت چندین ساله من از بین رفت. حدود 12 نمونه از نقاشیهایم نیز در اینترنت هست.
کتابهای چاپ شدهی مریم
در اردیبهشت 77 اولین کتاب شعر با عنوان "پروانه ام خواهم ماند" از این شاعر با احساس به چاپ رسید.
سال 78 کتاب مال تمام من
سال 79 تقصیر من نبود
سال 80 مجموعه نامههای عاشقانه، سال 81 با تو یا هیچ کس
سال 82 دیگر میذارمت کنار
سال 83 مجموعه نثر این نامههایی که پاره کردی
پاییز 83 کتاب اون یکی رو جز من
مصاحبه با مریم حیدرزاده
بد نیست برای آشنایی بیشتر با این شاعر و ترانه سرا مصاحبهای با او را بخوانیم و از زبان خودش با ویژگیهای اخلاقیاش آشنا شویم.
از چه سنی شعر میگفتی؟
همیشه مادرم تعریف میکند که از سه، چهار سالگی جملاتی را که میگفتم آخرشان یک شباهتی به هم داشت البته خودم که یادم نمیآید. ولی از 8 سالگی یادم هست که شعر میگفتم و شعرهایم را به کمک معلمهایم تصحیح میکردم.
شروع کار حرفهای ات از کجا بود؟
شروع کار حرفهای من درسال 75 با یک برنامه تلوزیونی به نام با طراوت به کارگردانی آقای کاشانی بود که خیلی به ایشان سلام میرسانم و تشکر میکنم، چون برای من زحمات زیادی کشیدند. اجرای بخش عربی این برنامه با من بود. بعد اولین کتابم به نام "پروانهات خواهم ماند" را در اردیبهشت 77 منتشر کردم.
اولین کاستی را که دکلمه کردی کدام بود؟
به پیشنهاد آقای کاشانی (کارگردان برنامه با طراوت)، وقتی استقبال از این برنامه را دیدند خیلی اصرار کردند که کتاب منتشر کنم. بعد از آن هم پیشنهاد کردند که، چون سبک خواندنت با سبکهای دیگر متفاوت است بهتر است اشعارت را بخوانی این طوری مخاطب بیشتری پیدا میکنی من هم اشعارم را در کاستی با نام "مثل هیچ کس" اولین کاست و در سال 80 دومین کاستم را با نام "به خاطر تولدت" با آهنگسازی فریبرز لاچینی و با دکلمه من منتشر کردند.
دوست داری کدام خواننده اشعارت را بخواند؟
روی این مسئله تعصب ندارم که کدام خواننده اشعار من را بخواند. هر کس صدایش قشنگتر باشد و با اشعار من ارتباط برقرار کند من با او همکاری میکنم، ولی خوانندهای که خیلی محبوب من است و بیشتر از همه در کار کردن با ایشان راحتتر هستم آقای عصار است، چون به صدایشان علاقهمند هستم، ولی تا به حال پیش نیامده با هم همکاری کنیم شاید به دلیل متفاوت بودن سبک خواندنشان باشه و شعرهایی که انتخاب میکند با شعرهای من فرق میکند، ولی خب خودشان میدانند که من صدایشان را خیلی دوست دارم و حتما هم نباید که شعرهای من را بخوانند.
کدام اشعارت را بیشتر دوست داری؟
همه شعرهایم را دوست دارم ولی قشنگترین شعری که گفتم "یک نامه بی جواب" و "سلام بهونه قشنگم برای زندگی" بود که از همه بیشتر دوستش دارم و از بین ترانهها (نفرین) آقای چاووشی را دوست دارم که شعر من را خیلی زیبا خواندند و من از اینجا از ایشان تشکر میکنم. کار آقای اعتمادی هم خوب است.
تنهایی را دوست داری؟
آره، تنهایی را دوست دارم همان طور که میدانید اکثر شاعرا عاشق تنهایی هستند. عاشق تنهاییام، چون هر چیزی که خلوت آدم را به هم بزند و من را اذیت کند از آن بیزارم. تنهایی نعمت بزرگی است و اکثر شبها شعر میگویم، چون با سکوتش سازگارتر هستم.
موضوعات شعرهایت را چگونه انتخاب میکنی؟
ترجیح میدهم موضوعی را که در خلوت خودم و در تنهاییام به ذهنم میرسد را بنویسم تا اینکه در مورد چیزی که به من گفته میشود، چون هر موضوعی که به آدم پیشنهاد شود راحت میشود نوشت، ولی چیزی که به ذهن آدم بیاید دلنشینتر است.
چه شعرای ایرانی را دوست داری؟
حافظ از آن شاعرهایی است که من خیلی دوستش دارم و خیلی هم به فال حافظ اعتقاد دارم. همیشه برای کوچکترین کاری که بخواهم انجام بدهم فال حافظ میگیرم. ما شبی دست بر آریم و دعایی میکنیم/ غم هجران تو را چاره به جایی میکنیم.
اشعار نیما یوشیج، فروغ و مولانا را هم هر روز میخوانم.
از روحیات خودت بگو؟
برعکس همه از فصل بهار بدم میآید. عاشق پاییزم، اما ماه اردیبهشت را خیلی دوست دارم. گل سرخ و رنگ قرمز را دوست دارم از رنگ آبی متنفرم. از سفر کردن خوشم نمیآید مگر قصدم کره ماه باشد. خیلی احساساتی و هیجانی هستم و به عشقی که دارم خیلی حسود و انحصار طلبم و در بدترین شرایط، نوشتن آرامم میکند.
از چه ورزشی خوشت میآید؟
فوتبال و اسکی ورزشهای مورد علاقه من است. شدیدا طرفدار پرسپولیس هستم و پرسپولیسیها را دوست دارم، ولی متعصبترین آنها علی انصاریان است. علاقهام به پرسپولیس به حدی است که در بازیهای مهم من به اردوی آنها میروم. از خارجیها هم منچستر و رئال مادرید و میلان ایتالیا تیمهای خوبی هستند و بازیهایشان را دنبال میکنم.
رشتهای را که انتخاب کردی دوست داری؟
کلاس پنجم ابتدایی که بودم دوست داشتم پزشک بشوم، ولی در دوره دبیرستان تصمیمم عوض شد. در دانشگاه رشته حقوق خواندم، ولی رشتهام را اصلا دوست ندارم.
از چه فیلمی خوشت میآید؟
بهترین فیلم من لیلا ساخته داریوش مهرجویی است. بیشتر فیلمهایی که ساخته میشود فیلمهای خوبی نیستند. بازیگرهای مورد علاقهام لیلا حاتمی، علی مصفا، محمدرضا فروتن و عرب نیا هستند.
چه زمانی از سفر خارجیتان برگشتید؟
چرا همه فکر میکنند من به خارج از کشور سفر کردهام؟! من یک ماه در سال 83 به کانادا رفتم و خیلی زود هم برگشتم. من نمیتوانم در آنجا زندگی کنم و عاشق وطن و سرزمین خود هستم. باور کنید طاقت دوری ندارم و بعداً هم یک سفر تفریحی کوتاه مدت داشتم و درسم را نیز در لیسانس حقوق دانشگاه تهران دنبال میکردم، اما برای فوق حتما در رشته نقاشی شرکت میکنم.
شنیدیم به رنگ صندلیهای سالن ایراد گرفته بودید؟
بله، متوجه شدم در سالنی که قرار بود مراسم رونمایی از کتابم برگزار شود صندلیهایش آبیرنگ است. فورا واکنش نشان دادم و گفتم رنگ صندلیها باید عوض شود و این طور بود که در سالنی که مراسم برگزار شد رنگ قرمز حرف اول و آخر را میزد.
اگر ناراحت نمیشوید از اینکه چطور شد بینایی خود را از دست بدهید تعریف کنید؟
3.5 ساله بودم و همه دنیا را مثل شماها میدیدم که متاسفانه چشمانم آب مروارید آورد و با اینکه به یک چشم پزشک پروفسور مراجعه کردیم، اما در عمل جراحی اعصاب پشت چشمم هم قطع شد تا ارتباط شبکیه با مغز از بین برود و من بیناییام را از دست بدهم.
پزشک جراحتان؟
پزشک من پروفسور محمد صادقزاده اسکویی بود که فردای عمل جراحیام به آمریکا پرواز کرد و رفت. بعد از آن حتی از نظام پزشکی آمریکا هم استعلام گرفتیم که گفتند نام چنین پزشکی ثبت نشده است.
شاید او اگر بداند شما بینایی خود را از دست دادهاید برای کمک به شما اقدام کند؟
همان موقع خودش متوجه شد که من نابینا شدم و گفت: متاسفم!
فقط گفت: متاسفم؟!
نه به مادرم هم گفت، تنها لطفی که میتواند در حق من بکند این است که پول عمل را نگیرد!
چرا باید این اتفاق برای شما میافتاد تا ناگهان دنیای روشن برایتان تیره و تار شود؟
من اعتقاد دارم تقدیر من این بود که نابینا شوم. شاید اگر چشمانم را جراحی هم نمیکردم به خاطر یک موضوع دیگر به این مشکل دچار میشدم.
به خاطر این مشکل کسی را نفرین کنید؟
خیر، برای چه باید کسی را نفرین کنم؟ به نظر من خطای پزشکم هم عمدی نبود و بالاخره انسان جایزالخطاست. من همیشه این جمله مادربزرگ خدابیامرزم را به خاطر سپردهام که اگر خدا نخواهد برگی از درخت نمیافتد. واقعا به این جمله ایمان دارم.
چقدر امیدواری که بیناییات را دوباره بازیابی؟
با کمک خدای مهربان تلاش میکنم برای پیوند چشم به آلمان یا هلند بروم. این دو کشور در پیوند چشم پزشکان ماهری دارند، اما متاسفانه دسته گل پزشکم، چون دو تا بود و از همه مهمتر عصب پشت چشمم هم قطع شد بنابراین عمل پیوند روی چشمم کار آسانی نیست. با این حال توکلم به خداست و انشااله روزی دوباره دنیای زیبا را میبینم.
گویا مدتی هم در کارت با ممنوعیت مواجه شده بودی؟
بله حدود 8 سال ارائه آثارم منع شده بود و به من مجوز نمیدادند.
به چه دلیلی؟
به خدا خودم هم نمیدانم مشکل چه بود و از کجا بود، اما خدا را شکر این مشکل با حمایت و پیگیری آقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگیاش دکتر صالحی از بین رفت. من در راستای رفع مشکلم به وزیر نامهای نوشتم که آقای جنتی شخصا به نامه من جواب دادند و ثابت کردند وزیر فرهنگاند و به من احترام گذاشتند که جا دارد در همین فرصت از وزیر فرهنگ و همکارانش تشکر ویژهای داشته باشم.
سوژههای اشعارت را چگونه انتخاب میکنی؟
من سوژه انتخاب نمیکنم بلکه سوژهها از دلم میجوشد. 90 درصد ژانر اشعار من عاشقانه است. شعر مثل چشمهای است که از دل کوه میجوشد و دل سنگها را میشکافد و به دریا میرود. شعری که با تلاش و زور زدن تنظیم شود هرچند که فنی هم باشد، اما شعر دلنشین از آب در نمیآید.
گویا در این راه افرادی هم به شما کمک میکنند؟
بله، دو خواهر دارم که خیلی کمک حال من هستند.
راستی در مورد ازدواج چه نظری دارید؟
من آدم ایدهآلیستی هستم و دوست دارم یا با کسی که دلم میخواهد ازدواج کنم یا با هیچ کس! ملاک و معیار من هم برای ازدواج این است که طرف مقابلم هنرمند باشد. وفاداری، صداقت و با احساس بودنش به اثبات برسد.
در آخر اگر حرفی داری بگویید؟
آرزو میکنم همه به آرزوهایی که نرسیدند برسند.
و در پایان شعری کوتاه از مریم حیدرزاده
من میگم بهم نگاه کن
تو میگی که جون فدا کن
من میگم چشات قشنگه
تو میگی دنیا دو رنگه
من میگم چه قدر تو ماهی
تو میگی اول راهی
مرجع
اگرچه باید پذیرفت یکی از مهمترین نکات در فیلمسازی، پرداختن به جنبههای داستانی و حتی غوطهورشدن در خیالات است، اما در مورد فیلمهایی که جنبههای علمی دارند، باید به اندازه کافی در داستانپردازی احتیاط بهعمل آورد. اینگونه که پیداست در بسیاری از فیلمها، باوجود دقت در ساخت و اشاره به نکات ریز و قوانین فیزیکی، اشتباههایی دیده میشود؛ حتی نمونههایی که کارگردانان بزرگ دنیا ساختهاند و با دریافت امتیازهای بالا، در زمره بهترین فیلمها قرار گرفتهاند. در اینجا به چند فیلم مطرح و موارد درست و غلط آنها درخصوص مسائل علمی مربوط به فضا پرداختهایم.
مریخی 2015
زمانی که مارک واتنی (با بازی مت دیمون) روی مریخ جا گذاشته شد، باید از هوش خود برای زندهبودن در محیطی بسیار خطرناک سود میبرد. فیلم مارتین» ساخته سال 2015 براساس رمانی با همین نام نوشته اندی ویر ساخته شد. توفانی که واتنی را در مریخ گرفتار کرد، تصور میشد که وزش قدرتمندی دارد، اما جو نازک این کره این معنی را میدهد که وزش باد تقریبا ضعیف است و بنابراین احتمالا واتنی در امان میماند. حرکت واتنی روی مریخ نیز نمیتواند بازسازی امکان حرکت انسان روی سیارهای باشد که یکسوم زمین جاذبه دارد.
این احتمالا باید درحال پریدن و تکانخوردن باشد تا قدمزدن و دویدن. رشددادن سیبزمینی در خاک مریخ شدنی است؛ درست مثل همان کاری که دانشمندان در پرو انجامش دادند. در این فیلم همچنین شاهد وقوع تندبادهایی بودیم که درست طراحی شده بودند. چنین تندبادهایی در مریخ وجود دارد که نام آن خاک شیطان» است. موضوع اینکه عدهای روی مریخ ساکن شوند نیز در زمره طرحهای آینده ناسا قرار دارد. البته زیستگاهها باید به شکلی ساخته شوند که با فشار بسیار پایین سیاره سرخ همخوانی داشته باشند.
2001: یک اودیسه فضایی 1968
فیلم استنلی کوبریک در سال 1968 بسیار مورد توجه قرار گرفت و برای این موضوع البته دلایل خوبی وجود دارد. این فیلم یک کار شگفتانگیز برای به تصویرکشیدن سفرهای فضایی، از سفرهای آهسته، ساکت و تا حدودی یکنواخت گرفته تا کارهای سادهای مثل تأخیر صدا در تماس تلفنی با خانه است. تصویر آن از یک هتل فضایی که با استفاده از یک ساختار چرخشی بزرگ جاذبه زمین را شبیهسازی میکند، بههیچ وجه بد نبود. کوبریک حتی شاتل فضایی را پیشبینی کرده بود، درحالیکه آن زمان هنوز رسیدن به ارتفاع هواپیماهای پن امریکن میسر نشده بود.
آپولو 13 1995
از آپولو 13» بهعنوان یکی از بزرگترین فیلمهای فضایی یاد میشود؛ فیلمی که بازگوکننده پایان شوم ماموریت ناسا با هیجانی ویژه و قدرت تصویرپردازی عالی است. اما آیا همه چیز این اثر درست بود؟ خب نه کاملا. این فیلم بهخاطر نمایش همه تجهیزات موجود در ماموریت، از خود فضاپیما گرفته تا اتاق کنترل پرواز، قابل تعریف و تمجید است. بسیاری از شخصیتهای فیلم نیز شباهتی به همتایان واقعی خود دارند. این بازیگران حتی یک دوره درس فیزیک را هم پشت سر گذاشتند تا سرعت کارشان در خواندن و درک فیلمنامه بالاتر برود.
البته چند خطای جزئی وجود دارد. شاید مهمترین آنها استفاده از خط باشد، هوستون، ما یک مشکل داریم.» این جمله هرگز در ماموریت اصلی توسط خط جیم لاول (با بازی تام هنکس) بیان نشد. سمت دور ماه، به اشتباه، قسمت تاریک ماه گفته شد که در واقع حین ماموریت هرگز قسمت تاریکماه بهحساب نمیآمده است. در فیلم بهنظر میرسد که ناسا توانسته در طول پرواز بر بسیاری از معضلات غلبه کند. درحالیکه در واقع برای حل تکتک مشکلات، مراحل بسیار سخت و طاقتفرسایی طی شده است. البته در مقایسه با سایر فیلمها، آنها فیلم خوبی را ارائه دادند.
آرماگدون 1998
از کجا باید شروع کرد؟ آرماگدون» پر از اشتباه بود. تقریبا باورنکردنی است؛ 168 اشتباه و بیدقتی در 150 دقیقه فیلم. یکی از بزرگترین این اشتباهها، سایز یکی از سیارکها بود که گفته شد اندازه ایالت تگزاس است و چطور ممکن است که هیچکس نمیداند، چگونه درحال نزدیکشدن به زمین است. سپس ما سعی میکنیم که سیارک را با استفاده از سلاحهای هستهای منفجر کنیم که خیلی راحت، کار نمیکنند.
حتی اگر موفق به منفجرکردن سیارک هم میشدیم، قطعات و خردههای آن جایی نمیرفتند و همچون بارانی از سنگ بر سرمان میباریدند. درک و برداشت فیلمسازان از اکتشافهای فضایی بسیار پایین بوده است. بهعنوان نمونه، شاتل فضایی مانند یک هواپیما پرواز میکند. اگر قرار بود از لحاظ علمی به این فیلم نمرهای داده شود، نمره آن قطعا یک صفر به اندازه ایالت تگزاس بود.
مرجع
میتوان او را یکی از جوانان خوشنام سینمای ایران دانست که خیلی زود توانست از مجرای حضور در انجمن سینمای جوانان رشت و کلاسهای بازیگری وارد دنیای سینما شود و البته با ساخت چند فیلم کوتاه از جمله 35 متری سطح آب» و دندان آبی» که بسیار مورد توجه جشنوارههای داخلی قرار گرفتند، پا به عرصهی حرفهای و سینمای بلند داستانی گذاشت. مسیری که او طی کرد تا به پرده بزرگ و سطح اول سینمای کشور برسد چندان سخت نبود.
هوش و زیرکی سیدی همهچیز را برای او در مسیرش هموار کرد و خیلی زودتر از بسیاری از جوانان بااستعدادی که بهدنبال راهی برای ورود به عرصه تصویر هستند، در مسیر درست قرار گرفت. نکته مهم درباره ورود او که همهچیز را راحتتر کرد این بود که اولین حضورهایش، بهعنوان بازیگر بر پرده سینما رقم خورد. در سال 83 با بازی در یک تکه نان» ساخته کمال تبریزی، با رضا کیانیان همبازی شد و بازیش مورد توجه قرار گرفت.
این نقشآفرینی دو فیلم بعدی را برای او در پیش داشتند که اولین بارقههای شهرت سیدی را فراهم کردند: چهارشنبهسوری» اصغر فرهادی که هرچند در آن نقش بسیاری کوتاهی ایفا میکرد، اما بههرحال حضور در فیلم فرهادی که در آن سال سروصدای زیادی هم بهپا کرده بود، یک امتیاز بزرگ سینمایی محسوب میشد که بیش از شهرت، اعتباری سینمایی به سیدی داد تا اهالی سینما بیشتر جدیاش بگیرند و همین زمینه را برای بازی در اولین نقش اصلیاش فراهم کرد.
پا در بهشت» بهرام توکلی، او را در جایگاه قهرمان خود نشاند و ثمرهاش کاندیداتوری سیدی برای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشن خانه سینما شد. اما شهرت اصلی سیدی از طریق صدا و سیما بهدست آمد. بازی در دو سریال راه بیپایان» و در چشم باد» در سالهای 86 و 89، باعث شد تا تماشاگر معمولی و مخاطب عام، او و چهرهاش را بهجا بیاورد. سیدی با دوربین راحت بود و فیزیک متفاوت و استایل جوانانهاش به او گیرایی خاصی میداد.
او نقشهای متنوع دیگری در فیلمهایی مانند یک وجب از آسمان»، آنکه دریا میرود» و شب بیرون» ایفا کرد، اما در همین زمان احتمالا فکر اصلیش متوجه کارگردانی و ساخت فیلم اولش بود. در بخش دوم یادداشت به سراغ سیدی کارگردان خواهیم رفت، اما بگذارید برسیم به نقطه اوج بازیگری او. در سال 92 با بازی در خط ویژه» مصطفی کیایی، هومن سیدی شمایلی را در خودش ابداع میکند که نه تنها در بسیاری از نقشآفرینیهای بعدی مورد استفاده مجدد قرار میگیرد که فیلم به فیلم کاملتر هم میشود.
آن هم شمایل یک جوان شکستخورده است که در پی شکستش، بیخیال و سربههوا شده و کلا زندگی و اموراتش را جدی نمیگیرد و همش در پی خوشگذرانی و تجربهی لحظه است. او در خط ویژه» نقش برادر شخصیت اصلی را دارد که بهتازگی از زندان درآمده و متوجه شده دختری که دوستش داشته ازدواج کرده. او با همین بیخیالی خاص خود موفق میشود در لحظات بسیاری تماشاگر را به خنده بیاندازد و اصلا از دل این بیخیالی مزمن یک کاراکتر طناز و بامزه خاص بیرون بکشد.
ضمن اینکه مواجههاش با دختر جذاب داستان و تلاش برای نزدیک شدن به او یا بهاصطلاح زدن مخش هم بسیار بامزه است. این ویژگیهای خود ساخته سیدی بعد از خط ویژه» در شماری از فیلمها و سریالها تکرار میشود و در نهایت تبدیل به شمایلی میگردد که تماشاگر، هومن سیدی را آنگونه بهخاطر میآورد؛ در لوای همین پسر ساده که بعد از شکستی که در زندگی خورده حالا بسیار بیخیال و راحتطلب است و عموما با دخترها هم سر و سری دارد.
در سریال عاشقانه» این شمایل مورد واکاوی بیشتر بازیگر قرار میگیرد و از آنجایی که در قسمتهای مختلف سریال وقت بیشتری برای پردازش کاراکتر از جانب بازیگر هست، این شمایل نه تنها تکامل پیدا میکند که یکی از محبوبترین شخصیتهای آن سریال را میسازد. در گلشیفته» هم باز شمایلی مشابه را از هومن سیدی میبینیم تا اینکه بهترین خودش را در من دیهگو مارادونا هستم» به نمایش میگذارد. هنوز هم میتوان من دیهگو مارادونا هستم» را بهترین بازی شمایلی هومن سیدی در این سالها دانست.
در بامزهترین و بهترین فیلم بهرام توکلی، سیدی دوستداشتنیترین شخصیت این داستان پرماجرا و پر پرسوناژ است. حالا به آن بیخیالی و میل به معاشرت با دختران، یک مایه افسردگی و روانپریشی هم اضافه میشود تا شخصیت تکمیل شود. سیدی در دهه نود در فیلمهای دیگری مانند مادری»، پل خواب» یا آذر» بازی میکند، اما با دور شدن از آن شمایل معروفش، چیز جدید و خاصی ارائه نمیدهد. ضمن اینکه در این سالها ذهنش به شکل متمرکزتری روی کارگردانی است و ساخت فیلمهایی که پرطرفدار شدهاند، باعث شده او آنقدر درگیر بازیگری نباشد.
اما در سال 97 پرویز شهبازی در فیلم طلا» بهترین و خاصترین هومن سیدی را روی پرده ثبت میکند. یک سیدی غیرمنتظره که تماشاگر نه تنها انتظار بازی او در چنین نقشی را ندارد، که کیفیت بازیش هم چند پلهای بالاتر از هر بازی دیگری از او است. سیدی، چون موم در دستان توانمند شهبازی در بازی گرفتن از بازیگران، وزر داده شده و شکل پیدا کرده است. هم کاراکتر او روی کاغذ بسیار جذاب است و هم بازسازی آن توسط سیدی فراتر از حد تصور. شهبازی هوشمندانه و براساس همان شمایلی که تماشاگر از سیدی میشناسد، او را انتخاب کرده.
آن سویه بیخیال و راحتطلب این شمایل را گرفته و با جدیت و خصلتهای خاص خود کاراکتر درهم ریخته و ترکیبش بهترین هومن سیدی در مقام بازیگر شده است. هومن سیدی کارگردان همانطور که گفته شد، راحت به سطح سینمای حرفهای رسید. وقتی اولین فیلمش آفریقا» را میساخت بازیگر مطرح و چهره شناختهشدهای بود و نیاز نداشت خود را به کسی ثابت کند تا جایگاه بهدست بیاورد. آفریقا» فیلمی ارزان و ویدیویی بود که در بخش جانبی جشنواره فجر به نمایش درآمد و با استقبال خوبی از جانب منتقدان و تماشاگران روبهرو شد.
این فیلم نشان میداد که هومن سیدی سرسپرده سینمای آمریکاست و نشان میداد او یک فیلمبین خوب و حرفهای است که آثار سینمای آمریکا را دیده و بسیار متاثر از آنهاست. آفریقا» هم در داستان خود و هم در شکل ساختش متاثر از سینمای آمریکا بود. حتی شکل نوشتهشدن دیالوگها و نحوه اجرای آنها توسط بازیگران، هردو هالیوودی بودند، ضمن اینکه سیدی الهامات خاصش از سینمای روشنفکرانه اروپا را هم در آن لحاظ کرده بود. خودش هم همیشه یک سویه روشنفکرانه اینچنینی داشت.
مثلا کاراکتر شهاب حسینی که بسیار هم کمحرف بود و تقریبا چند جمله بیشتر نمیگفت، از سینمای اروپا افتاده بود وسط فیلم. آفریقا» شروع محکمی برای یک کارگردان جوان بود. اعتماد بهنفس سیدی را چندین برابر کرد تا سراغ ساخت فیلم دوم سیزده» رفت. یک درام هیجانی نوجوانانه که در اکباتان میگذشت. فیلمی که مسائل روانشناسانه یک پسربچه در آستانه بلوغ را به نمایش میگذاشت. باز هم فیلم متاثر از سینمای آمریکا بود.
فضای فیلم سعی داشت از شهرک اکباتان و زندگی شهرکی در گوشههای خلوت و پر از گرافیتی و خلاف، به زیست مدرن طبقه متوسط تهران برسد. فیلم نقاط قابل توجه خودش را داشت، اما نتوانست موفقیت قبلی را تکرار کند. فیلم اکران درستی هم نداشت و خیلی هم دیده نشد. فیلم بعدی اعترافات ذهن خطرناک من» که در سال 93 ساخته شد، حکم یک سکوی پرتاب را داشت. خصوصا جوانان و تینایجرها با فضای فیلم بسیار اخت گرفتند چراکه خاص و متفاوت بود.
هومن سیدی کارگردان جوانی بود که به کیفیت تصویر و ظاهر بصری فیلمهایش اهمیت بسیاری میداد و همه سعیش این بود که ظاهر فیلمها فراتر از سینمای ایران بوده و حتی یادآور فیلمهای روز دنیا باشند. همین مسئله دلیل اصلی علاقه بسیاری از تماشاگران به فیلم شد. آنها با جنسی از تصاویر و طراحی صحنهای سروکار داشتند که برایشان تازگی داشت ضمن اینکه داستان افسارگسیخته آن که درباره قاچاق الاسدی بود، تماشاگر را به گوشههای تاریک و وهمناکی از شهر و دل محلههای خلاف میبرد و وقایعی را نشانشان میداد که آنها هم تازه و نو بهنظر میرسیدند.
تجربه روایت فیلم، شکل فرمی پیچیده و شبکهای و غیر خطی فیلم هم به تجربه اسیدی توهمناکی شبیه بود که باز بدیع بود. پس اعترافات ذهن خطرناک من» یک فیلم مرعوبکننده و پرطرفدار شد. پس از تجربه شبه تجربی اعترافات ذهن خطرناک من» و اداواصولهای فرمی و تکنیکی بیشازحدش، هومن سیدی در فیلم سومش خشم و هیاهو» سراغ یک فیلم داستانی با روایت خطی رفت.
تعریف کردن یک داستان بدون آنکه در مسیرش سکتهای داشته باشد و بتواند مخاطب را تا لحظه آخر همراه خود کند بسیار سختتر اجرای پلانی ست که قرار است در آن جنازه نیمهجانی از یخچال بیرون بیاید و از ساختمان پایین بیفتد! اینکه سیدی در فیلم سوم سراغ تعریف داستان رفت نشانه بسیار خوبی بود. این امید را برمیانگیخت که او هیاهو و ذوقزدگیهای فرمیش نسبت به سینمای روز دنیا را کنترل کند، اما این اتفاق فقط در نیمه اول فیلم افتاد.
خشم و هیاهو» در تعریف داستانش در نیمه دوم ناتوان باقی ماند و همانند آثار قبلی با بدل شد به سیل عظیمی از نماهای زیبا -که بیشتر حاصل کار اعجابانگیز پیمان شادمان فر فیلمبردار است- و قلدر بازیهای بصری که خود و تماشاگر را سرگرم میکند. روایتی منسجم و فیلمنامه صیقل دادهشده از دست رفت. بهمانند دیگر فیلمهای سیدی بازهم این فرم و تکنیک است که بر مضمون میچربد و عمده انرژی کارگردان را در مرحله ساخت به خود اختصاص میدهد. آخرین فیلم سیدی مغزهای کوچک زنگزده» را میتوان بهترین فیلم او دانست.
جایی که بالاخره توانست نسبت میان فرم فیلم و ظاهر بصری آن را با داستان و مضمون و آنچه که اتفاق میافتد، پیدا کند. در فیلم آخر بالاخره بازیگوشیهای فرمی و نماهای عجیب و غریب بصری جواب دادند، چراکه در جای درست خود و در نسبت درست با داستان و وقایع طراحی شدند و از کلیت فیلم بیرون نزدند و به چند تکه زیبا و جدا افتاده از فیلم تقلیل نیافتند.
مغزهای کوچک زنگزده» را میتوان تنها فیلم سیدی دانست که ایدههای خلاقانه اولیهاش تلف نشد و حداقل به مقصد مورد نظرش رسید، هرچند دست و پا شکسته. بهنظر میرسد که حالا سیدی آن ذوقزدگی اولیه را از دست داده و با بالارفتن سنش، آن شور جوانی هم در او تبدیل به چیز جدیتری شده. باید منتظر ماند و دید که او میتواند در ادامه مسیر خود همانطور که شمایل خلاقانه خاص خودش را در بازیگری ساخت، در کارگردانی هم به نقطه مشابهی برسد؟
مرجع
این مسئله تقریباً انکارناپذیر است که نسخه کتاب از یک فیلم بسیار جذابتر از خود آن فیلم است. معمولاً نیز گفته میشود که مطالعه یک کتاب نسبت به تماشای یک میز به مراتب بهتر و تأثیرگذارتر است، اما چرا؟ چه دلیل و یا دلایلی وجود دارد که این تفکیک و تفاوت بین تماشای یک فیلم و مطالعه یک کتاب وجود دارد؟ یکی از مسائلی که در رابطه با ترجمه یک فیلم وجود دارد آن است که گاهی مفاهیم و اصطلاحات یک زبان و فرهنگ در زمان ترجمه به کلی تغییر شکل میدهد.
این در حالی است که تبدیل آن مفهوم در ترجمه فیلم در کنار تصاویر تعریفشدهای که در فیلم وجود دارد گاهی ناهماهنگ و ناهمخوان میشود. این در حالی است که وقتی یک مترجم دست به ترجمه کتابی میزند اول مفهوم را با زبان اصلی آن مطالعه میکند و بعد با برداشت خود و به گونهای که با زبان و فرهنگ خود همراه و همخوان است آن را ترجمه مینماید، به همین دلیل هم هست که غالباً ترجمه یک کتاب تغییر بسیاری در نسخه اصلی آن ایجاد نمیکند و ضعف و خدشهای نیز به آن وارد نمینماید، اما با تماشای فیلمی ترجمهشده قطعاً تفاوتهای ناهمخوانی از آن را شاهد خواهید بود.
وقتی یک کارگردان دست به ساخت فیلمی میزند تمامی صحنهها، شخصیتها، لباسها و. همگی به شکلی مشخص و تعریفشده طراحی میشوند و تمامی آنها در ذهن مخاطب مشخص میگردند، بدون آنکه مخاطب، خودش تأثیری در این تصویرسازی داشته باشد، اما در یک کتاب، شرح صحنهها، شخصیتها و تمامی جزئیات به صورتی انجام میپذیرد که مخاطب، خود و با کمک تخیلات خودش تمامی آنها را تصور میکند، به همین دلیل نیز مطالعه یک کتاب تخیلات و استقلال ذهنی مخاطب را تقویت کرده و تأثیر مثبت بیشتری خواهد داشت.
در کنار این موضوع نیز میتوان گفت که تصور مستقل مخاطب در رابطه با شخصیتهایی که منفی و یا مثبت هستند، بنا بر سلیقه خود آن فرد و باورهایی که در ذهن خود دارد میتواند باعث شود که شخصیتها برای او باورپذیرتر باشند و جنبههای مثبت و یا منفیشان ملموستر به نظر آیند، به همین دلیل هم هست که ما معمولاً با مطالعه یک کتاب با افراد و شخصیتهای داستان همزادپنداری بیشتری میکنیم. یکیدیگر از ویژگیهایی که مطالعه یک کتاب را از تماشای فیلم بهتر میکند عدم محدودیت آن در تعریف و شرح داستان است.
معمولاً یک فیلم زمان مشخصی در حدود یک ساعت و نیم تا سه ساعت را در دست دارد تا تمامی اتفاقات و جریانهای داستان را ارائه دهد. این در حالی است که یک کتاب تقریباً بدون هیچ محدودیت زمانی با مخاطب خود ارتباط برقرار میکند. شما میتوانید ساعتهایی را صرف مطالعه یک یا دو صفحه از یک کتاب کنید و آن را با تمام وجود خود لمس نمایید.
ممکن است در یک فیلم گفتگوهای بسیاری را میان شخصیتها مشاهده کنید، اما مسئلهای که وجود دارد آن است که در ساخت یک فیلم هیچگاه نمیتوان گفتگوهای درونی، احساسات خیلی شخصی و تفکرات فردی را به طور مشخص نشان داد. این در حالی است که در یک داستان معمولاً شما بخش زیادی از ذهن خود را با افکار درونی شخصیتها همراه میکنید و گویی که پا به پای او در رابطه با مسئله میاندیشید، به همین دلیل هم هست که معمولاً یک فیلمنامه محدودیتهای بیشتری برای ارائه احساسات شخصی دارد.
یکیدیگر از ویژگیهای جذاب مطالعه کتاب آن است که شما میتوانید تمامی ظرافتهای داستانی را در کنار هم ادغام کنید. شرح بخشهای متفاوتی از لوکیشن داستان، همراهی شخصیتهایی که در ذهن تصور کردهاید و همه و همه ویژگی کتاب است، آن هم به این صورت که این توانایی را در مخاطب ایجاد میکند تا تمامی آنها را کنار یکدیگر قرار دهد و موقعیتی کلی را متصور شود. این در صورتی است که تمامی قسمتها، رخدادها و لوکیشنهای یک فیلم به شکل مشخصی در کنار هم قرار گرفتهاند و دیگر نیازی نیست که مخاطب، خودش آنها را با کمک ذهنی خلاق ادغام کند.
عدم وجود این ویژگی در کتاب نیز باعث رشد خلاقیت و فعالیتهای ذهنی مخاطب میشود. فیلمها هیچگاه یک جسم فیزیکی را به شما ارائه نمیدهند و بنابراین نیز شما هیچگاه نمیتوانید وجود آنها را در کنار خود احساس کرده و آنها را با خود همراه نمایید، اما این ویژگی در کتاب وجود ندارد. شما میتوانید کتاب خود را همیشه همراهتان داشته باشید و در صورت نیاز آن بخش و یا صفحهای که مدنظر دارید را به راحتی مطالعه کنید و به آن دسترسی یابید.
مرجع
باهم در این مطلب کمی بیشتر با فینالیستهای مسابقه و بهطور کلی اهداف و نحوه برگزاری این مراسم و تفاوت آن با مراسم میس ورلد یا دختر شایسته (Miss world) آشنا میشویم. با ما همراه باشید. درکل ریشه برگزاری این نوع مسابقات به سال 1926 برمیگردد.
آمریکا و البته اگر بخواهیم بهطور خاصتر بگوییم، ایالت تگزاس از طوفانی بزرگ، خسارتی وحشتناک دیده بود و سعی داشت آن را جبران کند. بهترین راهی که مسئولان در آن زمان به ذهنشان میرسید، جذب توریست بود و برای حل این مسئله هم به برگزاری مسابقاتی فکر کردند که در آن دختران زیبا از ایالات مختلف جمع میشوند و بر سر زیبایی خود به رقابت میپردازند.
در سالهای اول برگزاری، تنها معیار انتخاب، زیبایی و اندام متناسب بود و یکی از مهمترین آیتمهای آن پوشیدن مایو و راه رفتن در حضور داوران و تماشاچیان بود. این مسابقه چندی بعد بهدلیل مسائل مالی متوقف شد، اما پس از مدتی با نام جدید میس آمریکا دوباره برگزار شد. از آن پس هرساله صداهای اعتراضات از گوشه و کنار دنیا و بهخصوص آمریکا بهگوش میرسد؛ مبنی براینکه در این مسابقات از جذابیت جنسی ن سوء استفاده شده و ن بهنوعی ابزاری برای جذب سرمایه و پول درنظر گرفته میشوند.
در یکی از همین سالها یکی از شرکتکنندگان از پوشیدن مایو سرباز زد و همین امر سرآغاز دوشاخه و بعدها چندشاخه شدن این مراسم شد و کمکم مسیری ایجاد شد که درحال حاضر مشاهده میکنید: مراسم میس یونیورس یا ملکه زیبایی جهان که درواقع ریشه و خاستگاهی آمریکایی دارد و در لاسوگاس برگزار میشود و مراسم میس ورلد یا دختر شایسته جهان که بینالمللیتر است و محل برگزاری آن در لندن انگلستان است.
جدا از این مورد، این مسابقات تفاوت چندان دیگری باهم ندارند. اکنون سالهاست که معیار انتخاب بهصرت کلی، علاوه بر زیبایی چهره و اندام متناسب، هوش و شخصیت فردی، فعالیت اجتماعی و خیریه، داشتن استعداد کافی در یک زمینه هنری یا ورزشی و هوش و دانش ی نیز هست. در این مسابقه، از دختران پرسشهای متعددی میشود؛ از آنها خواسته میشود که صحبت و بهنوعی سخنرانی کنند تا قدرت بیان آنها و قدرت نفوذ کلامشان سنجیده شود و در مراسم، ویدئوهایی از فعالیتهای اجتماعی و خیریهای که انجام دادهاند، پخش میشود.
هرساله کشورهای متعدد، این مراسم را برگزار میکنند و در نهایت، یکی از دختران را بهعنوان ملکه زیبایی آن کشور انتخاب میکنند؛ سپس برای ثبتنام او در مسابقات جهانی اقدام کرده و درصورت تایید هیئت ژوری مربوطه، دختر موردنظر برای شرکت در مسابقات به لاسوگاس اعزام میشود.
جالب است بدانید که دونالد ترامپ تا پیش از بدست آوردن مقام ریاست جمهوری آمریکا یکی از سرمایهگذاران و مدیران اصلی این مراسم بود که پس از اظهارنظرهای جنجالیاش درباره مردم مکزیک و مهاجران، سهام خود را فروخت و به گفته برخی بهطور مسالمتآمیز از مدیریت و شراکت کنار گذاشته شد.
برخلاف اعتراضات عدهای از مردم و فعالین حقوق ن که برگزاری این نوع مسابقات را خشونت پنهان علیه ن و استفاده ابزاری علیه آنها میدانند، شرکت کنندگان در این مراسم معتقدند که انسان باید از زیبایی که خدا در اختیارش قرار داده، به نحو احسن و درجهت زیبا کردن دنیا و کمک به نیازمندان استفاده کند.
یکی از شرایط شرکت در این مسابقه، حضور این افراد در فعالیتهای اجتماعی است و علاوه بر آن، برندگان اصلی مسابقه باید بهمدت حداقل یک سال در کمپینهایی که سازمان بانی این مراسم برگزار میکند، شرکت کنند؛ این کمپینها بیشتر مربوط به امور خیریه، کمک به نیازمندان، گسترش صلح و دوستی در جهان و. است.
مرجع
حسین سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر محسوب میشود. این بازیگر جوان به قدری در هنر خود مسلط است که با بازی در اولین فیلم سینمایی خود توانست از چند جشنواره بینالمللی، جوایز و تقدیرنامههایی را از آن خود کند. از جمله کارهای مشهور حسین سلیمانی میتوان به نهنگ عنبر ، مارمولک، آقا و خانم سنگی و . اشاره کرد. اگر میخواهید با دیگر فعالیتها و بیوگرافی حسین سلیمانی آشنا شوید این مقاله را دنبال کنید.
بیوگرافی حسین سلیمانی
حسین سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر متولد 30 شهریور 1363 در تهران است. وی علاوه بازیگری در زمینههای دستیاری کارگردانی، مجری طرح، بازیگردان، عکاسی، ساخت فیلم کوتاه و ترانهسرایی نیز فعالیت دارد و با خوانندههایی از جمله رضا صادقی، امیرحسین مدرس و محمدرضا مقدم همکاری داشته است. او در دبیرستان در رشتهی ریاضی فیزیک درس خوانده و در کنکور رتبه 26 آورد اما از تحصیل در رشته شیمی انصراف داد.
شروع فعالیت
حسین سلیمانی از سال 1376 تا کنون مشغول به فعالیت است و با بازی در فیلم مهر مادری وارد دنیای سینما شد. او از انتخاب شدنش برای این فیلم میگوید: "مثل همه خردسالانی که علاقمند به بازی در آن فیلم بودند تست دادم و از بین سه هزار داوطلب قرعه به نام من درآمد و توانستم با همراهی و راهنماییهای کمال تبریزی و فاطمه معتمدآریا کاراکترم را آن طور که کارگردان میخواست بازی کنم." او با بازی در این فیلم توانست جوایز و تقدیرهای زیادی را از آن خود کند.
ماجرای اولین دستمزد از زبان خودش
زمانی که مهر مادری را کار کردم مستاجر بودیم و در یک اتاق کوچک اجارهای زندگی میکردیم و صاحبخانه مان هم معتاد بود. پدرم هم یک ماه قبل آن فوت کرده بود. وقتی در مهر مادری پذیرفته شدم هزارتا نقشه برای دستمزد 180 هزار تومانی آن ریخته بودم. ما تا به حال آنهمه پول یکجا ندیده بودیم (سال 76)، با خودم فکر کرده بودم با آن پول میتوانم 7 تا موتور براوو بخرم، اما در نهایت بخشی از آن را برای مادرم خرج کردم، یک تلویزیون رنگی گرفتم، به علاوه یک فرش سبز 24 هزارتومانی. بعدا با جایزهای که برای مهر مادری گرفتم توانستم برای او خانه هم بخرم.»
ازدواج حسین سلیمانی
متاسفانه اطلاعات دقیقی از وضعیت تاهل حسین سلیمانی در دسترس نیست، ولی در برخی رسانهها گفته شده که احتمالا متاهل است.
حسین سلیمانی در کودکی
حسین از دوران کودکی و زندگی در کنار مادرش میگوید:" بعد از درگذشت پدر، مادرم برایم هم پدر بود، هم مادر، من هیچ وقت گرسنه نخوابیدم. اما مطمئنم مادرم خیلی از شبها گرسنه خوابید. به خاطر دارم مادرم سعی میکرد دو شیفت در کار خدماتی بیمارستان کار کند تا بچه هایش در آسایش باشند و درس بخوانند. در همان دوره کودکی، این موضوع به غیرتم برخورد و در تعطیلات تابستان در یک مغازه جوشکاری با حقوق روزانه 20 تومان مشغول کار شدم تا حداقل کتاب و دفترهای درسی سال جدید را خودم بخرم. من مدتی برای گذران زندگی خود دستفروشی زولبیا و باقلوا نیز میکردم. "
فوتبال، کتاب و فیلم از علایق حسین سلیمانی
حسین سلیمانی گفته است که اگر چه دانشگاه را ادامه ندادم، ولی به کتاب و فیلم خیلی علاقه دارم و در خانه من همه جا پر از کتاب است. علاوه بر آن به فوتبال و تیم پرسپولیس علاقه دارد. او در تیم فوتبال هنرمندان نیز بازی میکند و چندین عنوان قهرمانی برون مرزی هم با این تیم بدست آورده است.
شباهت به جانی دپ
جالب است بدانید حسین سلیمانی شباهت زیادی به جانی دپ (هنرپیشه، تهیهکننده، موسیقیدان، فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی) دارد. او از این شباهت میگوید: "این تغییر شکل اندک اندک و به مرور در من به وجود آمد برای فیلمی سعید ملکان به من گفت ریش و سبیلت را نزن، خیلی دوست نداشتم، اما قبول کردم و بعد از دو ماه خودم هم ازآن خوشم آمد، موهایم هم سر فیلمی دیگر بلند کردم البته الان خیلی هم بدم نمیآید شبیه آدم بزرگی، چون جانی دپ باشم، ولی از اول چنین قصدی نداشتم."
فعالیتهای حسین سلیمانی
کارهای سینمایی
هزار پا؛ 1397؛ به کارگردانی ابوالحسن داوودی
زنی با ارابه چوبی؛ 1397؛ به کارگردانی خداداد جلالی
اروند؛1394؛ به کارگردانی پوریا آذربایجانی
نهنگ عنبر؛1394؛ به کارگردانی سامان مقدم
دربست؛ علی خامه پرست
360 درجه؛1393؛ به کارگردانی سام قریبیان
تاول؛ 1393؛ به کارگردانی بهمن کامیار
هاری؛ 1393؛ به کارگردانی امیر احمد انصاری
رد کارپت؛ 1392؛ به کارگردانی رضا عطاران
پایان خدمت؛ 1392؛ به کارگردانی حمید زرگر نژاد
یاسین؛ 1392؛ به کارگردانی حامد امرایی
عقاب صحرا؛1391؛ به کارگردانی مهرداد خوشبخت
اینجا شهر دیگری است؛ 1390؛ به کارگردانی احمدرضا گرشاسبی
میگرن؛ 1390؛ به کارگردانی مانلی شجاعی فرد
در امتداد شهر؛ 1389؛ به کارگردانی علی عطشانی
سیزده 59؛ 1389؛ به کارگردانی سامان سالور
کودک و فرشته؛ 1387؛ به کارگردانی مسعود نقاش زاده
روایتهای ناتمام؛ 1385؛ به کارگردانی پوریا آذربایجانی
یک قدم تا خدا؛ 1385؛ به کارگردانی علی عطشانی
مارمولک؛ 1382؛ به کارگردانی کمال تبریزی
فراری؛1381؛ به کارگردانی رضا جعفری
مربای شیرین؛1380؛ به کارگردانی مرضیه برومند
قطعه ناتمام؛ 1379؛ به کارگردانی مازیار میری
مهر مادری؛ 1376؛ به کارگردانی کمال تبریزی
مجموعه تلویزیونی
همسایهها؛1395؛ به کارگردانی مهران غفوریان
چرخ و فلک؛ 1395
زعفرانی؛ 1394
آقا و خانم سنگی؛ 1394؛ به کارگردانی شاهد احمدلو
رهایی؛1393؛ به کارگردانی مسعود تکاور
پژمان؛ 1392؛ به کارگردانی سروش صحت
سرزمین کهن؛ 1392؛ به کارگردانی کمال تبریزی
پنج کیلومتر تا بهشت؛ 1390؛ به کارگردانی علیرضا افخمی
نردبام آسمان؛ 1388؛ به کارگردانی محمدحسین لطیفی
هویت؛ 1387؛ به کارگردانی مهدی ودادی
سرود خاک؛ 1384؛ به کارگردانی جواد مزد آبادی
روشناییهای شهر؛ 1383؛ به کارگردانی مسعود کرامتی
داستان یک شهر؛ 1378؛ به کارگردانی اصغر فرهادی
چشم به راه؛ 1377؛ به کارگردانی اصغر فرهادی
پزشکان؛1377؛ به کارگردانی مسعود کرامتی
تله فیلم
شیپورچی؛ 1393؛ به کارگردانی سید وحید حسینی
آقای هنرپیشه؛ 1392؛ به کارگردانی سعید اسدی
کنار تو میخندم؛ 1392؛ به کارگردانی سید وحید حسینی
شاعر و برادران؛ به کارگردانی باس مرادیان
نه ماه و نه روز؛ 1391؛ به کارگردانی بهنوش صادقی
مرثیهای برای مرتضی؛ 1391؛ به کارگردانی سعید دریادل
داستانهای ناتمام دنیا؛ 1390؛ به کارگردانی صادق پروین آشتیانی
عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت؛ 1389؛ به کارگردانی پوریا آذربایجانی
چهارگاه (شیدا)؛ 1389؛ به کارگردانی مجید تربتی
گوزن؛ 1389
جایی بالاتر از ابرها؛ 1389؛ به کارگردانی موسی پایین محلی
یک داستان کوتاه و چند داستان دیگر؛ 1389
دوردست؛ 1388؛ به کارگردانی پوریا آذربایجانی
قصهها و واقعیتها؛ 1388؛ به کارگردانی حجت قاسمزاده اصل
روزش تاریی؛ 1388
سبز سپید سرخ
پس از جدایی؛ 1387؛ به کارگردانی رضا رضوی
نوشدارو؛ به کارگردانی بهنوش صادقی
فیلم کوتاه
یکی آن بالا تو را میبیند؛ 1389
شبکه نمایش خانگی
شاهگوش؛ 1392؛ به کارگردانی سید داود میرباقری
عالیجناب؛ 1394؛ به کارگردانی سام قریبیان
تله فیلم دلسپرده؛ به کارگردانی عباس مرادیان
ترانه
ترانه غرور؛ به خوانندگی رضا صادقی؛ آلبوم فقط گوش کن در سال 1393
تب دارم؛ به خوانندگی محمد رضا مقدم
نگهبان دریا؛ به خوانندگی امیر حسین مدرس
اسیرم کن؛ به خوانندگی امیر اصفهانی؛ تک آهنگ در سال 1398
چتر؛ به خوانندگی مسعود صادقلو؛ تک آهنگ در سال 1398
اینستاگرام حسین سلیمانی
یکی از راههای ارتباطی حسین سلیمانی با مخاطبان و طرفدارانش صفحهی اینستاگرام اوست. شما هم میتوانید برای دیدن عکسهای بیشتر و فعالیتهای این هنرمند او را در اینستاگرام دنبال کنید.
hosseinsoleimani
او با انتشار عکسی از دوران کودکی اش در اینستاگرام نوشت:
روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا میزند. او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد، اما عقرب انگشت او را نیش زد. مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد. رهگذری او را دید و پرسید: "برای چه عقربی را که نیش میزند، نجات میدهی؟" مرد پاسخ داد: "این طبیعت عقرب است که نیش بزند، ولی طبیعت من این است که عشق بورزم." چرا باید مانع عشق ورزیدن شوم فقط به این دلیل که عقرب طبیعتا نیش میزند؟ عشق ورزی را متوقف نساز. لطف و مهربانی خود را دریغ نکن، حتی اگر دیگران تو را بیازارند.»
مرجع
رضا ایرانمنش بازیگری که از دهه دوم زندگیاش بازیگری را شروع کرد ولی مشکلات جسمانی که برای او پیش آمد، فرصت حضور پر رنگتر در این عرصه را از او گرفت. با این حال او تا کنون در بیش از 60 فیلم سینمایی و تلویزیونی حضور داشته و کارهای درخشانی را در کارنامه هنری خود ثبت کرده است. اگر میخواهید با فعالیتها و بیوگرافی رضا ایرانمنش آشنا شوید این مقاله را دنبال کنید.
بیوگرافی رضا ایرانمنش
محمدرضا ایرانمنش متولد 19 شهریور 1346 در جیرفت استان کرمان، بازیگر سینما و تلویزیون است. وی مدرک بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس دارد. جالب است بدانید آقای ایرانمنش با اصغر فرهادی، سعید آقا خانی، حمید فرخ نژاد در دانشگاه تهران همکلاسی بوده است.
ازدواج و خانواده
پدرش علی اکبر ایرانمنش نام دارد. رضا در سال 1365 در سن 19 سالگی ازدواج کرد و متاهل است. او اکنون یک دختر به نام غزل و یک پسر به نام علی دارد. رضا ایرانمنش همسرش را حضور خدا در کنارش میداند و میگوید همسرم همیشه برایم نمونهای خوب از صبر و ایثار بوده که برای زندگیمان تمام توانش را گذاشته است.
شروع فعالیت
رضا ایرانمنش در سال 1372 در سن 26 سالگی با بازی در فیلم سجاده آتش که روایتی از عملیات کربلای 5 جنگ ایران و عراق است وارد عرصه بازیگری شد و پس از آن با سریال مردان آنجلس در سال 1377 حضور در قاب تلویزیون را تجربه کرد.
حضور در جنگ
آقای ایرانمنش از جانبازان جنگ ایران و عراق است. او زمانی که 14 ساله بود به جبهه رفت و در عملیاتهای متعددی حضور داشت و در سن 18 سالگی در عملیات والفجر 8 به خاطر استشمام گاز خردل، جانباز شیمیایی شد.
خاطره آزاد شدن از بازداشتگاه با دستور سردار قاسم سلیمانی
از افتخارات بنده این بوده که سردار سلیمانی حفظه الله” فرمانده بنده بوده است. بعد از اینکه جنگ تمام شد رفتم سربازی و آن زمان هنوز به خاطر سوابق ایثارگری کسر خدمت وجود نداشت. بچه ام یک ساله بود که رفتم سربازی و در یکی از ایام حالش بد شد و مجبور شدم سریع خودمو را برسانم و بردمش بیمارستان و به اتاق عمل منتقل شد.
وقتی برگشتم از سوی واحد مربوطه محل خدمت بازداشت شدم. سردار سلیمانی فرمانده لشکر 41ثارالله کرمان بود. یکی از سربازها را دیدم و ماجرا را برایش تعریف کردم که به حاج قاسم خبر دهد. سرباز هم خبر را رسانده بود و حاج قاسم پرسیده بود چه کاری انجام داده؟ وقتی هم ماجرای بیماری فرزندم و مشکلم را متوجه شده بود همان موقع شب دستور داده بود و برای آزادی ام اقدام کردند.»
رضا ایرانمنش در کما
در فروردین 1391 رضا ایرانمنش در بیمارستان بستری میشود و به کما میرود، ولی پس از چند روز به هوش میآید. وی پس از به هوش آمدن در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت: "من تقریباً 17 بار به بیمارستان رفتم، 4 سال پیش هم یک بار به کما رفتم، شاید باورتان نشود، اما من 4 ساعت کاملاً مرده بودم و بعد از 4 ساعت دوباره برگشتم. خاطرات واضحی را به یاد دارم، احساس میکردم در خلأ هستم، میتوانستم خیلی سریع به هر جا که اراده کنم بروم؛ اما دلم نمیآمد از کنار جسمم آن طرفتر بروم.
مثل یک رؤیا بود. یکی از بچهها از بههوش آمدن من - بعد از یک ماه کم هوشی- فیلم گرفته بود، در فیلم دیدم که گریه و التماس میکنم و همه را به قرآن قسم میدهم که نمیخواهم برگردم، من سبک و رها بدون هیچ دردی در ابرها بودم، اما هر لحظه به زمین نزدیکتر میشدم دلم نمیخواست برگردم. اما بالاخره برگشتم و دوباره سنگین شدم دوباره دردها برگشتند. قبل از هوشیاری کامل صدای بوق دستگاهها به من یادآوری میکردند که برگشتهام و میفهمم دوباره به آتیه» آمدهام."
کارنامه هنری رضا ایرانمنش
کارهای تلویزیونی
1373؛ بهاران در بهار به کارگردانی غلامرضا رمضانی؛ پخش در ماه رمضان از شبکه 2 در 14 قسمت
1374؛ ترور به کارگردانی حسین حکمت جو؛ پخش از شبکه 1 در 13 قسمت
1375؛ بر بال دوست به کارگردانی مسعود آب پرور؛ پخش از شبکه 3 در 7 قسمت
1375؛ خبرنگار خارجی به کارگردانی محمدحسین لطیفی؛ پخش از شبکه 3 در 8 قسمت
1376؛ مردان آنجلس به کارگردانی فرج الله سلحشور؛ پخش از شبکه 1 در 20 قسمت
1376؛ گالری 9 به کارگردانی غلامرضا رمضانی؛ پخش از شبکه تهران در 15 قسمت
1377؛ لانه شیطان به کارگردانی عبدالحسن برزیده؛ پخش از شبکه 1 در 5 قسمت
1377؛ روایت انقلاب به کارگردانی جمال شورجه و جواد شمقدری؛ پخش از شبکه 2 در دهه فجر
1379؛ داستان یک شهر (سری دوم) به کارگردانی اصغر فرهادی؛ پخش از شبکه تهران
1380؛ نفس سنگ به کارگردانی احمد بخشی؛ پخش از شبکه تهران در 13 قسمت
1380؛ پروندههای مجهول به کارگردانی جمال شورجه؛ پخش از شبکه 2 در 13 قسمت
1380؛ روشنایی دشت به کارگردانی عبدالله باکیده؛ پخش ازشبکه 2 در 13 قسمت
1381؛ مدرسه خورشید به کارگردانی حسین روشن بخش؛ پخش ازشبکه 2 در 13 قسمت
1381؛ توپ گرد به کارگردانی بهروز بقایی؛ پخش از شبکه 1 در 26 قسمت /گروه کودک و نوجوان
1381؛ آخرین آواز ققنوس به کارگردانی مسعود تکاور؛ پخش از شبکه 3 در 7 قسمت
1381؛ گل مرداب به کارگردانی پرویز امیرافشاری؛ پخش از شبکه تهران در 13 قسمت
1381؛ دیوانه در شهر به کارگردانی غلامرضا رمضانی؛ پخش از شبکه 2 در نوروز 82
1383؛ نسیم وصل به کارگردانی محسن شهابی؛ پخش از شبکه 1 در 16 قسمت
1384؛ وفا به کارگردانی محمدحسین لطیفی؛ پخش از شبکه 3 در 15 قسمت در نوروز 85
1385؛ تا صبح به کارگردانی مجید جوانمرد و محمدعلی باشه آهنگر؛ پخش از شبکه تهران در 20 قسمت
1389؛ ستایش به کارگردانی سعید سلطانی؛ پخش از شبکه 3 در 44 قسمت
1390؛ پیشواز به کارگردانی سعید ابراهیمی فر؛ پخش در دهه فجر از شبکه 2 در 11 قسمت
کارهای سینما
شاهد عینی (1380)
تلفن (1378)
ترور (1376)
کمین (1375)
دکل (1374)
آخرین شناسایی (1372)
سجاده آتش (1372)
افتخارات
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم سجاده آتش (دوره 12 جشنواره فیلم فجردر سال 1372)
سخن آخر
در این مقاله بیوگرافی بازیگر خوب کشورمان، رضا ایرانمنش را مطالعه کردید. آقای ایرانمنش از وضعیت بیکاری این روزها گفته "خوشبختانه اوضاع جسمانى بنده خوب است و هیچ مشکلى ندارم، اما اصلىترین مشکل امروز من و بسیارى از همکارانم بیکارى و عدم امنیت شغلى است که متاسفانه مدیران متولى امر به آن بى توجه هستند. تنها راه امرار معاش من از طریق بازیگری است؛ هیچ کار دیگری بلد نیستم. البته ناشکری نمیکنم، چون خداوند است که روزی را فراهم میکند.اگر لیاقت داشته باشم، دوست دارم نقش شهید همت را بازی کنم؛ زندگی این شهید بزرگوار را بارها مطالعه کرده ام و باعث افتخارم است بتوانم نقش او را بازی کنم."
مرجع
برای همین هم شنیدن نام مهران مدیری در فهرست بازیگران "درخت گردو" برایمان عجیب بود. منتظر بودیم در نقش بسیار متفاوتی که محمدحسین مهدویان برای او در نظر گرفته، بعد از سالها خودش را نشان دهد و هیجانزدهمان کند. بازی مدیری، اما نهتنها قابل قبول نبود که میتوان آن را از مهمترین نقاط ضعف فیلم "درخت گردو" به حساب آورد. آیا مدیری واقعاً بازیگر خوبی است یا فقط در بعضی نقشها جا افتاده است و مدام آنها را تکرار میکند؟ منتظر تماشای یک مدیری کاملاً متفاوت در "درخت گردو" بودیم.
میدانستیم فضای فیلمهای مهدویان با سایر فیلمها متفاوت است و حتماً مدیری هم برگ برنده جدیدی از بازیاش رو کرده است. انتشار اولین تصویر از مدیری که درست دو روز قبل از اولین نمایش فیلم اتفاق افتاد باز هم این هیجان را بیشتر کرد. تصویر منتشر شده، چهره مردی خسته و درمانده را نشان میداد که دختری را در آغوش گرفته و نگران به او نگاه میکند. بازی او، اما آن چیزی نیست که انتظارش را داریم. با اینکه نقشی تقریباً کوتاه دارد، اما هر کجا ظاهر میشود، به احساسات فیلم لطمه میزند.
مدیری در بمباران شیمیایی سردشت، نقش یک پزشک مبتلا به لکنت زبان را بازی میکند که به دلیل بالا بودن آمار بیماران و نبود تجهیزات پزشکی در بیمارستان به استیصال رسیده است؛ نقشی که با توجه به موقعیت داستان میتوانست یکی از درخشانترین بازیهای مدیری را به نمایش بگذارد. او برای اینکه بتواند با لکنت صحبت کند، تلاش زیادی میکند، اما موفق نمیشود و این تلاش کاملاً در بازیاش به چشم میآید و حالتی تصنعی به فیلم میدهد.
مدیری سالهاست در آثار خودش و دیگران معمولاً در دو نقش ثابت جا افتاده است؛ یکی از آنها نقش ثابتی بود که در سالهای ابتدایی حضورش در تلویزیون و در سریالهای خودش میدیدیم؛ مردی تحت سلطه دیگران یا مستأصل که حرفش به جایی نمیرسد و دائماً مورد آزار و اذیت دیگران قرار میگیرد و . دیگری نقش مردی ثروتمند و پرقدرت و البته زورگو است که شباهتی به مردم عادی جامعه ندارد.
ثروت و جایگاه عجیب، نگاه از بالا به پایین، لحن پر نیش و کنایه و . که نمونههای جدیترش را در "همیشه پای یک زن در میان است"، "ما همه با هم هستیم"، "پل چوبی" و . دیدهایم و نمونههای کمدی آن را در "در حاشیه" و "قهوه تلخ" و "ساعت پنج عصر" و "هیولا" و . مدیری در "درخت گردو" نقشی را به عهده گرفته که هیچ شباهتی به این دو شیوه بازی ندارد. او باید در "درخت گردو" از قالب همیشگی خارج میشد و نقشی کاملاً جدید میساخت، اما چنین کاری انجام نداده است.
نگاه فخرفروشانه و لحن طعنهآمیز و همراه با طنزش در بستر "درخت گردو" به وصلهای ناجور تبدیل شده تا جایی که نه همدلی و نگرانی و اندوه او را میتوانیم واقعی بپنداریم و نه محبتش را باور میکنیم؛ نکته مهمی که دقیقاً در طول فیلم برای درک موقعیت به آن نیاز داریم. با اینحال محمدحسین مهدویان، کارگردان فیلم "درخت گردو" کماکان از انتخاب مهران مدیری برای این نقش راضی است.
او سهشنبه بعد از پایان فیلم در نشست خبری گفت: "مهران مدیری اگر نگوییم محبوبترین، حتماً یکی از محبوبترین بازیگران سینمای ایران است. وقتی ما تصمیم گرفتیم فیلممان را با بازیگرهای چهره بسازیم و این تصمیم را گرفتیم که با بازیگرهای محبوب مردم بسازیم، به این دلیل بود که استفاده از بازیگرهای محبوب مردم خودش یک دعوت بزرگ است برای اینکه مردم بیشتری فیلم را ببینند. وقتی این استراتژی را انتخاب کردیم، هیچکسی غیر از آقای مهران مدیری برای این نقش مناسب نبود و خیلی خوشحالم که بهرغم پیشنهادهای دیگری که همزمان داشتند، این نقش را پذیرفتند."
البته روز گذشته برخی سایتهای خبری برداشت متفاوتی از این مسئله ارائه کردند و نوشتند برخلاف اینکه مهدویان وانمود میکند مهران مدیری را خودش انتخاب کرده است، اما مدیری به واسطه آشنایی و دوستی با تهیهکننده وارد پروژه "درخت گردو" شده. به عبارت دیگر اگر تهیهکننده فرد دیگری بود، مهدویان سراغ این گزینه نمیرفت. ماجرای پشت صحنه حضور مهران مدیری در فیلم "درخت گردو" هر چه بود و به هر دلیلی که صورت گرفت، فقط یک نتیجه داشت، اینکه مدیری نتوانست از موقعیت خوبی که در اختیارش قرار گرفت به خوبی استفاده کند و حضورش به فیلم مهدویان هم آسیب زد.
مرجع
کتاب کوری که درباره رعایت نکردن حقوق دیگران است در یک چهار راه آغاز می شود. جایی که اولین نفر به یک کوری عجیب دچار می شود. یک نوع کوری سفید که شخص همه چیز را سفید می بیند، انگار که در یک دریایی از شیر به سر ببرد.
نام کتاب: کتاب کوری
نویسنده: ژوزه ساراماگو
ترجمه:مهدی غبرائی
انتشارات: مرکز
جوایز: برنده جایزه نوبل 1998
خلاصه کتاب
کتاب کوری رمانی در مورد کور شدن و کور ماندن است. در این کتاب نه شهر نام دارد و نه افراد. شخصیت های اصلی این رمان شامل همسر چشم پزشک، چشم پزشک، مردی که اول کور شد، دختر عینکی، پسر لوچ و پیرمردی که چشم بند داشت است.
کتاب کوری که درباره رعایت نکردن حقوق دیگران است در یک چهار راه آغاز می شود. جایی که اولین نفر به یک کوری عجیب دچار می شود. یک نوع کوری سفید که شخص همه چیز را سفید می بیند، انگار که در یک دریایی از شیر به سر ببرد. پس از کور شدن اولین نفر رفته رفته طی یک سری اتفاقات افراد دیگری هم کور می شوند و دولت که احساس خطر می کند مجبور می شود آن ها را از جامعه جدا کند. اکنون دیگر تعداد قابل توجهی از کورها در قرنطینه هستند و به ناچار باید در فضایی وحشتناک به زندگی ادامه دهند.
در این کتاب ژوزه ساراماگو توجه ویژه ای به زن ها دارد و این افتخار را نصیب همسر چشم پزشک می کند که تا آخر بینایی خود را داشته باشد. بینایی به معنی اینکه چشم او دچار مشکلی نمی شود اما در طول کتاب می خوانیم که همسر چشم پزشک خودش را به نوعی کور می داند.
درباره نویسنده
ژوزه ساراماگو در سال 1998 برنده جایزه نوبل شد. این نویسنده پرتغالی به خاطر نوشتههایی که با تخیلات، شفقت و طعنه تقویت شدهاند و ما را یک بار دیگر قادر به درک واقعیت گریزپا میسازند” به این جایزه دست یافته است. بیش از دو میلیون نسخه از کتابهای او فقط در پرتغال به فروش رسیدهاست و به 25 زبان ترجمه شده است. صاحبنظران آثار و نام او را در تاریخ ادبیات ماندگار دانستهاند.وی برنده جایزه آمریکا و همچنین سائوپائولو در زمینه ادبیات است. متاسفانه او تا 60 سالگی از شهرت جهانی چندانی برخوردار نبود.
سبک نوشتار ساراماگو اغلب شامل جملههای بلند است که گاه طول آنها به یک صفحه میرسد و بهگونهای منحصر به فرد از علائم سجاوندی فقط از نقطه و ویرگول استفاده میکند و حتی ممکن است –مانند کتاب کوری- برای شخصیتها نام در نظر نگیرد و آنها را صرفا با ویژگیهایشان مورد خطاب قرار دهد. داستانهای ساراماگو سناریوهای فانتزی دارد و اکثرا با همدلی به شرایط انسانی، انزوا و زندگی شهری معاصر میپردازد. شخصیتهای او همواره در کشمکش با نیازشان به ارتباط با سایرین و ایجاد ارتباط در جامعه و نیاز به خلوت و همچنین درک معنا و شأن خارج از ساختارهای ی و اقتصادی هستند.
آثار ساراماگو با ترجمهها متفاوتی در ایران موجود هستند. برخی از پرطرفدارترین آنها عبارتند از: کوری، بینایی، همهنامها، بلم سنگی، سفر فیل، نوتبوک، مرد تکثیرشده.
درباره مترجم
مهدی غبرایی در سال 1324 در لنگرود به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در لنگرود گذراند. در سال 1347 از دانشگاه تهران در رشته علوم ی لیسانس گرفت. از سال 1360 بهطور حرفهای به کار ترجمه ادبی پرداخت. دو برادر او، فرهاد غبرایی و هادی غبرایینیز مترجم بودند.
در سال 1395، اعلام شد مهدی غبرایی رمانهای خاکستر و خاک» و هزارخانه خواب و اختناق» از عتیق رحیمی را از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و قرار است از سوی انتشارات ثالث منتشر شوند. این رمانها در اصل به زبان فارسی نوشته شده و پیشتر از سوی انتشارات خاوران در پاریس و انتشارات ورجاوند در ایران منتشر شده بودند. غبرایی دلیل ترجمهٔ خود را فهمیده نشدن مفاهیم فارسی دری در ایران» اعلام کرد.
مرجع
ملـانصرالدین برای خرید پاپوش نو راهی شهر شد. در راسته ی کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند. فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا ملـا آزادی بیشتری برای تهیه کفش دلخواهش داشته باشد.
ملـانصرالدین برای خرید پاپوش نو راهی شهر شد. در راسته ی کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند. فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا ملـا آزادی بیشتری برای تهیه کفش دلخواهش داشته باشد. ملـا یکی یکی کفش ها را امتحان کرد، اما هیچ کدام را باب میلش نیافت، هر کدام را که می پوشید ایرادی بر آن وارد می کرد.
بیش از ده جفت کفش دور و بر ملـا چیده شده بود و فرشنده با صبر و حوصله ی هر چه تمام به کار خود ادامه می داد. ملـا دیگر داشت از خریدن کفش ناامید می شد که ناگهان متوجه ی یک جفت کفش زیبا شد. آنها را پوشید دید کفش ها درست اندازه ی پایش هستند. چند قدمی در مغازه راه رفت و احساس رضایت کرد. بالـاخره تصمیم خود را گرفت. می دانست که باید این کفشها را بخرد.
از فروشنده پرسید: قیمت این یک جفت کفش چقدر است؟ فروشنده جواب داد: این کفش ها، قیمتی ندارند. ملـا گفت: چه طور چنین چیزی ممکن است. مرا مسخره می کنی؟ فروشنده گفت: ابدا، این کفش ها واقعا قیمتی ندارند، چون کفش های خودت است که هنگام وارد شدن به مغازه به پا داشتی.
نکته:
این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست. همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است. ایده آل ها و زیبایی ها را در دنیای بیرون جست وجو می کنیم. خوشبختی و آرامش را از دیگران می خواهیم. فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است. خودکم بینی و اغلب خودنابینی باعث می شود که انسان خویشتن را به حساب نیاورد و هیچ شانی برای خودش قایل نباشد.
مرجع
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند. نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که .
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند. نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید: میدونی زشت ترین دختر این کلاسی؟ یک دفعه کلاس از خنده ترکید. بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند.
اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند: اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی. او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد.
و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند. او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و . به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود. آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد.
مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت. آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود. سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم. پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش میدانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود!
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند. روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست؟ همسرم جواب داد: من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید. شاد بودن، تنها انتقامی است که میتوان از زندگی گرفت.
مرجع
یک پیرزن چینی دو کوزه آب داشت که آنها را به دو سر چوبی که روی دوشش می گذاشت، آویخته بود و از این کوزه ها برای آوردن آب از جویبار استفاده میکرد. یکی از کوزه ها ترک داشت،در حالی که کوزه دیگری بی عیب و سالم بود و همه آب را در خود نگه میداشت. هر بار که زن پس از پر کردن کوزه ها ،راه دراز جویبار تا خانه را می پیمود،آب از کوزه ای که ترک داشت چکه می کرد و زمانی که زن به خانه میرسید،کوزه نیمه پر بود.
دو سال تمام ،هر روز زن این کار را انجام میداد و همیشه کوزه ای که ترک داشت ،نیمی از آبش را در راه از دست میداد. البته کوزه سالم و بدون ترک خیلی به خودش میبالید. ولی بیچاره کوزه ترک دار از خودش خجالت میکشید . از عیبی که داشت و از این که تنها نیمی از وظیفه ای را که برایش در نظر گرفته بودند،میتوانست انجام دهد.
پس از دو سال سرانجام روزی کوزه ترک دار در کنار جویبار به زن گفت: من از خویشتن شرمسارم ،زیرا این شکافی که در پهلوی من است ،سبب نشت آب میشود و زمانی که تو به خانه میرسی ،من نیمه پر هستم. پیرزن لبخندی زد و به کوزه ترک دار گفت: آیا تو به گلهایی که در این سوی راه ،یعنی سویی که توهستی ،توجه کرده ای؟ میبینی که در سوی دیگر راه گلی نروییده است.
من همیشه از کاستی و نقص تو آگاه بودم،و برای همین در کنار راه تخم گل کاشتم تا هر روز که ازجویبار به خانه برمیگردم تو آنها را آب بدهی. دو سال تمام ،من از گل هایی که اینجا روییده اند چیده ام و خانه ام را با آنها آراسته ام. اگر تو این ترک را نداشتی ،هرگز این گلها و زیبایی آنها به خانه من راه نمی یافت.
هریک از ما عیب ها و کاستی های خود را داریم. ولی همین کاستی ها و عیب هاست که زندگی ما را دلپذیر و شیرین می سازد. ما باید انسانها را همان گونه که هستند بپذیریم و خوبی را که درآنهاست ببینیم. برای همه شما کوزه های ترک برداشته آرزوی خوشی میکنم و یادتان باشد که گل هایی را که سمت شما روییده اند ببویید. از کاستی های خود نهراسیم زیرا خداوند در راه زندگی، گل هایی کاشته است که کاستی های ما آنها را می رویاند.
مرجع
سال ها پیش در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت با مرد خردمندی م کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود، دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت: به هر یک از شما دانه ای می دهم ، کسی که بتواند در عرض 6 ماه زیباترین گل را برای من بیاورد، ملکه آینده چین می شود. دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت. سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، گلی نرویید.
روز ملـاقات فرا رسید، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند. لحظه موعود فرا رسید شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است. شاهزاده توضیح داد: این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند: گل صداقت. همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود.
مرجع
در این پست، داستان زیبایی از مهربانی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی را خواهید خواند.
روزی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود. پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلـا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالـای بیمارستان نیست.
دو ونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چک مسابقه را امضا نمود و در حالی که آن را در دست زن می فشرد گفت: برای فرزندتان سلـامتی و روزهای خوشی را آرزو می کنم. یک هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالی رتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسول پارکینگ به من اطلـاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید.
می خواستم به اطلـاعتان برسانم که آن زن یک کلـاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده. او شما را فریب داده، دوست عزیز! دو ونسزو می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟ بله کاملا همینطور است. دو ونسزو می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم.
مرجع
می گویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما .
می گویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند.
به راهب مراجعه می کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد می دهد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.او پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند.همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند.
پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمینو هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد.بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند.
او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته."مرد راهب با تعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام.
برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری.تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد. آسان بیندیش راحت زندگی کن.
مرجع
حکایت شده که روزی شیخ بهایی مشغول ساختن دیوار یک مسجد بود یه روز که بالـای دیوار داشت خشتها رو روی هم قرار میداد پیرزنی که از اونجا میگذشت خطاب به او گفت: ننه جون این دیواری که ساختی کجه!
شیخ از بالـای دیوار پایین اومد و نگاه دقیقی به دیوار انداخت و گفت: حق با شماست مادر چه خوب شد که بهم گفتی همین الان درستش میکنم. این رو گفت و دوتا مشت محکم به دیوار کوبید و دوباره نگاه دقیقی به دیوار انداخت و خطاب به پیرزن گفت: مادرجان نگاه کن ببین دیوار صاف شده؟
پیرزن نگاهی به دیوار انداخت و لبخند رضایتی بر لبش نشست و گفت: آره ننه حالـا دیگه صافه. خدا بهت عمر با عزت بده که داری به اسلـام و مسلمین خدمت میکنی. پیرزن به راهش ادامه داد و رفت. یکی از شاگردان شیخ که شاهد ماجرا بود با تعجب و کمی اعتراض پرسید:
چرا شما که استاد معماری هستین به همین سادگی به هرکسی اجازه میدین به کارهاتون ایراد بگیره؟ شیخ جواب داد تو فکر میکنی دیواری که یک متر ضخامت سه متر ارتفاع و پانزده متر طول داره اگه کج باشه با دوتا مشت کوبیدن صاف میشه؟ اگه من با پیرزن مخالفت میکردم و این دوتا مشت رو نمیزدم حالـا اون در همه ی شهر پر میکرد که شیخ داره اموال بیت المال رو به هدر میده و بعد هم هزار و یک حرف دیگر برایم می ساختند.
توجه:
طراحی و معماری و شیوه شهر سازی نجف آباد که به وسیله شیخ بهائی صورت گرفته، نه تنها در آن زمان بی نظیر بوده، بلکه اینک نیز پس از گذشت قریب چهار قرن همچنان مطلوب است. کوچه ها و محلات از شیوه و روش بسیار پیشرفته علمی پیروی نموده، به طوری که هنوز هم رفت و آمد در کوچه های عموماً شمالی - جنوبی و شرقی - غربی آن شهر به صورت ساده و راحتی انجام می شود. محلات طوری طراحی شده که مشکلات رایج در شهرهای مشابه را ندارد و اصولاً در این محلات درگیریهای قومی و محله ای وجود ندارد.
طراحی و معماری شهر نجف آباد نشانگر قدرت و دانش بی نظیر شیخ در زمینه شهر سازی و معماری است؛ همین طور قدرت تصمیم گیری و فتوای شیخ در مورد هزینه موقوفات حرم مطهر حضرت علی (ع) در آن محل، نشانه اقتدار، ابتکار، نفوذ معنوی و روشنفکری وی است. علاوه بر آن، همان طور که در تاریخ مذکور است، معماری و طراحی حصار نجف آباد اشرف نیز از اقدامات دیگر وی می باشد.
مرجع
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را به خود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند.وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد کرد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.
پس از بازگشت از نزد راهب، او به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند.همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند.پس از مدتی رنگ ماشین، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد. مدتی بعد مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند.
او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته". مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود. برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی، بلکه با تغییر دیدگاه و یا نگرشت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری.
نکته:
*تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر دیدگاه و یا نگرش ما ارزانترین و موثرترین روش میباشد.*
مرجع
بهلول، یکی از عقلای مجانین سدهٔ دوم هجری و معاصر هارونالرشید بود. هارون و خلفای دیگر از بهلول موعظه میطلبیدند. بهلول را از شاگردان امام کاظم (ع) دانستهاند. زمانی که بهلول از سوی هارونالرشید در معرض خطر قرار گرفت خود را به جنون زد.
گویند روزگاری کار بر ایرانیان دشوار افتاده بود، و آن دشواری دندان طمع عثمانی را تیز کرده و سلطان عثمانی به طمع جهانگشایی چشم بر دشواریهای ایرانیان دوخته بود. پس ایلچی فرستاد که همان سفیر است، تا ایرانیان را بترساند و پس از آن کار خویش کند.
ایلچی آمد و آنچنان که رسم ماست با عزت و احترام او را در کاخی نشاندند و خدمتها کردند. به روز مذاکره رسمی وکیلان همه یک رای شدند که این مذاکره حساس است و بدون بهلول رفتن به آن دور از تدبیر کشورداری است. وزیر که خردمند بود گفته وکیلان مردم پذیرفت و بهلول را خواست و خواهش کرد او هم همراه باشد. بهلول که هشیار بود و با نیک و بد جهان آشنا، هیچ نگفت و پذیرفت.
سفره گستردند و آنچنان که رسم ماست به میهماننوازی پرداختند. بهلول روبروی سفیر عثمانی در آن سوی سفره نشسته بود. پلو آوردند در سینیهای بزرگ، و بر سفره چیدند، زعفران بر آن ریخته و به زیبایی آراسته. سفیر عثمانی به ناگهان کاردی برگرفت و هر چه زعفران بر روی پلو بود به سوی خویش کشید و نگاهی به بهلول انداخت.
بهلول هیچ نگفت. قاشقی برداشت و با ادب بسیار نیمی از زعفران سوی خود آورد و نیم دیگر برای سفیر گذاشت. سفیر برآشفت و با کارد خویش پلو را به هم زدن آغاز کرد. آنچنان بلبشویی شد که کمتر زعفرانی دیده میشد و بخشی از پلو هم به هر سوی سفره پراکنده شده بود. بهلول دست در جیب کرد و دو گردو به روی پلو انداخت. سفیر آشفته شد و تاب نیاورد و خوراک وانهاد و دستور رفتن داد.
عثمانیها بی خوردن خوراک و با شتاب بر اسبها نشسته و رفتند. وزیر که خردمند بود اما در کار بهلول وامانده و از ترس رنگش مانند زعفران گشته، نالان شد و به بهلول گفت این چه کاری بود، همه کاسههها به هم ریخته شد و آینده ناروشن است. بهلول پاسخ داد مذاکره پایان یافت و بهتر از آن شدنی نبود. وزیر چگونگی آن پرسید. همگان ادب بهلول بر سفره دیده بودند و او بیکم و کاست تدبیر خویش نیز بگفت.
سفیر آنگاه که کارد برگرفت و همه زعفران سوی خویش کشید، دو چیز گفت. نخست آن که با کارد آغازید و نه با قاشق، یعنی که تیغ میکشیم و دیگر اینکه همه جهان از آن ماست، تسلیم شوید. من قاشق برداشتم و نیمی پیش کشیدم. یعنی که نیازی به تیغ کشیدن نیست، نیم از آن شما و نیمی هم از ما. او برآشفت و پلو به هم زد و من نیز دو گردو انداختم. و این گردو که در قم و ری به آن جوز هم گویند، چون دو شود همه دانند که چه گوید، شما چگونه ندانی، مگر ایرانی نیستی. وزیر شرمگین شد و آفرینها بر بهلول خواند.
و بدین گونه است که بهلول را که به راستی دیوانهای بود الپر، و دیوانگیهای بسیار داشت، دانا نیز گفتهاند، از آنجا که به روز حادثه خردمندتر از هر فلسفهباف گنده دماغ و فقهخوان خشکمغز بود.
مرجع
معلم یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدم هایی که از آنها بدشان می آید ، سیب زمینی بریزند و با خود به مدرسه بیاورند.
معلم یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدم هایی که از آنها بدشان می آید ، سیب زمینی بریزند و با خود به مدرسه بیاورند.فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به مدرسه آمدند.
در کیسهی بعضی ها 2 بعضی ها 3 ، و بعضی ها 5 سیب زمینی بود. معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده. به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.
پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند. معلم از بچه ها پرسید: از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید؟ بچه ها از اینکه مجبور بودند. سیب زمینی های بدبو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی، این چنین توضیح داد: این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد میکند و شما آن را همه جا همراه خود حمل میکنید. حالا که شما بوی بد سیب زمینیها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟
مرجع
یک محقق و پژوهشگر طب سنتی گفت: افرادی که به کبد چرب مبتلا هستند و یا دیابت دارند میتوانند از سرکه برای مهار و کنترل بیماریشان استفاده کنند.
محمد باقر مینایی، محقق و پژوهشگر طب سنتی درباره خواص سرکه انگور گفت: سرکه انگور از دیدگاه منابع طب سنتی دارای مزاجی سرد و خشک و عدهای هم مزاج سرکه را سرد وتر میدانند، ولی در کل دارای مزاج سرد است.
او افزود: افراد نباید به هیچ عنوان سرکه را خالی بخورند، زیرا سرکه دارای ترکیبی از اسید استیک است؛ که این باعث تضعیف اعضای داخلی بدن میشود و روی معده و رودهها اثر مخربی میگذارد. حتی بر روی بینایی افراد نیز تأثیر منفی دارد و باعث سردی مزاج اعضای بدن و ضعف قوای بدن میشود.
این محقق و پژوهشگر طب سنتی گفت: بهتر است با در نظر گرفتن شرایطی سرکه را مصرف کنید برای مثال نباید سرکه را به تنهایی بخورید؛ باید آن را به سکنجبین تبدیل کنند. یعنی سرکه را تبدیل به ترکیبی شیرین کنند.
مینایی ادامه داد: افراد با تهیه شربتی که با سرکه انگور، شکر و یا عسل تهیه میشود میتوانند سکنجبین را تهیه و میل کنند، همچنین افرادی که دارای مزاج گرم و خشک هستند و افرادی که صفرای آنها بالا است، میتوانند از آن استفاده کنند؛ اما مقدار سرکه آن را کم کرده و بنا به نوع مزاجشان مصرف کنند. او بیان کرد: افرادی که به کبد چرب مبتلا هستند میتوانند برای مهار و کنترل کبد چربشان از سکنجبین استفاده کنند.
او افزود: افرادی که برای لاغری از سرکه استفاده میکنند باید بدانند که این کار بسیار مضر است و به بدنشان آسیب میرساند و باعث تضعیف تضعیف قوای جنسی میشود، زیرا بر روی هورمونهای جنسی تأثیر منفی میگذارد. افرادی که میخواهند برای لاغری سرکه بخورند باید کف دریا را تهیه کنند و سرکه را در آن بجوشانند و بعد از ولرم شدن با روغن گل ممزوج کرده و اعضایی که دچار اضافه وزن و چاقی هستند ماساژ دهند این ترکیب به عنوان یک تحلیلبر چربیهای اضافه شناخته شده است.
این محقق و پژوهشگر طب سنتی گفت: سرکه برای بدن بسیار مفید است افراد این را به خاطر داشته باشند که به هیچ عنوان سرکه را به صورت تنها میل نکنند و به شکل رقیق درآورده و سپس میل کنند، مثلا یک قاشق مرباخوری از سرکه را در یک لیوان آب مخلوط و میل کنند. مدت خوردن این محلول هم محدود است و نباید در مصرف آن زیاده روی کرد.
مینایی ادامه داد: افرادی که مبتلا به دیابت هستند، چاقی مفرط دارند و یا دچار نقرس هستند، میتوانند گوشت قرمزی که میخواهند مصرف کنند را به صورت ورقههای نازک درآورده و هر ورق آن را در سرکه بخوابانند و پس از 10 دقیقه آن را با آب بشویند و آن گوشت را در انواع غذاهایی مانند قیمه، قرمه و. استفاده کنند. با این کار اسیداوریک در بدنشان شکل نمیگیرد.
او بیان کرد: افراد میتوانند سنگ را داغ کرده و روی آن سرکه بریزند و از بخار حاصل از آن درد گوش خود را کم و به شفافیت پوست خود کمک کنند. بخار سرکه در رفع کک و مک و آکنه صورت مفید است و به مرور میتواند موثر باشد. اگر پوست فردی دارای چربیهای زیر پوستی باشد با بخار سرکه میتوانند آنها را از بین ببرند. البته باید این کار در مدت محدود و به دفعات کم انجام شود.
این محقق و پژوهشگر طب سنتی گفت: سرکه باعث احیای سیستم قلب و عروق میشود که به عنوان یک ضد ویروس مطرح شده است و افراد میتوانند در یک ظرف در باز مقداری سرکه ریخته و در محیط خانه قرار دهند. مینایی در پایان گفت: سرکه زمانی که در محیط خانه باشد میتواند محیط را به وسیله بویی که در خانه پخش میکند عوامل آزار رسان محیطی را از بین ببرد و همچنین تمامی رطوبتهایی که در یک محیط شکل گرفته و به وسیله این رطوبت عوامل آزار رسان محیطی به وجود میآیند به واسطه سرکه از بین میروند.
مرجع
فواید بیشمار خوردن سیر برای سلامتی بدن را نمی توان انکار کرد و توصیه های فراوانی برای خوردن سیر در طب سنتی آمده است اما یک سوال و آنهم اینکه خوردن سیر خام بهتر است یا سیر پخته؟ خوردن سیر خام ممکن است خیلی جذاب به نظر نرسد، اما موثر است به همین دلیل است که بسیاری از ما حداقل تلاش کرده ایم از طریق خوردن سیر خام دردهای شدید را تسکین دهیم. ولی برای استفاده از خواص واقعی سیر آن را خام بخوریم یا پخته؟
سیر یکی از محصولاتی است که به راحتی در دسترس همه قرار می گیرد. حتی در تعطیلات! اما بهترین راه برای خوردن آن چگونه است؟ خام یا پخته ؟ شاید شما پاسخ صحیح این سوال را بدانید برای همین اغلب سیر خام مصرف می کنید. ممکن است بعضی از افراد به مصرف سیر خام علاقه نداشته باشند چرا که بوی تندی دارد اما باید بدانند سیر خام دارای ارزش غذایی بیشتری نسبت به سیر پخته و تفت داده شده است.
ارزش غذایی خوردن سیر خام
چنانچه در بخش های قبلی و در مطلب خواص سیر گفتیم بوی تیز و طعم تند سیر خام ناشی از ترکیب آلیسین در سیر است, که با حرارت از بین می رود ؛ ترکیبی بسیار مهم که فواید درمانی قابل توجهی دارد به همین دلیل فواید سیر خام بیش از فواید سیر پخته شده می باشد.
البته تمام برتری خواص سیر خام نسبت به سیر پخته همین یک ماده نیست چراکه ویتامین C در سیر با حرارت ممکن است کاهش یابد بنابراین میزان این ویتامین در سیر خام بیش از سیر پخته شده است پس با توجه به این توضیحات توصیه می شود از همه سبزیجات به ویژه سیر به صورت خام استفاده شود.
تاثیرات شگفت انگیز خوردن سیر خام
چرا سیر خام بخوریم؟ خوب، پاسخ سریع این است که این درمانی ضد ویروسی قوی است و برای سرفه و ورم خوب است ؛ سیر اغلب برای درمان مواردی که در ادامه توصیه می شود که شامل: سرماخوردگی و آنفولانزا، سرفه، گلو درد، ورم ، فشار خون بالا، کاهش سطح کلسترول بد، کشتن انگل ها، تنظیم قند خون، عفونت گوش، افزایش جریان صفرا، تحریک ایمنی، ضد می.
روش اشتباه خوردن سیر خام
جویدن و قورت دادن: سیر بسیار تند است وجویدن آن کار آسانی نیست.
قورت دادن سیر درسته :قورت دادن سیر خام بسیار رایج است و مشکلات جویدن سیر را ندارد اما این کار را نکنید چرا که قورت دادن سیر درسته خطراتی جدی در پی خواهد داشت.
خوردن سیر خام چگونه بهتر است؟ بهترین راه و روش خوردن سیر خام چیست؟
سیر را به شکل قرص خرد کرده و با آب بنوشید از آنجا که سیر خام کمی سخت هضم می شود، از مقدار کوچک تری سیر استفاده کنید.
سیرله شده: معمولا کسی سیر له شده را نمی خورد، اما برای عفونت های دهان یا گلو ، گوش بسیار موثر است. سیر کوچکی را بین دندان های آسیاب خود قرار دهید و به آرامی فشار دهید . مجبور نیستید آن را بجوید. خرد کردن، الایسین تولید می کند و مواد ضد می دارد. طعم کمی دارد، و شیره آن به طور اساسی از سمت گلو پایین می رود . یک دقیقه آن را نگه دارید و بعد تف کنید.
نان تست با سیر: سیر را به خوبی خرد کنید و 2 قاشق چای خوری کره آب شده و یا اضافه کنید. روی نان تست بریزید و یا پخش کنید.ایده یک رستوران ایتالیایی است ممکن است مزه آن را دوست نداشته باشید اما یکی از راه های استفاده از سیر خام است.
مرجع
اگر شما هم دوست دارید سیر استفاده کنید، اما از بوی بد آن هراس دارید، با این مطلب بهترین روش از بین بردن بوی سیر دهان را فرا گیرید. در ادامه با ما همراه باشید.
سیر، بخش مهمی در خیلی از دستورهای تهیه غذا است نبودن سیر در غذا ،می تواند باعث بی مزگی آن شود ولی نمی توانید منکر این شوید، که خوردن سیر باعث بوی بد دهان می شود ولی چند نفر از شما از این مسئله آگاه هستید که منبع حقیقی بوی بد سیر ،ریه ها هستند و نه دهان؟ بله کاملا درست خواندید ؛ اگر شما مایل به این هستید که سیر را از برنامه غذایی خود حذف کنید، بهتر است صبر کنید این بخش از نمناک به شما راه هایی را نشان می دهد، که بدون حذف هر مقدار سیر از غذاها، بوی نامطبوع آن را پنهان کنید.
1. از خردل استفاده کنید:
از یک قاشق چای خوری خردل استفاده کنید و حداقل برای یک دقیقه غرغره کنید ؛ سپس، نصف قاشق چای خوری از خردل را قورت دهید همین که خردل وارد معده شما شود، تمامی بوی بد حاصل شده از سیر را از بین می برد.
2. خوردن غذاهای نعنایی ، نفس شما را تازه می کند:
چای نعنا، نعنا، و جعفری تازه می توانند کمک کنند که از بوی بد حاصل از سیر، خلاص شوید.
3. برای از بین بردن بوی بد سیر، سبزیجات بخورید:
خوردن هویج، لیمو، قارچ، پوره سیب زمینی، می تواند کیفیت تنفس شما را بالاتر ببرد ؛ اگر در یک وعده غذایی ،مقدار زیادی سیر خورده اید، خوردن این سبزیجات به طور همزمان هوشمندانه است.
4. آدامس بجوید:
وجود مقدار خوبی از بزاق در دهان ، برای نجات از بوی بد سیر خیلی مهم است ؛ جویدن آدامس به خصوص با طعم دارچین، راه حل خوبی برای پنهان کردن این بو است.
5. مایعات بنوشید:
آب، لیموناد، و چای نعنا همگی، برای شستن این بو از دهان شما مفید هستند.
6. مسواک بزنید:
اگر اغلب اوقات سیر می خورید، برای یک مسواک و خمیر دندان خوب پول خرج کنید ؛ مسواک زدن ،تنها راه نتیجه بخش برای تمیزی دهان شما است این کار را حداقل به مدت دو دقیقه انجام دهید.
7. از شستشو دهنده ی زبان استفاده کنید:
پرزهای زبان، می توانند باکتری ها و خرده ریزه ها را گیر بی اندازند شستشوی زبان، بعد از هر غذا ضروری است.
8. از دستگاه تمیز کننده جرم دندان استفاده کنید:
از دستگاه تمیز کننده جرم دندان یا هر شستشو دهنده ی دیگری استفاده کنید این دستگاه ،همه چیزهای بین یا زیر لثه را تمیز می کند. اگر طی فرآیند این چنینی، از شر غذاهای به جا مانده خلاص نشوید ، غذا در دهان شما فاسد می شود.
9. سیر را بپزید:
پختن سیر، باعث کاهش بو می شود، ولی باید این حقیقت را نیز در نظر داشته باشید ،که خواص آنتی اکسیدانی سیر بر اثر پخته شدن، لطمه می خورد ؛ سعی کنید برای پخت غذا ،از سیر تازه به جای پودر سیر استفاده کنید.
10. ماست:
تحقیقات زیادی نشان داده است، که خوردن 6 اونس ماست می تواند مقادیر هیدروژن سولفات در بدن و در نتیجه بوی سیر را کاهش دهد.
11.شیر بنوشید:
نوشیدن یک لیوان شیر، هم زمان یا بعد از غذاهای پر سیر، تمرکز ترکیبات حاوی سولفور را که باعث بوی بد می شوند، در دهان کاهش می دهد.تحقیقات نشان داده است که شیر پر چرب برای از بین بردن بوی بد دهان از شیر بدون چربی بهتر است.
12 .یک فنجان چای سبز بنوشید:
نوشیدن چای سبز بعد از خوردن سیر می تواند به پنهان کردن بوی قوی آن کمک کند. یک تحقیق نشان داده است که چای سبز می تواند بوی بد دهان را حتی بهتر از چای نعنا، آدامس ، یا محصولات حاوی روغن جعفری ،از بین ببرد.چای سبز ممکن است مزایای دیگری نیز برای سلامت دهان داشته باشد . تحقیق دیگری به این نتیجه دست پیدا کرده است، که دهانشویه های حاوی کاتچین، که ترکیبات مفید موجود در چای سبز هستند، قادر بودند که به طور موثر پلاک دهان را مانند دهان شویه های ضد عفونی کننده، کاهش دهند.
13. هل، نعناع، رازیانه و میخک:
این دانه ها و گیاهان معطر می توانند بوی سیر را از دهان شما رفع کنند .
14. لیموترش :
استفاده از لیموترش در کاهش بوی سیر بسیار موثر است. لیمو همچنین می تواند باکتری های مولد بوی بد دهان را از بین ببرد. سعی کنید بعد از خوردن سیر یک تکه لیموترش را در دهان خود بگذارید و بمکید.
15. دارچین خشک بجوید:
یکی دیگر از روش های رفع بوی بد سیر از دهان و معده جویدن مقداری دارین خشک است که واقعا اثربخش می باشد.
روش جالب از بین بردن بوی سیر از پوس دست :
برای از بین بردن بوی سیر از دستانتان، آن ها را حداقل به مدت 30 ثانیه روی سینک استیل بمالید ؛ اگر در منزل سینک استیل ندارید، واقعا باید یکی بخرید، صابون استیل هم برای انجام این کار خوب است. هم چنین می توانید پوستتان را با نمک مخلوط شده با آب لیمو یا خمیر دندان تمیز کنید؛ برای رفع بوی بد سیر از دهان نیز لیمو را بمکید یا پوستش را بجوید. این کار می تواند بوی سیر را از دهان شما بزداید.
مرجع
ماهی پرطرفدار تیلا پیلا آب شیرین، به دلایل گوناگون به مصرف انسانی قرار گرفته میشود. آیا تا به حال به این فکر کره اید که تیلاپیا برای شما مضر است؟ آیا باید از خوردن آن خودداری کرد؟
قبل از اینکه آن را به وعده غذایی خود اضافه کنید یا تصمیم بگیرید که مدت طولانی از رژیم خود خارج اش کنید، اجازه دهید نگاهی به شهرت بد تیلاپیا بیندازیم و اینکه آیا واقعاً شایسته این همه نکوهش است. تیلاپیا نوعی ماهی است که منشا آن در رودخانهها و دریاچههای آفریقا است. برخی ممکن است آن را به عنوان ماهی سیکلید (cichlid) تشخیص دهند. با این حال، هر دو نام ساده برای انواع ماهیان در قبیله cichlids tilapiine هستند. معمولاً مناسب آبهای گرم میباشند.
از نظر تاریخی، سیکلید ماهی مهمی در مصر بود. در زمانهای کنونی، اهمیت تجاری خوبی در سراسر جهان به دست آورده است. تا حدودی این به دلیل سازگاری این ماهی و تا حدی به دلیل محبوبیت آن به عنوان گزینهای برای آبزی پروری است. با این حال، سازگاری آن نیز تهاجمی اش میکند. تیلاپیا یکی از گونههای مهاجم شناخته شده در جهان است که با وجود جثه کوچک، به دلیل همهچیزخوار بودن، تکثیر زیاد، مقاومت بسیار نسبت به شرایط محیطی و کنترل دشوار، عرصه را بر گونههای بومی تنگ میکند.
این ماهی در مکانهای مختلف و با انواع غذاهای گوناگون پرورش پیدا میکند و میتواند برای برخی از ایستمها مشکل ساز شود. تیلاپیا در آبزی پروری به طور گستردهای رواج دارد، به این معنی که در سراسر جهان بسیاری از مزارع ماهی وجود دارد که یک یا بسیاری از انواع این ماهیها را به تنهایی پرورش میدهند. اینها سپس به بازارهایی جهانی که تقاضا برای این ماهیها وجود دارد، صادر میشوند.
اامات سادهتر محیطی آنها، توانایی رشد و تولید مثل سریع شان باعث شده است تا بر سایر عناصر ایستم تسلط یابد. آنها همچنین با توانایی شنا در پایین دست در آبهای شور در شرایط نامطلوب قادر به زنده ماندن بهتر هستند؛ بنابراین، هنگام پرورش این ماهیها، بهتر است از آنها در محفظهای خاص نگهداری شوند، در غیر این صورت، فرار برای آنها راحتتر خواهد بود.
با توجه به تولید گسترده تجاری سیکلیدها، نگرانی در مورد ایمنی مصرف این مواد در حال افزایش است. شرایطی که در آن پرورش داده میشوند، باعث نگرانی میشود و گزارشها حاکی از تغذیه ماهی با آنتی بیوتیک است. نگرانی دیگر در مورد خطر در مصرف تیلاپیا، تغییر ژنتیکی یا مهندسی آنها است. هیچ نوع تیلاپیای GM یا GE هنوز از نظر FDA برای مصرف تأیید نشده است.
آنچه که به تیلاپیای مزارع پرورش ماهی داده میشود و شرایط این مزارع نیز باعث نگرانی میشود. پیش از این، گزارشها از تیلاپیا در مزارع که کود دامی تغذیه میشوند مشخص شد، بنابراین خطر آلودگی را افزایش میداد. همچنین متذکر شده اند که تیلاپیا در شرایط پر ازدحام و غیر بهداشتی پرورش مییابد. با این حال، هیچ آژانس و سازمان شناخته شدهای چنین هشدارهایی را صادر نکرده است. اگر با اطمینان تایید شود که ماهی تیلا پیلا قابل استفاده است، این ماهی برای مصرف منظم بی خطر خواهد بود.
سازمان FDA اظهار کرده است، این ماهی حاوی مقادیر کم جیوه است، بنابراین میتواند به یکی از گزینههای مطمئن تبدیل شود. اطمینان از داشتن 2-3 وعده غذایی ماهی در هفته، به شرطی که از منابع معتبر خریداری شده باشد، خطری به همراه نخواهد داشت. ترجیحاً تیلاپیای پرورشی یا ماهیگیری شده توسط خودتان را مصرف کنید. اگر این مشکل است، بهتر است که از یک منبع امن و مطمئن آن را تهیه کنید.
مرجع
پیتزا فلفل دلمه ای” یک غذای فوق العاده کم کالری است که میتوانید آن را به عنوان شام یا به عنوان پیش غذا برای پذیرایی از مهمان ها سزو کنید.
مواد لازم پیتزا فلفل دلمه ای:
-فلفل دلمه ای قرمز رنگ بزرگ:2 عدد
-فلفل دلمه ای زرد رنگ بزرگ:2 عدد
-زیتون سبز قطعه قطعه شده :یک دوم فنجان
-جعفری تازه خرد شده :یک چهارم فنجان
-سرکه قرمز:دو قاشق چای خوری
-روغن زیتون:سه چهارم قاشق غذا خوری
-فلفل سیاه :یک هشتم قاشق چای خوری
-پنیر پیتزای ایتالیایی :450 گرم
-پنیر پارمسان تازه رنده شده :6 قاشق غذا خوری
روش پخت پیتزا:
ابتدا فر را روی درجه گریل قرار داده تا گرم شود. فلفل دلمه ای ها را به درازا دو نیم کنید و داخل آن را از غشا و دانه های خالی کنید.نصفی از فلفل دلمه ها ای را به صورتی که پوستشان رو به بالا باشد در یک ورق پخت فویل قرار دهید و با دست صافشان کنید و به مدت 15 دقیقه در فر قرار دهید تا پخته شوند.بعد فلفل ها را بعد از پخت ، وقتی که کمی خنک تر شدند و از بخار افتادند در یک کیسه زیپ دار قرار دهید و درش را ببندید.
اجازه دهید 15 دقیقه در کیسه بمانندو بعد پوست فلفل ها را بکنید و آنها را قطعه قطعه کنید.سپس داخل ظرفی فلفل ها را با زیتون سبز ، جعفری خرد شده ، سرکه قرمز ، روغن زیتون ، و فلفل سیاه مخلوط کنید و به صورت مساوی روی خمیر پیتزا بریزید و بعد یک لایه پنیر روی آنها بپاشید.فر را روی دمای 350 درجه سانتی گراد تنظیم کنید و بگذارید تا پیتزا ،7 دقیقه ای بپزد و پنیر رویش آب شود.سپس آن را برش بزنید و سرو کنید.
مرجع
طرز تهیه رولت بدون فر را برای آن افرادی که فر ندارند قرار دادم که راحت بتوانند درست کنند که اتفاقا عالی می شود.
مواد لازم جهت تهیه رولت خامه ای بدون فر
تخم مرغ 2 عدد
آرد 50 گرم
شکر 50 گرم
وانیل 1/4 قاشق چایخوری
بکینگ پودر 1/2 قاشق چایخوری
خامه 1 عدد
طرز تهیه رولت خامه ای بدون فر
برای پخت رولت خامه ای بدون فر، ابتدا تخم مرغ و وانیل و شکر را آن قدر با همزن بزنید تا پوک و سبک شود و حجم مواد به دو برابر برسد. سپس آرد و بکینگ پودر را سه بار الک کنید و به مواد اضافه کنید با لیسک آرام هم بزنید تا مخلوط شود.سپس تابه دو طرفه را با مقدار روغن چرب کرده روی حرارت بگذارید تا داغ شود. مواد رولت را بریزید و صاف کنید.
حرارت باید کم رو به بالا یعنی ملایم باشد. سپس ده دقیقه یک طرف و پنج دقیقه طرف دیگر بپزد. سپس روی حوله نمناکی کاغذ روغنی بگذارید نان رولت را درون آن قرار بدهید و به آرامی رول کنید.آن را کنار بگذارید تا سرد شود. سپس آن را باز کنید و خامه کشی کنید از مغزیجات و موز و شکلات به دلخواه استفاده کنید و باز رول کنید و درون کاغذ روغنی در یخچال بگذارید و سپس برش بزنید و میل کنید.
مرجع
با نزدیکشدن به ایام جشنهای نوروز باستانی ایرانزمین و شروع فصل بهار، ایرانیان به رسم پیشینیان خود، به سبزکردن دانههای غلات و حبوبات میپردازند و سبزه را به عنوان نمادی از سبزی و شادابی و برکت در سال پیشِرو در سفره هفتسین به کار میبرند.
اما باوجود اینکه بهتازگی زمزمههایی مشکوک برای حذف نمادهای سفره هفتسین ایرانزمین از جمله ماهی قرمز و سبزه نوروزی به راه افتاده، ضروری است ارزشهای تغذیهای سبزه سفره هفتسین در جامعه ترویج شود چراکه تأثیر غلات و حبوبات جوانهزده بر سلامت بدن در مطالعات و تحقیقات گوناگون بررسی شده که پیشینه طولانی مصرف این مواد غذایی را برای بیش از پنج هزار سال در طب باستانی باورپذیرتر میکند.
جوانههای غلات و حبوبات سبزه نوروزی، مشکل هضم غلات و حبوبات را از میان میبرد. حین روند جوانهزدن، با فعالشدن آنزیمهای مفید موجود در دانهها،غلات و حبوبات، محتوای کربوهیدرات و پروتئینهای پیچیده و کامل آنها، به ترکیبات سادهتر و سبکتر تبدیل شده و در نتیجه مراحل گوارش و جذب مواد مغذی آسانتر میشود. این امر بهویژه در افرادی که به دلیل مشکلات گوارشی و اختلال هضم و جذب، قادر به استفاده از غلات و حبوبات به صورت کامل نیستند یا مصرف کمی دارند، حائز اهمیت است و عوارض ناخوشایند نفخ و پیچش و درد معده و روده را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
جوانههای سبزه نوروزی، منابع غذایی مهمی در رژیم کاهش و کنترل وزن محسوب میشوند و در برنامه غذایی کاهش و کنترل وزن، جایگزینی مناسب برای کاهش مصرف کربوهیدراتهای ساده مانند نان سفید، برنج، ماکارونی و شیرینیها هستند چراکه میزان کالری جوانهها بهنسبت حجم استفادهشده آنها کم بوده و میزان قابل توجه فیبر در آنها باعث تسریع در ایجاد حس سیری در وعدههای اصلی غذایی، کاهش ولع به غذا و طولانیشدن مدتزمان حس سیری میشود.
استفاده مناسب از جوانهها به عنوان منابع جایگزین هیدراتهای کربن از آنجا اهمیت مییابد که بدانیم بر اساس نتایج مطالعات کالج قلبشناسی آمریکا روی 14 هزار نفر در دو دهه، مشاهده شده است در افرادی که در برنامه غذایی کاهش وزن، میزان کالری دریافتی خود را از کربوهیدرات بهشدت محدود کردهاند، احتمال ابتلا به یکی از شایعترین اختلالات ریتم قلب (فیبریلاسیون دهلیزی) افزایش یافته است. این اختلال با عوارضی همچون تپش قلب، سرگیجه و خستگی همراه است و میتواند به نارسایی قلبی منجر شود.
جوانه غلات و حبوبات به شکل سبزه، باعث کاهش مواد ضدتغذیهای میشود؛ موادی که بهطورطبیعی در دانههای غلات و حبوبات وجود دارند و با ممانعت از فعالیت برخی آنزیمها به کاهش جذب ویتامینها و مواد معدنی در بدن منجر میشوند. با روند جوانهزدن و کاهش مواد ضدتغذیهای جذب ویتامینها و مواد معدنی بهبود مییابد. بنابراین افراد با برنامه غذایی گیاهخواری که رژیم آنها بر مبنای استفاده از غلات و حبوبات است، ممکن است به دلیل وجود این مواد ضدمغذی به کمبود ویتامینها و مواد معدنی دچار شوند؛ بنابراین استفاده از جوانه غلات و حبوبات به بهبود جذب مواد مذکور کمک میکند. ب
برای مثال، مهارکننده پروتئاز موجود در سویا از هضم و جذب مناسب پروتئین جلوگیری میکند. مهارکنندههای آمیلاز موجود در لوبیای سفید باعث جلوگیری از هضم و جذب مناسب نشاستهها و دیگر کربوهیدراتهای پیچیده میشوند. گلوکوزینولاتها در گیاهانی مانند بروکلی، جوانه بروسل، کلم، سبزی خردل، تربچه و گل کلم از جذب ید جلوگیری میکنند. اسید فیتیک دارای قابلیت اتصال قوی به مواد معدنی مانند کلسیم، منیزیوم، آهن، مس و روی است که در آجیل، دانهها و لوبیاها وجود دارد.
جوانههای سبزه غلات و حبوبات به کنترل قند خون کمک میکنند. نتایج مطالعات حاکی از آن است که فیبر موجود در غلات و حبوبات جوانهزده موجب کندشدن سرعت جذب و آزادشدن گلوکز از مواد غذایی شده و با بهبود کنترل قند خون از افزایش یا کاهش ناگهانی آن جلوگیری میکند. استفاده از جوانهها به مدت هشت هفته با کاهش 10درصدی هموگلوبین A1c (نشانگر کنترل قند خون) همراه بوده است.
جوانههای سبزه سفره هفتسین به بهبود عملکرد دستگاه گردش خون کمک میکنند. نتایج مطالعات، بیانگر ارتباط مصرف منظم جوانهها با کاهش میزان تری گلیسیرید، کلسترول تام و ال دی ال و افزایش کلسترول خوب اچدیال است. میزان ابتلا به تصلب شرایین، افزایش فشار خون و سکته قلبی با مصرف مقدار مناسب و منظم جوانهها در ارتباط بوده است.
تنوع انواع استفاده از جوانههای سبزه حبوبات، نکته مهم دیگر ویژگیهای آنهاست. غلات و حبوبات جوانهزده به انواع و اشکال مختلف قابل استفاده هستند و به صورت خام یا حرارتدیده در انواع سوپ، سالاد و مایه خوراک قابل مصرف هستند. از پودر و فرم آسیابشده آن نیز میتوان در مواد غذایی استفاده کرد.
جوانههای سبزه نوروزی منابع غنی آنتیاکسیدان هم هستند. تغییر ساختار و جوانهزدن غلات و حبوبات باعث افزایش سطح آنتیاکسیدان موجود در آنها میشود. آنتیاکسیدانها ترکیباتی هستند که باعث خنثیسازی ترکیبات مضر ناشی از متابولیسم و فعل و انفعالات شیمیایی بدن میشوند. این مواد غذایی با محتوای بالای فیبر نامحلول باعث بهبود عملکرد دستگاه گوارش شده و احتمال ابتلا به یبوست را کاهش میدهند.
مرجع
ساندویج مرغ از غذاهای محبوب بوده که دستور پخت ساندویچ مرغ پنیری در ذیل آمده است.
مواد لازم:
سینه مرغ 1 عدد؛
پیاز 1 عدد؛
قارچ 8 عدد؛
زردچوبه 1 قاشق چایخوری؛
سس خردل 1 قاشق غذاخوری؛
آبلیمو 1 قاشق مرباخوری؛
پودر پاپریکا نصف قاشق غذاخوری؛
هویج 1 عدد؛
فلفل دلمه ای نصف عدد؛
ادویه کاری 1 قاشق چایخوری؛
سس مایونز 2 قاشق غذاخوری؛
فلفل قرمز نصف قاشق چایخوری؛
سس پوجه 1 قاشق غذاخوری؛
فلفل سیاه نصف قاشق چایخوری؛
پنیر پیتزا به مقدار دلخواه؛
نان باگت 4 عدد.
طرز تهیه: اول سینه مرغ را به تکه های کوچک خرد کنید. ( برای مزه دارکردن مرغ ها می توانید از چند ساعت قبل آن ها را در پیاز خردشده ، مقداری آبلیمو و زعفران آبکرده و نمک و ماست بخوابانید.) مرغ ها را در کمی روغن تفت دهید تا تغییر رنگ دهند و آب آن ها کشیده شود.حال قارچ و فلفل دلمه ای و پیاز را خرد کرده و هویج را رنده کنید. سپس آنها را به تکه های مرغ اضافه کنید و با هم تفت دهید تا نرم شوند. سپس ادویه و زردچوبه و نمک را اضافه نمایید. و کمی تفت دهید تا بوی ادویه ها درآید و سپس شعله را خاموش کنید.برای تهیه سس مخصوص این ساندویچ، 2 قاشق غذاخوری پر سس مایونز و یک قاشق غذاخوری سس خردل و سس گوجه و یک قاشق مرباخوری آبلیمو، نصف قاشق چایخوری فلفل سیاه، پودر پاپریکا و مقداری نمک را با هم ترکیب می کنیم و روی دو طرف نان ها رومال می کنیم.از ترکیب مرغ بین نان ها قرار می دهیم و خیارشور می گذاریم. و در ظرف پیرکسی کنار هم می چینیم و در آخر روی آن را با پنیر پیتزا پر می کنیم. روی ظرف را با فویل می پوشانیم تا نان ها خشک نشوند.ظرف را به مدت 15 دقیقه در فر با دمای 180 درجه قرار می دهیم و در آخر 5 دقیقه نیز گریل را روشن می کنیم.
مرجع
چای سرد یا آیس تی یکی از نوشیدنی هایی است که در تابستان بسیار مورد علاقه بوده و طرفداران زیادی دارد. به جای خرید چای سرد حاضری، آن را در خانه تان درست کنید.
چای سرد (آیس تی)
چای سرد یا آیس تی یکی از نوشیدنی هایی است که در تابستان بسیار مورد علاقه بوده و طرفداران زیادی دارد. به جای خرید چای سرد حاضری، آن را در خانه تان درست کنید. این نوشیدنی خنک یکی از بهترین انتخابها برای روز های گرم تابستان است که علاوه بر خوشمزه بودن کاملا سلامت و اقتصادی است.
ویژگی خاص چای سرد در این است که حرارت و التهاب درونی را کاهش می دهد و اثری شبیه به هندوانه دارد، اما طبع سرد ندارد و می تواند در تنوع و طعمهای مختلف لیمویی، وانیلی، توت فرنگی و غیره سرو شود. اگر به خوردن چای به صورت سنتی و داغ عادت دارید بهتر است یکی دوبار چای سرد را امنحان کنید تا ذائقه تان با آن آشنا شود. حتما عضو ثابت رژیم غذاییتان خواهد شد.
مواد لازم برای درست کردن چای سرد ( آیس تی ) :
چای کیسه ای: یک عدد
لیمو ترش تازه: یک عدد
شکر یا عسل: یه میزان لازم
طرز تهیه چای سرد ( آیس تی ) :
چای را به روش معمول دم کنید. تفاله و یا تی بگ را از آن جدا کرده و اجازه دهید چای خنک شود. دو لیوان آب سرد و برحسب ذائفه تان به آن شکر و آبلیمو اضافه کرده و خوب هم بزنید.
یکی دو ساعت شربت را در یخچال قرار دهید تا کاملا خنک شود. در موقع سرو کردن لیوان را با یخ و برشهای نارک لیمو ترش پرکنید.
شربت را در لیوان ریخته میل کنید. (من معمولا از یک عدد لیمو سبز درشت استفاده میکنم و برای حفظ خواص لیمو ترش، انرا در لحظه سرو کردن به شربت اضافه میکنم).
نکاتی برای تهیه آیس تی :
چای دم کشیده را می توانید در یک بطری دربدار برای مدت طولانی در یخچال نگه دارید، و هر لحظه شربت را به صورت فوری و تازه با تنوعی که دم دست دارید اماده کنید.
در تهیه این شربت بهتر است از چای مرغوب استفاده کنید، چون چای نامرغوب با ماندن در یخچال تغییر رنگ می دهد.
برای داشتن یک نوشابه سلامت تر می توانید از ترکیب چای سبز به جای چای معمولی و عسل به جای شکر استفاده کنید.
مرجع
دلایل زیادی وجود دارد که بخواهید قهوه خود را بدون هیچگونه شیرینکنندهای میل کنید.
شاید به فکر سلامتی خود هستید یا اینکه نمیخواهید شیرینکنندههای مصنوعی بخورید. شاید هم دیابت دارید و پزشکان خوردن هرگونه شکر و قند را ممنوع کرده است. برخی افراد هم دلایل دیگری برای عدم استفاده از شیرینکنندهها دارند.
طعم قهوه یک موضوع کاملا سلیقهای و شخصی است که نمیشود دربارهاش قضاوت کرد یا به دیگران توصیههایی داشت. برخی افراد طعم واقعی قهوه را دوست دارند و حتی از افزودن شیر هم پرهیز میکنند. به هر حال، به هر دلیلی تصمیم گرفتید قهوه بدون شیرینکننده بنوشید؛ چند پیشنهاد برای شما داریم، ولی باز تاکید میکنیم که باید طعم مورد علاقه خودتان را پیدا کنید.
شکر، نمک و چربی باعث خوش طعمتر شدن غذاها و نوشیدنیها میشوند. خیلی سخت است در یک غذا هر سه مورد را با هم کاهش دهید. به همین دلیل است که در دهه 90 میلادی، غذاهای کم چرب، ولی به شدت شور یا به شدت شیرین طرفداران زیادی داشتند.
وقتی میخواهید نمک یک غذا را کاهش دهید؛ باید شکر و چربی آن را افزایش دهید تا طعم آن هنوز خوب باقی بماند. برعکس، وقتی میخواهید شکر یک غذا را کم کنید؛ به ناچار باید سراغ چربی یا نمک بیشتر بروید. از همین فرمول برای خوردن قهوه بدون شکر و قند یا هر شیرینکننده دیگری استفاده کنید. اگر میخواهید شکر کمتری در قهوه بریزید؛ در عوض خامه بیشتری به آن اضافه کنید یا شیر پرچربی استفاده کنید تا طعم سخت و تلخ قهوه نسبتا گرفته شود.
همانطور که گفتیم، طعم قهوه اصلیترین موضوعی است که باید در نظر بگیرید. طعم واقعی قهوه میتواند بسیاری از معادلات را برهم زده و شما را از افزودن شیرینکنندهها یا مواد دیگر بینیاز کند. شما میتوانید با خریدن یک دستگاه روستر قهوه، خودتان دانههای قهوه سبز رنگ را پخته، بو داده و گریل کنید تا به دانههای قهوه برشته تبدیل شوند. وقتی خودتان دانههای قهوه را گریل کنید؛ با تنظیم دستگاه روستر میتوانید به طعمی برسید که دیگر نیازی به شیرینکننده ندارد.
مثلا، دانههای قهوه روشنتری استفاده کرده و کاملا برشته و تلخ نشده باشند. شما مجبور نیستید مزههای ناخواسته قهوههای آماده را تحمل کنید یا برای خوش طعم کردن آنها به شیرینکنندهها متوسل شوید. حتی در کافیشاپها میتوانید از کافهدار بخواهید قهوه ملایمتری برای شما آماده کند.
اگر طعم تلخ قهوه خالی را دوست ندارید؛ ترفند بعدی سرد کردن قهوه و کاهش دمای آن است. بسیاری از مردم دوست دارند قهوه سرد شده بنوشند و اتفاقا لذت بیشتری میبرند. یک تکه یخ درون فنجان قهوه بیندازید تا طعم تلخ و گس قهوه کمی گرفته شده و خوشبوتر شود. چشایی مواد غذایی سرد سختتر است و به دهان شما فرصت نمیدهد طعم قهوه را کامل بچشد.
دارچین شیرین نیست و القاکننده شیرینی است. طعم دارچین میتواند دهان و مغز شما را از طعم واقعی قهوه منحرف کند. میتوانید مقداری خیلی کمی دارچین به قهوه صبحانه یا عصرانه خود اضافه کنید یا اینکه یک تکه دارچین سالم و خشک درون فنجان قرار دهید تا طعم کامل دارچین را به خود بگیرد.
مرجع
درباره این سایت